پنج نفر از ماموران امنیتی صبح روز سه شنبه با داشتن حکم بازداشت مسعود شفیعی، وکیل سابق دو آمریکایی وارد منزل او شده و پس از چند ساعت بازرسی منزل و دفتر کارش، او را به زندان اوین منتقل کردند. این وکیل دادگستری پس چند ساعت بازجویی آزاد شده است.مسعود شفیعی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« ساعت ۷ صبح دیروز، پنج نفر از ماموران امنیتی با داشتن حکم جلب من وارد خانه ام شدند. عجیب این بود که حکم جلب برای من صادر شده بود، حکم جلب برای قاتل یا فراری صادر می شود. بهرحال آنها وارد خانه شدند و یکی، دو ساعت همه خانه را تفتیش کردند، صندوق ، گاو صندوق، کمد و همه چیز.علیرغم اینکه رفتار ماموران محترمانه بود اما نفس عمل اشتباه بود. آنها درست پس از اینکه همسرم از خانه خارج شد، آمدند.مثلا می خواستند که خانمم ناراحت نشود بعد آرام آرام خواستند که بقیه اعضای خانواده که خوابیده اند را بیدار کنم. بعد از بازرسی خانه پاسپورت و چند چیز دیگر را برداشتند و من را به دفترم بردند. آنجا هم کامپیوتر و هادرش و اسناد و پرونده های دو آمریکایی و چند سند دیگر را برداشتند و بعد به اوین بردند.»این وکیل دادگستری گفت:« زندان رفتن مسئله ای نیست، بهترین زمان استراحت است که من به آن احتیاج دارم. دیروز به آقایان گفتم آخر شما به فکر شان قوه قضاییه نیستید آخر چرا من را می خواهید بازداشت کنید؟ مسعود شفیعی در خصوص بازجویی چند ساعتش در اوین گفت:« بیشتر صحبت ها حول محور پرونده های دو آمریکایی بود. اما خدا را شکر همه چیز به خیر تمام شد و دوباره مدارک من از جمله پاسپورتم را پس دادند و به خانه برگشتم. اگر جوان های آمریکایی هر کار ی می کنند، هر حرفی می زنند به من چه ارتباطی دارد. من معتقد بودم که آنها بی گناه هستند و کارم را انجام داده ام اما اینکه می روند آنطرف و حرف های می زنند آخر به من چه ارتباطی دارد. بازداشت من اصلا توجیه قانونی نداشت.من ایرانیم و در تمام مدتی که از دو آمریکایی دفاع کردم طبعا به فکر مصالح کشورم و حفظ شان قوه قضاییه بودم اما حالا این جواب صادقانه کار کردن من است. از همه چیز سرخورده شدم.»مسعود شفیعی در حالیکه به شدت از حکم بازداشتش ناراحت بود به کمپین گفت:« فقط امیدوارم ممنوع الخروج نشده باشم. من یکشنبه هفته آینده عازم سفر برای دیدن دخترم هستم و می خواهم سر قبر خواهرم بروم که مدتی پیش فوت کرد.به دلیل وکالت پرونده آمریکایی ها که طول کشید نتوانستم بروم خواهرم را در لحظه های آخر ببینم. حالا نگرانم که نکند ممنوع خروج شده باشم که به نظر می رسد شده ام. صبح امروز به اوین مراجعه کردم تا در این مورد پرس و جو کنم تا اگر ممنوع خروج هستم حداقل بروم و پول بلیط پرواز را پس بگیرم که اجازه ورود ندادند و گفتند خبرت می کنیم.»
آزادی حق مسلم ماست (پدرام طنازی و مهرناز موسوی) Pedram Tannazi & Mehrnaz Mousavi زن زندگی آزادی 💚🤍♥️
۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه
اعتراض گزارشگران بدون مرز به موج جدید فشار و بازداشت روزنامه نگاران و فعالان مدنی در ایران
در پی تداوم فشار بر روزنامه نگاران و موج جدید احضار و دستگیری و بازجویی از وب نگاران و روزنامهنگاران و روشنفکران در ایران، سازمان گزارشگران بدون مرز این روند را محکوم کرده و از روند رو به رشد فشار بر فعالان مطبوعاتی و مدنی ابراز انزجار نمود.به گزارش تارنمای گزارشگران بدون مرز، دلایل بازداشتهای اخیر روزنامه نگاران در ایران از سوی مقامات قضایی اعلام نشده، بازداشت شدگان از حقوق خود از جمله مشورت با وکیل محروم شدهاند و همچنین خانوادههای زندانیان مورد تهدید قرار گرفته اند که از انتشار خبر بازداشت عزیزان خویش خودداری کنند.
متن بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز به شرح زیر است:
گزارشگران بدون مرز موج تازه دستگیری روزنامهنگاران و روشنفکران در ایران را محکوم میکند. در طی هفتههای گذشته ( از ١٩ مرداد تا ۵ مهرماه ١٣٩٠) چندین روزنامهنگار و نویسنده در سراسر ایران بازداشت شدهاند. گزارشگران بدون مرز تاکنون از بازداشت این افراد مطلع شده است :
حمید موذنی روزنامهنگار، وبنگار و همکار بسیاری از روزنامههای محلی در بوشهر
علی دینی ترکمانی نویسنده و اقتصاددان و همکار سایت البرز نت در تهران
امیر مهدی علامهزاده خبرنگار ایلنا در تهران
هادی احمدی خبرنگار خبرگزاری ایسنا در کرج
مهرداد سرجویی همکار بسیاری از روزنامههای انگلیسی زبان در تهران
ابراهیم رشیدی همکار روزنامههای آذربایجان در اردبیل
فرانک فرید نویسنده مترجم، عضو کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز نسبت زنان و همکار سایت مدرسه فمینیستی در تبریز.
گزارشگران بدون مرز یادرآور می شود که در تاریخ ١۴ و ١۵ شهریور ماموران وزارت اطلاعات مدیران سایت مجذوبان نور، سایت نزدیک به درویشان گنابادی را بازداشت کردند. دستگیر شدگان عبارتند : علی رضا روشن روزنامهنگار صفحات کتاب روزنامه شرق ، علی اکرمی، علی استرکی، مهدی حسینی، مهدی اسانلو، حمید مرادی، مهران رهبری، مصطفی عبدی، نصرت طبسی، علی معظمی، رضا انتصاری.دلایل هیچ کدام از این بازداشتها از سوی مقامات قضایی اعلام نشده است. بازداشت شدگان از حقوق خود از جمله مشورت با وکیل محروم شدهاند. خانوادههای زندانیان تهدید شدهاند تا از انتشار خبر بازداشت عزیزان خود خوداری کنند. برخی از بازداشت شدگان همچون مهرداد سرجویی ماههاست که در انفرادی بسر میبرند، برخی دیگر چون فرانک فرید در بازداشت مورد بدرفتاری قرار گرفته و بر اثر کتک زخمی شدهاند.از سوی دیگر تعدادی از روزنامهنگاران ایرانی از سوی وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفتهاند. گزارشگران بدون مرز انزجار خود را از زیر فشار گذاشتن روزنامهنگاران برای “همکاری با نهادهای امنیتی رژیم” و “لو” دادن همکاران خود اعلام میکند. تشدید این فشارها در هفتههای اخیر منجر به منزوی شدن و حالت افسردگی شدید در میان برخی و ترک کردن کشور از سوی عدهای دیگر شده است.نرگس محمدی روزنامهنگار و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و یکی از همکاران شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح ٢٠٠٣، در روزهای اخیر از حکم زندان خود مطلع شده است. وی از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران برای “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران»، به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.احمدرضا احمد پور روحانی وبلاگنویس نیز به سه سال زندان و ده سال تبعید محکوم شده است. وی از تاریخ ٢٧ تیرماه سال جاری در زندان بسر میبرد. “جرم” این وبلاگنویس اعتراض به وضعیت نابسامان بازداشت و ارسال نامهای سرگشاده برای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد است. پیش از این نویسنده وبلاگ” پژواک خاموش” در تاریخ ۶ دی ماه ١٣٨٨ بازداشت شده بود. وی برای ” تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب و هتک حیثیت” روحانیت به یک سال زندان محکوم شده بود که پس از یازده ماه بازداشت در تاریخ ٨ آذرماه ١٣٨٩ آزاد شده بود.بنا بر خبر انتشار یافته در سایت کلمه یکی از شهروندان ترکمنستان بیش از ٢۶ ماه است که در زندان اوین بسر میبرد و به اتهاماتی چون “جاسوسی و تبلیغ علیع نظام” به ٢١ سال زندان محکوم شده است .چاری محمد مرادف دانشجو و مترجم به هنگام عکسبرداری از یکی از تظاهراتها اعتراضی به انتخاب مجدد محمود احمدی در انتخابات مخدوش خرداد ١٣٨٨ ، بازداشت شده است.
