۱۴۰۳ شهریور ۲۴, شنبه

تأیید حکم اعدام شش زندانی در دیوان عالی کشور

 دیوان عالی کشور حکم اعدام شش زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد را تأیید کرده است. این در حالیست که جمهوری اسلامی روند اجرای احکام اعدام را در هفته‌های اخیر سرعت بخشیده است.


 شعبه چهارم دادگاه انقلاب مشهد، پس از محاکمه مجدد، هر یک از این زندانیان را در یک پرونده مشترک از بابت اتهام «بغی» به اعدام محکوم کرد. اتهام این افراد «بغی از طریق عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران» اعلام شده است.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده یکی از این زندانیان سیاسی درباره تأیید حکم اعدام آنها به «هرانا» گفته که حکم اعدام این زندانیان توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تأیید شده است. «هرانا» افزوده که در سال ۱۳۹۸، شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی محمود داوود آبادی، مالک علی فدایی نسب، فرهاد شاکری، عیسی عیدمحمدی، عبدالحکیم عظیم گرگیج، عبدالرحمن گرگیج و تاج محمد خرمالی را از بابت به اعدام محکوم کرد.

نهایتا احکام اعدام این شش زندانی توسط شعبه۴۱ دیوان عالی کشور به ریاست قاضی علی رازینی نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع داده شد. اوایل امرداد ۱۴۰۲، شعبه چهارم دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی احمدیان سلامی پس از محاکمه مجدد، احکام اعدام این زندانیان را صادر کرد. پس از صدور احکام اعدام، پرونده آنها جهت بررسی مجدد به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارجاع شده بود.

«هرانا» پیشتر نیز به نقل از یک منبع آگاه نوشته بود «این پرونده با ایرادات اساسی مواجه است و در آن ادله کافی جهت محکوم کردن این شهروندان به اتهامات انتسابی وجود ندارد. استفاده از اسپری فلفل در مقعد یکی از این زندانیان، از نمونه شکنجه‌های اعمال شده بر این آنها به شمار می‌آید. شکنجه‌هایی که آثار آن پس از سالها همچنان بر جسم آنان باقی مانده است.» دستگاه قضایی روند اعدام‌ها در هفته‌های گذشته را سرعت داده است. حکم اعدام رضا رسایی شهروند بازداشت شده در اعتراضات جنبش ملّی ۱۴۰۱ روز سه‌شنبه ۱۶ امرداد ۱۴۰۳ در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه اجرا شد 

۱۴۰۳ شهریور ۲۳, جمعه

سازمان حقوق‌بشر ایران خواستار واکنش قوی جامعه‌جهانی نسبت به حکم اعدام پخشان عزیزی شد

 پخشان عزیزی دومین زنی است که در یک ماه اخیر توسط دادگاه‌های انقلاب جمهوری اسلامی با اتهام «بغی» به اعدام محکوم می‌شود. پیشتر برای یک فعال کارگری به‌ نام شریفه محمدی نیز با اتهامات «بغی» حکم اعدام صادر شده بود.



«سازمان حقوق بشر ایران» خواهان واکنش قوی جامعه جهانی نسبت به حکم اعدام پخشان عزیزی و رفع اتهام فوری از او و همه زندانیانی است که تنها برای فعالیت‌های مدنی صلح‌آمیز خود بازداشت شده‌اند.

محمود امیری‌مقدم مدیر «سازمان حقوق بشر ایران» در اینباره گفت: «حکم اعدام پخشان عزیزی هیچ وجاهت قانونی ندارد و بر اساس سفارش نیروهای امنیتی به منظور سرکوب جنبش‌های مدنی توسط سیستم قضایی غیرمستقل جمهوری‌ اسلامی صادر شده‌است. جامعه‌ جهانی باید با شدیدترین وجه نسبت به صدور حکم اعدام برای فعالیت‌های مدنی واکنش نشان دهد.» بنا به اطلاع «سازمان حقوق بشر ایران»، پخشان عزیزی فعال مدنی کرد و زندانی سیاسی زندان اوین از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با ریاست قاضی افشاری با اتهام «بغی از طریق عضویت در گروه‌های مخالف نظام که قیام مسلحانه دارند» به اعدام و چهار سال زندان محکوم شد و این حکم روز سه‌شنبه ۲ مردادماه به وکلای او ابلاغ شد.

