نويسنده: پدرام طنازی
آزادی حق مسلم ماست (پدرام طنازی و مهرناز موسوی) Pedram Tannazi & Mehrnaz Mousavi زن زندگی آزادی 💚🤍♥️
۱۳۹۲ مرداد ۱۹, شنبه
دموكراسي و آزادي هدف جوانان ايران زمين
۱۳۹۲ مرداد ۱۵, سهشنبه
خشونت در جمهوري اسلامي
متأسفانه بحث خشونت در ایران امروز غالباً از طرف کسانی مطرح می شود که طرفدار اصلاحات هستند و مخالف انقلاب و جالب این است که حتی بخشی از جریان های سرنگونی طلب نیز از انقلاب وحشت دارند و آن را مترادف با خشونت و کشت و کشتار قلمداد می کنند.درحالی که در ایران با استبدادی روبرو هستیم که راه اصلاحات به رویش بسته است و در مقابل مردم امکان عقب نشینی ندارد و در ضمن تردیدی نیست که ما کشور خشونت زده ایم هستیم ، قبل از همه به این دلیل که کشوری استبداد زده هستیم و تقریباً هیچ تجربه ای از دموکراسی نداریم. ولی جمهوری اسلامی مسائل دیگری را وارد زندگی اکثر ایرانیان کرده است که قبلاً ناشناخته بود.جمهوری اسلامی فقط یک دیکتاتوری معمولی سرمایه داری نیست ، بلکه یک دیکتاتوری مذهبی هم هست که در تمام سه دهه گذشته سعی کرده جامعه ما را برمبنای قوانین عهد بوقی شریعت اسلامی تجدید سازمان بدهد. بنابراین در کنار سرکوب سیاسی خشن که عمدتاً مخالفان و منتقدان رژیم را هدف می گیرد، سرکوب مدنی گسترده ای را هم سازمان می دهد که اکثریت عظیم جمعیت کشور را همه روزه ، گاهی حتی در خلوت خانه ها شان هم هدف گیری می کند.ترکیب این دوسطح از خشونت باعث می شود که دهها میلیون ایرانی به طور روزمره به اشکال و درجات مختلف در رویارویی با دستگاه های حکومتی قرار بگیرند و سرکوب را لمس کنند و حکومت نیز همیشه خود را در محاصره مخالفان ببیند و یک مسأله انفجار آمیز دیگر نیز وجود دارد: استبداد مطلقه ای است که جمهوری اسلامی ، دیگر نمی تواند آن را زیر پوشش «جمهوریت» مخفی کند و اقتصادی که تاکنون متکی به درآمد نفت بوده و اکنون به علت عدم سرمایه گذاری لازم در صنعت نفت و گاز ، دارد به طرف بن بست می رود؛ در چنین شرایطی رهبران جمهوری اسلامی ، عقب نشینی درمقابل خواست های فزاینده مردم را خطرناک می بینند ، زیرا می دانند که هر نوع عقب نشینی ،رفزون خواهی مردم را بیشتر دامن خواهد زد. بنابراین در ایران نه تنها راه اصلاحات بسته است ، بلکه جمهوری اسلامی ناگزیر است برای حفظ خود به خشونت و سرکوب بیشتری روی بیاورد و با توجه به این حقیقت در ایران امروز ، انقلاب جنبشی است از پائین برای به زیر کشیدن حکومت.زیرا در رویارویی مردم با دیکتاتوری ها ، در تحلیل نهایی همیشه دیکتاتوری است که راه های مسالمت آمیز مبارزه را به بن بست ميكشاند
نويسنده: پدرام طنازي
۱۳۹۲ مرداد ۱, سهشنبه
مبارزه مردمی و فعالین سیاسی علیه رژیم ننگین جمهوری اسلامی
بیش از سی و چهارسال است که شب گستران بر لایههای سیاهی میافزایند، و با وقاحت بیشتر سوار بر مرکب جهل و تاریکی میتازند بر ما سپید اندیشان، بی خبر از اینکه پردهٔ ظلمشان دریده خواهد گشت و رسوایشن آشکار و جمهوری دیکتاتوری اسلامی ایران بیش از پیش بر ظلم و جهالت خود افزوده است. شب گستران همچنان بر لایه سیاهی در جامعه ایران میافزایند. بدون شک و تردید قشر کارگر جامعه همان قشری است که جمهوری اسلامی هراس کامل دارد و به عبارت دیگر از یک سؤ کارگران در به راه انداختن چرخه اقتصادی و تولیدی جامعه فعالیت چشمگیر، و از سوی دیگر در به راه