۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

همسر مهندس توسلی : ماموران می گفتند مصاحبه نکنید

در حالیکه نزدیک به دو هفته از بازداشت محمد توسلی از چهره های شاخص نهضت آزادی ایران می گذرد اما هیچگونه اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری وی در دست نیست.خواهر دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی و همسر محمد توسلی با ابراز نگرانی از وضعیت همسرش به “جرس” می گوید: “آقای توسلی ۷۴ سال دارند و تا الان مشکل و ناراحتی جسمانی خاصی نداشتند و اگر مشکلی برایشان پیش بیاید بخاطر همین فشارهایی است که در انفرادی ممکن است به ایشان وارد شود. ما “بسیار” نگران حال ایشان هستیم. همان زمان هم به آقایان گفتم چرا با خانواده ما این برخوردها را می کنید؟ که فقط می گفتند صحبت نکنید، مصاحبه نکنید و سکوت کنید.محمد توسلی عضو شورای مرکزی و رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران است. وی اولین شهردار تهران پس از انقلاب سال ۵۷ بود. مهندس توسلی پس از انقلاب چندین بار بازداشت شد. او به همراه دیگر اعضای نهضت آزادی ایران فروردین ماه سال ۸۰ بازداشت شد و پس از سپری کردن ۱۱ ماه زندان انفرادی با قرار وثیقه سنگین آزاد شد.این چهره برجسته نهضت آزادی ایران بار دیگر بدنبال انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ در ۲۶ خرداد در محل کار خود بازداشت شد. در تداوم فشارها بر مهندس محمد توسلی در همان روزها سارا و لیلا توسلی و مهندس فرید طاهری همسر سارا نیز بطور غیرقانونی بازداشت شدند. سارا توسلی به شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم و در دادگاه تجدید نظر این حکم به پنج سال حبس تعلیقی تبدیل شد. لیلا توسلی نیز به دو سال حبس تعزیری و مهندس فرید طاهری نیز به سه سال حبس تعزیری محکوم گردیدند.به همین مناسبت “جرس” با خانم یزدی همسر مهندس محمد توسلی در خصوص آخرین وضعیت همسرش به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:

خانم یزدی نزدیک به دو هفته از بازداشت آقای مهندس توسلی می گذرد آیا اطلاعی از وضعیت ایشان دارید؟

در ابتدا این عید عزیز را به ملت ایران تبریک عرض می کنم. متاسفانه هیچ اطلاعی از وضعیت ایشان نداریم و در بی خبری بسر می بریم.

لطفا از نحوه بازداشت ایشان بگویید؟

روز پنج شنبه دو هفته پیش ساعت هشت صبح همان بازجوی ایشان که “همیشه” می آمد بهمراه شش هفت نفر مامور به منزل آمدند و ساعت یازده و نیم آقای توسلی را با خود بردند.

مشخص بود از سوی چه نهادی آمده اند و آیا حکم بازداشت و بازرسی منزل داشتند؟

نخیر، اول که گفتند ما فقط برای بازدید منزل آمده ایم اما از ظواهر امر معلوم شد که می خواهند آقای توسلی را با خود ببرند. اتاق آقای توسلی را خیلی گشتند و به ما گفتند که آنجا نرویم و من هم حالم خوب نبود و بچه ها گفتند در سالن بنشینم و خلاصه محدودیتهایی قائل شده بودند. تمام پوشه ها و برگه ها و کتابها را زیر و رو کردند و بعد گفتند دو تا گونی بدهیم تا یکسری وسایل را با خودشان ببرند.

حتی به شما نگفتند برای پیگیری به کجا مراجعه کنید؟

نخیر، اینها که چیزی نمی گویند اما احتمال می دهم ایشان را به ۲۰۹ برده باشند.

دفعه قبل هم بعد از انتخابات ۸۸ ایشان را به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند؟

بله، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ایشان را بازداشت کردند و یکماه و نیم ایشان را در انفرادی بند ۲۰۹ نگهداری کردند. اگر خاطرتان باشد دخترها را هم دستگیر کرده بودند…

اشاره داشتید یکماه و نیم در بند ۲۰۹ نگهداری شدند آیا در آن زمان تفهیم اتهام شدند؟

نخیر، به هیچ وجه!

واکنش شما به این برخوردها چه بود؟

همان زمان به آقایان هم گفتم که شما که اطلاع دارید من مریض هستم و حال مناسبی ندارم و این فشارها و استرس ها وضعیت من را بدتر می کند. بالاخره خودتان زن و بچه و خانواده دارید و این مسائل را خوب باید درک کنید! چرا با خانواده ما این برخوردها را می کنید و اینقدر ما را تحت فشار قرار می دهید؟

پاسخ آنها به شما چه بود؟

چه دارند که بگویند؟ فقط می گفتند که صحبت نکنید، مصاحبه نکنید و سکوت کنید.

در پایان نسبت به این وضعیت صحبتی دارید؟

شما خودتان می دانید که وقتی خانواده در بی خبری بسر می برد، چقدر تحت فشار و ناراحتی است .مخصوصا با توجه به سن ایشان که جوانی را پشت سر گذاشته اند و نباید این فشارها را متحمل شوند. انشالله هر چه زودتر تمام آنهایی که بی گناه در زندان هستند آزاد شوند و از این شرایط “نجات” پیدا کنند.ایشان چند سال دارند؟ آیا مشکل جسمانی خاصی داشتند که نیاز به رسیدگی پزشکی داشته باشند؟

آقای توسلی ۷۴ سال دارند که خوب اقتضای سن است اما تا الان مشکل و ناراحتی جسمانی خاصی نداشتند و اگر مشکلی برایشان پیش بیاید بخاطر همین فشارهایی است که در انفرادی ممکن است به ایشان وارد شود. ما “بسیار” نگران حال ایشان هستیم.