پخشان عزیزی ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، زمانی که پس از حدود ۱۰ سال دوری به ایران بازگشته بود، در منزل خانوادگی خود به همراه سه تن از بستگانش بازداشت شد. یکی از نزدیکان این زندانی سیاسی که نخواست نامش فاش شود به «سازمان حقوق بشر ایران» گفت: «این حکم از اساس هیچ مجوز قانونی ندارد چون چیزی در پرونده نیست که او را به اعدام محکوم کردند. در پرونده‌اش اشاره شده که در عراق و سوریه و خصوصا سوریه اسلحه دست داشته و با داعش جنگیده است و اما سوریه چه ارتباطی با ایران دارد که چنین موضوعی در پرونده ذکر شده است؟ اگر مقابل داعش ایستاده و جنگیده این افتخار است نه ننگ! پخشان در آن زمان فقط خدمت کرده و یک مددکار اجتماعی بوده است و کاملا فعالیتش در زمان جنگ داعش خیرخواهی بوده نه سیاسی که آن را به قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی منتسب کردند.» این منبع در ادامه گفت: «وکلای پخشان عزیزی در دادگاه گفتند چه شده است که یک زمانی سرتیتر روزنامه‌های ایران با افتخار از جنگیدن علیه داعش می‌نوشتند و آنهایی را که با داعش می‌جنگیدند را افتخار می‌نامیدند؟ اکنون چه چیزی تغییر کرده که چنین موردی را در این پرونده ذکر کردید؟»

وی در پایان ذکر کرد: «او یک روزنامه‌نگار و مددکار اجتماعی بوده و حرفه‌اش نوشتن و فعالیت‌های خیرخواهی، بشردوستانه و کاملا مدنی بوده. ما از این موضوع آگاه هستیم و شک و تردیدی نیست. البته اتهام عضویت در پژاک هم در پرونده دارد ولی اسنادی موجود نیست که عضویت پخشان را در حزب پژاک ثابت کند. در هنگام بازداشت او هیچگونه سلاحی نداشته و نه چیزی از او گرفتند و نه هیچ جایی چیزی پیدا نکردند.»

جلسه رسیدگی به پرونده پخشان عزیزی در تاریخ ۲۷ و ۲۸ خرداد ماه سال جاری درحالی برگزار شد که وکیل وی برای مدت هفت ماه اجازه ملاقات با وی را نداشته و پخشان در این مدت ممنوع الملاقات بوده است. پخشان عزیزی در بدو بازداشت مدت ۵ ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برد و بر اساس نامه‌ای که از او در رسانه‌های حقوق بشری منتشر شده، در این مدت با وی برخورد خشونت‌آمیزی شده است. وی در بخشی از نامه خود نوشته بود: «کار در کمپ‌های آوارگان جنگی می‌توانست بزرگترین خدمت اخلاقی- وجدانی برای جامعه‌ای باشد که سالیان سال تحت ظلم و ستم بوده است.» و پرسیده بود «آیا هر که آنجا است، عضو پ‌ک‌ک است؟»

رژیم ننگین جمهوری اسلامی انتقام از پرستاران معترض را آغاز کرد

 چند روز پس از آنکه وزیر بهداشت دولت چهاردهم وعده حل مشکلات پرستاران معترض و پرداخت معوقات آنها را داد، سرکوب پرستاران با احضار آنها آغاز شده است. پرستاران از ماه گذشته اعتراضات و اعتصاباتی را برای دستیابی به حقوق صنفی خود برگزار کرده‌اند.


برای این پرستاران که در اعتراضات اخیر شرکت داشته‌اند، احضارنامه آمده و این پرستاران به تخلف از قوانین و تحریک دیگران به کارشکنی و کم‌کاری متهم شدند.» پرستاران اما اعلام کرده‌اند که اعتراض صنفی «حق قانونی» ما است و افزودند که دانشگاه علوم پزشکی قصد دارد با سرکوب پرستاران حق قانونی «اعتراض» را از آنها بگیرد. آنها خواست‌های کادر درمان را «قانونی و بر مبنای عدالت» می‌دانند.سرکوب پرستاران به دلیل اعتصاب و حضور در تجمعات صنفی مسالمت‌آمیز در حالی صورت گرفته که بر اساس مقاوله‌نامه‌های ۸۷ و ۹۸ سازمان جهانی کار، حق تشکل‌ آزادانه و اعتراض صنفی به عنوان یک حق بدیهی نیروی کار به رسمیت شناخته شده است.

