۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

سارا شورد از شکنجه کوهنوردان آمریکایی‌ در اوین خبر داد

به دنبال مصاحبه سارا شورد با تلویزیون بی‌بی‌سی، خانواده‌های دو آمریکایی زندانی در اوین روز پنج‌شنبه در بیانیه‌ای با اشاره به «اذیت و آزار» آنها در زندان از این رفتار با آنها ابراز خشم و نگرانی شدید کردند.خانم شورد، نامزد شین باوئر، که خود نیز مدتی در زندان اوین محبوس بود در گفت‌وگویی با تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی که قرار روز چهارشنبه پخش شود از «آزار و اذیت» جاش فتال و شین باوئر در زندان اوین پیش از آزادی خود خبر داد.به گفته او که با وثیقه ۵۰۰ هزار دلاری از حبس در ایران آزاد شد، یک نگهبان در زندان اوین جاش فتال را «به خاطر برداشتن غذای اضافه» از پله‌ها به پایین هل داده است.خانم شورد همچنین گفته است که نگهبان زندان نامزد او شین باوئر را هم آن قدر به دیوار کوبیده است که سر او دچار خون‌ریزی شده است.این نخستین بار است که سارا شورد از زمان آزادی از اوین در سپتامبر سال گذشته، ۲۰۱۰، به این روشنی و آشکارا به آزار و اذیت آمریکایی‌های زندانی در اوین اشاره کرده است.خانم شورد،‌۳۲ ساله، جاش فتال، ۲۹ ساله، و شین باوئر، ۲۸ ساله، در ژوییه سال ۲۰۰۹ یعنی تقریبا دو سال پیش هنگام گشتن در منطقه کردستان عراق پا به خاک ایران گذاشتند و توسط پلیس مرزی ایران دستگیر شدند.در حالی که به گفته سارا شورد، آنها «تصادفا» پا به خاک ایران گذاشته‌اند، مقامات جمهوری اسلامی آنها را به ورود غیرقانونی به ایران و جاسوسی متهم کرده‌اند، اما دادگاه آنها هم هر بار به دلیلی بی‌نتیجه می‌ماند.سارا شورد در گفت‌وگوی خود با بی‌بی‌سی همچنین از شکنجه آمریکایی‌های زندانی در ایران خبر داده و گفته است که مسئولین زندان «دو بار» آنها را سوار بر خودرو به «مکانی ناشناس برده و گلنگدن اسلحه‌های‌شان را کشیده‌اند».خانواده‌های این دو زندانی در بیانیه خود در واکنش به این اتهامات علیه مقامات جمهوری اسلامی می‌گویند: «آنها که شین و جاش را نگه داشته‌اند قانون ایران را زیر پا می‌گذارند... و رفتارشان شرم‌آور است. این کابوس باید پایان یابد و شین و جاش آزاد شوند.»شین باوئر و جاش فتال که اخیرا در اعتراض به طولانی شدن مدت بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زده‌اند تاکنون تنها توانسته‌اند سه تماس تلفنی کوتاه با خانواده‌های خود داشته باشند.

رادیو فردا

جدال گرک ها، باند خامنه ای:مشايی حصر خانگی شد

سایت حکومتی صدای شیراز ، وابسته به باند خامنه ای نوشت:به نقل از يك منبع آگاه پس از اتفاقات اخير در كشور كه عده اي مشايي را باعث و باني آن مي دانستند و در پي پيگيري هاي سيستم اطلاعاتي و انتظامي امنيتي كشور اسفنديار رحيم مشايي يكي از تصميم گيرنده هاي اصلي دولت حصر خانگي شد.

بیانیۀ 4 فعال دانشجویی زندانی

بیانیۀ 4 فعال دانشجویی زندانی در رابطه با ادامه اعتصاب غذای اعتراضی به قتل هاله سحابی