روحیه آقای توسلی چطور بود؟

الحمدالله “خوب” و بسیار “آرام” بودند.

مصاحبه از :مژگان مدرس علوم/جرس

۱۳۹۰ آبان ۲۴, سه‌شنبه

وضعیت وخیم حسین رونقی ملکی در اثر خونریزی داخلی

وضعیت جسمی حسین رونقی ملکی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین به علت خونریزی داخلی وخیم است.ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وضعیت جسمی حسین رونقی ملکی به علت عدم رسیدگی پزشکی به این زندانی رو به وخامت گرویده به طوری که ادرار وی با لخطه های خون همراه شده است.حسین رونقی ملکی که به تازگی و برای سومین مرتبه متوالی کلیه اش تحت عمل جراحی قرار گرفته، بنا به گفته ی پزشکان به مرخصی استعلاجی نیاز دارد اما مسئولین زندان اوین از این ممانعت به عمل آورده و وی را به زندان منتقل کرده اند.گفتنی ست که رسیدگی پزشکی با تاخیر و نگهداری در محیط نامطلوب زندان از جمله عواملی است که موجب از کار افتادگی کلیه این زندانی شد و در صورت تکرار این موضوع جان وی در خطر قرار خواهد داشت.

بررسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:


بخش دوم ماده ۲۲ کنوانسیون حقوق زندانیان: زندانیان بیماری که نیاز به معالجات ویژه و تخصصی دارند باید به موسسات تخصصی یا بیمارستان های غیرنظامی در خارج زندان منتقل شوند. بیمارستان مورد اشاره باید تجهیزات لازم، تخت کافی، لوازم دارویی مناسب و پزشک متخصص و آموزش دیده برای مراقبت های پزشکی و درمانی از زندانی بیمار را داشته باشد.
ماده ۲۴ کنوانسیون حقوق زندانیان: پزشک زندان موظف است همه گونه آزمایش پزشکی را به محض ورود هر زندانی به زندان و همینطور در صورت لزوم به عمل آورد. بنابراین چنانچه زندانی مبتلا به بیماری جسمی یا روانی باشد، در اسرع وقت باید کشف شود و اقدامات لازم نظیر جداسازی زندانیان مشکوک به بیماریهای عفونی یا مسری و باقی اقدامات درمانی و پزشکی در مورد آنها به انجام برسد. در مورد زندانیانی که مبتلا به نقص فیزیکی (جسمی) یا روانی هستند خدمات توانبخشی باید ارائه شود. پزشک زندان همچنین موظف است میزان ظرفیت فیزیکی هر زندانی را برای کار و فعالیتهای جسمانی تعیین کند.
ماده ۲۵ کنوانسیون حقوق زندانیان: پزشک زندان موظف است مراقبت سلامت جسمی و روانی زندانیان باشد و باید بصورت روزانه و با دقت تمام زندانیان بیمار را ویزیت کند، اعم از همه کسانی که از بیماری شکایت دارند و یا حتی زندانیانی که تصور می شود تمارض می کنند.



بنا به اطلاع گزارشگران هرانا  

بازجویی مجدد از بابک داشاب در زندان اوین درباره ی بیانیه ۳۶ زندانی سیاسی

پس از احضار بابک داشاب زندانى سیاسى مامورانى از بند ٢الف به محل دادسراى اوین آمده و وى را در خصوص انتشار بیانیه ٣۶ تن از زندانیان سیاسى مورد بازجویى قرار دادند.بابک داشاب زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ مورد بازجویی مجدد قرار گرفت. بابک داشاب از زندانیان حوادث عاشوراى پس از انتخابات سال٨٨ صبح روز دوشنبه ٢٣ آبان ماه به دادسراى مقدسى اوین احضار شد.بر اساس این گزارش پس از احضار این زندانى سیاسى مامورانى از بند ٢الف به محل دادسراى اوین آمده و وى را در خصوص انتشار بیانیه ٣۶ تن از زندانیان سیاسى مورد بازجویى قرار دادند.به گفته ی زندانیان سیاسی پس از گذشت ٢ساعت بازجویى بابک داشاب به بند ٣۵٠ اوین بازگردانده شده است.هفته ی گذشته سی و شش زندانی سیاسی منتقد در زندانهای اوین، رجایی شهر و خوزستان با صدور بیانیه ای درباره انتخابات آتی مجلس، ضمن هشدار به مسوولان ارشد نظام درباره روند فعلی اداره کشور، تاکید کرده بودند که صلاح جنبش سبز و جریان اصلاح طلب در این است که در صورت برگزاری انتخابات سالم و آزاد به طور یکپارچه از آن استقبال کنند و در صورت ناسالم بودن آن، با انسجام و وحدت و داشتن برنامه، عامل مشروعیت بخش به انتخاباتی ناسالم و غیرقانونی نشوند.به گزارش کلمه، این ۳۶ زندانی سیاسی در بخشی از بیانیه خود، مجلس فعلی را به مجلس دوران حسنی مبارک در مصر تشبیه کرده و نوشته بودند: بدون وجود مجلسی متشکل از نمایندگان واقعی و مدافع حقوق مردم، نه تنها احقاق حقوق از دست رفته مردم، بلکه جلوگیری از مفاسد بزرگی که اخیرا تنها نمونه هایی از آن – آن هم نه به طور کامل – انتشار یافته، امکان پذیر نیست.زندانیان سیاسی حامی جنبش سبز در بیانیه خود به تحلیل مفاسد اقتصادی دولت دهم از جمله اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی نیز پرداخته و نوشته بودند: از وقوع مفاسد اخیر نباید متعجب بود زیرا دولتی که امانتدار رای مردم نباشد و در انتخابات با رای مردم آنچنان بازی کند، طبعا امانتدار سرمایه های معنوی و مادی مردم هم نمی تواند باشد.بابک (رجبعلی) داشاب دانش آموخته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی از دانشگاه تبریز و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی است که در جریان حوادث عاشورای سال ۸۸ با یورش نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت شد و دوران بازجویی اش را در بند ۲ الف سپاه گذراند.وی در دوران بازجویی خود به شدت مورد شکنجه و آزار و اذیت روحی قرار گرفت، که به گفته خودش بارها شد که دیگر تصور نمی‌کرد بتواند زنده بماند. بابک داشاب در جلسه دوم دادگاه های نمایشی رسانه ای دستگیرشدگان عاشورا محاکمه شد که صحبت های وی به صورت گزینشی از صدا و سیمای پخش شد. قسمتی از صحبت هایش که هیچ گاه انعکاس پیدا نکرد قسم خوردن بابک به چشمان پسرش است که با این قسم اتهاماتش را نپذیرفت.وی در مرحله بدوی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد انجام جرایم علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به تحمل ۶ سال حبس محکوم شده بود. رای که در مرحله تجدیدنظر به شعبه ۵۴ تجدیدنظر دادگاه انقلاب به ریاست قاضی موحد ارجاع شد و نهایتا حکم صادره شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب از ۶ سال به ۵ سال کاهش یافت.



