ﺩﺭ ﺭاﺳﺘﺎﻱ ﺑﻬﺮﻭﺭی ﺑﻬﺘﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻧﻤﺎﻱ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﻴﻬﺎﻥ ﻧﻮﻳن و ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﻴﻦ ﺩﺭ اﺭﺗﻘﺎی ﺩﺭ ﺭاﺳﺘﺎﻱ ﺑﻬﺮﻭﺭی ﺑﻬﺘﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻧﻤﺎﻱ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﻴﻬﺎﻥ ﻧﻮﻳن و ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﻴﻦ ﺩﺭ اﺭﺗﻘﺎﻱ ﻛﻴﻔﻲ ﺑﺮآﻥ ﻛﻪ اﺯ ﻣﻘﺎﻻﺕ ﺷﻤﺎ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﻥ ﮔﺮاﻣﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺒﺮﻳﻢ, ﺧﻮاﻫﺸﻤﻨﺪ اﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ و ﻳﺎ ﻣﻂﻠﺒﻲ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﻮ ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺎﺭﻧﻤﺎﻱ ﻛﻴﻬﺎﻥ ﻧﻮﻳﻦ ﺩاﺭﻳﺪ و ﻣﺎﻳﻠﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺭا ﻧﻴﺰ ﺩﺭ آﻥ ﺳﻬﻴﻢ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺎ اﺭﺳﺎﻝ آﻥ ﺑﻪ اﻳﻤﻴﻞ ﺯﻳﺮ اﻗﺪاﻡ ﻓﺮﻣﺎﻳید.ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﻛﺮ اﺳﺖ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻧﻤﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﺝ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺎﺗﺸﻜﺮ پدرام طنازی
آزادی حق مسلم ماست (پدرام طنازی و مهرناز موسوی) Pedram Tannazi & Mehrnaz Mousavi زن زندگی آزادی 💚🤍♥️
۱۳۹۲ شهریور ۶, چهارشنبه
۱۳۹۲ مرداد ۲۵, جمعه
تروريسم اسلامي و ضديت با انسان
اسلام دين طرفدار برابرى دو جنس نيست، برعکس، دينى بشدت زن ستيز و زن آزار است. محمد اعلام کرد که هوش و عقل زنان ناقص است؛ که اکثريت آنها به دليل نافرمانى نسبت به شوهرانشان، به جهنم خواهند رفت؛ که اگر رضايت خاطر شوهران خود را جلب نکنند بايد ادب بشوند و کتک بخورند. قانون ارث، شهادت، قوانين خانواده، حق سفر، حق تحصيل و حق اشتغال زنان توسط احکام اين دين بشدت پايمال مى شوند. حجاب و جدايى جنسى هم از ارکان اصلى اين دين است.اسلام مخالف حقوق جهانشمول انسانهاست؛ در اين دين، غير مسلمانها انسانهاى درجه دوم اند و اگر يهودى و مسيحى نباشند، ريختن خونشان از طرف مسلمين حلال است. محمد دينى را بنا گذاشت که در خفه کردن افکار و آراى مخالف و حمله به آزاد انديشى، بهترين ابزار در جوامع گذشته و امروز است. اسلام با تمام قوا آزادى فکر و انديشه را خفه مى کند و طبق اصول و احکام آن، مرگ هر مخالفى نه تنها حلال و ورا است، بلکه صواب دارد و قاتل را به بهشت مى رساند. در قرآن آيه هاى بسيارى وجود دارند که معتقدين به اسلام را تشويق به کشتن غير معتقدين به اين دين مى کنند. اين دين، فناتيسم و تروريسم را تشويق و تجويز مى کند. نه اسلام و نه هيچ دين ديگرى مبلغ صلح و آرامش نيستند. همه اديان به پيروان خود دستور مى دهند هرکس را که از دگم هاى مذهبى پيروى نمى کند بدون ذره اى رحم و شفقت بکشند. اسلام بردگى انسانها را مجاز مى داند. در اين دين، بردگى که يکى از تلخ ترين و تاريک ترين نقاط جامعه بشرى و تمدن انسانى است، روا و مشروع است.اسلام دينى است که مخالف هر نوع آزادى انتخاب براى مردم است و بطور کامل و همه جانبه براى کنترل زندگى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى مردم عمل مى کند.
نويسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۲ مرداد ۲۲, سهشنبه
جمهوري اسلامي حكومت مرد سالاري ضد زن
اوايل انقلاب و به بعد و تا الان را هنوز فراموش نکرده ايم. در آن زمان به عوام روشن شد که زنان، فریب انقلاب اسلامی را خورده وپشتبان برقراری حکومت سرکوبگر اسلامی شده بودند. آنها برای حفظ حقوق اجتماعی خود درخیابان تظاهرات کردند؛ ولی با خلاف جهت هدفشان مواجه شدند. نه تنها مورد تحقیر مردان قرار گرفتند بلکه عملاً مردها روی وحشیگری های حزب اللهی ها در قبال زنان چشم بستند. دربسیاری از جوامع مسلمان رسم مرد سالاری است که در سنین پایین به کودکان با توجه خاصی آموزش داده میشود. مادر، خواهر، دختر مقدس هستند تا زمانیکه دستور مردان را بی چون و چرا بپذیرند. اگر زنی برای گرفتن حق خود بایستد جلف و جنده است.مردان ایرانی که از خمینی امام زمان ساختند واز سخنانش لذت میبردنند زنان را ول کردند از آن زمان به بعد همه به حکومت دیکتاتوری اسلامی و شیعه اثناعشری و خواسته هایش تعظیم کردند؛ اقلیت ها ذلیل شدند، خفقان و بردگی مردم در راه اسلام مقبول شد، کشورکم کم طوری بسته و قفل شد که فرار از اختاپوس دستگاه حكومت غیر ممکن بنظر میاید. کشورما یک زمین بایر شده است که در آن هیچ دانه ای از اندیشه، تبادل نظر و سازگاری، اجازه رشد ندارد. گاه به گاه برای آنکه مردم بهتر سرگرم و بعد خواب شوند، مثل نقل و نبات عروسی حرف از «تغییر روش و آزادی درامور دولت» میشود که مردم با پوچ مشغول شوند.
نويسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۲ مرداد ۱۹, شنبه
دموكراسي و آزادي هدف جوانان ايران زمين
نويسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۲ مرداد ۱۵, سهشنبه
خشونت در جمهوري اسلامي
متأسفانه بحث خشونت در ایران امروز غالباً از طرف کسانی مطرح می شود که طرفدار اصلاحات هستند و مخالف انقلاب و جالب این است که حتی بخشی از جریان های سرنگونی طلب نیز از انقلاب وحشت دارند و آن را مترادف با خشونت و کشت و کشتار قلمداد می کنند.درحالی که در ایران با استبدادی روبرو هستیم که راه اصلاحات به رویش بسته است و در مقابل مردم امکان عقب نشینی ندارد و در ضمن تردیدی نیست که ما کشور خشونت زده ایم هستیم ، قبل از همه به این دلیل که کشوری استبداد زده هستیم و تقریباً هیچ تجربه ای از دموکراسی نداریم. ولی جمهوری اسلامی مسائل دیگری را وارد زندگی اکثر ایرانیان کرده است که قبلاً ناشناخته بود.جمهوری اسلامی فقط یک دیکتاتوری معمولی سرمایه داری نیست ، بلکه یک دیکتاتوری مذهبی هم هست که در تمام سه دهه گذشته سعی کرده جامعه ما را برمبنای قوانین عهد بوقی شریعت اسلامی تجدید سازمان بدهد. بنابراین در کنار سرکوب سیاسی خشن که عمدتاً مخالفان و منتقدان رژیم را هدف می گیرد، سرکوب مدنی گسترده ای را هم سازمان می دهد که اکثریت عظیم جمعیت کشور را همه روزه ، گاهی حتی در خلوت خانه ها شان هم هدف گیری می کند.