بیانیۀ 4 فعال دانشجویی که در اعتراض به قتل هاله سحابی و همبستگی با 2 فعال ملی- مذهبی از 15 خرداد ماه در اعتصاب غذا بسر می برند و همچنان ادامه دارد جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است که متن بیانیۀ آنها به شرح زیر می باشد:جنایتی دیگر بر مجموعه جنایات 2 سال اخیر عمال امنیتی افزوده شد و هاله سحابی ، هنوز مرکب امضایش بر اعلامیه در گذشت جانکاه پدرش خشک نشده ، به ضرب آنانیکه هر چه در این سال ها گفته اند کلاه بیاور ، سر آورده اند ، جان به جان آفرین تسلیم نمود و به پدرش پیوست تا صفحه ای دیگر از کتاب جنایات رسیدگی نشده و مورد دادرسی قرار نگرفته در این سال ها - از قتل ندا آقاسلطان و سهراب و فجایع کهریزک و کوی دانشگاه تهران تا قتل صانع ژاله - ورق زده شود.ما فعالین دانشجویی زندانی که زندانی بودنمان خود سندی است گویا بر مظلومیت جنبش دموکراسی خواهانه ایرانیان و سرشت حاکمیت دموکراسی ستیز ، بدین وسیله ضمن اعلام اعتصاب غذا از غروب روز 1شنبه 15 خرداد در همبستگی با خانواده سحابی از حاکمیت می خواهیم نسبت به تشکیل کمیته مستقل حقیقت یاب و تحقیق در مورد تمامی جنایات 2سال اخیر به ویژه قتل مظلومانه هاله سحابی اقدام نماید . بدیهی است پایان اعتصاب غذا منوط به نحوه مواجهه حاکمیت با این بدیهی ترین و ابتدایی ترین خواسته- تشکیل کمیته تحقیق مستقل- خواهد بود.

پیمان عارف – شاهین زینعلی – جواد علیخانی – آرش صادقی.

فعالین دانشجویی زندانی

خرداد 1390 

فال گیر احمدی نژاد، از احضار جن های وارد به مسائل امنيتی خبر می دهد

وال استريت جرنال زيرعنوان "دشواری سحر و جادو در سياست های ايران، متهم شدن دستياران رئيس جمهوری به جادوگری" می نويسد در يک روستای سرسبز حومه اصفهان، طالع بينی ۶۷ ساله، با موهائی کم پشت و صورتی چين و چروک دار، قدرت ماورای طبيعی خود را برای خدمت به دولت ايران به کار گرفته است.سيد صادق، که البته نام مستعار اوست، چهار زانو، دريک شلوار خاکستری گل و گشاد و پيراهنی بلند نشسته است. او با صدائی آرام و هيپنوتيز کننده آيه های قران را قرائت می کند و انگشتنش را بهم می مالد. او سرگرم احضار جن است، موجوداتی نا مرئی، که بنا به تعاليم اسلامی، در دنيائی موازی با دنيای ما زندگی می کنند، می توانند تغييرشکل بدهند، به سرعت نور سفرکنند، و واقف به معلوماتی هستند که برای ديگران غيرممکن است.آقای صادق، به گفته همکاران، مشتريان و مقامات دولی، در ميان نخبگان حاکم بر ايران، طالع بين ارشداست. او می گويد دوبار، و آخرين بار دو سال پيش با پرزيدنت محمود احمدی نژاد ملاقات کرده است، اما تماس هايش با رئيس جمهوری از طريق اعضای دولت برقرار بوده است.آقای صادق در مصاحبه ای در خانه تابستانی اش می گويد "مقامات سراغم می آيند چون می توانم به بازکردن بعضی گره های بسيار مشکل کمک کنم. ما برای نفوذ در ميان جن های اسرائيلی و آگاهی چيزهائی که می دانند، تلاشی طولانی داشته ايم.آقای صادق می گويد نمی خواهد قدرت جن ها را برای موضوعاتی نظير عشق، و يا پول، به هدر بدهد. بلکه با جن هائی تماس می گيرد که بتوانند به روشن شدن موضوع های مربوط به امنيت ملی و ثبات سياسی رژيم کمک کنند.احضار جن هائی که برای موساد، آژانس اطلاعاتی اسرائيل، و يا سازمان مرکزی اطلاعات آمريکا کار می کنند، بخشی از برنامه تماس های منظم او با جن هاست. خودش می گويد بعضی اوقات جن های درخدمت کشورهای عرب خليج فارس را هم احضار می کند.بعضی از پرسش های معمول کسانی سراغش می روند در باره جن ها از اين قرار است:
 اسرائيل از برنامه اتمی ايران چه اطلاعی دارد؟
 آيا برای حمله به ايران نقشه می کشد؟
نقشه واشنگتن در مورد جنگ نرم عليه تهران چيست؟
هنگامی که امام زمان برای نجات جهان ظهور کند، نقشه عربستان سعودی در مورد شيعيان چيست؟

همکاری آقای صادق با مقامات دولتی در شرايطی انجام می گيرد که حرفه و تخصص او در کانون جنجال هائی است که دولت آقای احمدی نژاد را به سقوط تهديد می کند.ازآويل گذشته تا کنون بيش از بيست نفر از مقامات و محارم رئيس جمهوری به اتهام جادوگری و جن گيری بازداشت شده اند.اين اتهامات بخشی از يک مبارزه گسترده تر قدرت ميان محافظه کاران و جناح های سياسی رقيب است. آقای احمدی نژاد اتهامات را تکذيب می کند و به گزارش رسانه های دولتی، ماه گذشته گفته است "کسانی که اين روزها در باره نفوذ طالع بين ها و جن ها در دولت صحبت می کنند، جوک هائی گفته اند که ما را به خنده می اندازد.