انداختن تظاهراتهای خیابانی در بيش از سه دههٔ اخیر علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی خشم و نفرت خود را آشکارا اعلام داشتهاند و حتّی در این راه خیلی از آنها زندانی، شکنجه و اعدام شده اند، با شروع تظاهرات و سرنگونی یکی پس از دیگری دیکتاتورها نشانگر این امر واقعیست که سر نگونی رژیم ننگین جمهوری اسلامی نزدیک است و جای هیچ شک و تردیدی نیست که در آیندهٔ نزدیک شاهد سقوط و سرنگونی آن خواهیم بود. و بدون شک پردهٔ ظلمت شب گستران به زودی پاره خواهد گشت و رسوایشان آشکار و به امید سرنگونی هر چه زودتر جمهوری اسلامی در آینده نزدیک توسط ملیتهای ایران، و بدون دخالت قدرتهای خارجی و روی کار آمدن یک حکومت مردمی و ایرانی فدرال برای همگان، که در آن هیچ کس به خاطره عقیده و نظر و بیانش زندانی و اعدام نشود.
نويسنده: پدرام طنازي
۱۳۹۲ تیر ۱۷, دوشنبه
روز هجدهم تیرماه به مناسبت سالگرد حمله به کوی دانشگاه
وقایع هیجده تیر یا وقایع کوی دانشگاه تهران به مجموعه ناآرامیها و درگیریها بین روزهای هجدهم تا بیست وسوم تیرماه ۱۳۷۸ میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصیها، اطلاق میشود.امروزه حکومت ایران با سنگدلی تمام٬ اعتراضهای مردمی را سرکوب میکند، ولی روزی خواهد رسید که پرچم آزادی در ایران برافراشته خواهد شد.سیزده سال پیش در نهم جولای (هجدهم تیر ۱۳۷۸) اعتراض دانشجویان در ایران با ضرب و شتم، خشونت، و به عبارتی سرکوب روبهرو شد. چندین دانشجو در آن روز دستگیر و به چند سال زندان محکوم شدند.ده سال بعد، در ۲۶ خرداد ۱۳۸۸، استبداد ولایتی یک باردیگر کمر به قتل دانشجویان آزاده بست و با حمله به کوی دانشگاه تهران فاجعه ای بزرگتر از ۱۸ تیر۱۳۷۸ را رقم زد. قداره بندان جمهوری اسلامی به ویژه پس ازاجازه شرعی رهبرشان در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ ، قلب ندا ها و سهراب ها را شکافتند، ترانه ها را سوزاندند و محسن ها و امیرها را در کهریزک ها تکه تکه کردند تا حکومت دینی باقی بماند. سه سال از این فاجعه می گذرد ولی از یاد ما نمی رود چگونه جوانان و نخبگان میهنمان را از بالای پشت بام خوابگاههایشان به پایین پرتآب کردند، ملت ایران این فاجعه را هرگز فراموش نخواهد کرد. امروزه حکومت اسلامی، سنگدلانه اعتراضهای مردمی را سرکوب میکند٬ سرکوب اعتراضهای مسالمتآمیز در درازمدت ممکن نیست و بالاخره به پیروزی منتهی خواهد شد.جنبش های آزادی دموکراسی بخش تمامی مردم دنیا از مبارزات دانشجویان و مردم ایران برای دمو کراسی و عدالت خواهی حمایت میکند. ما از مبارزه مسالمتآمیز و مداوم، برای تحقق جامعهای که در آن انتخابات آزاد، عادلانه ودمکراتیک باشد حمایت میکنیم.آزادیخواهی مردم در درازمدت هرگز نمیتواند سرکوب شود. دانشجویان همیشه پیشقراول مبارزه برای آزادی، حقوق بشر و دمکراسی بودهاند و با تمام توان از مبارزات مسالمتآمیز برای آزادی، دمکراسی و حقوق بشر در ایران حمایت میکند. ما هرگز از یاد نخواهیم برد آنانی را که زندانی شدهاند. برای آزادی آنها از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد.اعتراض های مردمی در ایران آشکارا نشان داد که ارتباطات اجتماعی، دیجیتالی و رسانهای چه امکاناتی تازهای فراهم کرده و استفاده خلاقانه از اینترنت، وبلاگ٬ فیس بوک٬ و تویتر چه نقشی در مبارزه برای دمکراسی به وجود آورده است.