کلمه

داماد سید مصطفی تاجزاده: بعد از نامه وی به خامنه ای، ملاقات ها قطع شده است

در پی افزایش فشارها و محدودیت ها بر سید مصطفی تاجزاده، بیست و پنج روز است که از وضعیت وی اطلاعی در دست نیست و این مسئله موجبات نگرانی خانواده و همراهان این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی را فراهم کرده است.این در حالی است که سید مصطفی تاجزاده از یک سال و نیم گذشته بطور غیرقانونی در قرنطینه و انفرادی بسر می برد و طی هفته های گذشته اقدامات و محدودیت ها غیرقانونی دیگری بر روی وی و خانواده اش صورت گرفته است.علی طباطبایی داماد سید مصطفی تاجزاده با ابراز ناراحتی از قطع ملاقات ها و بی خبری از وضعیت آقای تاجزاده به جرس می گوید: “بعد از نامه آقای تاجزاده ملاقات های ایشان با خانواده قطع شده و الان حدود بیست و پنج روز است که خانواده با ایشان ملاقات نداشته است. البته در ابتدا گفتند که به علت تعمیرات ملاقات ها لغو شده در صورتیکه خانواده زندانیان دیگر که در همان جا نگهداری می شوند با عزیزان خود ملاقات کرده اند و هیچ تعمیراتی نبوده است! بازجوهای آقای تاج زاده که مربوط به حفاظت اطلاعات سپاه هستند مانع از ملاقات می شوند و این بار نیز مشخصا گفتند آقای تاجزاده زیاد صحبت می کند.عضو در بند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در نامه ای خطاب به آقای خامنه ای نوشته است: “من نگران محکومیت و حبس همسرم نیستم و محکومیت او مانع اظهار نظر من در باره مسائل کشور نخواهد شد، بی شک شریک و همراه زندگی من این ظلم را نیز تاوان ادامه راهی می‌داند که مشترکاً برگزیده‌ایم. دخترانم نیز خدایی دارند مهربان‌تر و رحیم تر و کریم‌تر از آن که آنان را نیازمند خلقش کند. من به این می‌اندیشم نظامی که با این سرعت در سراشیبی سقوط اخلاقی و معنوی حرکت می‌کند چه سرنوشتی خواهد یافت و این ملت چه تاوان سنگینی از این بابت خواهد پرداخت. من تنها این را می‌فهمم که آن چه که امروز به نام دین و نظام دینی در این کشور اجرا می‌شود هیچ نسبتی با دین ندارد و مسؤلانی که آمر و عامل این امور هستند هیچ نسبتی با دین و خدای دین ندارند.طباطبایی در ارتباط با نامه آقای تاجزاده که منجر به ممنوع الملاقاتی ایشان شده ادامه می دهد: “آقای تاجزاده بارها گفته اند که بخاطر مواضع و حرفهایشان حاضرند زندان غیرقانونی را تحمل کنند و پای اعتقادات خود هم تا آخر خواهند ایستاد. اما از اینگونه برخوردها با خانواده اشان از جمله برگزاری دادگاه برای همسرشان بشدت ناراحت هستند و بخاطر همین یک نامه ای خطاب به رهبری نوشتند و در آن نامه هم اعلام کردند که من چیزی از شما نمی خواهم زیرا تجربیات گذشته نشان دهنده نافرجامی مطالباتمان است. فقط غرض از نوشتن نامه این است که یادآور شوم قبلا چنین برخوردهایی با خانواده های زندانیان سیاسی صورت نمی گرفته است.دادگاه فخرالسادات محتشمی پور همسر تاجزاده در حالی برگزار گردید که وی حاضر به دفاع از خود در دادگاه نشد زیرا به اعتقاد این عضو جبهه مشارکت، در طول تاریخ اسلام و ایران مراجع و علما پناهگاه ستمدیدگان بوده اند اما او حالا به جرم مراجعه به بیوت مراجع باید محاکمه شود.داماد وی در این خصوص بیان می کند: “در دادگاهی که به ریاست قاضی مقیسه برای خانم محتشمی پور تشکیل شد ایشان دفاع نکردند، بخاطر اینکه همانطور که آقای تاجزاده هیچگاه در دادگاههای غیرقانونی حاضر به دفاع نشدند وی نیز بخاطر اتهامات واهی حاضر به دفاع از خود نشد. برخورد آقای مقیسه هم در جلسه دادگاه بشدت بد بوده و به خانم محتشمی پور گفته بود شما و همسرتان ضدانقلاب هستید و کارهایتان بر علیه نظام است و ما اجازه چنین برخوردهایی را نمی دهیم. حالا خانم محتشمی پور منتظر صدرو حکم هستند که احتمالا با اینگونه برخوردها و حرفها حکم سنگینی هم صادر خواهد شد. ناراحتی آقای تاجزاده این است که حاضرند فشارها را خودشان به تنهایی تحمل کنند اما به خانواده فشاری وارد نشود. اما علی رغم این فشارها خانم محتشمی پور “محکم” و “مصمم” تا آخر پشت همسرشان ایستاده اند.روز بیستم آبان ماه سال گذشته آقایان تاجزاده و نوری زاد در قرنطینه اوین و در اعتراض به بی عدالتی ها و محرومیت از حقوقشان دست به روزه اعتراضی زدند. بعد از اعتصاب غذای نوری زاد و آزادی او هنگامی که از تاج زاده خواسته شد به دو الف بازگردد، به شدت واکنش نشان داد و با تأکید بر غیرقانونی بودن بازداشتگاه سپاه در اوین، تهدید به اعتصاب غذا کرد و از آن هنگام تا کنون به روزه های اعتراضی خود ادامه داده است.