صدای آمریکا

اعتراضات شبانه در تهران با شعار «خامنه ای بدونه بزودی سرنگونه»

بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"مردم در نقاط مختلف تهران بر روی بام ها ، بالکنها ،حیاط منازل و در مواردی در خیابانها اقدام به سر دادن ندای الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای بدونه بزودی سرنگونه نمودند.از حوالی ساعت 22:00 مردم در مناطق مختلف تهران بر روی پشت بام ها ،بالکنها و در مواردی در خیابانها اقدام به سر دادن ندای الله اکبر و شعارهایی مانند؛ مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای بدونه بزودی سرنگونه نمودند. اعتراضات شبانه در نقاط مختلف تهران از جمله نقاط مرکزی تهران،سعادت آباد،فرح زاد ،فلکۀ اول تهران پارس و حکیمیه را می توان نام برد.مردم تهران در فلکۀ اول تهران پارس و حکیمیه به خیابانها آمدند و با تشکیل دسته های مختلف اقدام به سر دادن شعارهایی مانند خامنه ای بدونه بزودی سرنگونه و مرگ بر دیکتاتور نمودند.شدت شعارها در این منطقه نسبت به نقاط دیگر تهران بیشتر بود.نیروهای سرکوبگر موتور سوار در خیابانهای تهران گشت می زدند و سعی در ایجاد رعب و وحشت داشتند ولی در هر نقطه ای که نیروهای سرکوبگر حاضر می شدند شدت شعارها بالا می گرفت. در فرح زاد نیروهای موتوری در نقاط مختلف آن حضور داشتند.گزارشهایی از اعتراضات شبانه در شهرهای مختلف ایران حاکی از آن است که مردم اقدام به سر دادن ندای الله اکبر و شعارهای ضد دولتی نمودند. گزارشهای تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد .

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

21 خرداد 1390 برابر با 11 ژون 2011 

توجيه جنايت دفاع از جنايتکار است

توجيه جنايت دفاع از جنايتکار است,پاسخی به فرخ نگهدار !