متن بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز به شرح زیر است:
گزارشگران بدون مرز موج تازه دستگیری روزنامهنگاران و روشنفکران در ایران را محکوم میکند. در طی هفتههای گذشته ( از ١٩ مرداد تا ۵ مهرماه ١٣٩٠) چندین روزنامهنگار و نویسنده در سراسر ایران بازداشت شدهاند. گزارشگران بدون مرز تاکنون از بازداشت این افراد مطلع شده است :
حمید موذنی روزنامهنگار، وبنگار و همکار بسیاری از روزنامههای محلی در بوشهر
علی دینی ترکمانی نویسنده و اقتصاددان و همکار سایت البرز نت در تهران
امیر مهدی علامهزاده خبرنگار ایلنا در تهران
هادی احمدی خبرنگار خبرگزاری ایسنا در کرج
مهرداد سرجویی همکار بسیاری از روزنامههای انگلیسی زبان در تهران
ابراهیم رشیدی همکار روزنامههای آذربایجان در اردبیل
فرانک فرید نویسنده مترجم، عضو کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز نسبت زنان و همکار سایت مدرسه فمینیستی در تبریز.
گزارشگران بدون مرز یادرآور می شود که در تاریخ ١۴ و ١۵ شهریور ماموران وزارت اطلاعات مدیران سایت مجذوبان نور، سایت نزدیک به درویشان گنابادی را بازداشت کردند. دستگیر شدگان عبارتند : علی رضا روشن روزنامهنگار صفحات کتاب روزنامه شرق ، علی اکرمی، علی استرکی، مهدی حسینی، مهدی اسانلو، حمید مرادی، مهران رهبری، مصطفی عبدی، نصرت طبسی، علی معظمی، رضا انتصاری.دلایل هیچ کدام از این بازداشتها از سوی مقامات قضایی اعلام نشده است. بازداشت شدگان از حقوق خود از جمله مشورت با وکیل محروم شدهاند. خانوادههای زندانیان تهدید شدهاند تا از انتشار خبر بازداشت عزیزان خود خوداری کنند. برخی از بازداشت شدگان همچون مهرداد سرجویی ماههاست که در انفرادی بسر میبرند، برخی دیگر چون فرانک فرید در بازداشت مورد بدرفتاری قرار گرفته و بر اثر کتک زخمی شدهاند.از سوی دیگر تعدادی از روزنامهنگاران ایرانی از سوی وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفتهاند. گزارشگران بدون مرز انزجار خود را از زیر فشار گذاشتن روزنامهنگاران برای “همکاری با نهادهای امنیتی رژیم” و “لو” دادن همکاران خود اعلام میکند. تشدید این فشارها در هفتههای اخیر منجر به منزوی شدن و حالت افسردگی شدید در میان برخی و ترک کردن کشور از سوی عدهای دیگر شده است.نرگس محمدی روزنامهنگار و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و یکی از همکاران شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح ٢٠٠٣، در روزهای اخیر از حکم زندان خود مطلع شده است. وی از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران برای “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران»، به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.احمدرضا احمد پور روحانی وبلاگنویس نیز به سه سال زندان و ده سال تبعید محکوم شده است. وی از تاریخ ٢٧ تیرماه سال جاری در زندان بسر میبرد. “جرم” این وبلاگنویس اعتراض به وضعیت نابسامان بازداشت و ارسال نامهای سرگشاده برای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد است. پیش از این نویسنده وبلاگ” پژواک خاموش” در تاریخ ۶ دی ماه ١٣٨٨ بازداشت شده بود. وی برای ” تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب و هتک حیثیت” روحانیت به یک سال زندان محکوم شده بود که پس از یازده ماه بازداشت در تاریخ ٨ آذرماه ١٣٨٩ آزاد شده بود.بنا بر خبر انتشار یافته در سایت کلمه یکی از شهروندان ترکمنستان بیش از ٢۶ ماه است که در زندان اوین بسر میبرد و به اتهاماتی چون “جاسوسی و تبلیغ علیع نظام” به ٢١ سال زندان محکوم شده است .چاری محمد مرادف دانشجو و مترجم به هنگام عکسبرداری از یکی از تظاهراتها اعتراضی به انتخاب مجدد محمود احمدی در انتخابات مخدوش خرداد ١٣٨٨ ، بازداشت شده است.
کوهیار گودرزی همچنان در سلول انفرادی/محکومیت فعال حق تحصیل به ۵ سال حبس
با گذشت نزدیک به دو ماه بازداشت:ادامه محرومیت کوهیار گودرزی از حقوق اولیه متهم، برخلاف قانون است.با وجود گذشت نزدیک به دو ماه از بازداشت کوهیار گودرزی، هیچ گونه خبری از شرایط او در دست نیست.کوهیار گودرزی که از زمان بازداشت به سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده است، همچنان در سلول انفرادی نگهداری می شود و از حقوق اولیه یک زندانی محروم است.طبق آیین نامه شهروندی قوه قضائیه که در سال ۸۵ به تصویب رسید، نگهداری متهم در سلول انفرادی مصداق شکنجه روحی محسوب شده و ممنوع است. با این حال، نگهداری متهمان سیاسی در سلول انفرادی از جمله روشهای رایج بازداشتگاههای امنیتی ایران جهت اعمال شکنجه بر افراد است.آیتالله خامنهای رهبر ایران نیز دو سال پیش در جریان یکی از سخنرانیهای خود با اعلام اینکه: «من به مدت ۱۷ روز در زمان شاه، در سلول انفرادی بودم» تصدیق کرد که سلول انفرادی، به مثابه شکنجه روحی است.کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر که در تاریخ ۹ مردادماه بازداشت شده است، تاکنون از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانوادهاش محروم بوده و هیج خبر تایید شدهای در خصوص مکان و شرایط نگهداری وی در دست نیست. وی روز ۹ مردادماه به همراه دو تن از دوستانش در منزلشان در تهران بازداشت شدند. بهنام گنجی، یکی از دوستان وی که به مدت ۸ روز در زندان به سر برد، پس از آزادی از زندان، به دلایل نامشخص دست به خودکشی زد. پس از این اتفاق نگرانیها در خصوص شرایط کوهیار گودرزی در زندان اوین افزایش یافته است.پروین مخترع مادر کوهیار نیز که یک روز پس از وی، در منزلش در کرمان دستگیر شده بود، هم اکنون در بند عمومی زندان کرمان به سر میبرد. وی چندی پیش از سوی دادگاه مرود محاکمه قرار گرفت و مجددا به زندان منتقل شد. کوهیار گودرزی پیش از این در آذرماه سال ۸۸ در حالی که جهت شرکت در تشییع جنازه آیت الله منتظری عازم شهر قم بود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی سپس از سوی دادگاه به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم شد که دوران حبس خود را در زندانهای اوین و رجایی شهر سپری کرد. این فعال حقوق بشر در آذرماه سال ۸۹ پس از اتمام دوران محکومیتش از زندان ازاد شد.ادامه بیخبری نسبت به شرایط این عضو کمیته گزاشرگران حقوق بشر در شرایطی است که طبق آیین نامه حقوق شهروندی، متهم میبایست بلافاصله پس از بازداشت خانوادهاش را در جریان محل نگهداری خود قرار دهد. حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده از جمله حقوقی است به صراحت در مبحث حقوق متهم مورد تاکید قرار گرفته است.در طی دو ماه گذشته، سازمانهای مختلف حقوق بشری بین المللی، از جمله دیده بان حقوق بشر ، عفو بین الملل، گزارشگران بدون مرز و سازمان حقوق بشری فرانت لاین با صدور بیانیههایی نسبت به بازداشت و شرایط نامعلوم کوهیار گودرزی ابراز نگرانی کردهاند.کمیته گزارشگران حقوق بشر، ضمن ابراز نگرانی در خصوص ادامه بازداشت انفرادی کوهیار گودرزی، اعمال هرگونه فشار روحی و جسمی جهت اخذ اعتراف از وی را محکوم میکند و توجه افکار عمومی را نسبت به تاثیرات مخرب سلول انفرادی بر متهمان جلب میکند.
محکومیت بشیر احسانی، فعال حق تحصیل به ۵ سال حبس تعزیری
بشیر احسانی فعال حق تحصیل و دانشجوی محروم از تحصیل بهایی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم گردید.دادگاه این دانشجوی محروم از تحصیل بهایی ۱۶ مرداد ماه با تغییر اتهامات در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس برگزار شد، اتهامات وی در کیفرخواست صادره «اخلال در نظم عمومی و داشتن تجهیزات ماهواره» بود اما در جلسه دادگاه، قاضی پیرعباس بر اساس صحبت های نماینده دادستان و بدون توجه به نظرات بازپرس پرونده، اتهام بشیراحسانی را تغییر داده و اتهام «تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور» را تفهیم و براساس این ماده قانونی این فعال حق تحصیل را محاکمه کرد.در کیفرخواست صادره از سوی بازپرس پرونده، آقای احسانی از اتهام تجمع و تبانی و اتهاماتی نظیر «توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام» تبرئه شده بود.در هفتههای اخیر و پیش از اعلام حکم اولیه دادگاه، این عضو جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی بارها به صورت تلفنی و کتبی از سوی شعبه ۳ دادسرای اوین احضار گردید و در یک مورد، چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفت.دادگاه احسانی پیشتر به علل مختلف ۳ بار در تاریخ های ۲۰ بهمن ۸۹، ۲۸ تیر ماه و ۱۵ مردادماه به تعویق افتاده بود.بشیر احسانی پس از حوادث روز عاشورا سال ۸۸ در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل و پس از ۲۷ روز بازداشت در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۸۸ با قرار وثیقه آزاد شد. در اسفندماه همان سال و همزمان با دیگر بازداشتهای گستردهٔ اسفند ۸۸، منزل او مورد هجوم مجدد نیروهای امنیتی قرار گرفت که ماموران امنیتی موفق به بازداشت وی نشدند.