این عضو برجسته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران که نزدیک به یکسال است که به روزه های اعتراضی خود ادامه می دهد به مردم ایران پیشنهاد کرده است: “هم وطنان عزیز برای نشان دادن اعتراض خود به اقدام غیرقانونی حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و نیز محکومیت احکام غیرقانونی و غیرعادلانه علیه فعالان سیاسی، انتخاباتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری و اعلام هم بستگی با همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در کنار فعالیت های دیگر، اولین دوشنبه هر ماه را روزه بگیرند و یا دست به اعتصاب غذا بزنند.آقای طباطبایی با اشاره به مقاله آقای تاجزاده و دعوت ایشان از مردم برای حرکتهای عمومی ادامه می دهد: ” برای مثال ایشان از مردم دعوت کرده اند که روزهای دوشنبه روزه بگیرند یا اعتصاب کنند و یاد شهدا را زنده نگه دارند، گویا این صحبتها به حضرات فشار آورده و به همین خاطر سخت گیرهایشان را “افزایش” می دهند. خود آقای تاجزاده همزمان با آقای نوری زاد اعتصاب غذا را شروع کردند و بعد از آزادی آقای نوری زاد، آقای تاجزاده به روزه های اعتراضی خود ادامه دادند و الان نزدیک به یکسال می شود و اعلام هم کرده اند که تا زمان تداوم این اقدامات و برخوردهای غیرقانونی به روزه های اعتراضی خود ادامه خواهند داد.وی به شرایط نامناسب زندان و نگهداری آقای تاجزاده در بند متادون به صورت انفرادی اشاره کرده و اضافه می کند: “همانند همه خانواده های زندانیان سیاسی در خصوص وضعیت جسمانی آقای تاجزاده نگران هستیم. بخاطر شرایط نامناسب زندان و اینکه سیستم گرمایشی زندان اوین خراب است و شرایط مناسبی ندارد. بعد از عمل جراحی هم دکتر برای آقای تاجزاده فیزیوتراپی تجویز کرده که باید رسیدگی شود و ایشان مشکلات جسمانی دیگری هم دارند اما از آنجایی که در انفرادی نگهداری می شوند از وضعیتشان اطلاع نداریم. زمانی هم که فشارها زیاد می شود باعث افزایش نگرانیهای ما می شود و نمی دانیم چه اتفاقی برای ایشان می افتد؟ علی الخصوص با توجه به شواهدی که قبلا بوده درخصوص زندانیان که نامه به رهبری می نویسند و سخت گیری هایی که برای آنها در نظر گرفته می شود باعث افزایش نگرانی ما شده است. در هر حال ما امیدوار هستیم این فشارها را بر دارند و حداقل بتوانیم ایشان را ملاقات کنیم اما در صورت تداوم این فشارها اقدامات دیگری را در دستور کار خود قرار می دهیم.طباطبایی در پایان می گوید: “آقای تاجزاده همانطور که از نامه ها و مقالاتشان مشخص است همیشه تاکیدشان بر خواست و صلاح مردم ایران بوده و هیچگاه کار غیرقانونی انجام نداده اند و بخاطر همین امیدواریم عقلای قوم تا دیر نشده بر سر عقل بیایند و به این رفتارهای غیرقانونی خاتمه دهند. زیرا اینگونه برخوردها نشان می دهد که آنها قابلیت انتقادپذیری را ندارند و کم کم دارند به آخر خط می رسند.گفتنی است، در پی اقدامات و فشارهای مضاعف بر زندانیان سیاسی، جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با صدور بیانیه ای اعلام کرده اند: “در هر نامه در خصوص وضعیت عزیزانمان اطلاع رسانی خواهیم کرد، ضمن محکوم کردن این اعمال ضد انسانی و غیر اسلامی از مسئولان نظام می خواهیم با بررسی دقیق وضعیت آقای تاجزاده و سایر عزیزانی که در زندانها و بازداشتگاه های غیر قانونی به سر می برند، تدبیری اندیشیده و تا اوضاع بیش از این وخیم نشده اقدام به آزادی زندانیان سیاسی نموده و تا دیرتر از این نشده به آغوش ملت بازگردند که اگر این پشتوانه را از دست دهند دیگر نه سرمایه ای برایشان خواهد ماند و نه راه بازگشتی خواهند یافت.



نوروز

آیا می دانید درایران چه می گذرد

شیرین عبادی رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل به دعوت وزارت امور خارجه هلند، شانزدهم آبان جاری در مرکز فرهنگی بالی در آمستردام درباره « وضعیت حقوق بشر و تبعیضات علیه مذاهب در ایران»، سخنرانی کرد.عبادی درسخنرانی اش به مسائل دیگری مانند انرژی هسته ای، تحریم مقامات ایرانی و سیاست دول غربی دراین زمینه هم پرداخت. عرصه سوم

او با انتقاد از سیاست دوپهلوی اتحادیه اروپا در قبال ایران خواهان اتخاذ سیاست‌های راه گشا و جدی‌تر دولت غربی در قبال مسأله حقوق بشر و احیای دموکراسی در ایران شد.