ترکیب این دوسطح از خشونت باعث می شود که دهها میلیون ایرانی به طور روزمره به اشکال و درجات مختلف در رویارویی با دستگاه های حکومتی قرار بگیرند و سرکوب را لمس کنند و حکومت نیز همیشه خود را در محاصره مخالفان ببیند و یک مسأله انفجار آمیز دیگر نیز وجود دارد: استبداد مطلقه ای است که جمهوری اسلامی ، دیگر نمی تواند آن را زیر پوشش «جمهوریت» مخفی کند و اقتصادی که تاکنون متکی به درآمد نفت بوده و اکنون به علت عدم سرمایه گذاری لازم در صنعت نفت و گاز ، دارد به طرف بن بست می رود؛ در چنین شرایطی رهبران جمهوری اسلامی ، عقب نشینی درمقابل خواست های فزاینده مردم را خطرناک می بینند ، زیرا می دانند که هر نوع عقب نشینی ،رفزون خواهی مردم را بیشتر دامن خواهد زد. بنابراین در ایران نه تنها راه اصلاحات بسته است ، بلکه جمهوری اسلامی ناگزیر است برای حفظ خود به خشونت و سرکوب بیشتری روی بیاورد و با توجه به این حقیقت در ایران امروز ، انقلاب جنبشی است از پائین برای به زیر کشیدن حکومت.زیرا در رویارویی مردم با دیکتاتوری ها ، در تحلیل نهایی همیشه دیکتاتوری است که راه های مسالمت آمیز مبارزه را به بن بست ميكشاند
نويسنده: پدرام طنازي
۱۳۹۲ مرداد ۱, سهشنبه
مبارزه مردمی و فعالین سیاسی علیه رژیم ننگین جمهوری اسلامی
بیش از سی و چهارسال است که شب گستران بر لایههای سیاهی میافزایند، و با وقاحت بیشتر سوار بر مرکب جهل و تاریکی میتازند بر ما سپید اندیشان، بی خبر از اینکه پردهٔ ظلمشان دریده خواهد گشت و رسوایشن آشکار و جمهوری دیکتاتوری اسلامی ایران بیش از پیش بر ظلم و جهالت خود افزوده است. شب گستران همچنان بر لایه سیاهی در جامعه ایران میافزایند. بدون شک و تردید قشر کارگر جامعه همان قشری است که جمهوری اسلامی هراس کامل دارد و به عبارت دیگر از یک سؤ کارگران در به راه انداختن چرخه اقتصادی و تولیدی جامعه فعالیت چشمگیر، و از سوی دیگر در به راه انداختن تظاهراتهای خیابانی در بيش از سه دههٔ اخیر علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی خشم و نفرت خود را آشکارا اعلام داشتهاند و حتّی در این راه خیلی از آنها زندانی، شکنجه و اعدام شده اند، با شروع تظاهرات و سرنگونی یکی پس از دیگری دیکتاتورها نشانگر این امر واقعیست که سر نگونی رژیم ننگین جمهوری اسلامی نزدیک است و جای هیچ شک و تردیدی نیست که در آیندهٔ نزدیک شاهد سقوط و سرنگونی آن خواهیم بود. و بدون شک پردهٔ ظلمت شب گستران به زودی پاره خواهد گشت و رسوایشان آشکار و به امید سرنگونی هر چه زودتر جمهوری اسلامی در آینده نزدیک توسط ملیتهای ایران، و بدون دخالت قدرتهای خارجی و روی کار آمدن یک حکومت مردمی و ایرانی فدرال برای همگان، که در آن هیچ کس به خاطره عقیده و نظر و بیانش زندانی و اعدام نشود.