پرستاران در ماه‌های گذشته ده‌ها تجمع اعتراضی برگزار کردند و از ۱۳ امرداد امسال نیز اعتصابی سراسری را پیش بردند که در بیش از ۵۰ بیمارستان دولتی و در بیش از ۱۲ استان کشور گسترش یافت. با گسترده شدن اعتصاب سراسری پرستاران و اختلال در فعالیت بیمارستان‌های دولتی، محمدرضا ظفرقندی وزیر بهداشت دولت مسعود پزشکیان وعده حل مشکلات پرستاران داد. او در ابتدا اعلام کرده بود که «مشکل انباشت مطالبات جامعه پرستاری ظرف دو هفته آینده برطرف می شود» اما یک روز بعد از این وعده عقب‌نشینی کرده و گفت: «انتظارات مالی پرستاران را در حد توان کشور پیگیری می کنم.» جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته نشان داده اراده‌ای برای حل مشکلات پرستاران ندارد. همین موضوع سبب مهاجرت گسترده پرستاران از کشور شده است.

اینها نمونه‌ها‌یی از مشکلات و خواست‌های پرستاران به شمار می‌رود. این روزها اعتصاب این قشر در حالی مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته که در عمل مزمن شدن خواست‌ها و حقوق بی‌پاسخ آنان، موج گسترده‌ای از مهاجرت پرستاران را در پی داشته است که سالانه بیش از سه هزار مورد ارزیابی می‌شود.

۱۴۰۳ شهریور ۲۱, چهارشنبه

مردم برای گرفتن حقوق خود به میدان بیایید که حق شما در جیب آخوندها است

فساد و ناکارآمدی رژیم و ظلم و شکنجه و اعدام و دیکتاتوری ۴۵ سال علی خامنه ای معروف به علی گدا و ماجراجویی‌های منطقه‌ای رژیم ننگین جمهوری اسلامی فلاکت و فرار را بر سر ایران و ایرانیان آورده است.


بیش از چهار دهه است که حلقه کوچکی از وابستگانِ ناکارآمدِ فرقه‌ای تبهکار، پست‌های مدیریتی را میان خود تقسیم می‌کنند و منابع کشور را در جیب خود و نزدیکان‌شان می‌گذارند دستاورد این نشستگان بر سر سفره انقلاب، فقر، فلاکت، گرانی، بیکاری، و دل‌نگرانی دائمی برای اکثریت مطلق ایرانیان بوده است

این وضعیت جز با به میدان آمدن برای گرفتن حق خود در همه زمینه‌ها، از معیشت و اقتصاد گرفته تا حقوق سیاسی و اجتماعی تغییر نخواهد کرد. همه شما که سخت کار می‌کنید و یا بعد از سالها کار سخت در سن بازنشستگی هستید، اما درآمدتان متناسب با تلاش‌تان نیست و کفاف زندگی مطلوب را نمی‌دهد شایسته رفاه اقتصادی و زندگی بهترید. برای گرفتن حقوق خود به میدان بیایید که حق شما در جیب آخوندها و خامنه ای دیکتاتور است

آن روز که ایران ما را ایرانیانی میهن‌دوست و کاردان در فرآیندی شفاف و در چارچوب تامین منافع ملی اداره کنند، ملت ایران به رفاه و امنیتی که شایسته آن است خواهد رسید. آن روز، روزی‌ست که ایران ما از شرّ جمهوری اسلامی رها باشد‌.

پرستاران ایران در بیمارستان‌های دولتی شهرهای مختلف بیش از دو هفته است که در اعتراض و اعتصاب بسر می‌برند. خواست‌ آنها چیزی جز حقوق مسلم و صنفی آنها نیست. این وضعیت جز با به میدان آمدن برای گرفتن حق خود در همه زمینه‌ها، از معیشت و اقتصاد گرفته تا حقوق سیاسی و اجتماعی تغییر نخواهد کرد


آن روز که ایران ما را ایرانیانی میهن‌دوست و کاردان در فرآیندی شفاف و در چارچوب تامین منافع ملی اداره کنند، ملت ایران به رفاه و امنیتی که شایسته آن است خواهد رسید. آن روز، روزی‌ست که ایران ما از شرّ جمهوری اسلامی رها باشد‌.