نوشته شده توسط پدرام طنازي
۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه
!انتخاب و راي مردم سرنگونی جمهوری اسلامی
بیایید خواسته مان را به طور علنی در جامعه منتشر کنیم.برای داشتن حقوق انسانی،برای داشتن آزادی و رفاه و یک زندگی انسانی، انتخاب ما سرنگونی جمهوری اسلامی است. ما به هیچ عنوان انتخابات دروغین و توهین آمیز جمهوری اسلامی، این حکومت فاسد آقازاده ها و قاتلان و متجاوزین،حکومت اعدام و اختناق و بی حقوقی همه جانبه را نمی پذیریم. خواسته قلبی ما مردم ایران خلاصی از این وضعیت ضد انسانی است و اکنون زمان این است که با تمام وجود بر این خواسته پافشاری کنیم و برای سرنگونی کامل جمهوری اسلامی و حذف این حکومت ننگین از صفحه روزگارمان،برای رهایی خودمان و آیندگانمان از چنگال کثیف این حکومت وارد عمل شویم.آینده خودمان و فرزندانمان اینک در دستان ما است! باید بپا خیزیم و یک بار برای همیشه پرونده جمهوری اسلامی را ببندیم و مردم ایران را از این بلای ضد انسانی رها کنیم.این مسئولیتی است که تاریخ به ما سپرده و امتحانی است که در این شرایط، سرنوشت تک تک ما را تعیین می کند. بیایید این شعار را در سطح وسیع چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی جامعه منتشر کنیم و با مشارکت فعال برای سرنگونی این حکومت فقر و بی حقوقی و سرکوب تلاش کنیم "انتخاب ما سرنگونی جمهوری اسلامی است.
نویسنده: پدرام طنازی
نویسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۱ اسفند ۲۳, چهارشنبه
چهارشنبه آخر سال را تا سرنوشت ایران و ایرانی رقم بزنیم/پدرام طنازی
با درود به تمامی جانثاران راه آزادی بشر،
با سلام به تمامی انسانهای آزادیخواه ، آزاد منش و نیک اندیش جهان،
در زبان شیوای فارسی کلمه سوری به هر چیزی که به رنگ سرخ باشد اطلاق می گردد مثل گل سرخ که به آن گل سوری هم می گوییم و چون زبانه های آتش نیز به رنگ سرخ می باشد می توان به درستی پنداشت که چهارشنبه سوری معادل چهارشنبه سرخ است.در سالهای اولیه بعد از انقلاب ۵۷ این مراسم باستانی نیز همچون سایر جشنها و مناسبتها بوسیلۀ ایرانیان گرامی داشت و یکی از سنگرهای مستحکم ملی در برابر کوشش های گستاخانه برای هویت زدایی یا به عبارت دقیق تر برای فرهنگ زدایی از ایرانیان از سوی سران بی وطن رژیم ولی فقیه بوده که در ایران ستیزی آنان جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست زیرا چشم در چشم ایرانیان آشکارا اعتراف نموده اند که هیچ احساسی نسبت به این سرزمین اهورایی و مردمشان ندارند کسانی که از همان آغاز و بلافاصله پس از دستیابی به اهرم های قدرت تلاش مضاعفی کرده اند که هر چه به ایران و ایرانی مربوط می شود را از صفحه روزگار محو نمایند اما در برابر تمامی این دسیسه های ضد ایرانی اشغالگران میهن اهورایی همه مردم بویژه جوانان و نوجوانان همواره در برپایی هر چه باشکوه تر آیین ها و جشن های ملی از جمله چهارشنبه سوری که یکی از زیباترین یادگارهای نیاکان بزرگ ماست علیرغم شدیدترین بگیر و ببندهای خونبار عمال حکومتی به جد و به جان کوشیده اند.