نويسنده: پدرام طنازي
۱۳۹۲ تیر ۱۷, دوشنبه
روز هجدهم تیرماه به مناسبت سالگرد حمله به کوی دانشگاه
وقایع هیجده تیر یا وقایع کوی دانشگاه تهران به مجموعه ناآرامیها و درگیریها بین روزهای هجدهم تا بیست وسوم تیرماه ۱۳۷۸ میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصیها، اطلاق میشود.امروزه حکومت ایران با سنگدلی تمام٬ اعتراضهای مردمی را سرکوب میکند، ولی روزی خواهد رسید که پرچم آزادی در ایران برافراشته خواهد شد.سیزده سال پیش در نهم جولای (هجدهم تیر ۱۳۷۸) اعتراض دانشجویان در ایران با ضرب و شتم، خشونت، و به عبارتی سرکوب روبهرو شد. چندین دانشجو در آن روز دستگیر و به چند سال زندان محکوم شدند.ده سال بعد، در ۲۶ خرداد ۱۳۸۸، استبداد ولایتی یک باردیگر کمر به قتل دانشجویان آزاده بست و با حمله به کوی دانشگاه تهران فاجعه ای بزرگتر از ۱۸ تیر۱۳۷۸ را رقم زد. قداره بندان جمهوری اسلامی به ویژه پس ازاجازه شرعی رهبرشان در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ ، قلب ندا ها و سهراب ها را شکافتند، ترانه ها را سوزاندند و محسن ها و امیرها را در کهریزک ها تکه تکه کردند تا حکومت دینی باقی بماند. سه سال از این فاجعه می گذرد ولی از یاد ما نمی رود چگونه جوانان و نخبگان میهنمان را از بالای پشت بام خوابگاههایشان به پایین پرتآب کردند، ملت ایران این فاجعه را هرگز فراموش نخواهد کرد. امروزه حکومت اسلامی، سنگدلانه اعتراضهای مردمی را سرکوب میکند٬ سرکوب اعتراضهای مسالمتآمیز در درازمدت ممکن نیست و بالاخره به پیروزی منتهی خواهد شد.جنبش های آزادی دموکراسی بخش تمامی مردم دنیا از مبارزات دانشجویان و مردم ایران برای دمو کراسی و عدالت خواهی حمایت میکند. ما از مبارزه مسالمتآمیز و مداوم، برای تحقق جامعهای که در آن انتخابات آزاد، عادلانه ودمکراتیک باشد حمایت میکنیم.آزادیخواهی مردم در درازمدت هرگز نمیتواند سرکوب شود. دانشجویان همیشه پیشقراول مبارزه برای آزادی، حقوق بشر و دمکراسی بودهاند و با تمام توان از مبارزات مسالمتآمیز برای آزادی، دمکراسی و حقوق بشر در ایران حمایت میکند. ما هرگز از یاد نخواهیم برد آنانی را که زندانی شدهاند. برای آزادی آنها از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد.اعتراض های مردمی در ایران آشکارا نشان داد که ارتباطات اجتماعی، دیجیتالی و رسانهای چه امکاناتی تازهای فراهم کرده و استفاده خلاقانه از اینترنت، وبلاگ٬ فیس بوک٬ و تویتر چه نقشی در مبارزه برای دمکراسی به وجود آورده است.
نوشته شده توسط پدرام طنازي
۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه
!انتخاب و راي مردم سرنگونی جمهوری اسلامی
بیایید خواسته مان را به طور علنی در جامعه منتشر کنیم.برای داشتن حقوق انسانی،برای داشتن آزادی و رفاه و یک زندگی انسانی، انتخاب ما سرنگونی جمهوری اسلامی است. ما به هیچ عنوان انتخابات دروغین و توهین آمیز جمهوری اسلامی، این حکومت فاسد آقازاده ها و قاتلان و متجاوزین،حکومت اعدام و اختناق و بی حقوقی همه جانبه را نمی پذیریم. خواسته قلبی ما مردم ایران خلاصی از این وضعیت ضد انسانی است و اکنون زمان این است که با تمام وجود بر این خواسته پافشاری کنیم و برای سرنگونی کامل جمهوری اسلامی و حذف این حکومت ننگین از صفحه روزگارمان،برای رهایی خودمان و آیندگانمان از چنگال کثیف این حکومت وارد عمل شویم.آینده خودمان و فرزندانمان اینک در دستان ما است! باید بپا خیزیم و یک بار برای همیشه پرونده جمهوری اسلامی را ببندیم و مردم ایران را از این بلای ضد انسانی رها کنیم.این مسئولیتی است که تاریخ به ما سپرده و امتحانی است که در این شرایط، سرنوشت تک تک ما را تعیین می کند. بیایید این شعار را در سطح وسیع چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی جامعه منتشر کنیم و با مشارکت فعال برای سرنگونی این حکومت فقر و بی حقوقی و سرکوب تلاش کنیم "انتخاب ما سرنگونی جمهوری اسلامی است.