اعدام ۴۰۲ نفر در هشت ماه گذشته به دست رژیم ننگین جمهوری اسلامی

 سازمان حقوق بشر ایران، در ماه اوت دست‌کم ۱۰۰ نفر در ایران اعدام شدند و تعداد اعدام‌ها در هشت ماه نخست سال جاری میلادی، به دست‌کم ۴۰۲ نفر رسید

پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری، اجرای احکام اعدام شدت بیشتری گرفته‌است. سازمان حقوق بشر ایران بار دیگر خواهان واکنش جامعه جهانی نسبت به موج اعدام‌ها در ایران شده است.

محمود امیری‌مقدم مدیر این سازمان گفت: «اعدام دست‌کم صدنفرt فقط در یک‌ماه باید واکنش قوی جامعه جهانی را در بر داشته‌ باشد. قربانیان ماشین اعدام جمهوری اسلامی ضعیف‌ترین اقشار جامعه هستند که بدون دادرسی عادلانه با هدف ایجاد ترس در جامعه کشته می‌شوند. مردم، نهادهای مدافع حقوق بشر و جامعه‌جهانی باید با کارزار‌های اعتراضی، محکومیت و فشار سیاسی، هزینه را برای حکومت بالا ببرند.»

اعدام‌های ماه اوت ۲۰۲۴ در یک نگاه:

 دست‌کم ۱۰۰ نفر در ماه اوت ۲۰۲۴ اعدام شدند.

سازمان حقوق بشر ایران، در هشت ماه نخست سال ۲۰۲۴، دست‌کم ۴۰۲ تن در ایران اعدام شدند. این میزان اعدام، کاهش ۲۰ درصدی را نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان می‌دهد. در هشت ماه نخست سال ۲۰۲۳ دست‌کم ۵۰۰ نفر اعدام شده بودند. دلیل این کاهش به خاطر رویدادهایی مثل انتخابات مجلس شورای اسلامی، دو دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی و مرگ ابراهیم رئیسی ارزیابی شده‌ است. پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری، همانطور که سازمان حقوق بشر ایران هشدار داده بود، اجرای احکام اعدام شتاب بیشتری گرفت و فقط در ماه اوت دست‌کم ۱۰۰ نفر اعدام شدند.

معترض در اعتراضات، رضا رسایی که در اعتراضات ۱۴۰۱ دستگیر شده‌بود بدون دادرسی عادلانه و برای اعترافاتی که تحت شکنجه اخذ شده بود و تنها بر اساس علم قاضی به اعدام محکوم شده بود. همچنین برای اولین بار پس از ۸ ماه یک نفر در ملاء عام اعدام شد.

۱۴۰۳ شهریور ۲۰, سه‌شنبه

تاریخ ۳۵ ساله دیکتاتوری خامنه ای ( پدرام طنازی )


دیکتاتوری ۳۵ ساله علی خامنه‌ای، رهبر ننگین جمهوری اسلامی ، از زمان انتخاب او به رهبری در سال ۱۳۶۸ تا امروز دوره‌ای است که تحولات مهمی را در سیاست داخلی و خارجی ایران رقم زده است. در این مدت، خامنه‌ای از قدرت گسترده‌ای در تمام ارکان کشور برخوردار بوده و نقش مهمی در شکل‌دهی به ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران ایفا کرده است. در ادامه، به برخی از مهم‌ترین ویژگی‌ها و تحولات این دوره اشاره می‌کنم:


سرکوب مخالفان و منتقدان

در دوران خامنه‌ای، هر گونه اعتراض یا انتقاد از نظام با سرکوب شدید مواجه شده است. سرکوب جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و اعتراضات مهسا (۱۴۰۱) از جمله نمونه‌های سرکوب گسترده مخالفان است. هزاران نفر در این اعتراضات بازداشت، شکنجه یا کشته شده‌اند. سیستم قضایی تحت نظر خامنه‌ای از ابزارهای سرکوب برای جلوگیری از هر گونه چالش علیه نظام استفاده کرده است.


مداخله گسترده در منطقه

در طول رهبری خامنه‌ای، جمهوری اسلامی سیاست‌های منطقه‌ای تهاجمی‌ای را دنبال کرده است. از حمایت از حزب‌الله در لبنان و حماس در فلسطین گرفته تا مداخله در جنگ‌های سوریه، عراق و یمن، ایران به یکی از بازیگران اصلی منطقه تبدیل شده است. این سیاست‌ها باعث تنش‌های شدید با کشورهای منطقه و جامعه جهانی شده و ایران را به انزوای بیشتر کشانده است.