هم میهنان،
رژیمی که با فرهنگ پربار ایرانی سر ستیز داشته و وجهۀ ایران و ایرانی را چنان مخدوش کرده که در عرصه جهانی مترادف با تروریسم ، بربریت دروغگویی ،فساد .پیمان شکنی و … قلمداد می شود . رژیم غارتگری که سران بیگانه زاده وبیگانه پرست آن در طول ۳۳ سال گذشته به وضوح ثابت کرده اند که در اداره امور کشور کاملا ناتوان هستند و بعد از این همه سال هنوز هم شایستگی لازم برای اداره یک ده کوره را نیز ندارند .نباید بیش از این فرصت بیابند تا سرنوشت ایران و ایرانی را رقم بزنند.اینکه با تاثر فراوان می رویم تا چهارشنبه آخر سال را به ناچار تحت حاکمیت بی فرهنگ ترین و مستبدترین رژیم در جهان معاصر برگزار کنیم از همگان انتظار می رود که همچون سالهای گذشته در این سرور ملی هرچه گسترده تر شرکت جسته و همراه با رعایت کلیه اصول ایمنی این موسم سرخ را به صحنه اعتراض جدی علیه سران ایران ستیز رژیم ولی فقیه تبدیل کنند.
ایران هرگز نمی میرد، چو ايران نباشد تن من مباد، پاینده باد ایران ایرانی
نویسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه
باز و پس گرفتن قلم آزاد از رژیم ننگین جمهوری اسلامی
هفته ای که گذشت را می توانیم هفته ای سیاه برای حقوق بشر در ایران بنامیم. در این هفته اگرچه دولت اسلامی سرگرم سرکوب و بازداشت فعالین کارگری و کنترل انجمن ها و تشکل های کارگری بود و از اقلیت های مذهبی کسی مورد بازداشت قرار نگرفت، اما این هفته شاهد برخوردهای غیرانسانی، غیرقانونی و بسیار وحشیانه با اقلیت های در بند بودیم که لکه ی ننگ دیگری می باشد در کارنامه سیاه جمهوری اسلامی.در زمانه ای که ایران و ایرانیان در چنگال رژیم ننگین استبدادی جمهوری اسلامی اسیر شده اند و در هنگامه ای که در نتیجه اعمال سانسورهای شدید حکومتی بر چاپ کتاب و آثار هنری، نبود رسانه ها و روزنامه های مستقل و آزاد، عدم وجود احزاب و امکان تشکل و تبادل نظر، بسیاری از مردم در جهل و ناآگاهی به سر میبرند و انسانهایی که با نوشتن متن اعتراضی و روشنگرانه در وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی، صدا و دیدگاهی متفاوت از صدای تئوریزه شده رسمی حکومت را نشر میدهند و در واکنش به این اقدام ارزشمند وبلاگ نویسان انتقادی، عاملان استبداد دینی بیکار ننشسته و با توسل به انواع روش های فنی و یا گذاشتن دام های گوناگون و رنگارنگ، اقدام به اعمال فشار، بازداشت و در مواردی حتی قتل وبلاگ نویسان کرده اند و میکنند.رفتارهای سرکوبگرانه حکومت بر ضد وبلاگ نویسان و فعالان فضای مجازی، شباهت کاملی با اقدامات سرکوبگرانه آنها در برخورد با نویسندگان، تحلیگران، دگراندیشان و هنرمندان منتقد در سی و چهار سال گذشته دارد.از این رو، من از تمامی وبلاگنویسان، کنشگران مدنی و نهادهای حقوق بشری، روزنامهنگاران و اهالی رسانه، دعوت مینمایم تا پویشی فعالانه در جهت حمایت از وبلاگنویسان در بند شکل دهند و همبستگی و همراهی خود را با آنها اعلام نمایند. وبلاگ نویسان ایرانی که هم اکنون با شرایط بسیار دشواری مواجه هستند و تعداد زیادی از وبلاگ نویسان ایرانی از جمله حسین رونقی ملکی، محمدصدیق کبودوند و سخی ریگی و کاوه طاهری و محمد رضا پورشجری و بسیاری دیگر در زندانهای حکومت جمهوری اسلامی ایران و تحت سختترین شکنجهها به سر میبرند. یادآوری میکنیم که سایر وبلاگنویسان نیز همواره در معرض تهدیدهای نهادهای امنیتی و نظامی قرار دارند. این سرکوب البته محدود به ایران نمیشود و در برخی دیگر از کشورهای دنیا که گرفتار حکومتهای دیکتاتوری هستند نیز وضعیتی مشابه حاکم است. جمهوری اسلامی نیز از دشمنان آزادی دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان در اینترنت به شمار میرود و از طریق سرکوب و زندانی کردن فعالان فضای مجازی، گسترش سانسور در اینترنت و ایجاد اختلال و کندی در آن، محیط اینترنت را به شدت کنترل میکند.