کمیته گزارشگران حقوق بشر
محکومیت بشیر احسانی، فعال حق تحصیل به ۵ سال حبس تعزیری
بشیر احسانی فعال حق تحصیل و دانشجوی محروم از تحصیل بهایی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم گردید.دادگاه این دانشجوی محروم از تحصیل بهایی ۱۶ مرداد ماه با تغییر اتهامات در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس برگزار شد، اتهامات وی در کیفرخواست صادره «اخلال در نظم عمومی و داشتن تجهیزات ماهواره» بود اما در جلسه دادگاه، قاضی پیرعباس بر اساس صحبت های نماینده دادستان و بدون توجه به نظرات بازپرس پرونده، اتهام بشیراحسانی را تغییر داده و اتهام «تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور» را تفهیم و براساس این ماده قانونی این فعال حق تحصیل را محاکمه کرد.در کیفرخواست صادره از سوی بازپرس پرونده، آقای احسانی از اتهام تجمع و تبانی و اتهاماتی نظیر «توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام» تبرئه شده بود.در هفتههای اخیر و پیش از اعلام حکم اولیه دادگاه، این عضو جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی بارها به صورت تلفنی و کتبی از سوی شعبه ۳ دادسرای اوین احضار گردید و در یک مورد، چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفت.دادگاه احسانی پیشتر به علل مختلف ۳ بار در تاریخ های ۲۰ بهمن ۸۹، ۲۸ تیر ماه و ۱۵ مردادماه به تعویق افتاده بود.بشیر احسانی پس از حوادث روز عاشورا سال ۸۸ در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل و پس از ۲۷ روز بازداشت در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۸۸ با قرار وثیقه آزاد شد. در اسفندماه همان سال و همزمان با دیگر بازداشتهای گستردهٔ اسفند ۸۸، منزل او مورد هجوم مجدد نیروهای امنیتی قرار گرفت که ماموران امنیتی موفق به بازداشت وی نشدند.
کمیته گزارشگران حقوق بشر
نرگس محمدی: اگر صدسال هم زندان بکشم، تغییر عقیده نخواهم داد
نرگس محمدی، نائب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و رئیس هیئت اجرائی شورای ملی صلح، به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. در این حکم، تلاشهای او برای نهادسازی و کمک به خانواده زندانیان سیاسی عناوین مجرمانه تعریف شده است.نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر ایران، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در مجموع به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد.این حکم در ۲۳ صفحه به وکلای او، محمد شریف و یلدا مظفریان، ابلاغ شده و در آن تمامی فعالیتهای مدنی این فعال حقوق بشر به عنوان جرم تلقی شده است.از جمله تلاش وی برای تشکیل شورای ملی صلح، تأسیس کمیته انتخابات آزاد، سالم و منصفانه و تشکیل کمپین اعدام بس کودکان از عناوین مجرمانه خانم محمدی است.همچنین ملاقات وی با زندانیان سیاسی و نیز ملاقاتش با مهدی کروبی به عنوان جرم تلقی شده است.اهدای تندیس تلاشگر حقوق بشر از سوی کانون مدافعان حقوق بشر به آیتالله منتظری نیز یکی دیگر از عناوین مجرمانه نرگس محمدی تلقی شده است. این جایزه در آذر سال ۱۳۸۸ در منزل آیتالله منتظری به وی اهدا شد.همکاری با شیرین عبادی و تهیه گزارش از موارد نقض حقوق بشر در ایران از جمله جرائم دیگر نرگس محمدی است.روز اهدای جایزه حقوق بشر به آیتالله منتظریروز اهدای جایزه حقوق بشر به آیتالله منتظریدر رأی صادرشده توسط دادگاه انقلاب، تمامی فعالیتهای نرگس محمدی در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی تعریف شده و چندین بار از وی به عنوان “مخالف و برانداز نظام جمهوری اسلامی ایران و عامل سیاهنمایی و دروغگویی علیه نظام” یاد شده است. در این رأی همچنین کانون مدافعان حقوق بشر یک نهاد سیاسی امنیتی خوانده شده است.
«فعالیتهای کانون مدافعان قانونی، انسانی و اسلامی است»
نرگس محمدی در گفت و گو با دویچهوله درباره کانون مدافعان حقوق بشر گفت: «از نظر قانونی فعالیت کانون مدافعان حقوق بشر بهعنوان یک نهاد مدنی و ملی و بینالمللی نه تنها غیرقانونی نیست، بلکه کاملاً منطبق با معیارها و موازین قانونیاست و همین طور طبق نص صریح قانون اساسی جمعیتها و نهادها و انجمنها و احزاب آزاد هستند.»وی ادامه میدهد: «اگر دارند چنین ادعایی را براساس موازین اسلامی علیه مدافعان حقوق بشر مطرح میکنند، مگر نه این است که تلاش برای امر به معروف وظیفهی هر انسان آزادهای است، پس عمل ما نه عملی غیردینیست، نه غیرقانونی و نه غیراخلاقی. ما معتقدیم که رفتار ما در نهاد کانون مدافعان حقوق بشر و دفاع ما از حقوق بشر و تلاش ما برای ارتقای آن، کاملاً قانونی است.»خانم محمدی درباره ملاقات با زندانیان سیاسی که یکی از جرائم او عنوان شده میگوید: «از وقتی کانون مدافعان حقوق بشر تثبیت شد، ما یک کمیته داشتیم تحت عنوان “دفاع از خانوادههای زندانیان سیاسی”. در این کمیته ما با خانوادهها ملاقات میکردیم و سعی میکردیم که فقط یک کار خیلی کوچکی انجام دهیم. ما واقعاً نتوانستیم کار بزرگی برای این خانوادههای محترم انجام دهیم. اما در حد توانمان سعی میکردیم رسیدگی کنیم و در همین راستا زندانیان سیاسی که به مرخصی میآمدند یا آزاد میشدند، ما با آنها ملاقات میکردیم و در مورد شرایط حبسشان، در مورد دادگاههایشان با آنها صحبت میکردیم. همین طور در رابطه با ملاقاتی با آقای کروبی داشتیم، اینها هیچ کدام عمل مجرمانه نیست و من واقعاً نمیدانم بر اساس چه قانونی و از کجا اینها یک چنین ادعایی کردهاند که اینها اعمال مجرمانه است.»
اصرار بر دفاع از حقوق بشر
نرگس محمدی پس از آزادی از زندان در بیمارستان ایرانمهرنرگس محمدی پس از آزادی از زندان در بیمارستان ایرانمهردر حکم ۲۳ صفحهای نرگس محمدی چنین تصریح شده است: «دادگاه با توجه به عناد و لجاجت متهم و پافشاری بر صحت مواضع ضدامنیتی و تبلیغات مسموم و شاعرانه، وی را به ۱۱ سال زندان تعزیری محکوم مینماید.»خانم محمدی درباره این قسمت از رای صادره چنین میگوید: «اگر منظورشان اصرار در این است که این اقداماتی که ما انجام دادیم قانونی نیست، من هنوزهم آن را قانونی میدانم. وقتی من به جرم تلاش برای رسیدن به صلح وحقوق بشر در جامعه ایران به یازده سال زندان محکوم میشوم، حتی اگر صد سال زندان بکشم، ذرهای از ادای دین به جامعه، انسانیت و آزادی عقیده و بیان را ادا نکردهام و این چیزی نیست که آدم بخواهد دربارهاش تغییر عقیده دهد. ما به هدفمان که تحقق حقوق بشر در ایران است ایمان داریم و این را از طرق مسالمتآمیز و مدنی پیش میبریم، نه از طرق اقدامات امنیتی.»نرگس محمدی در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به اتهام عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر به شعبه ۴ دادگاه انقلاب احضار شد و پس از چند جلسه دفاع با صدور قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. اما تنها چند روز بعد، شبانه در منزل خود توسط مأموران امنیتی بازداشت شد.خانم محمدی ۱۱ تیرماه سال ۸۹ در حالی که به شدت بیمار بود از زندان مرخص و مستقیما به بیمارستان رفت. وی چندین ماه به دلیل یک بیماری عصبی در بیمارستان بستری بود.تیرماه سال جاری نرگس محمدی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد. رایی در ۲۳ صفحه برای او صادر شد که به گفتهی قاضی «تنها قطرهای از عملکرد ضد امنیتی و تخریبگرمتهم است».خانم محمدی که در شرکت بازرسی مهندسان ایران کار میکرد، آبان سال ۸۸ به دلیل عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر از محل کارش نیز اخراج شد. وی مادر دو کودک دوقلوی چهارساله است و همسرش تقی رحمانی که ۱۷ سال از عمرش را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده اخیرا ممنوع الخروج شد.