در هفته ای که گذشت شاهد قتل هاله سحابی دختر عزت الله سحابی از فعالین ملی مذهبی در مراسم خاکسپاری پدرش بودیم. مامورین جمهوری اسلامی وحشیانه دختری را در سوگ پدرش به قتل رساندند. هر چند که جانیان سابق و مفسرین لیبرال امروز در پس مظلوم نمائى و سو استفاده خبری... برآمدند تا نعش مرده سیاسی اجتماعی شان نفس تازه کند اما نقاله ی نقد جامعه به گونه ای دیگر چرخید و در مقام متهم نورافکن را بر خود این حضرات انداخت ! فرخ نگهدار همکار قديمى جلادان اسلامى هم قصر در نرفت: در بخش تفسیر خبر صدای آمریکا فرخ نگهدار به همراه حسن داعی روز یک شنبه مهمان برنامه بودند. طرح مسئله روشن بود. فرخ نگهدار با هنر کثیف همیشگی اش سعی در عادی کردن و تحلیل اتفاقی بودن حادثه داشت. مثالی از قتل یک شرکت کننده تظاهرات در انگلیس توسط پلیس انگلیس زد و اینکه افکار عمومی جامعه در انگلیس از 7 هفت ماه پیش منتظر دادگاهی این پلیس و دفاع از حقوق شهروندی جامعه است. اولا باید به فرخ نگهدار بگوئیم نه ایران انگلیس است٬ نه خامنه ای ملکه الیزابت٬ نه پلیس انگلیس نیروی وحشی سرکوب جمهوری اسلامی! جناب فرخ نگهدار خودش را به کوچه علی چپ می زند گویی در شهر کورها و کرها سخنرانی می کند. حداقل تفاوت جامعه انگلیس و ایران تعریف حقوق شهروندی است. در ایران شهروند هیچ تعریف اجتماعی ندارد و تنها مقوله تعریف شده "امت اسلامی" است و مرزبندی "خودی و غیر خودی"! البته تحلیل هپروتى فرخ نگهدار آگاهانه است و ریشه سیاسی و منافع کثيف مادى و اقتصادى دارد ! فرخ نگهدار در قدم اول می خواست جنایت سیستماتیک در جمهوری اسلامی را نفی کند. وای که چه رذالت مثال زدنی! امروز هر بچه مدرسه ای از کره تا اسپانیا و شاخ آفریقا جمهوری اسلامی را بعنوان سمبل جنایت و خونریزی و آدمکشی می شناسد. حتما فرخ نگهدار هم بهتر از هر کسی می داند اما قبل از هر چیزی میخواهد سابقه کثیف خودش در همکاری با جمهوری اسلامی برای جنایات سازمان یافته را پنهان کند! اما کجا و چگونه؟ در عصر اینترنت و ماهواره و فیس بوک از هر دانشجویی امروز بپرسی سازمان اکثریت و فرخ نگهدار٬ مستقیما می گوید معرفی فعالین سازمان های اپوزیسیون به رژیم! در پاسخ به آقای فرخ نگهدار باید بگوئیم که جنایت هفته گذشته تیر شلیک شده یک پلیس عصبی نبود بلکه مستقیما به دستور نیروی انتظامی و اطلاعات سپاه و با هماهنگی بیت رهبری انجام گرفته است. و شمایی که این چنین خاک به چشم مردم می پاشی کارنامه ات تمیزتر از امثال جنتی و احمد خاتمی و امثالهم نیست! حادثه یک بار رخ میدهد آقای نامحترم نه روزی هزار بار! اینکه زندانها و گورستانهای ایران لب تا لب پر آزادیخواهان و مبارزین است اسمش "حادثه" نیست٬ اسمش یک هولوکاست عظیم است! سپاه پاسداران و وحوش اسلامی از سویی با سانسور اینترنت و انداختن پارازیت بر روی ماهواره و ببند و بکوب سعی در خاک پاشیدن بر روی آتش انتقاد و بيان حقایق دارند و امثال شما هم با دروغ بافیهای حال بهمزن قصد آرایش چهره جلاد را دارید ! به نظرم این تحلیل شما یک رکورد تاریخی در تاریخ سی و اندی سال جنایات رژیم بود. سران جمهوری اسلامی هم از این تردستی ها بلد نیستند. عجبا! آنها جنایت را به گردن عناصر خود فروخته و موساد می اندازند و شما اسمش را می گذاری حادثه! فرخ نگهدار در رابطه با گریه های رفسنجانی گرد و خاک میکرد: اولا باید بگویم اکثر جنایتکاران بزرگ دنیا موقع خلع قدرت به ضعف و استیصال می افتند. گریه امروز رفسنجانی به حال خودش و ابواب جمعى نظامش و ترس از محاکمه و دچار شدن به سرنوشت بن علی و مبارک و پینوشه و صدام است. شما می خواهید با استناد به یک قطره اشک تمساح رفسنجانی این جانی کثیف و خونخوار را در چشم مردم منزه کنید. واقعا یا مردم را بی شعور فرض کرده اید یا خودتان دچار جنون جدی شده اید. اگرچه گزینه دوم واقعی تر است اما اين ادامه ارادت ثابت شما به مرتجعترين حکومت اسلامى است! اما در رابطه با مرگ هاله سحابی باید بگویم دل هر انسانی از جنایت بر علیه همنوعش به درد می آید. اما درد شما مرگ یک انسان نیست چرا که همین امروز با تمام رمقتان سنگ یک رژیم جنایتکار و ضد بشر را به سینه می زنید. درد شما به صدا در آمدن ناقوس مرگ رژیم ضد بشریست که تمام تاریختان را از آن دفاع کردید و به پشیزی حسابتان نکرد! شما از دوستی با سحابی حرف زدید و حق دوستی را هم خوب بجا آوردید و مرگ دخترش را که یک جنایت مثال زدنی بود حادثه اعلام کردید! به اين ميگويند مرام دوستى در سنت ملى اسلامى٬ دوستی هائى که نبودش بهتر از بودنش است ! عزت الله سحابی را قرار است سالوادور آلنده کنید! واقعا خنده دار است! بنا به گفته همپالکی خودتان محسن سازگارا اگر سحابی نبود جمهوری اسلامی هم نبود و امروز خیلی از سران سپاه و وزارت اطلاعات داشتن پستهای خود را باید مدیون آقای سحابی باشند. ما در این جمله شکی نداریم. خمینی و جمهوری اسلامی روی شانه امثال سحابی و دولت موقت بالا آمد و حتی آقای سحابی کار را به اینجا تمام نکرد و در تمام حیات سیاسی اش بی وقفه دنبال اختراعات ایدئولوژیک برای نجات دستگاه اسلام بود. مگر همینها نبودند که جمهوری اسلامی را برآمد پست مدرن تاریخ تعریف میکردند؟ خب ما این فحایع را از روز اول پیش بینی کرده بودیم. جنبش دفاع از حقوق و آزادى و برابرى شهروندان متعلق به ما آزادیخواهان بود نه امثال سازگارا و سحابی و رئیس دانا و فرخ نگهدار ! اما اولین پله جلوگیری از جنایت و تولید و باز تولید آن اولا نفی کامل دستگاه خونخواری چون جمهوری اسلامی و ثانیا نورافکن انداختن بر روی همکاران این جانیان است. آقای فرخ نگهدار انگشت اتهام قتل عام زندانیان سیاسی دهه شصت٬ تعقیب سران مخالفین در خارج از کشور٬ ترور شرفکندی و قاسملو به سوی امثال شما و سازمان "خوش نام" تان است! باید بیائید رو به افکار عمومی و جامعه یک آمار دقیق از جنایاتی که مستقيم و غير مستقيم مسببش بودید بدهید. احتیاجی به تحریم مواد مورد نیاز مردم نیست! باید اشخاص حقیقی شريک در جنايت را محاکمه کرد! من شخصا بر علیه آخوندهای فکل کراواتی چون فرخ نگهدار٬ نه بخاطر اشتراکتان در عقايد ارتجاعى ديروز و امروز٬ بلکه بخاطر شرکت عملى و همکارى شان در جنايت اعلام جرم می کنم !