بحران‌های اقتصادی و فساد سیستماتیک

در طول حکومت خامنه‌ای، اقتصاد ایران با مشکلات جدی مواجه شده است. تحریم‌های بین‌المللی، فساد گسترده در نهادهای دولتی و ناکارآمدی مدیریتی، موجب بحران‌های اقتصادی عمیقی مانند تورم، بیکاری و کاهش ارزش پول ملی شده است. در عین حال، بخشی از نزدیکان به قدرت از این وضعیت سود برده و فساد سیستماتیک در اقتصاد کشور ریشه دوانده است.


تحریم‌های بین‌المللی و انزوای جهانی

یکی از نتایج مستقیم سیاست‌های خامنه‌ای در منطقه و مخالفت با غرب، وضع تحریم‌های شدید اقتصادی و سیاسی علیه ایران بوده است. برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی و نقض حقوق بشر، از جمله دلایلی هستند که منجر به این تحریم‌ها شده‌اند. این تحریم‌ها به مشکلات اقتصادی کشور دامن زده و منجر به انزوای ایران در صحنه بین‌المللی شده است.


عدم اصلاحات سیاسی

در طول دوران رهبری خامنه‌ای، هیچ‌گونه اصلاحات سیاسی جدی انجام نشده و حتی تلاش‌های اصلاح‌طلبانه نیز به شکست انجامیده است. هر گونه تغییر سیاسی که ممکن بود قدرت مطلقه رهبری را تضعیف کند، توسط دستگاه‌های حکومتی سرکوب شده است.


رشد نارضایتی اجتماعی و فرهنگی

طی این ۳۵ سال، نارضایتی‌های اجتماعی و فرهنگی به دلیل محدودیت‌های گسترده در آزادی‌های فردی و اجتماعی افزایش یافته است. نسل جوان ایران که به تکنولوژی و فرهنگ جهانی دسترسی دارد، خواهان تغییرات عمیق در سیستم سیاسی و اجتماعی کشور است. این شکاف فرهنگی و اجتماعی میان حکومت و مردم یکی از چالش‌های اصلی جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر بوده است.

در مجموع، دوران ۳۵ ساله رهبری خامنه‌ای همراه با تمرکز شدید قدرت، سرکوب مخالفان، بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و افزایش نارضایتی‌ها بوده است. اگرچه نظام تحت رهبری او همچنان پابرجاست، اما فشارهای داخلی و خارجی ممکن است در نهایت این ساختار را به چالش بکشد

رفتار رژیم ننگین جمهوری اسلامی در ۴۵ سال گذشته با زندانیان و مخالفان سیاسی

سازمان ملل متحد برای بررسی وضعیت حقوق حقوق بشر در جمهوری اسلامی، رفتار این کشور در ۴۵ سال گذشته با زندانیان و مخالفان سیاسی و اقلیت‌های دینی و قومی را «جنایت علیه بشریت» و «نسل‌کشی» خوانده و خواستار تحقیقات بین‌المللی در این زمینه شده است.



جنایت‌های بی‌رحمانه رژیم جمهوری اسلامی

اعدام‌ هزاران مخالف سیاسی محبوس در زندان‌های ایران اشاره کرده و از آنها بعنوان مصداق جنایت علیه بشریت نام می‌برد. در این گزارش یادآوری می‌کند «جنایت‌های بی‌رحمانه‌ای» در دهه شصت خورشیدی تا به امروز در سراسر ایران رخ داده که‌، نمایانگر «بدترین و فاحش‌ترین شکل نقض حقوق بشر که مقام‌های عالی‌رتبه یک حکومت علیه مردم خود مرتکب شده‌اند.» وی در این گزارش نتیجه گرفته است که این «رژیم ایران و رهبران آن نباید از عواقب جنایات علیه بشریت و نسل کشی بگریزند و فرار کنند و باید در دادگاه بین المللی محاکمه شوند

اتهاماتی که تازگی ندارد و ادامه سرکوبها

جمهوری اسلامی در ماه‌های گذشته از سوی کمیته حقیقت‌یابی که پس از خیزش مردمی «زن، زندگی، آزادی» از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تشکیل شده بود نیز به ارتکاب جنایت علیه بشریت متهم شده است

