۱۳۸۹ اسفند ۱۹, پنجشنبه

میلاد فدایی اصل فعال دانشجویی بازداشت شد

میلاد فدایی، فعال دانشجویی و دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه آزاد اسلامی امروز ظهر در میدان فردوسی تهران بازداشت شد.
میلاد فدایی اصل دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه آزاد اسلامی که ظهر امروز در میدان فردوسی تهران در حال تردد بود توسط نیروهای بسیج بازداشت و محلی نامعلوم منتقل شد.
یکی از نیروهای بسیج که در میدان فردوسی تهران مستقر بوده‌اند جلوی این فعال دانشجویی را که در حال بازگشت از دانشگاه بوده گرفته و او را مورد بازجویی قرار می‌دهد. این مساله منجر به درگیری لفظی وی با نیروهای بسیجی مستقر در میدان و اقدام آن‌ها برای بازداشش می‌شود.
نیروهای بسیج به وی دستبند پلاستیکی زده و او را سوار یکی از ون‌های مستقر در میدان کرده و به سمت خیابان میدان انقلاب حرکت می‌کنند. تا لحظه تنظیم خبر اطلاعی از وضعیت این فعال دانشجویی نیست.
عصر امروز نیز تعداد بسیاری از شهروندان و معترضان در نقاط مختلف تهران بازداشت شده‌اند.
میلاد فدایی اصل دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب روز ۱۱ آذر ماه سال گذشته نیز در منزلش بازداشت و از سوی شعبه‌ی ۲۸ به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود. وی در خرداد ماه امسال از زندان آزاد شده بود.

تدوام فشارها بر روحانی دگراندیش، آقای بروجردی

گزارش زیر توسط هواداران آقای بروجردی جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است. در این گزارش به رفتارهای وحشیانه ، غیر انسانی و تحقیر آمیز علیه ایشان توسط مامورین ولی فقیه اشاره شده است که از جملۀ آن یورش به وی ،بستن دست و پای او،زخمی کردن وی با تیغ آلوده و تراشیدن ریش او جهت تحقیر می باشد. متن گزارش به قرار زیر می باشد: به گزارش دریافتی از زندان اوین، یکشنبه هشتم اسفندماه 1389ماموران زندان طی اقدامی شتابزده، به محل نگهداری آقای بروجردی یورش برده و بعد از ضرب و شتم و توهین مکرر به این زندانی دگراندیش، دست و پای ایشان را بسته و با تیغ آلوده بدن وی را زخم نموده و ریش ایشان را با قساوت تمام تراشیده که باعث ایجاد زخمهای عمیقی بر صورت ایشان گردید.
طراحی اینگونه اقدامات مشکوک بر زندانیان سیاسی عقیدتی در راستای تشدید فشارها، تهدیدها و سرکوب دگراندیشان و معترضان به نظام ولایت فقیه می باشد.
اکنون قریب به پنج سال از بازداشت و زندانی غیر قانونی آقای بروجردی می گذرد و به رغم همه شکنجه های جسمی و روحی و ترور شخصیتی، ایشان همچنان بر عقاید خود مبنی بر جدایی دین از حکومت و رد صریح نظریه ولایت فقیه پافشاری می ورزد. این مبارز دمکراسی خواه اصرار دارد که باید یک رفراندوم آزاد تحت نظارت سازمان ملل در ایران برگزار گردد تا ملت نجیب ایران بتواند به اختیار و با رأی خود، حاکم بر سرنوشت خویش گردد و نوع مدل حکومتی خود را تعیین نماید.
منبع: ایمیلهای دریافتی 

بازداشت دو فعال جنبش سبز در شیراز

روز گذشته احمد موسوی و مهندس حسن‌پور در منزلشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
مهندس سید احمد موسوی و مهندس حسن پور، دو تن از رزمندگان دوران دفاع مقدس و فعالان جنبش سبز در شیراز، دستگیر شدند.
به گزارش کلمه، سید احمد موسوی تاکامی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه شیراز و فرماندار بوانات در دولت اصلاحات بوده که روز ۱۷ اسفند از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
در همین روز، مهندس حسن پور نیز با یورش نیروهای امنیتی به منزل خود، پس از تفتیش منزل دستگیر شد. کامپیوترهای شخصی این دو نفر نیز توقیف شده است .
منبع: کلمه 

۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

دستگیری هادی وکیل زاده از فعالین ستاد موسوی در شیراز

هادی وکیل زاده که در انتخابات ریاست جمهوری از فعالین ستاد میرحسین موسوی بود، ساعت 7 امشب توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات شیراز معروف به پلاک صد منتقل شده است.
بنا به اخبار رسیده به سایت تحول سبز، ماموران امنیتی با مراجعه به منزل هادی وکیل زاده اقدام به بازداشت این فعال ستاد میرحسین موسوی نموده اند.
هادی وکیل زاده که در انتخابات ریاست جمهوری از فعالین ستاد میرحسین موسوی بود، ساعت ۷ امشب توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات شیراز معروف به پلاک صد منتقل شده است.
کودتاگران که از تجمعات اعتراضی اخیر شیراز به شدت نگران هستند تلاش می کنند تا با دستگیری و فشار بر فعالین سیاسی این شهر مانع شکل گیری چنین تجمعاتی گردند.
منبع: تحول سبز

۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

مبارزات مردم ایران، دیکتاتور به پایان سلام کن

مبارزات مردم ایران، دیکتاتور به پایان سلام کن


بعد از تظاهرات بیست وپنج بهمن اعتراضات مردم ایران وارد فازجدیدی شده است. اگر تا سال گذشته اعتراضات ملت فقط در حوزه انتخابات بود، اکنون مطالبات مردم تغییر چشمگیری نموده است و آن پایان عصر دیکتاتوری است و البته برچیده شدن نظام ولایت فقیه و...
مبارزات مردم ایران بعد از بیست و پنج بهمن وارد فاز جدیدی شده است. آن سرخوردگی و یاسی که چندصباحی بر فضای سیاسی کشور سایه انداخته بود، اکنون جای خود را به امیدواری و شادی مردمی داده است که در انتظار سقوط دیکتاتور لحظه‌شماری می‌کنند.
تحولات تونس و مصر و لیبی جرقه‌ای بود بر خرمن آتشین خشم ملتی که سی و دو سال است تحقیر و سرکوب شده‌اند. تقریبا پنج نسل کشور از متولدین دهه سی تا متولدین دهه هفتاد احساس کرده‌اند که مهم‌ترین سرمایه آنان، یعنی عمرشان، رو به تباهی رفته است.
آخوندهای ریاکار مهندس میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی را ربوده‌اند و درپادگان حشمتیه زندانی کرده‌اند تا شاید به خیال باطل خود بتوانند جلو اعتراضات سیل آسای ملت را بگیرند. آن‌ها حتما فکر کرده‌اند اگر مهندس شجاع و آقای کروبی سازش‌ناپذیر را زیر فشار قرار دهند، آنها تن به اعترافات ساختگی و دروغین خواهند داد و ملت را به خانه ها خواهند فرستاد و همه چیز پایان خواهد یافت!
دیکتاتور ریاکار که درسال گذشته با به راه انداختن تظاهرات قلابی نهم دی، به خیال خودش نظام استبداد را واکسینه کرده بود، اصلاتصور نمی‌کرد بعد از گذشت چند ماه دوباره مردم به خیابان‌ها بریزند! آن‌ها میرحسین و کروبی را مقصر می‌دانند، در حالی که خود گناهکارند که مطالبات و خواسته‌های ملت را نادیده گرفته‌اند و با قلدری و زورگویی و چپاول ثروت‌های ملی و با زیرپا گذاشتن حقوق زنان و کودکان و تبعیض و نابرابری و بی‌عدالتی و فساد در تمام شئون جامعه قصد دارند تا استبداد را تداوم بخشند، ولی کور خوانده‌اند
ما دیگر در دهه شصت زندگی نمی‌کنیم و به خوبی می‌دانیم که برای رسیدن به مقصود و هدف‌مان که آزادی است، باید هزینه پرداخت کنیم. وزیر امورخارجه دولت کودتا می‌گوید سران جنبش در خانه‌های خودشان هستند اما فرزندان میرحسین و کروبی این اظهارات را دروغ محض می‌دانند! این نشان می‌دهد که آن‌ها چقدر بزدل هستند که می‌ترسند حقیقت را، حتی به طرفداران خودشان، بگویند. اگر مهندس موسوی و آقای کروبی گناه‌کارند، چرا آن‌ها را محاکمه علنی نمی‌کنند؟ چرا آن‌ها را پنهان کرده‌اند؟ تا چه وقت می‌توانند این بازی را ادامه دهند؟ ملت تصمیم دارد هر سه‌شنبه به خیابان بیاید و تا رسیدن به خواسته‌های خود، که برقراری یک نظام دمکراتیک است، حتی از بذل جان خودنیز دریغ نورزد. آقای دیکتاتور لطفا به پایان سلام کن.