امیدواریم که همبستگی با وبلاگ نویسان زندانی، بتواند نسبت به اطلاع رسانی درباره وضعیت آنها موثر واقع شود و نهایتا فشار افکار عمومی و نهادهای بین المللی منجر به آزادی و یا حداقل بهبود وضعیت آنها همراه شود..پاینده باد ایران آزاد
نویسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه
به کابوس اخراج پناهجویان ایرانی به جهنم ننگین جمهوری اسلامی پایان دهیم
این روزها متاسفانه شاهد اخباری در مورد خبر تلاش دولتهای اروپایی برای دیپورت پناهجویان ایرانی هستیم و از جمله خانوم پروانه سر آبادانی و حمید رضا حسنی یاوند که در خطر دیپورت به جهنم جمهوری ننگین اسلامی قرار دارند. جای سئوال است که این کشورها چرا به گزارشات متعدد سازمانها و گروههای حقوق بشری در مورد اوضاع حقوق بشر در ایران دقت نمی کنند و یا شاید تعمدا نمی خواهند ارزشی به این گزارشهای معتبر قائل باشند!
و گزارش آقای احمد شهید در رسانه ها منتشر و بار دیگر بر نقض شدید و نظام مند حقوق بشر در ایران مهر تاییدی دوباره زد . واقعیت این است که شرایط فعالیت سیاسی و اجتماعی حتی در این اندازه و در حد انتقاد و نه مخالفت از حکومت ایران ،بقدری خطرناک و ناممکن شده است که نیازی به اثبات و پر گویی در این موارد دیده نمی شود و چه برسد به عزیزانی که مخالف رژیم ننگین اسلامی هستند و.....
و دولت سوئد در صدد دیپورت این بزرگوران قرار دارد چرا که خطر اعدام زندان و شکنجه آنها در صورت بازگرداندن به ایران، تهدید می کند.
جا دارد کلیه وکلا و فعالین سیاسی و سازمان پناهندگان بیمرز (استکهلم) در امر کمک به پناهجویان و پناهندگان مصمم شوند تا یکبار برای همیشه جامعه بین الملل را از خطرات دیپورت و بازگرداندن پناهجویان به کشور ایران که تحت حاکمیت حکومتی ،ناقض حقوق بشر است ، آگاه نمایند تا دیگر شاهد اخباری چنین ناگوار و فشارهای افزون بر پناهجویان و پناهندگان نباشیم.
با تشکر پدرام طنازی
۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سهشنبه
سخنی دارم به سید علی گدا و جیره خواران نظام ننگین اسلامی!/ پدرام طنازی
سید علی آقا پای خیابانی همچون همیشه در توهمات و دنیای خیالی خود به سر می برد و عشق به قدرت، او را کر و کور ساخته و ایشان توانایی شنیدن دیدن و حس کردن هیچ چیزی به غیر از توهم اینکه حکومت ستمکارش در بهترین شرایط وجود دارد و هیچ خطری تهدیدش نمی کند را ندارد.سخنان صد یا یک غاز ملا خامنه ای در رابطه با انتخابات و حضور مردم در ۲۲ بهمن، من را به یاد ضرب المثل معروف فارسی می اندازد که می گوید: شتر در خواب بیند پنبه دانه/گهی لُپ لُپ خورد گه دانه دانه
تمامی مردم ایران می دانند که حضور در هرگونه انتخابات به معنای اعتبار و مشروعیت بخشیدن به حکومت اسلامی جنایتکار است، بنا براین هر کسی که کم ترین قدمی در راه داغ کردن تنور این انتخابات بردارد در واقع پا بر روی خون تمامی کشته شدگان راه آزادی گذاشته است و در مقابل مردم آزاده ایران پرست ایستاده است و دشمن تمامی ایرانیان آزادی خواه می باشد و من بدون شک بدین باور هستم که اکثریت مردم خواستار سرنگونی رژیم اسلامی و بر قراری یک نظام دموکراتیک و سکولار که در آن همگان با هر باور و عقیده ای و با هر لهجه و زبانی از عدالت اجتماعی یکسانی برخوردار بوده و در آسایش و رفاه و امنیت زندگی کنند.و در حال حاضر و شرایط موجود هم در جامعه درمانده ایران دو گروه و حزب سیاسی بیشتر نداریم؛؛۱ـ یا کسی که خواستار سرنگونی حکومت ننگین اسلامی (از جمله عقیده خود بنده)