جنایاتی که ادامه دارد

گزارش ویژه بررسی وضعیت حقوق بشر به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد یادآوری می‌کند که مصونیت جنایتکاران در جمهوری اسلامی و عدم پاسخگویی از سوی آ‌نها همچنان ادامه دارد و حکومت ایران نه تنها اقدامی برای جبران خسارات و تسکین رنج قربانیان انجام نداده بلکه هنوز از ابزارهایی همچون دستگیری، زندان و شکنجه و اعدام برای سرکوب بازماندگان آنها استفاده می‌کند و این در حالیست که پرونده جنایت علیه بشریت جمهوری اسلامی با تداوم این نظام و ادامه سرکوب و اعدام‌ها تنها در یک هفته دو زن مخالف نظام، یک فعال کارگری و یک روزنامه‌نگار به اعدام محکوم شدند

سارا دلدار از شهروندان بازداشت‌شده در اعتراضات جنبش مهسا امینی از جراحات ناشی از دوران بازداشت و بازجویی درگذشت

سارا دلدار در شهر رشت هدف شلیک اسلحه‌ ساچمه‌ای قرار گرفت و بازداشت شد. ضعف قوای جسمانی، کم‌خونی شدید، بزرگ شدن طحال، کلیه و تخمدان از جمله مشکلات جسمی هستند که گفته شده سارا دلدار به آنها مبتلا شد.

او پس از بازداشت، به یک سال و سه ماه و شش روز زندان در زندان لاکان رشت محکوم شد و پس از گذراندن شش ماه و اندی بطور مشروط آزاد شد.

سارا دلدار در آخرین پست اینستاگرامی خود در ۳۱ تیرماه امسال، از ابتلا به عفونت در بدنش پس از آزادی از زندان و بستری شدن در بیمارستان خبر داده بود. وی تأکید کرده بود که شمار دیگری از زندانیان آزاد شده از زندان لاکان رشت نیز پس از آزادی با بیماری‌های مشابه دست و پنجه نرم می‌کنند. او در توضیحاتی که درباره شرایط‌اش منتشر کرده بود، نوشت: «فردا روزی که یکسال پیش از دادگاه مستقیم به زندان لاکان رشت برده شدم هیچ حس و درد و ترسی نداشتم یا حتی نگفتم با خودم کاش این کارو نمی‌کردم. چون من کاری نکردم جز اینکه زخمی‌ها رو نجات دادم و جراحی کردیم و سکوت نکردم در برابر وجدانم و جز قلمی که جز راستی هیچ ننوشت.»‌ او افزوده که «روزها گذشت داخل زندان و تا حکم‌ام اومد: دو تا حکم یک سال و سه ماه و ده روز و شش ماه و خورده‌ای. موندم و ازادی مشروطم اومد. این مدت هر چقدر هر ثانیه چه چیزایی گذشت و بگم بازم کمه. از بهداشت، از دعواها از سرما از گرما از اینکه آرزوت باشه ماه و آسمون رو ببینی ولی خب همه این چیزا و صد برابرش برای وطن کمه. وقتی که اومدم به هیچکس نگفتم، تا استقبالم نیان تا هیچ گلی نیارن، وقتی آزادی هیچ معنی نداشت.»

سارا دلدار در ادامه نوشته است: «روزها گذشت. هم‌اش فکر و ذهنم زندان بود… پیش دخترایی که کمکشون کردم و ترک کردن. پیش اینکه وای دعوا نشه وای برف نیاد سردشون میشه… حتی غذاهایی که هوس کرده بودم و برام درست میکردن نمیخوردم تا اینکه گفتم اینجوری نمیشه… باید بلند شم مثل همیشه رفتم سرکار. خودم از صبح تا شب درگیر کردم تا برسم خونه بخوابم و فکری نکنم همه رو محل کار خندوندم و انرژی دادم تا اینکه کم کم مریض شدم. پیگیری کردم، دکتر رفتم تا اینکه هر روز بدتر عفونت…» سارا دلدار تأکید کرده که «هنوز از دومین ماه که زندان بودم پریود شدم، دیگه عادت ماهیانه نشدم. تو زندان فشار عصبی گرفتم و بعد مشکلای دیگه… گفتم شاید چون من کبدم مشکل داشت این عفونت‌ها رو گرفتم. یه هفته بیمارستان خوابیدم. دیگه آدم قبل نبودم، ضعیف ضعیف شدم، کم‌خونی شدید و بزرگ شدن طحال و کلیه و تخمدان… بعد دیدم بچه‌هایی که از زندان اومدن خیلیاشون بیماری زمینه‌ای گرفتن.»