جمهوری اسلامی رفتنی است


در حکومت اسلامی جایی برای آرامش فکری و نهادینه شدن خرد وجود ندارد. افراد یا عضو جبهه کفر هستند یا عضو جبهه ایمان!
روحانیت سیاسی تحت هیچ شعاری عقب نشینی نمی کند مگر شعار «جمهوری اسلامی باید برود». شعارهای دیگری که ظرف سی سال گذشته سر داده شد همگی تنها «بخشی» از حکومت را نشانه گرفته و روحانیت سیاسی نیز با استفاده از اختلافات گروه های مخالف با به راه انداختن بازی انتخابات و یا بازی مبارزه با امپریالیسم انرژی و پتانسیل کشور برای توسعه و رفاه را هدر داده است. مزیت دیگر این شعار این است که چون جمهوری اسلامی قائم به فرد نیست شعار علیه فرد حاکم کارایی ندارد و سیستم با تعویض مهره می تواند خود را نجات دهد در حالی که در این شعار راه فراری به سیستم داده نمی شود.
روحانیت سیاسی در هر فرصتی به فکر «ضربه زدن» به رقیبان خود است و با اعلام نمودن خود به عنوان جبهه مطلق، حق امکان گفتگو و چالش فکری را سلب کرده و به شکل یک طرفه خود را بر جامعه تحمیل می کند.
جمهوری اسلامی از تمام جنبه ها کشور ایران را بن بست رسانده از این رو باید با یک صف بندی منسجم در مقابل اسلام سیاسی زمینه کنار رفتن بساط اسلامگرایی را فراهم آورد که نخستین شرط آن سر دادن یک شعار واحد است، شعاری مانند «جمهوری اسلامی باید برود».
جمهوری اسلامی امیدِ نخست تروریست های خاورمیانه و نیروهای افراطی اسلامگراست از این رو تلاش برای نزاع فکری با آن کاری بس سترگ و بزرگ است.
خامنه ای و یارانش تنها منافع خود را تامین می کنند و بنابراین همزیستی با چنین طرز تفکری تنها میدان دادن به غارتگرانی است که از اعدام و تیرباران و شکنجه لذت می برند و برای سایر کشورها هم آن را تجویز می کنند.
ملت ایران بیش از صد سال پیش از اعدام یک واپسگرا مانند شیخ فضل الله نوری استقبال کرد و امروز با کمال تاسف ایران منادی واپسگرایان و افراطی های خاورمیانه شده است.
سخنان اخیر خامنه ای ترس آشکار او از سقوط را نشان می دهد. او به خوبی می داند نظریه اسلام سیاسی امروز در ایران هم از کارآمدی برخوردار نیست و هم مشروعیتش را از دست داده است.

توماج صالحی به اعدام محکوم شد! توماج در قلب ما جای دارد!

سازمان حقوق بشر ایران؛ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳: توماج صالحی، خواننده رپ و از بازداشت‌شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. سازمان ...