تحریم انتخابات ریاست جمهوری گام مهمی در راستای مقاومت مدنی و مبارزات سیاسی ملت ایران برای گذار قطعی از جمهوری اسلامی بود. مردم با تحریم انتخابات به تمامیت حکومت اسلامی قاطعانه نه گفتند.
تحریم انتخابات با موفقیت انجام شد. گام بعدی ضرورت ابتکار عمل از جانب نیروهای اپوزیسیون را میطلبد. مبارزه با جمهوری اسلامی باید از مرحله سلبی خارج شود و به ارائه یک آلترناتیو مشخص برسد. در این شرایط نیروهای اپوزیسیون باید با پذیرش دو واقعیت مسلم به عنوان راهنمای عمل، مسئولیت خود را بجا بیاورند
نخست، بازشناسی متقابل و پذیرش تکثر سیاسی موجود به عنوان مبنای یک اتحاد ملی فراجناحی. این تکثر باید طیف وسیعی از نیروها از پادشاهیخواه تا جمهوریخواه و اصلاحطلبان سابقی را که بطور قاطع به جمهوری اسلامی پشت کردهاند در بر بگیرد
دوم، اهمیت رهبری برای هدایت مبارزه است. این رهبری نمیتواند مطلقه باشد و مشروط به اهداف مشخصی خواهد بود. شاهزاده رضا پهلوی به عنوان شخصیتی فراجناحی و مورد اعتماد قاطبه مردم تنها چهرهای است که میتواند این مسئولیت را برعهده بگیرد
چنانچه اپوزیسیون در مرحله بعدی مبارزات قادر به تحقق این اهداف نباشد تحریم انتخابات به تنهایی برای پیروزی نهایی مبارزات کافی نخواهد بود و در نهایت نیروهای درون رژیم میتوانند از عدم انسجام در اپوزیسیون استفاده کرده و سناریوهای جدیدی طراحی کنند. آنها تمام تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا یک اتحاد ملی فراجناحی با این رهبری شکل نگیرد.