نویسنده: پدرام طنازی
نویسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۱ اسفند ۲۳, چهارشنبه
چهارشنبه آخر سال را تا سرنوشت ایران و ایرانی رقم بزنیم/پدرام طنازی
با درود به تمامی جانثاران راه آزادی بشر،
با سلام به تمامی انسانهای آزادیخواه ، آزاد منش و نیک اندیش جهان،
در زبان شیوای فارسی کلمه سوری به هر چیزی که به رنگ سرخ باشد اطلاق می گردد مثل گل سرخ که به آن گل سوری هم می گوییم و چون زبانه های آتش نیز به رنگ سرخ می باشد می توان به درستی پنداشت که چهارشنبه سوری معادل چهارشنبه سرخ است.در سالهای اولیه بعد از انقلاب ۵۷ این مراسم باستانی نیز همچون سایر جشنها و مناسبتها بوسیلۀ ایرانیان گرامی داشت و یکی از سنگرهای مستحکم ملی در برابر کوشش های گستاخانه برای هویت زدایی یا به عبارت دقیق تر برای فرهنگ زدایی از ایرانیان از سوی سران بی وطن رژیم ولی فقیه بوده که در ایران ستیزی آنان جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست زیرا چشم در چشم ایرانیان آشکارا اعتراف نموده اند که هیچ احساسی نسبت به این سرزمین اهورایی و مردمشان ندارند کسانی که از همان آغاز و بلافاصله پس از دستیابی به اهرم های قدرت تلاش مضاعفی کرده اند که هر چه به ایران و ایرانی مربوط می شود را از صفحه روزگار محو نمایند اما در برابر تمامی این دسیسه های ضد ایرانی اشغالگران میهن اهورایی همه مردم بویژه جوانان و نوجوانان همواره در برپایی هر چه باشکوه تر آیین ها و جشن های ملی از جمله چهارشنبه سوری که یکی از زیباترین یادگارهای نیاکان بزرگ ماست علیرغم شدیدترین بگیر و ببندهای خونبار عمال حکومتی به جد و به جان کوشیده اند.
هم میهنان،
رژیمی که با فرهنگ پربار ایرانی سر ستیز داشته و وجهۀ ایران و ایرانی را چنان مخدوش کرده که در عرصه جهانی مترادف با تروریسم ، بربریت دروغگویی ،فساد .پیمان شکنی و … قلمداد می شود . رژیم غارتگری که سران بیگانه زاده وبیگانه پرست آن در طول ۳۳ سال گذشته به وضوح ثابت کرده اند که در اداره امور کشور کاملا ناتوان هستند و بعد از این همه سال هنوز هم شایستگی لازم برای اداره یک ده کوره را نیز ندارند .نباید بیش از این فرصت بیابند تا سرنوشت ایران و ایرانی را رقم بزنند.اینکه با تاثر فراوان می رویم تا چهارشنبه آخر سال را به ناچار تحت حاکمیت بی فرهنگ ترین و مستبدترین رژیم در جهان معاصر برگزار کنیم از همگان انتظار می رود که همچون سالهای گذشته در این سرور ملی هرچه گسترده تر شرکت جسته و همراه با رعایت کلیه اصول ایمنی این موسم سرخ را به صحنه اعتراض جدی علیه سران ایران ستیز رژیم ولی فقیه تبدیل کنند.