نوشته ای از فرزاد سلطانزاده نادری
«فعالیتهای کانون مدافعان قانونی، انسانی و اسلامی است»
نرگس محمدی در گفت و گو با دویچهوله درباره کانون مدافعان حقوق بشر گفت: «از نظر قانونی فعالیت کانون مدافعان حقوق بشر بهعنوان یک نهاد مدنی و ملی و بینالمللی نه تنها غیرقانونی نیست، بلکه کاملاً منطبق با معیارها و موازین قانونیاست و همین طور طبق نص صریح قانون اساسی جمعیتها و نهادها و انجمنها و احزاب آزاد هستند.»وی ادامه میدهد: «اگر دارند چنین ادعایی را براساس موازین اسلامی علیه مدافعان حقوق بشر مطرح میکنند، مگر نه این است که تلاش برای امر به معروف وظیفهی هر انسان آزادهای است، پس عمل ما نه عملی غیردینیست، نه غیرقانونی و نه غیراخلاقی. ما معتقدیم که رفتار ما در نهاد کانون مدافعان حقوق بشر و دفاع ما از حقوق بشر و تلاش ما برای ارتقای آن، کاملاً قانونی است.»خانم محمدی درباره ملاقات با زندانیان سیاسی که یکی از جرائم او عنوان شده میگوید: «از وقتی کانون مدافعان حقوق بشر تثبیت شد، ما یک کمیته داشتیم تحت عنوان “دفاع از خانوادههای زندانیان سیاسی”. در این کمیته ما با خانوادهها ملاقات میکردیم و سعی میکردیم که فقط یک کار خیلی کوچکی انجام دهیم. ما واقعاً نتوانستیم کار بزرگی برای این خانوادههای محترم انجام دهیم. اما در حد توانمان سعی میکردیم رسیدگی کنیم و در همین راستا زندانیان سیاسی که به مرخصی میآمدند یا آزاد میشدند، ما با آنها ملاقات میکردیم و در مورد شرایط حبسشان، در مورد دادگاههایشان با آنها صحبت میکردیم. همین طور در رابطه با ملاقاتی با آقای کروبی داشتیم، اینها هیچ کدام عمل مجرمانه نیست و من واقعاً نمیدانم بر اساس چه قانونی و از کجا اینها یک چنین ادعایی کردهاند که اینها اعمال مجرمانه است.»
اصرار بر دفاع از حقوق بشر
نرگس محمدی پس از آزادی از زندان در بیمارستان ایرانمهرنرگس محمدی پس از آزادی از زندان در بیمارستان ایرانمهردر حکم ۲۳ صفحهای نرگس محمدی چنین تصریح شده است: «دادگاه با توجه به عناد و لجاجت متهم و پافشاری بر صحت مواضع ضدامنیتی و تبلیغات مسموم و شاعرانه، وی را به ۱۱ سال زندان تعزیری محکوم مینماید.»خانم محمدی درباره این قسمت از رای صادره چنین میگوید: «اگر منظورشان اصرار در این است که این اقداماتی که ما انجام دادیم قانونی نیست، من هنوزهم آن را قانونی میدانم. وقتی من به جرم تلاش برای رسیدن به صلح وحقوق بشر در جامعه ایران به یازده سال زندان محکوم میشوم، حتی اگر صد سال زندان بکشم، ذرهای از ادای دین به جامعه، انسانیت و آزادی عقیده و بیان را ادا نکردهام و این چیزی نیست که آدم بخواهد دربارهاش تغییر عقیده دهد. ما به هدفمان که تحقق حقوق بشر در ایران است ایمان داریم و این را از طرق مسالمتآمیز و مدنی پیش میبریم، نه از طرق اقدامات امنیتی.»نرگس محمدی در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به اتهام عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر به شعبه ۴ دادگاه انقلاب احضار شد و پس از چند جلسه دفاع با صدور قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. اما تنها چند روز بعد، شبانه در منزل خود توسط مأموران امنیتی بازداشت شد.خانم محمدی ۱۱ تیرماه سال ۸۹ در حالی که به شدت بیمار بود از زندان مرخص و مستقیما به بیمارستان رفت. وی چندین ماه به دلیل یک بیماری عصبی در بیمارستان بستری بود.تیرماه سال جاری نرگس محمدی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد. رایی در ۲۳ صفحه برای او صادر شد که به گفتهی قاضی «تنها قطرهای از عملکرد ضد امنیتی و تخریبگرمتهم است».خانم محمدی که در شرکت بازرسی مهندسان ایران کار میکرد، آبان سال ۸۸ به دلیل عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر از محل کارش نیز اخراج شد. وی مادر دو کودک دوقلوی چهارساله است و همسرش تقی رحمانی که ۱۷ سال از عمرش را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده اخیرا ممنوع الخروج شد.
نوشته ای از فرزاد سلطانزاده نادری
زندانی سیاسی ، شکرالله مسیح پور، هفت ماه در اسارت بدون محکومیت قضایی
بنا بر گزارش دریافتی،زندانی سیاسی دکتر شکرالله مسیح پور، پس از تحمل هفت ماه بازداشت در بند مخوف 209 وزارت اطلاعات، به بند 350 اوین منتقل و در کنار دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی قرار گرفت.قرار بازداشت موقت صادر شده برای ایشان تا کنون سه بار تمدید شده است و این در حالی است که هیچگونه شواهد قابل استناد و محکمه پسندی در تایید اتهامات مطرح شده توسط وزارت اطلاعات وجود ندارد. از جمله این اتهامات مضحک و بی اساس ارتباط با بیگانگان و بهاییت بوده که با توجه به سوابق قضایی قبلی وآخرین پرونده ایشان با اتهام رهبری شعارهای روی بام در حوادث بعد از انتخابات 88، واضح است که این بازداشت 7 ماهه صرفا جنبه کینه جویی و آزار متهم و خانواده ایشان را دارد. لازم به توضیح است که دستگیری ایشان در اسفند 89 و با یورش شبانه بیش از 10 نفر از عناصر وزارت اطلاعات ودر حالی صورت گرفت که فرزندش سیامک مسیح پور نیز به عنوان زندانی عقیدتی، دوره محکومیت خودرادر بند 350 اوین می گذراند و پس از دستگیری پدر مجددا مورد بازجویی قرار گرفت. شکرالله مسیح پور در مدت بازداشت از داشتن وکیل، هواخوری، ملاقات حضوری، دسترسی به کتاب و اخبار و کلیه حقوق انسانی و شهروندی محروم بوده است.همچنین داشتن 63 سال سن و مشکلات جسمی گوناگون و نبود رسیدگی های لازم، تحمل زندان را برایش دوچندان دشوارکرده است. به علاوه از حدود 6 ماه قبل که بازجویی های غیر انسانی با استفاده از چشم بند به اتمام رسیده است، هیچگونه اقدام قضایی در جهت تغییر وضعیت پرونده به هر شکل، شامل منع تعقیب یا تبدیل قراربازداشت به وثیقه ویا ارسال پرونده به دادگاه صورت نگرفته است. در حال حاضرپرونده این زندانی سیاسی در شعبه 14 بازپرسی دادستانی تهران به ریاست فردی به نام بیگی قرار دارد و ظاهرا به دلیل نبود شواهد کافی و عدم اثبات یا پذیرفتن اتهامات توسط متهم، پس از گذشت چندین ماه ، دستگاه قضایی از صدور کیفرخواست و ارسال به دادگاه سرباز زده است. بازپرس پرونده نیز از هرگونه پاسخگویی به خانواده ایشان طفره رفته ودر چند ماه اخیر صرفا اظهار می دارند که پرونده به زودی به دادگاه ارسال خواهد شد.
پارس دیلی نیوز
پارس دیلی نیوز
۱۳۹۰ مهر ۵, سهشنبه
بیانیه ی حزب ابتکار فمینیستی سوئد در رابطه با دستگیری دو فعال جنبش زنان ایران
حزب ابتکار فمینیستی سوئد در بیانیه ای ضمن محکوم کردن بازداشت فرانک فرید و فرشته شیرازی از وزیر امور خارجه این کشور خواست که به موضوع نقض حقوق زنان در ایران توجه بیشتری نشان دهد.در این بیانیه که روز ۲۵ سپتامبر منتشر شده است، آمده:دو فعال دیگر جنبش زنان ایران، فرانک فرید و فرشته شیرازی، از فعالین کمپین یک میلیون امضا دستگیر شدند. فرید تحت شکنجه قرار گرفته و از شیرازی اطلاعی در دست نیست. ابتکار فمینیستی سوئد خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط این فعالین است و تا تحقق این امر، مسئله ی دستگیری این دو زن زندانی را پیگیری خواهد کرد.سخنگوی ابتکار فمینیستی در این بیانیه ضمن انتقاد به وزیر امور خارجه دولت سوئد به کم توجه بودن نسبت به نقض حقوق زنان در کشورهای دیگر انتقاد و تاکید می کند که دفاع از حقوق زنان نباید قربانی قراردادهای فروش اسلحه شود. سخنگوی این حزب از وزیر امور خارجه ی کشورش می خواهد که از حق زنان ایران برای سازماندهی خود بدون آنکه با خشونت و بازداشت مواجه شوند حمایت کند.