متن خلاصه شده سخنان شیرین عبادی و پاسخ او به پرسش ها را در اینجا می خوانید:

سازمان ملل تمام شروط غیر معمول دولت ایران را در مورد گزارشگر ویژه حقوق بشر قبول کرد. اینکه او باید مرد، مسلمان و غیر غربی باشد و احمد شهید را که واجد این شرایط بود معرفی کرد. با این همه علیرغم درخواست های متعددش اجازه ورود او را به ایران ندادند. و برای آنکه از اقدامات احمد شهید جلوگیری کنند، از پارلمان اروپا خواستند که نمایندگانی برای بازدید به ایران بفرستند. من در پارلمان اروپا جلسه داشتم، به من گفتند که ما عازم ایران هستیم. من گفتم که دولت ایران می‌خواهد از شما سوء‌استفاده کند و می‌گوید که احمد شهید بی‌طرف نیست. شما اجازه ندهید که ازتان سوء‌استفاده کنند. از آنها بخواهید که اجازه ملاقات شما را با خانواده‌های زندانیان سیاسی ، خانواده شهدای حوادث پس از انتخابات و فعالان جامعه مدنی بدهند و اگر موافقت کردند آنوقت به ایران بروید. تا رفتن شما به ایران باعث این ادعا نشود که بگویند درهای ما با بروی همه باز است. همین اتفاق هم افتاد و دولت ایران باز هم به همان دلایل به نمایندگان اروپا اجازه ورود نداد.احمد شهید در گزارش خود می‌گوید که وضعیت حقوق بشر در ایران بدتر از آن چیزی است که او تصور می‌کرده ومن حالا می‌خواهم بگویم در ایران چه می گذرد.

اعمال تبعیض در مورد ادیان

دولت ایران به کنوانسیون های بین‌المللی حقوق بشر پیوسته و متعهد شده که آن‌ها را اجرا کند. اما قوانین تصویب شده پس از انقلاب کاملاً در تضاد با این کنوانسیون هاست. مثلاً تبعیضات علیه سایر مذاهب و اگر چه ادیان مسیحی، یهودی و زرتشتی به رسمیت شناخته شده‌اند، اما سایر ادیان مانند بهائیت با تبعیضات بی شمار مواجه اند. در ایران سی هزار بهایی زندگی می‌کنند که از کلیه حقوق مدنی وغیره محرومند. آنها اجازه تحصیل در دانشگاه را ندارند و وقتی خودشان دانشگاهی غیررسمی برپا کردند، دولت آن را تعطیل و مسئولانش را دستگیر کرد. پیروان ادیان دیگر هم مورد تبعیض قرار می گیرند. مثلاً اگر یک مسیحی فوت کند و در میان ورثه او فرد مسلمانی باشد. اموال او نه به فرزندانش که مسیحی اند، بلکه به آن فامیلی که مسلمان شده می رسد. یوسف ندرخانی یکی از موارد اخیر است. فردی که به دین مسیح گرویده و حکم اعدام او صادر شده که به خاطر اعتراضات بین‌المللی فعلاً اجرا نشده است.

تبعیض براساس جنسیت

در این مورد موارد زیادی را می‌توان برشمرد. ارزش جان یک زن نیمی از ارزش جان یک مرد است. اگر مرد و زنی درخیابان تصادف کنند، خسارتی که به زن می‌دهند نصف خسارتی است که به یک زن می دهند. شهادت دوزن معادل با شهادت یک مرد است. مرد حق دارد چهاربار ازدواج کند و بدون عذر موجه زنش را طلاق دهد و بسیاری از موارد دیگر.

آزادی بیان در ایران

آزادی بیان پله اول دموکراسی است. درایران آزادی بیان خیلی محدود است. ژورنالیست های ما در زندانند. به گزارش سازمان روزنامه نگاران بدون مرز، تعداد ژورنالیست های زندانی در ایران بیشتر از همه کشورها است و از نظر میزان آزادی بیان ما در پایین‌ترین رده در لیست جهانی و سه تا مانده به آخر هستیم. در ایران حتی وکلا اجازه دفاع از موکل خود را در دادگاه ندارند و در صورت دفاع تحت تعقیب قرار می گیرند. بیش از چهل و چهار وکیل به همین علت مورد بازخواست و بعضی هاشان الان در زندان هستند. مثل همکار عزیرم نسرین ستوده که به شش سال حبس محکوم شده و یا آقایان سیف زاده، سلطانی، شعله سعدی و دیگران. وکیل سکینه آشتیانی که به سنگسار محکوم شده بود و شما هلندی های مهربان از او دفاع کردید و به خاطر همین حمایت بین‌المللی سنگسار نشد، اما او جاوید هوتن کیان به خاطر دفاع از سکینه آشتیانی به یازده سال زندان محکوم و حالا درزندان است. من از شما می‌خواهم از او دفاع کنید همانطورکه از موکلش دفاع کردید.

فقر شدید در ایران

مردم ایران خیلی از وضعیت خود ناراضی اند. مسأله فقط خشونت حکومت نیست. فقر بسیار گسترش یافته و نود درصد از کارگران ما زیرخط فقر اند. مجموعه این شرایط باعث شده که پایگاه مردمی حکومت روز به روز ضعیف‌تر شود.