ایران هرگز نمی میرد، چو ايران نباشد تن من مباد، پاینده باد ایران ایرانی
نویسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه
باز و پس گرفتن قلم آزاد از رژیم ننگین جمهوری اسلامی
هفته ای که گذشت را می توانیم هفته ای سیاه برای حقوق بشر در ایران بنامیم. در این هفته اگرچه دولت اسلامی سرگرم سرکوب و بازداشت فعالین کارگری و کنترل انجمن ها و تشکل های کارگری بود و از اقلیت های مذهبی کسی مورد بازداشت قرار نگرفت، اما این هفته شاهد برخوردهای غیرانسانی، غیرقانونی و بسیار وحشیانه با اقلیت های در بند بودیم که لکه ی ننگ دیگری می باشد در کارنامه سیاه جمهوری اسلامی.در زمانه ای که ایران و ایرانیان در چنگال رژیم ننگین استبدادی جمهوری اسلامی اسیر شده اند و در هنگامه ای که در نتیجه اعمال سانسورهای شدید حکومتی بر چاپ کتاب و آثار هنری، نبود رسانه ها و روزنامه های مستقل و آزاد، عدم وجود احزاب و امکان تشکل و تبادل نظر، بسیاری از مردم در جهل و ناآگاهی به سر میبرند و انسانهایی که با نوشتن متن اعتراضی و روشنگرانه در وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی، صدا و دیدگاهی متفاوت از صدای تئوریزه شده رسمی حکومت را نشر میدهند و در واکنش به این اقدام ارزشمند وبلاگ نویسان انتقادی، عاملان استبداد دینی بیکار ننشسته و با توسل به انواع روش های فنی و یا گذاشتن دام های گوناگون و رنگارنگ، اقدام به اعمال فشار، بازداشت و در مواردی حتی قتل وبلاگ نویسان کرده اند و میکنند.رفتارهای سرکوبگرانه حکومت بر ضد وبلاگ نویسان و فعالان فضای مجازی، شباهت کاملی با اقدامات سرکوبگرانه آنها در برخورد با نویسندگان، تحلیگران، دگراندیشان و هنرمندان منتقد در سی و چهار سال گذشته دارد.از این رو، من از تمامی وبلاگنویسان، کنشگران مدنی و نهادهای حقوق بشری، روزنامهنگاران و اهالی رسانه، دعوت مینمایم تا پویشی فعالانه در جهت حمایت از وبلاگنویسان در بند شکل دهند و همبستگی و همراهی خود را با آنها اعلام نمایند. وبلاگ نویسان ایرانی که هم اکنون با شرایط بسیار دشواری مواجه هستند و تعداد زیادی از وبلاگ نویسان ایرانی از جمله حسین رونقی ملکی، محمدصدیق کبودوند و سخی ریگی و کاوه طاهری و محمد رضا پورشجری و بسیاری دیگر در زندانهای حکومت جمهوری اسلامی ایران و تحت سختترین شکنجهها به سر میبرند. یادآوری میکنیم که سایر وبلاگنویسان نیز همواره در معرض تهدیدهای نهادهای امنیتی و نظامی قرار دارند. این سرکوب البته محدود به ایران نمیشود و در برخی دیگر از کشورهای دنیا که گرفتار حکومتهای دیکتاتوری هستند نیز وضعیتی مشابه حاکم است. جمهوری اسلامی نیز از دشمنان آزادی دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان در اینترنت به شمار میرود و از طریق سرکوب و زندانی کردن فعالان فضای مجازی، گسترش سانسور در اینترنت و ایجاد اختلال و کندی در آن، محیط اینترنت را به شدت کنترل میکند.امیدواریم که همبستگی با وبلاگ نویسان زندانی، بتواند نسبت به اطلاع رسانی درباره وضعیت آنها موثر واقع شود و نهایتا فشار افکار عمومی و نهادهای بین المللی منجر به آزادی و یا حداقل بهبود وضعیت آنها همراه شود..پاینده باد ایران آزاد
نویسنده: پدرام طنازی
اشتراک در:
پستها (Atom)
رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحرانزده در آستانه فروپاشی
آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریبالوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراههای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...
-
گزارش دریافتی زندانيان و بازداشتي هاي شيراز در استان فارس مختصري از وضعيت و فضاي امنيتي و ضد قوانين و موازين حقوق بشري كه در بازداشتگاه پلاك...
-
رضا رسايي را كشتند. او يكي از معترضان شجاعي بود كه پس از كشته شدن وحشيانه مهسا ژينا اميني براي اعتراض به خيابانها آمده بود. او در تاريخ ١٦...