نوشته ای از شیوا
نوشته ای از شیوا
دو برندۀ جایزۀ صلح نوبل خواستار آزادی مدرّسان بهائی شدند
همزمان با برگزاری دادگاه تعدادی از مدرسان بهائی، دو برندۀ جایزۀ صلح نوبل از حکومت ایران به شدت انتقاد و اقدامات آن را به «عصر تاریکی اروپا» یا «دادگاه های تفتیش عقاید اسپانیا» تشبیه کرده اند.دزموند توتو، اسقف سابق کلیسای انگلیکان کیپ تاون، و خوزه راموس هورتا، رئیس جمهور تیمور شرقی، در نامۀ سرگشاده ای خطاب به جامعۀ دانشگاهی که امروز تحت عنوان «جنگ ایران علیه دانش» در هافینگتون پست به چاپ رسید، نظرات خود را عنوان کردند.دو برندۀ جایزۀ نوبل در نامه از حکومت ایران می خواهند هفت بهائی را که اکنون درایران به خاطر فعالیت های آموزشی شان مورد محاکمه قرار دارند، بدون قید و شرط آزاد کند و از اتهامات مطرح شده، تبرئه نماید.آنها می نویسند: «پیشرفت نوع بشر در قرن های اخیر، بیش از هر عامل دیگری، با دسترسی فزاینده به اطلاعات، تبادل سریع تر اندیشه ها و در بیشتر نقاط جهان با آموزش همگانی مرتبط بوده است.»«بنابراین تلاش مستبدان و دیکتاتورها در قرن بیست و یکم برای منکوب کردن مردمان خود با سعی در محروم کردن آنها از آموزش یا اطلاعات به ویژه تکان دهنده است.»«در بلند مدت نه تنها تلاش آنها بيهوده است، بلکه اين تصور را به وجود می آورد که آنها از عصری که در آن زندگی می کنند و اندیشمندان تازه ای که در میان شان هستند، می ترسند.»در نامه آمده: «شاید آشکارترین نمونۀ این ترس امروزه محروم کردن پیروان آئین بهائی - ديانتی مسالمت جو که هیچ برنامۀ سیاسی ندارد و به یگانگی همۀ ادیان معتقد است - از آموزش عالی در ایران باشد.»
حضور در دادگاه
انتشار نامۀ سرگشاده با گزارش های مبنی بر آغاز محاکمه های هفت مدرّس بهائی در ایران همزمان شده است. آنها در زمینۀ ارتباط شان با یک اقدام غیر رسمی جامعه با عنوان مؤسسۀ آموزش عالی بهائی (BIHE) بازداشت شدند. این مؤسسه به اساتید بهائی محروم از انجام شغل شان – به دست حکومت ایران – فرصت تدریس به اعضای جوان جامعه را که خود از دانشگاه محرومند، می داد.اسقف توتو و رئیس جمهور راموس هورتا در نامه شان خاطر نشان می کنند: «دستگیر شدگان نه رهبران سیاسی بودند و نه رهبران دینی. آنها مدرسانی در رشته هایی مانند حسابداری و دندان پزشکی بودند که امروز با چشم انداز دهه ها زندان پیش روی خود مواجهند. اتهامی که علیه آنها مطرح شده، ارائۀ آموزش عالی به جوانان بهائی است»جامعۀ جهانی بهائی اطلاع یافته که شش نفر از این هفت نفر بازداشت شده پس از یورش های خرداد گذشته به خانه های حدود ۳۹ بهائی مرتبط با مؤسسۀ آموزش عالی بهائی، اکنون در گروه های دو نفره مورد محاکمه قرار می گیرند.بانی دوگال، نمایندۀ ارشد جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل، گفت: «وکیلی که برای دفاع از آنها آماده می شد، خود اکنون زندانی است؛ گزارش شده دو نفر از این زندانیان دیروز مورد محاکمه قرار گرفته اند؛ دو نفر امروز و دو نفر فردا مقابل دادگاه حاضر می شوند و به نظر می رسد هفتۀ پیش یک نفر دیگر محاکمه شده است.»او افزود: «همۀ نشانه ها حاکی از آن است که نمی توانیم انتظار محاکمۀ عادلانه ای داشته باشیم.»خانم دوگال سپاس جامعۀ جهانی بهائی را از اسقف توتو و رئیس جمهور راموس هورتا ابراز داشت.او گفت: «ما از آنها متشکریم، همچنین از همۀ حکومت ها، سازمان ها و افراد خیرخواه در سراسر دنیا که تلاش های شان این پیام روشن را به مقامات ایرانی می فرستند که اقداماتش از نزدیک دیده بانی و محکوم می شود.»
اخراج به خاطر باورهای شان
نامۀ سرگشاده بر گرفتاری دیگر جوانان ایرانی نیز که «به خاطر باورهای شان یا دیدگاه هایی که مخالف جناح حاکم تشخیص داده شده، از جمله نگرش های موافق اصلاحات» از دانشگاه ها اخراج شده اند، تمرکز دارد. در نامه آمده است: «به نظر ما اهميت دارد که توجه کنيم این اقدامات نه نتیجۀ آئین اسلامی است و نه برآمده از آن است. انسان فقط لازم است به اعصار تاریکی اروپا یا دادگاه های تفتیش عقاید اسپانیا نگاه کند تا ببیند آیت الله های ایرانی قطعاً اولین گروهی نیستند که دین را به عنوان پوششی برای تلاش در سرکوب جبری اندیشه ها و دانشی که می ترسند قدرت آنها را تهدید کند، به کار می گیرند. سنت های غنی فلسفی و هنری ایران، نقش دانشمندان ایرانی در سراسر جهان و اقدامات اعضای جامعۀ مسلمان که به مؤسسۀ آموزش عالی بهائی کمک و از آن حمایت کرده اند، همه گواه این حقیقت است که اقدامات رهبران ايران انعکاسی از آئین اسلامی یا ایمان بسیاری از مسلمانان خیرخواه در جوامع ایرانی نیست.»«و هرچند باور داریم هم از نظر تاریخی و هم در دنیای 'به هم پیوسته با خطوط ارتباطی' سرکوب کردن تلاش برای جستجوی دانش بیهوده است، اما بسیاری افراد در ایران هستند که جان های شان با این تلاش مورد تهدید یا آسیب قرار می گیرد.»
«آنها به حمایت ما نیاز دارند.»
این برندگان جایزۀ نوبل در میان دیگر مطالبات، جامعۀ دانشگاهی را تشویق می کنند با ابراز مخالفت و نارضایتی خود از هر سیاستی که افراد را بر مبنای پیشینۀ دینی یا باورهای سیاسی شان از آموزش عالی محروم می کند، با همقطاران ایرانی خود همبستگی نشان دهند.»
محکوم کردن جهانی
اعتراض بین المللی به آزار مدرسان بهائی در ایران در چهار ماه گذشته دنیا را از استرالیا تا زامبیا درنوردیده است.
در اوایل این ماه، خانم خانم کاترین اشتون، نمایندۀ عالی اتحادیۀ اروپا برای امور خارجه، «نگرانی جدی» خود را از حمله به مؤسسۀ آموزش عالی بهائی ابراز کرد.سه روز پیش از آن، وزیر امور خارجۀ کانادا، جان برد، گفت دستگیری کارکنان مؤسسۀ آموزش عالی بهائی «بر پايۂ اتهام بی اساس توطئه علیه امنیت ملی است. این مؤسسه خدمات آموزشی ارزشمندی به جامعۀ بهائی که از آمزوش عالی رسمی در ایران محروم است، ارائه می کند.»این هفت مدرس بهائی که مورد محاکمه قرار می گیرند عبارتند از: وحید محمودی و کامران مرتضایی که طبق گزارش ها دیروز محاکمه شدند؛ محمود بادوام و نوشین خادم که قرار است امروز محاکمه شوند؛ و رامین زیبایی و ریاض سبحانی که فردا محاکمه خواهند شد. بر اساس اطلاعات به دست آمده فرهاد صدقی روز سه شنبه ۲۰ سپتامبر به دادگاه رفته است.لازم به ذکر است ، محاکمۀ هفت تن ازمسئولان جامعۀ بهایی ایران آغازشد
محاکمۀ هفت تن از اعضای جامعۀ بهایی ایران به اتهام تبلیغ دیانت بهایی از شنبه در دادگاه انقلاب تهران آغاز شده است. متهمان که عبارتند از شش مرد و یک زن در دسته های دو نفری به طور جداگانه از سوی دادگاه انقلاب تهران محاکمه می شوند. متهمان گروهی از مسئولان و آموزگاران دانشگاه مجازی بهائیان هستند که در اواخر ماه مه گذشته از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دستگیر شدند. به گزارش منوتو، جراید ایران و رسانه های رسمی این کشور هیچ اشاره ای به آغاز محاکمۀ بهائیان ایران نکرده اند. جامعۀ بهائیان ایران در آمریکا با انتشار بیانیه ای نسبت به سرنوشت ناروشن این هفت تن ابراز نگرانی کرده و افزوده است که وکیل مدافع آنان عبدالفتاح سلطانی به دلایل نامعلوم از دهم سپتامبر گذشته از سوی مأموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده است. علاوه بر سازمان عفو بین الملل، اتحادیۀ اروپانیز دستگیری عبدالفتاح سلطانی را محکوم کرده است که یکی از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر در ایران است. بهائیان ایران از آموزه های بهاءالله که در اوایل سدۀ نوزده میلادی نر ایران زاده شد پیروی می کنند و او را پیامبر خود می دانند. روحانیت شیعه این آئین را از آغاز تهدیدی جدی علیه خود دانسته و در تکفیر و سرکوب پیروان آن نقش کلیدی داشته ا ند . این سرکوب با شکل گیری حکومت اسلامی در ایران به اوج رسید. اعضای جامعۀ بهایی ایران از ابتدایی ترین حقوق اجتماعی و مدنی محرومند و متناوباً به اتهامات رایج جاسوسی و تبلیغ علیه نظام مقدس اسلامی هدف آزار و پی گرد قرار می گیرند.