سیاست خارجی اشتباه

مردم سوریه قیام کرده‌اند و همه دنیای عرب و اسلام و حتی ترکیه از آنها دفاع می کنند. اما تنها کشوری که به بشار اسد پول و اسلحه داد دولت ایران است. در تظاهرات مردم سوریه پرچم ایران را آتش می‌زنند و فریاد می‌کنند : «ایرانی برو بیرون». فیلمش را می‌توانید روی یوتیوپ ببیند. دولت ایران حتی برای شورشیان سنگال اسلحه می فرستد. مردم ما می‌گویند کارگران ما گرسنه هستند. چرا ما باید به شورشیان سنگال کمک کنیم؟

انرژی هسته ای

دولت ایران ادعا می‌کند که از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز استفاده می کند. اخیراً نیروگاه اتمی بوشهر شروع به کار کرده و برق تولید می کند. به فرض اینکه دولت ایران درست بگوید می‌دانیم که نیروگاه اتمی از نظر زیست محیطی مناسب نیست. ایران روی خط زلزله است. و اگر مثلاً فاجعه فوکوشیما در ایران تکرار شود، می‌دانید چقدر آدم کشته خواهد شد؟ ما چرا نباید با این همه آفتاب از انرژی خورشیدی استفاده کنیم؟ در زمانی که بسیاری از کشورها متوجه عواقب تخریبی نیروگاه های هسته ای شده و آنها را تعطیل می‌کنند، ما باید به خاطر لجبازی عده ای تعداد نیروگاه ها را بیشتر کنیم، به همین دلیل تحریم و مجازات شورای امنیت هم بیشتر شده است. مردم ایران می‌پرسند چرا لجبازی می‌کنید و چرا منافع ملی را فراموش می کنید؟

مبارزه برای دموکراسی، نقش غرب و تحریم مقامات ایرانی

مبارزه برای دموکراسی و حقوق بشر درایران وظیفه ماست و آن را به خوبی داریم انجام می دهیم. تنها خواسته ما از غرب آنست که از دیکتاتورها حمایت نکند. شرکت اریکسون سوئدی نرم افزاری به دولت ایران داده تا تلفن‌ها و ای میل های مارا کنترل کند. با کمک یک شرکت فرانسوی آنها توانستند دسترسی مردم به تلویزیون بی بی سی و غیره را محدود کنند. چرا سارکوزی جلو این کار را نمی گیرد. ما با حمله نظامی و تحریم اقتصادی مخالفیم. چون به مردم صدمه می خورد. من از دول غربی می‌خواهم که با ایران معاملاتی نکنند که در نیتجه آن مردم سرکوب شوند.دولت ایران خیلی فاسد است. و اخیراً هم اختلافات درمیان آنان بالا گرفته است. تنها به یک رقم اختلاس هزار میلیارد دلاری اخیر توجه کنید. من از شما یک سؤال دارم آیا آنها این پولها را دربانک های آفریقا و یا امریکای جنوبی می گذارند؟ نه. این پولها در بانکهای اروپایی هستند. پیش شما. دیکتاتورها وقتی از قدرت ساقط و بازنشسته می‌شوند قصرهای زیبا دراروپا می خرند. شما چرا آنها را راه می دهید؟
پارلمان اروپا بالاخره لیست افرادی که در ایران به هر طریق علیه مردم اقدام کرده‌اند را منتشر کرد. تا آنها نتوانند به اروپا سفر کنند. ما پس از سالها مذاکره اروپا را وادار کردیم که گروهی از مقامات را در ایران تحریم کند، اما وقتی سه تای آنها وزیر شدند شما تحریم را برایشان لغو می کنید!این سه نفر وزرای امور خارجه، نفت و دفاع هستند. می‌گویید لازم است برای مذاکره! چون این وزرا باید بتوانند به اروپا سفر کنند.بنابراین از من نپرسید راه چاره چیست؟ به قوانین خودتان احترام بگذارید. یعنی در واقع شما با لغو این تحریم به دولت ایران جایزه دادید و آنها شما را به این ترتیب مسخره کردند.

جامعه مدنی

اطلاع رسانی در کشورهای دموکراتیک غربی خیلی اهمیت دارد. شما باید در این زمینه کوشا باشید. به جامعه مدنی و کسانی که معتقد به حقوق بشر هستند رأی دهید. به احزابی رأی دهید که در این زمینه فعال اند. ایرانیان هرکجا که هستید باید اطلاع رسانی کنید عکاسی ، نوشتن مقاله، حتی در صحبت‌های خودمانی در محل کار بگویید که در ایران چه خبر است. در انتخابات کشورهایی که درآن زندگی می‌کنید شرکت کنید. به گروه‌های مدافع حقوق بشر رأی دهید. کار من دفاع از حقوق بشر و نه رهبری سیاسی است. من همیشه درکنار محرومان خواهم بود و آرزو دارم به کارم خودم یعنی وکالت برگردم.


خبرنامه ملّی ایرانیان

در گفت و گوی یک منبع مطلع با "العربیه.نت": جزئیاتی تازه درباره انفجار زاغه مهمات سپاه شهر ملارد بر ملا شد