۲ـ یا کسی که طرفدار جمهوری اسلامی و ولایت پفکی که اصلاح طلب و اصولگرا و غیره و،،،،،
هر دو نقاط مشترک بسیار پر رنگی دارند و هر دو دوستدار و سر سپرده ولایت فقیه هستند و به جمهوری اسلامی ایمان و باور قلبی دارند و هرگز خواستار سقوط این نظام اهریمنی نیستند، بلکه مشکل شان دعوا بر سر لحاف ملاست و هر کدامشان دوست دارند که به تنهایی سر سفره نفتی سید علی آغا بنشینند، ننگ بر شما باد وای بر شما٬ سرنگون باد رژیم جهل و دروغ ریا،
من یک وبلاگی دارم ،وبلاگی که هیچ ندارد جز بازتاب صدایی که از درد سانسور شما زخمیست ، و پیامش خبرهای ممنوعه ،
نابود باد جمهوری اسلامی و پاینده باد ایران آزاد
نویسنده: پدرام طنازی
۱۳۹۱ بهمن ۲۰, جمعه
فرا رسيدن دهه فجر،سال روز شروع نهضت استبدادی
۲۲ بهمن فرار رسید واین روز را باید روز دهه زجر مردم زجر کشیده ایران دانست، روزی که پس از فرار رسیدن انقلاب ننگین جمهوری اسلامی مردم روز به روز(حتی از خود جیره خواران نظام) روی برگردانده شدند وحتی نظام فروریخته شده جمهوری اسلامی روز به روز به سرنوشت بقیه دیکتاتورها نزدیک تر شده و خواهد شد.و من به نوبه خودم در صفحه شخصی ام این روز را به نام دهه زجر مردم ایران نامگذاری می کنم، و از دیروز تا الان و از این به بعد هم تا به فرور ریختن کل نظام ننگین جمهوری اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم و ۲۲ بهمن روزیست که بسیجی های ساندیس خور، بعد از یکسال به حمام می روند و ریش خود را مثل بچه های بالا شهر سه تیغه می کنند و موهای خود را اصلاح مد روز کرده، ژل و احتمالا رنگ خرمایی می کنند و لباس های مارک خارجی می پوشند تا به خیابان بیایند و ادای یک فرد مدرن و فهمیده را در آورند و عکس خامنه ای را حمل کنند.۲۲ بهمن روزیست که یک فاطی کماندوی اکبیری که ..... وار بزک کرده و صورت خود را ناشیانه مورد اصابت رژ لب و رنگهای روغنی و کرم و پودر کرده، برای یک روز هم در سال که شده، خود خودش باشد و نشان دهد که چه کاره است و ذات اش چیست.۲۲ بهمن روزیست که اوباش و اراذلی را که در آب نمک خوابانده اند، به حمام می فرستند و با لباسهای تمیز می آرایند و به خیابان ها راهی شان می کنند تا شعار بدهند...
وخلاصه صحبتم را با دو خط به پایان می رسانم: من عاشق به آزادی میهن و آواره به دست تقدیر و امیدوار به آینده ای روشن و سرزمینی سبز و سربلند ... پاینده باد ایران و نابود باد حکومت ننگین جمهوری اسلامی
نویسنده: پدرام طنازی
اشتراک در:
پستها (Atom)
رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحرانزده در آستانه فروپاشی
آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریبالوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراههای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...
-
گزارش دریافتی زندانيان و بازداشتي هاي شيراز در استان فارس مختصري از وضعيت و فضاي امنيتي و ضد قوانين و موازين حقوق بشري كه در بازداشتگاه پلاك...
-
رضا رسايي را كشتند. او يكي از معترضان شجاعي بود كه پس از كشته شدن وحشيانه مهسا ژينا اميني براي اعتراض به خيابانها آمده بود. او در تاريخ ١٦...