نیویورک، ۴ مهر ۱۳۹۰(۲۶ سپتامبر ۲۰۱۱) (سرویس خبری جامعۀ جهانی بهائی)
پارس دیلی نیوز
حضور در دادگاه
انتشار نامۀ سرگشاده با گزارش های مبنی بر آغاز محاکمه های هفت مدرّس بهائی در ایران همزمان شده است. آنها در زمینۀ ارتباط شان با یک اقدام غیر رسمی جامعه با عنوان مؤسسۀ آموزش عالی بهائی (BIHE) بازداشت شدند. این مؤسسه به اساتید بهائی محروم از انجام شغل شان – به دست حکومت ایران – فرصت تدریس به اعضای جوان جامعه را که خود از دانشگاه محرومند، می داد.اسقف توتو و رئیس جمهور راموس هورتا در نامه شان خاطر نشان می کنند: «دستگیر شدگان نه رهبران سیاسی بودند و نه رهبران دینی. آنها مدرسانی در رشته هایی مانند حسابداری و دندان پزشکی بودند که امروز با چشم انداز دهه ها زندان پیش روی خود مواجهند. اتهامی که علیه آنها مطرح شده، ارائۀ آموزش عالی به جوانان بهائی است»جامعۀ جهانی بهائی اطلاع یافته که شش نفر از این هفت نفر بازداشت شده پس از یورش های خرداد گذشته به خانه های حدود ۳۹ بهائی مرتبط با مؤسسۀ آموزش عالی بهائی، اکنون در گروه های دو نفره مورد محاکمه قرار می گیرند.بانی دوگال، نمایندۀ ارشد جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل، گفت: «وکیلی که برای دفاع از آنها آماده می شد، خود اکنون زندانی است؛ گزارش شده دو نفر از این زندانیان دیروز مورد محاکمه قرار گرفته اند؛ دو نفر امروز و دو نفر فردا مقابل دادگاه حاضر می شوند و به نظر می رسد هفتۀ پیش یک نفر دیگر محاکمه شده است.»او افزود: «همۀ نشانه ها حاکی از آن است که نمی توانیم انتظار محاکمۀ عادلانه ای داشته باشیم.»خانم دوگال سپاس جامعۀ جهانی بهائی را از اسقف توتو و رئیس جمهور راموس هورتا ابراز داشت.او گفت: «ما از آنها متشکریم، همچنین از همۀ حکومت ها، سازمان ها و افراد خیرخواه در سراسر دنیا که تلاش های شان این پیام روشن را به مقامات ایرانی می فرستند که اقداماتش از نزدیک دیده بانی و محکوم می شود.»
اخراج به خاطر باورهای شان
نامۀ سرگشاده بر گرفتاری دیگر جوانان ایرانی نیز که «به خاطر باورهای شان یا دیدگاه هایی که مخالف جناح حاکم تشخیص داده شده، از جمله نگرش های موافق اصلاحات» از دانشگاه ها اخراج شده اند، تمرکز دارد. در نامه آمده است: «به نظر ما اهميت دارد که توجه کنيم این اقدامات نه نتیجۀ آئین اسلامی است و نه برآمده از آن است. انسان فقط لازم است به اعصار تاریکی اروپا یا دادگاه های تفتیش عقاید اسپانیا نگاه کند تا ببیند آیت الله های ایرانی قطعاً اولین گروهی نیستند که دین را به عنوان پوششی برای تلاش در سرکوب جبری اندیشه ها و دانشی که می ترسند قدرت آنها را تهدید کند، به کار می گیرند. سنت های غنی فلسفی و هنری ایران، نقش دانشمندان ایرانی در سراسر جهان و اقدامات اعضای جامعۀ مسلمان که به مؤسسۀ آموزش عالی بهائی کمک و از آن حمایت کرده اند، همه گواه این حقیقت است که اقدامات رهبران ايران انعکاسی از آئین اسلامی یا ایمان بسیاری از مسلمانان خیرخواه در جوامع ایرانی نیست.»«و هرچند باور داریم هم از نظر تاریخی و هم در دنیای 'به هم پیوسته با خطوط ارتباطی' سرکوب کردن تلاش برای جستجوی دانش بیهوده است، اما بسیاری افراد در ایران هستند که جان های شان با این تلاش مورد تهدید یا آسیب قرار می گیرد.»
«آنها به حمایت ما نیاز دارند.»
این برندگان جایزۀ نوبل در میان دیگر مطالبات، جامعۀ دانشگاهی را تشویق می کنند با ابراز مخالفت و نارضایتی خود از هر سیاستی که افراد را بر مبنای پیشینۀ دینی یا باورهای سیاسی شان از آموزش عالی محروم می کند، با همقطاران ایرانی خود همبستگی نشان دهند.»
محکوم کردن جهانی
اعتراض بین المللی به آزار مدرسان بهائی در ایران در چهار ماه گذشته دنیا را از استرالیا تا زامبیا درنوردیده است.
در اوایل این ماه، خانم خانم کاترین اشتون، نمایندۀ عالی اتحادیۀ اروپا برای امور خارجه، «نگرانی جدی» خود را از حمله به مؤسسۀ آموزش عالی بهائی ابراز کرد.سه روز پیش از آن، وزیر امور خارجۀ کانادا، جان برد، گفت دستگیری کارکنان مؤسسۀ آموزش عالی بهائی «بر پايۂ اتهام بی اساس توطئه علیه امنیت ملی است. این مؤسسه خدمات آموزشی ارزشمندی به جامعۀ بهائی که از آمزوش عالی رسمی در ایران محروم است، ارائه می کند.»این هفت مدرس بهائی که مورد محاکمه قرار می گیرند عبارتند از: وحید محمودی و کامران مرتضایی که طبق گزارش ها دیروز محاکمه شدند؛ محمود بادوام و نوشین خادم که قرار است امروز محاکمه شوند؛ و رامین زیبایی و ریاض سبحانی که فردا محاکمه خواهند شد. بر اساس اطلاعات به دست آمده فرهاد صدقی روز سه شنبه ۲۰ سپتامبر به دادگاه رفته است.لازم به ذکر است ، محاکمۀ هفت تن ازمسئولان جامعۀ بهایی ایران آغازشد
محاکمۀ هفت تن از اعضای جامعۀ بهایی ایران به اتهام تبلیغ دیانت بهایی از شنبه در دادگاه انقلاب تهران آغاز شده است. متهمان که عبارتند از شش مرد و یک زن در دسته های دو نفری به طور جداگانه از سوی دادگاه انقلاب تهران محاکمه می شوند. متهمان گروهی از مسئولان و آموزگاران دانشگاه مجازی بهائیان هستند که در اواخر ماه مه گذشته از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دستگیر شدند. به گزارش منوتو، جراید ایران و رسانه های رسمی این کشور هیچ اشاره ای به آغاز محاکمۀ بهائیان ایران نکرده اند. جامعۀ بهائیان ایران در آمریکا با انتشار بیانیه ای نسبت به سرنوشت ناروشن این هفت تن ابراز نگرانی کرده و افزوده است که وکیل مدافع آنان عبدالفتاح سلطانی به دلایل نامعلوم از دهم سپتامبر گذشته از سوی مأموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده است. علاوه بر سازمان عفو بین الملل، اتحادیۀ اروپانیز دستگیری عبدالفتاح سلطانی را محکوم کرده است که یکی از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر در ایران است. بهائیان ایران از آموزه های بهاءالله که در اوایل سدۀ نوزده میلادی نر ایران زاده شد پیروی می کنند و او را پیامبر خود می دانند. روحانیت شیعه این آئین را از آغاز تهدیدی جدی علیه خود دانسته و در تکفیر و سرکوب پیروان آن نقش کلیدی داشته ا ند . این سرکوب با شکل گیری حکومت اسلامی در ایران به اوج رسید. اعضای جامعۀ بهایی ایران از ابتدایی ترین حقوق اجتماعی و مدنی محرومند و متناوباً به اتهامات رایج جاسوسی و تبلیغ علیه نظام مقدس اسلامی هدف آزار و پی گرد قرار می گیرند.