در این یادداشت که آخرین نوشته‌ و پیام سارا دلدار است همچنین آمده: «ولی با تمام این رنج‌ها و دردها ساچمه‌‌های تو بدنم و سرم هر لحظه، ناخوداگاه میبینم خیابون پر از صدای تیر و خون، رژه میرن تو ذهنم و جز مشت کردن ناخن داخل گوشتم هیچ تسلی نیست. ولی باز هم با تمام وجود به تمام شیر زنان سرزمینم افتخار می‌کنم و روحم پیش خواهرای تو بند که تمام رنجاشونو دیدم و باهاشون زندگی کردم …» 

۱۴۰۳ شهریور ۱۸, یکشنبه

رهبر شکست خورده جمهوری اسلامی در بن‌ بست

 رهبر جمهوری اسلامی مانند سه دهه گذشته تلاش دارد با سخنانی که هر دو جناح بتوانند از آن برداشت مورد نظر خود را بکنند، از پذیرفتن هر مسئولیت مستقیمی طفره برود وتنها بقای جمهوری اسلامی به هر قیمتی و با هر ابزاری را در اولویت قرار دهد. جمهوری اسلامی در شرایط بسیار دشواری قرار دارد: فشارهای خارجی در افزایش هستند و افزایش این فشارها در داخل نیز به برخوردهای جناحی سخت‌تری دامن زده است. فشارهای خارجی بقای جمهوری اسلامی را می‌توانند زیر سوال ببرند 

سخنان دو نبش خامنه‌ای


علی خامنه‌ای که تعیین کننده اصلی سیاست‌های نظام است نیز در میان این دو نظر گیر افتاده و در گوشه‌ی رینگ قرار گرفته است. رهبر جمهوری اسلامی مانند سه دهه گذشته تلاش دارد با سخنانی که هر دو جناح بتوانند از آن برداشت مورد نظر خود را بکنند، از پذیرفتن هر مسئولیت مستقیمی طفره برود وتنها بقای جمهوری اسلامی به هر قیمتی و با هر ابزاری در اولویت قرار دهد. علی خامنه‌ای گاهی صحبت از «عقب‌نشینی تاکتیکی» می‌کند و «تعامل با دشمن» را تحت شرایطی «بلامانع» می‌داند، و گاه می‌گوید نتیجه هرگونه عقب‌نشینی «غضب الهی» را به دنبال خواهد داشت.

وی در اولین دیدارش با اعضای دولت مسعود پزشکیان گفت «به دشمن امید نبندید و برای برنامه‌هایمان منتظر موافقت دشمنان نمانید». رهبر جمهوری اسلامی در ادامه‌ی همین جمله افزود «البته این مسئله منافاتی با اینکه با همان دشمن در مواردی تعامل کرد ندارد.» با این جملات دو نبش، که هر کدام مخاطبان مشخصی داشت، همه اعضای دولت مسعود پزشکیان که از هر دو جناح با دو نظر متفاوت هستند، راضی این نشست را ترک کردند.

این بازی‌ جمهوری اسلامی که سال‌هاست ادامه دارد، دیگر در خارج از مرزهای ایران و به ویژه در جهان غرب خریداری ندارد. برخی دولت‌های غربی اگرچه امیدوارند که سیاست‌های جمهوری اسلامی به نوعی متحول شوند که امکان ادامه همکاری میسر باشد، ولی دیگر فریب اظهارات جناحی را که در این دولت نیز حضور دارد و می‌توان محمدجواد ظریف را نماینده شناخته شده آن به حساب آورد نمی‌خورند و در انتظار اقدامات عملی هستند.

پناهندگی: راهی برای نجات از چنگال ننگین جمهوری اسلامی

 پس از اعتراضات سراسری ۴۰۱، تعداد زیادی از افراد آسیب‌دیده و معترض مجبور به فرار از ایران شدند. آنها ناچار وارد مسیر درخواست پناهندگی شده و با موانع بسیاری نیز مواجه شده‌اند. برخی از آسیب‌دیدگان در کشورهای اروپایی تحت درمان قرار گرفتند. با این حال، بسیاری از پناهندگان و فعالان حقوق بشر در شرایط بسیار خطرناک و ناپایدار در کشورهای همسایه زندگی می‌کنند و از امنیت کافی برخوردار نیستند. بسیاری از آنها در معرض خطر اخراج به ایران هستند، جایی که جان‌شان در خطر است. روزنامه‌نگاران و فعالان حقوق بشر ایرانی ساکن ترکیه که در معرض خطر اخراج به ایران هستند، نیازمند حمایت و کمک بیشتری از سازمان‌های حقوق بشری هستند. زندگی آنها در حین دفاع از حقوق بشر در معرض خطر است. تأمین امنیت و حمایت حقوقی و انتقال آنها به کشورهای امن از نیازهای اساسی است که می‌تواند جان آنها را نجات دهد.