شنبه 11-11-2011 تهران لرزید، اما نه به خاطر زلزله ای که هشدار وقوع آن از چند سال پیش داده می شود، بلکه در اثر انفجاری کیلومترها آن طرف تر. منابع مطلع در گفت و گو با "العربیه.نت" جزئیات بیشتری از حادثه را بازگو کردند. منابع رسمی ایران اعلام کردند که انفجار روز شنبه در پادگان سپاه در بيدگنه شهر ملارد در 45 کيلومتری تهران در حین انتقال مهمات رخ داد. شدت انفجار به اندازه ای بود که نه تنها مناطق اطراف محل انفجار، ساکنان تهران هم صدای آن را شنیدند و لرزش زمین را حس کردند. ساکنان تهران تاکید می کنند که صدای چند انفجار شنیدند نه یک انفجار. منابع سپاه پاسداران در این باره اخبار مختلفی اعلام کردند از جمله این که انفجار دوم ناشی از سرایت آتش به یک کارخانه پتروشیمی در نزدیکی محل حادثه است. خبرگزاری "فارس" به نقل از روابط عمومی کل سپاه، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران با اعلام این خبر گفت: انفجار هنگامی صورت گرفت که یک محموله مهمات از زاغه در حال خارج شدن به سمت منطقه مورد نظر بود که متأسفانه به محض خروج از زاغه این حادثه اتفاق افتاد.سپاه پاسداران ایران شمار کشته شدگان انفجار را 17 نفر اعلام کرد. این در حالی است که شمار قربانیان را ابتدا 27 نفر اعلام کرده بود. برپایه اطلاعیه سپاه که روز یکشنبه منتشر شد،حسن تهرانی مقدم مسئول سازمان خودکفايی و تحقيقات صنعتی سپاه بوده است. وی همچنين بنيانگذار "توپخانه و موشکی سپاه" در جريان جنگ هشت ساله ايران و عراق معرفی شده است.منابع رسمی ایران به ویژه مسئولان سپاه، انفجارهای یکشنبه را یک حادثه اعلام کرده اند و هرگونه احتمال خرابکاری را رد می کنند. منابع غیر دولتی اما خبرهای دیگری از ماجرا منتقل می کنند. آن چه که بر تشکیک به روایت رسمی دامن می زند، عملکرد نیروهای سپاه در روز حادثه بود. از جمله این که به گزارش روزنامه های امروز تهران، مقامات نظامی به آمبولانس های بیمارستانهای غیر نظامی اجازه ورود ندادند و حتی آن مجروحانی که در بیمارستانهای تهران و کرج بستری شده بودند را خارج و به بیمارستانهای سپاه پاسداران از جمله خاتم الانبیا منتقل کردند.منابع غیر رسمی از کشته شدن 40 نفر در حادثه خبر دادند. اما سایت اصلاح طلب "ندای سبز" به نقل از منابع خود نوشت که دستکم 100 نفر در حادثه مفقود شده اند. به عبارتی شدت حادثه به گونه ای بود که امکان شناسایی اجساد متلاشی شده وجود ندارد.
جزئیات بیشتر
یک منبع مطلع که خواسته نامش فاش نشود به "العربیه.نت" گفت، حادثه در اثر انفجار سوخت جامد موشک های "سجیل" سپاه پاسداران روی داد. بنا به گفته این منبع مطلع، پادگان سپاه ملارد محل انبار بخشی از موشک های سجیل و موشک های شهاب سه بود. موشک های سجیل این قابلیت را دارند که برای پرتاب سکوی ویژه نیاز ندارند از همین رو شلیک آن ها آسان است.بنا بر این اطلاعات در پی تهدیدهای اخیر از سوی کشورهای غربی و اسرائیل در خصوص حمله به ایران به دلیل برنامه اتمی اش، مسولان بلند پایه نظام تصمیم می گیرند موشک های سجیل را از انبار خارج کرده و در کویر مستقر کنند. این اقدام به دو منظور صورت گرفت؛ نخست حفاظت از موشک ها در صورت حمله احتمالی به انبار و دوم توزیع جغرافیایی و آمادگی برای شلیک آن ها در صورت آغاز هرگونه جنگ احتمالی. عملیات انتقال موشک ها عملیاتی محرمانه و لوجستیکی است از همین رو حسن تهرانی مقدم مسئول سازمان خودکفايی و تحقيقات صنعتی سپاه که مسوول اصلی پروژه موشک های بالستیک محسوب میشد، در محل حادثه حاضر بود. دیگر افراد حاضر نیز از سربازان وظیفه و معمولی نبودند بلکه کادر سپاه بودند و شماری از آن ها درجه دار هستند. در حین انتقال اجزای موشک ها، انفجار ناگهانی رخ داد. سوخت جامد سوختی نیست که در اثر گرمای هوا منفجر شود و شعله ور شدن آن نیازمند محرک هایی است. مسئولان سپاه می گویند انفجارهای دیگر در اثر انفجار دیگر روی داده اند.اما نکته قابل توجه این است که در سایت پدافند هوایی در شهر ملارد نیز انفجار روی داد. این سایت در فاصله سه کیلومتری زاغه مهمات قرار دارد و به همین دلیل انفجار در آن نیازمند عملی مستقل است.از همین رو منبع مطلع در گفت و گو با "العربیه.نت" تاکید می کند که حادثه انفجار شهر ملارد، در نتیجه خرابکاری یا یک عامل تعمدی بیرونی بوده است که موفق شده در سر بزنگاه، سوخت های خارج شده از انبار را منفجر سازد. هشدار به پایگاه سپاه در پارچین پس از انفجار در پایگاه های ملارد، از دیگر دلایلی است که به عنوان نشانه خرابکاری بودن انفجارها مطرح شده است.



دبی-العربیه.نت

۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

بازداشت حسن فتحی، روزنامه‌نگار، پس از مصاحبه با بی‌بی‌سی

حسن فتحی، دبیر سرویس بین‌الملل روزنامه اطلاعات، امروز – یک شنبه ۲۲ آبان ماه – توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد.همسر آقای فتحی در گفت و گو با بی بی سی فارسی با اعلام این موضوع که از خبر بازداشت همسرش بی اطلاع بوده و اولین بار خبر بازداشت را در اینترنت خوانده است، گفت: “من سر کار بودم و وقتی به منزل رسیدم، نگهبان برجی که در آن زندگی می‌کنیم به من گفت همسرم به همراه چهار یا پنج جوان وارد ساختمان شدند.همسر این خبرنگار بازداشت شده با اشاره به اینکه منزل و وسایل آقای فتحی مورد تفتیش قرار گرفته، اضافه کرد که “لپ تاپ و ریسیور ماهواره را ماموران به همراه خود برده‌اند.” همسر آقای فتحی همچنین گفت هیچ خبری یا اطلاعی از وضعیت و محل بازداشت همسرش ندارد.در همین حال خبرگزاری فارس اعلام کرده که حسن فتحی، روزنامه‌نگار ، به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی بازداشت شده است. به گزارش این خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران، این روزنامه‌نگار به اتهام همکاری با بی بی سی فارسی بازداشت شده است. این در حالی است که بی بی سی فارسی اعلام کرده که در ایران دفتر ندارد و هیچ خبرنگاری نیز از ایران با این شبکه همکاری نمی‌کند.بازداشت آقای فتحی یک روز پس از آن صورت گرفت که وی در گفتگویی با شبکه تلویزیونی فارسی بی بی سی درباره پوشش رسانه‌ای انفجار بزرگ در یک پادگان سپاه پاسداران، شرکت کرد. پیش از این نیز پنج مستندساز ایرانی در ۲۶ شهریورماه بازداشت و متهم به همکاری با شبکه بی بی سی شده بودند.