نیویورک، ۴ مهر ۱۳۹۰(۲۶ سپتامبر ۲۰۱۱) (سرویس خبری جامعۀ جهانی بهائی)
پارس دیلی نیوز
محکومیت نرگس محمدی به یازده سال حبس
نرگس محمدی، نائب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و رئیس هیئت اجرائی شورای ملی صلح به یازده سال حبس تعزیری محکوم شد.نرگس محمدی به دلیل فعالیت در کانون مدافعان حقوق بشر آبان ماه سال ۱۳۸۸ از محل کار خود (شرکت بازرسی مهندسی ایران) اخراج شد و در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به اتهام عضویت در کانون به شعبه ۴ دادگاه انقلاب احضار و پس از چند جلسه دفاع برای وی قرار ۵۰ میلیون تومان صادر شد.اما تنها چند روز بعد، توسط مأموران امنیتی، شبانه و در منزل خود بازداشت شد و در تیرماه سال جاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب محاکمه شد.محمدی به استناد ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور) به تحمل ۵سال حبس تعزیری، به استناد ماده ۴۹۹ ق.م. (عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر) به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و به استناد ماده ۵۰۰ ق.م. (در خصوص فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران) به تحمل ۱ سال حبس تعزیری و در مجموع به تحمل ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده است.رای نرگس محمدی در ۲۳ صفحه انشا شده که بارها در آن از فعالیت حقوق بشری به عنوان فعالیت براندازانه یاد شده است. همچنین تلاش وی برای تشکیل شورای ملی صلح و تأسیس کمیته انتخابات آزاد سالم منصفانه و تشکیل کمپین اعدام بس کودکان، صدور اطلاعیهها و گزارشات کانون در مورد نقض حقوق بشر و همکاری وی با شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و ملاقات با زندانیان سیاسی و اهداء جایزه آیتالله منتظری و ملاقات با مهدی کروبی همگی در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است که بارها در رأی صادره از وی به عنوان مخالف و برانداز نظام جمهوری اسلامی ایران، عامل سیاهنمایی و دروغگویی علیه نظام یاد شده و تصریح شده که دادگاه با توجه به عناد و لجاجت متهم و پافشاری بر صحت مواضع ضدامنیتی و تبلیغات مسموم و شاعرانه، وی را به ۱۱ سال زندان تعزیری محکوم مینماید.دادگاه رأی ۲۳ صفحهای صادره علیه محمدی را تنها قطرهای از عملکرد ضد امنیتی و تخریبگر متهم میداند که در یک تشکل امنیتی – سیاسی فعالیت نموده است. همچنین دادگاه دفاعیات وکلای وی دکتر محمد شریف و یلدا مظفریان را دفاعیات غیرموجه تلقی نموده است.
جرس
جرس
اعلام هویت یکی دیگر از جان باختگان اعتراضات مردمی
الیاس را کشتند و خانواده اش را به سکوت واداشتند
پس از گذشت دو سال و سه ماه از برگزاری انتخابات مخدوش ریاست جمهوری 88 ، هویت یکی دیگر از جان باختگان اعتراضات مردمی اعلام شد.سیدالیاس میرجعفری در درگیری های بعد از انتخابات ناپدید شد.به خانواده او گفته بودند فرزندشان در بازداشت است اما بعد از مدتی جنازه اش را در پزشکی قانونی کهریزک به آنان تحویل دادند. در حالیکه رئیس قوه قضائیه تعداد کشته شدگان بعد از انتخابات را در یک نفر خلاصه کرده و محمود احمدی نژاد این تعداد را به 32 نفر رسانده که به زعم او اکثر آنها هم بسیجی و نیروهای طرفدار دولت بوده اند، بسیاری از خانواده های کشته شدگان و آسیب دیدگان بعد از انتخابات براثر فشارهای امنیتی همچنان سکوت اختیار کرده اند. در این میان جانباختگانی هم هستند که تاکنون حتی نام آنها هم اعلام نشده است.سیدالیاس میرجعفری یکی از اینهاست که براثر اصابت گلوله جان باخته اما خانواده اش تاکنون سکوت اختیار کرده اند. نام او در لیست 72 جانباخته ای که از سوی کمیته پی گیری آسیب دیدگان بعد از انتخابات اعلام شد هم نیست؛در واقع تاکنون حتی نام این جان باخته گمنام هم اعلام نشده بود. امید میرجعفری ، برادر او در تماس "روز" تنها به این بسنده میکند که "برادرم شهید شد و رفت؛ ما هم به اندازه کافی درد داریم و نمیخواهیم بیش از این دچار دردسر شویم". او حاضر به بیان جزئیات جان باختن برادرش نمی شود اما فاطمه محسنی، مادر مسعود هاشم زاده، از دیگر جان باختگان وقایع بعد از انتخابات با تایید کشته شدن سید الیاس میرجعفری در اعتراضات بعد از انتخابات به "روز" می گوید: این خانواده ساکن رشت هستند اما پسرشان در تهران کار میکرد. در رشت و در شهرک گل ها همه این خانواده را می شناسند و قضیه شهادت فرزندشان را میدانند اما متاسفانه این خانواده براثر فشارها و مشکلاتی که برای آنها ایجاد شده حاضر به سخن گفتن از فرزندشان نیستند. مسعود هاشم زاده، جوان 27 ساله روز 30 خرداد در خیابان شادمان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت.مادرش به "روز" می گوید: دو ماه از شهادت مسعود می گذشت که ما برای پیدا کردن خانه به رشت امدیم و برای اینکه نزدیک مزار مسعود باشیم کلا ساکن رشت شدیم و همان موقع چهلم الیاس بود که درتیرماه شهید شده بود. اما خانواده او هم مثل ما هیچ مراسمی نداشتند؛یعنی نگذاشتند مراسمی برگزار کنند. من به مادران صلح و مادران عزادار این مساله را اطلاع دادم اما پدر و مادر این شهید به شدت می ترسند، برای بچه های دیگرشان می ترسند و نمی خواهند برای آنها مشکلی پیش بیاید برای همین هیچ حرفی نمی زنند. او می افزاید: عکس مسعود را پشت شیشه ماشین زده ایم و نگهبان شهرک گل ها یکبار که عکس مسعود را دید شناخت و گفت در شهرک ما هم بچه ای شهید شده اما هیچ اطلاع رسانی نشده و خانواده اش می ترسند اما او هم مثل پسر شماست و گلوله خورده است. بعد که پی گیری کردیم دیدیم همین الیاس است. خیلی این مساله مرا ناراحت کرد چون این بچه هم همچون بچه من و بقیه برای آزادی خون داده و وقتی حتی نامی از این بچه ها نیست واقعا خیلی زجر آور است.
بیضه هایش ترکیده بود
خانواده سید الیاس میرجعفری حاضر به سخن گفتن نیستند. برادرش می گوید الیاس دیگر زنده نمی شود و خانواده او تصمیم به مصاحبه ندارند. اما یکی از نزدیکان آنها به "روز" می گوید جنازه اش در شهر ماسال به خاک سپرده شده است. او می افزاید: خانواده میرجعفری اهل ماسال هستند و در رشت زندگی میکنند. اما الیاس در بازار تهران و نزد یک بازاری کار میکرد. او که نزدیک سی سال داشت، بعد از انتخابات ناپدید شده بود. خانواده اش همه جا را زیر پا گذاشتند اما خبری نشد هر روز مقابل زندان اوین بودند و اسامی بازداشت شدگان را میخواندند به امید اینکه نامی از پسرشان ببینند. بعد به آنها می گویندپسرشان بازداشت است و قرار است آزاد شود و بروند او را تحویل بگیرند. اما وقتی مراجعه میکنند به انها می گویند بروید پزشکی قانونی کهریزک و آنجا تحویل بگیرید. او سپس توضیح می دهد: برادر الیاس جنازه را دیده؛جنازه اینقدر وضعیت وحشتناکی داشته که اجازه نمیدهد پدر و مادرش ببینند.او می گفت همه بدن الیاس کبود بوده ، بیضه هایش ترکیده و یک چشم اش هم از کاسه درآمده بود. بعد از تشکیل پرونده جنازه را گرفتند و در ماسال دفن کردند. اما اجازه ندادند هیچ مراسمی بگیرند و آنها هم سکوت کردند. به گفته این راوی "متاسفانه در شهرستان ها فضا خیلی بدتر است و فشارها خیلی بیشتر؛ اصلا نفس کشیدن هم سخت است. اینقدر به این خانواده فشار آوردند و تهدید کردند که آنها از ترس آسیب رسیدن به بچه های دیگرشان سکوت کردند.حالا با اینکه در ماسال و در شهرک گلهای رشت همه موضوع را میدانند اما کسی در این مورد حرف نمی زند. گاهی مردم میروند سر خاک الیاس و گلی می گذارند اما کلا این شهید خیلی مظلوم و گمنام ماند . نه اسمی از او جایی آمد و نه جایی نوشته شد که او هم مثل سهراب و ندا برای همین مملکت خون داده، او هم در اعتراضات کشته شده و او هم نمیدانم شاید مثل خیلی ها دنبال رای خود بود شاید هم مثل خیلی های دیگر رهگذری بود که گلوله ای خورد و بازداشت شد و شهید شد. چون هنوز خانواده اش هم نمیدانند آیا در خیابان و در جا شهید شده یا اینکه زخمی و بازداشت و بعد شهید شده. هیچ توضیحی هم به آنها نمیدهند اما مهم این است که الیاس شهید شده و مردم باید بدانند از این شهدا زیاد هستند که نه عکسی از آنها منتشر شده و نه اسمی.به او می گویم آیا امکان دارد عکسی از الیاس برای انتشار در اختیار ما قرار دهید؟ می گوید: شاید باورتان نشود این خانواده را چقدر اذیت کرده و ترسانده اند که عکسی از فرزندشان هم نمیدهند آنها فکر میکنند اگر عکسی از فرزندشان منتشر شود بقیه فرزندانشان به خطر می افتند و ....