پناهندگان، پناهجویان و متقاضیان پناهندگی، افراد آواره و کسانی که از کشورهای خود تبعید شده‌اند، کسانی هستند که بدون شک نام‌های آنها را شنیده‌اید؛ اینها گروه‌های بسیار آسیب‌پذیری هستند که به دلایل مختلف مجبور به ترک کشور خود شده‌اند. وقتی از آنها پرسیده می‌شود چرا در این مسیر قرار گرفته‌اند، به مسائلی مانند نقض حقوق بشر، فقر، جنگ، سرکوب سیاسی، شرایط اقلیمی و غیره اشاره می‌کنند. این گروه‌های آسیب‌پذیر اکنون به یکی از چالش‌های بزرگ جامعه بین‌المللی تبدیل شده‌اند. در کشورهایی که حکومت‌های خودکامه و رژیم‌های استبدادی در قدرت هستند نیز سرکوب سیاسی و نقض حقوق بشر گسترده است. برای مثال، ایران نمونه بارزی از یک کشور تحت یک رژیم استبدادی مذهبی و به شدت سرکوبگر است.

شعار «زن، زندگی، آزادی” که در جنبش ملی۱۴۰۱ شنیده و به سرعت در جهان پخش شد، در پی قتل حکومتی مهسا امینی در شهریور دو سال پیش توسط مردم معترض سر داده شد. مهسا (ژینا) امینی به دلیل حجاب اجباری توسط گشت ارشاد اسلامی بازداشت شد و در اسارت نیروهای به اصطلاح امنیت اخلاقی بود که جان باخت. پس از این واقعه دردناک، مردم در سراسر ایران به خیابان‌ها آمدند تا علیه رژیم اعتراض کنند. بسیاری از ایرانیان نیز در سراسر جهان تجمعات بزرگی برای حمایت از اعتراضات هم‌میهنان خود برگزار کردند. اگرچه این اولین بار نبود که ایرانیان برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران به خیابان‌ها می‌آمدند، اما اینبار خشم مردم بسیار بیشتر بود. آنها روزهای متوالی در خیابان‌ها ماندند و علیه نظام جمهوری اسلامی و شرایط تحمیلی موجود شعار سر دادند. آنها خواستار سرنگونی رژیم دیکتاتوری شدند و همچنان همان هدف را دنبال می‌کنند. در این اعتراضات، چند صد نفر از معترضان با تیراندازی کشته شده و بسیاری دیگر به دلیل شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای زخمی شدند. گلوله‌های ساچمه‌ای عمدتاً دستان و چشمان معترضان را هدف قرار می‌داد. سرکوب معترضان در برخی استان‌ها شدیدتر بود. تعدادی از معترضان توسط حکومت خودکامه اعدام شدند و هزاران تن به زندان افتادند. پس از اعتراضات سراسری ۴۰۱، تعداد زیادی از افراد آسیب‌دیده و معترض مجبور به فرار از ایران شدند. آنها ناچار وارد مسیر درخواست پناهندگی شده و با موانع بسیاری نیز مواجه شده‌اند. برخی از آسیب‌دیدگان در کشورهای اروپایی تحت درمان قرار گرفتند. با این حال، بسیاری از پناهندگان و فعالان حقوق بشر در شرایط بسیار خطرناک و ناپایدار در کشورهای همسایه زندگی می‌کنند و از امنیت کافی برخوردار نیستند. بسیاری از آنها در معرض خطر اخراج به ایران هستند، جایی که جان‌شان در خطر است. 

ایران تنها یکی از کشورهایی است که نقض فاحش حقوق بشر در آنها تأثیر مستقیم بر افزایش تعداد پناهندگان داشته است. در چنین کشورهایی، افرادی که در فعالیت‌های سیاسی، عقیدتی، حقوق بشری و اجتماعی مشغولند، با فشار، سرکوب، شکنجه، بازداشت غیرقانونی و اعدام مواجه می‌شوند. در چنین شرایطی، بسیاری از شهروندان مجبور به فرار از کشور خود می‌شوند تا از تهدیدات و خطرات در امان بمانند.

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...