تحول سبز

آریا آرام‌نژاد، در سلول انفرادی، ممنوع الملاقات و ممنوع از تلفن

با گذشت شش روز از بازداشت آریا آرام‌نژاد، خواننده و فعال جنبش سبز، وی طی تماس تلفنی کوتاه با خانواده‌اش از سلامت خود خبر داد و اعلام کرد که در سلول انفرادی اداره اطلاعات شهرستان ساری و ممنوع‌الملاقات و ممنوع از تلفن است. همسر آرام‌نژاد با انتشار این مطلب در فیس‌بوک شخصی‌اش، همچنین نوشت: او اکنون در بازجویی به سر می‌برد و موارد اتهامیش، آهنگ‌های ساخته شده است اما قادر به دادن توضیح بیشتر در مورد روند پرونده‌اش نبود.عادله ضیایی، وضعیت جسمی همسرش را “خوب” توصیف کرد و نوشت که وی از عدم اجازه‌ی دریافت کتاب و لباس شکایت دارد.او روز گذشته نیز از پی‌گیری‌ مداوم برای ملاقات با همسرش خبر داده بود که هیچ کدام به نتیجه نرسیده و با “واکنش گنگ ومنفی اداره اطلاعات شهرستان” مواجه شده بود.


تحول سبز

ربایش و بازداشت حسین نجفی، فعال دانشجویی عضو ستاد میرحسین موسوی

حسین نجفی، فعال سیاسی و دانشجوی دانشگاه تبریز روز پنج شنبه در مقابل دانشگاه نیریز فارس دستگیر و به بازداشتگاه شیراز منتقل شد.حسین نجفی چهارشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۰ برای بار دوم بازداشت شد.بر اساس این گزارش، ماموران اداره اطلاعات استان فارس روز چهارشنبه صبح در حالی که حسین در نیریز بوده، به خانه وی هجوم برده، اقدام به بازرسی منزل وی کردند و وسایل شخصی او را با خود بردند.بازداشت وی در حالی رخ داد که ابتدا به خانواده وی گفته شده بود که او باید شنبه ۲۱ آبان خود را به اداره اطلاعات معرفی کند و پس از چند ساعت در تماس تلفنی به مادرش گفته بودند که مشکل حل شده و نیازی به معرفی نیست، که همزمان گزارش رسید حسین نجفی از جلوی دانشگاه نیریز بازداشت کردند.بر اساس گزارش ها، تا شامگاه شنبه پیگیری‌های خانواده حسین نجفی نتیجه‌ای نداشته و پس از پی‌گیری‌های زیاد خانواده از بازداشت وی در بازداشت‌گاه نیریز و سپس انتقال وی به بازداشت‌گاه اداره‌ اطلاعات شیراز (پلاک ۱۰۰) خبر داده‌اند.این بار دوم است که حسین نجفی بازداشت می‌شود. پیش از این در خرداد ۸۸ حسین به مدت ده روز در بازداشت به سر برد. وی از اعضای فعال شاخه جوانان جبهه مشارکت فارس و ستاد میر حسین موسوی در استان فارس بود. گفتنی است وی در گذشته به دو سال حبس تعلیقی محکوم شده بود که هنوز ۲ ماه از آن باقی مانده است.



گزارش جرس  

۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

احضار مجدد یک زوج بهائی به اداره اطلاعات در استان خوزستان

نسرین شاعرزاده و شکرالله عزیزی، شهروندان بهائی ساکن استان خوزستان برای دومین بار توسط اداره اطلاعات به دادگستری شهرستان احضار و تفهیم اتهام شدند.  در پی تفتیش منزل شکرالله عزیزی، شهروند بهائی ساکن امیدیه، استان خوزستان، در تاریخ ۲۵ مهرماه ۹۰، روز سه شنبه ۱۰ آبان ماه اداره اطلاعات امیدیه، استان خوزستان، برای بار دوم شکرالله عزیزی و همسر ایشان را احضار نمودند و مورد بازجویی ۴ ساعته قرار دادند.روز شنبه ۱۴ آبان مجددا طی تماسی تلفنی از اداره اطلاعات به دادگستری امیدیه احضار شدند که ابتدا ساعت ملاقات هشت و نیم صبح اعلام شده بود و پس از نیم ساعت به ساعت یک و نیم بعد از ظهر تغییر داده شد.در دادگستری دادستان به آنها تفهیم اتهام نمود و در حالی که ماموری از اداره اطلاعات در آنجا حضور داشت برای آنها به جرم “تبلیغ دیانت بهائی”، “داشتن ماهواره” و “توهین به اسلام و ائمه” قرار وثیقه به میزان ۶۰۰ میلیون ریال صادر شد.اعلام این حکم در حالی بود که ساعت از ۲ بعد از ظهر گذشته و وقت اداری تمام شده بود و امکان تهیه وثیقه به علت اتمام وقت اداری وجود نداشت به همین علت نسرین شاعرزاده به زندان زنان اهواز و شکرالله عزیزی را به زندان ماهشهر منتقل کردند که فردای آن روز با تلاش دوستان و فرزندان آنان وثیقه و این دو با سپردن وثیقه فعلا آزاد هستند.



خانه حقوق بشر ایران

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...