فرشته قاضی / روز
پارس دیلی نیوز
پس از گذشت دو سال و سه ماه از برگزاری انتخابات مخدوش ریاست جمهوری 88 ، هویت یکی دیگر از جان باختگان اعتراضات مردمی اعلام شد.سیدالیاس میرجعفری در درگیری های بعد از انتخابات ناپدید شد.به خانواده او گفته بودند فرزندشان در بازداشت است اما بعد از مدتی جنازه اش را در پزشکی قانونی کهریزک به آنان تحویل دادند. در حالیکه رئیس قوه قضائیه تعداد کشته شدگان بعد از انتخابات را در یک نفر خلاصه کرده و محمود احمدی نژاد این تعداد را به 32 نفر رسانده که به زعم او اکثر آنها هم بسیجی و نیروهای طرفدار دولت بوده اند، بسیاری از خانواده های کشته شدگان و آسیب دیدگان بعد از انتخابات براثر فشارهای امنیتی همچنان سکوت اختیار کرده اند. در این میان جانباختگانی هم هستند که تاکنون حتی نام آنها هم اعلام نشده است.سیدالیاس میرجعفری یکی از اینهاست که براثر اصابت گلوله جان باخته اما خانواده اش تاکنون سکوت اختیار کرده اند. نام او در لیست 72 جانباخته ای که از سوی کمیته پی گیری آسیب دیدگان بعد از انتخابات اعلام شد هم نیست؛در واقع تاکنون حتی نام این جان باخته گمنام هم اعلام نشده بود. امید میرجعفری ، برادر او در تماس "روز" تنها به این بسنده میکند که "برادرم شهید شد و رفت؛ ما هم به اندازه کافی درد داریم و نمیخواهیم بیش از این دچار دردسر شویم". او حاضر به بیان جزئیات جان باختن برادرش نمی شود اما فاطمه محسنی، مادر مسعود هاشم زاده، از دیگر جان باختگان وقایع بعد از انتخابات با تایید کشته شدن سید الیاس میرجعفری در اعتراضات بعد از انتخابات به "روز" می گوید: این خانواده ساکن رشت هستند اما پسرشان در تهران کار میکرد. در رشت و در شهرک گل ها همه این خانواده را می شناسند و قضیه شهادت فرزندشان را میدانند اما متاسفانه این خانواده براثر فشارها و مشکلاتی که برای آنها ایجاد شده حاضر به سخن گفتن از فرزندشان نیستند. مسعود هاشم زاده، جوان 27 ساله روز 30 خرداد در خیابان شادمان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت.مادرش به "روز" می گوید: دو ماه از شهادت مسعود می گذشت که ما برای پیدا کردن خانه به رشت امدیم و برای اینکه نزدیک مزار مسعود باشیم کلا ساکن رشت شدیم و همان موقع چهلم الیاس بود که درتیرماه شهید شده بود. اما خانواده او هم مثل ما هیچ مراسمی نداشتند؛یعنی نگذاشتند مراسمی برگزار کنند. من به مادران صلح و مادران عزادار این مساله را اطلاع دادم اما پدر و مادر این شهید به شدت می ترسند، برای بچه های دیگرشان می ترسند و نمی خواهند برای آنها مشکلی پیش بیاید برای همین هیچ حرفی نمی زنند. او می افزاید: عکس مسعود را پشت شیشه ماشین زده ایم و نگهبان شهرک گل ها یکبار که عکس مسعود را دید شناخت و گفت در شهرک ما هم بچه ای شهید شده اما هیچ اطلاع رسانی نشده و خانواده اش می ترسند اما او هم مثل پسر شماست و گلوله خورده است. بعد که پی گیری کردیم دیدیم همین الیاس است. خیلی این مساله مرا ناراحت کرد چون این بچه هم همچون بچه من و بقیه برای آزادی خون داده و وقتی حتی نامی از این بچه ها نیست واقعا خیلی زجر آور است.
بیضه هایش ترکیده بود
خانواده سید الیاس میرجعفری حاضر به سخن گفتن نیستند. برادرش می گوید الیاس دیگر زنده نمی شود و خانواده او تصمیم به مصاحبه ندارند. اما یکی از نزدیکان آنها به "روز" می گوید جنازه اش در شهر ماسال به خاک سپرده شده است. او می افزاید: خانواده میرجعفری اهل ماسال هستند و در رشت زندگی میکنند. اما الیاس در بازار تهران و نزد یک بازاری کار میکرد. او که نزدیک سی سال داشت، بعد از انتخابات ناپدید شده بود. خانواده اش همه جا را زیر پا گذاشتند اما خبری نشد هر روز مقابل زندان اوین بودند و اسامی بازداشت شدگان را میخواندند به امید اینکه نامی از پسرشان ببینند. بعد به آنها می گویندپسرشان بازداشت است و قرار است آزاد شود و بروند او را تحویل بگیرند. اما وقتی مراجعه میکنند به انها می گویند بروید پزشکی قانونی کهریزک و آنجا تحویل بگیرید. او سپس توضیح می دهد: برادر الیاس جنازه را دیده؛جنازه اینقدر وضعیت وحشتناکی داشته که اجازه نمیدهد پدر و مادرش ببینند.او می گفت همه بدن الیاس کبود بوده ، بیضه هایش ترکیده و یک چشم اش هم از کاسه درآمده بود. بعد از تشکیل پرونده جنازه را گرفتند و در ماسال دفن کردند. اما اجازه ندادند هیچ مراسمی بگیرند و آنها هم سکوت کردند. به گفته این راوی "متاسفانه در شهرستان ها فضا خیلی بدتر است و فشارها خیلی بیشتر؛ اصلا نفس کشیدن هم سخت است. اینقدر به این خانواده فشار آوردند و تهدید کردند که آنها از ترس آسیب رسیدن به بچه های دیگرشان سکوت کردند.حالا با اینکه در ماسال و در شهرک گلهای رشت همه موضوع را میدانند اما کسی در این مورد حرف نمی زند. گاهی مردم میروند سر خاک الیاس و گلی می گذارند اما کلا این شهید خیلی مظلوم و گمنام ماند . نه اسمی از او جایی آمد و نه جایی نوشته شد که او هم مثل سهراب و ندا برای همین مملکت خون داده، او هم در اعتراضات کشته شده و او هم نمیدانم شاید مثل خیلی ها دنبال رای خود بود شاید هم مثل خیلی های دیگر رهگذری بود که گلوله ای خورد و بازداشت شد و شهید شد. چون هنوز خانواده اش هم نمیدانند آیا در خیابان و در جا شهید شده یا اینکه زخمی و بازداشت و بعد شهید شده. هیچ توضیحی هم به آنها نمیدهند اما مهم این است که الیاس شهید شده و مردم باید بدانند از این شهدا زیاد هستند که نه عکسی از آنها منتشر شده و نه اسمی.به او می گویم آیا امکان دارد عکسی از الیاس برای انتشار در اختیار ما قرار دهید؟ می گوید: شاید باورتان نشود این خانواده را چقدر اذیت کرده و ترسانده اند که عکسی از فرزندشان هم نمیدهند آنها فکر میکنند اگر عکسی از فرزندشان منتشر شود بقیه فرزندانشان به خطر می افتند و ....
فرشته قاضی / روز
پارس دیلی نیوز
اشتراک در:
پستها (Atom)
رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحرانزده در آستانه فروپاشی
آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریبالوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراههای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...
-
گزارش دریافتی زندانيان و بازداشتي هاي شيراز در استان فارس مختصري از وضعيت و فضاي امنيتي و ضد قوانين و موازين حقوق بشري كه در بازداشتگاه پلاك...
-
رضا رسايي را كشتند. او يكي از معترضان شجاعي بود كه پس از كشته شدن وحشيانه مهسا ژينا اميني براي اعتراض به خيابانها آمده بود. او در تاريخ ١٦...