على طاهرى

۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

انتقال مسعود باستانی به انفرادی

در پی ضرب و شتم مسعود باستانی توسط مامور زندان رجایی شهر، به دستور رئیس زندان این روزنامه نگار زندانی به سلول انفرادی منتقل گردید. به گزارش رسیده، این زندانی سیاسی در روز پنجشنبه در حضور همسر، مادر و ده‌ها خانواده زندانی دیگر مورد ضرب و شتم مامور زندان قرار گرفت.
پس از آن ریاست زندان در محل حاضر شد و برخلاف تصور در حضور برخی زندانی‌ها و خانواده‌های آن‌ها خطاب به وی شروع به فحاشی و هتاکی نمود. در پی این واقعه به علت مشکوک شدن پزشکان زندان به خونریزی مغزی ایشان به بیمارستان شهید مدنی کرج منقل گردید و تا نیمه‌های شب در آنجا بستری بود. اما پس از بازگشت به زندان در کمال تعجب به دستور ریاست زندان به سلول انفرادی منتقل گردید. در روز سه شنبه این زندانی به همراه عیسی سحر خیز که هنگام ضرب و شتم مسعود باستانی و هتاکی ریاست زندان به وی در محل حاضر بود به دادگاه مستقر در زندان رجایی شهر فراخوانده شدند و در حالیکه تصور می‌کردند قرار است پاسخ شکایتی را که باستانی از ضارب و ریاست زندان تهیه کرده و در اختیار مقامات قرار داده است را دریافت کنند در آنجا به اتهام اخلال در نظم عمومی، ایجاد درگیری و توهین به ریاست زندان مورد بازخواست قرار گرفتند. بدنبال این رفتار غیرمسئولانه، بیست تن از زندانیان زندان رجایی شهر از رفتار غیرقانونی و غیرانسانی مامور ضارب و رئیس زندان رجایی شهر شکایت کردند و مراتب را از طریق نامه به اطلاع مسئولین بالا‌تر رسانده‌اند و منتظرند تا پاسخ آن‌ها را دریافت کنند. البته تا این لحظه هیچ پاسخی در این زمینه به آن‌ها داده نشده است.

آخرین راه پیمایی در سکوت، بیش از یکصد روز از بازداشت خانگی میر حسین موسوی و مهدی کروبی میگذرد

حاکمیت کودتایی در خیال خودش با بازداشت خانگی رهبران سبز، قصد داشت تا جنبش سبز را از کار بیاندازد. آنها گمان میکردند که جنبش بدون رهبرانش تمام خواهد شد. غافل از آنکه رهبران سبز بارها و بارها اعلام کرده بودند که آنها هم جزئی از موج اعتراض و آزادی طلبی مردم ایران هستند و اگر آنها هم نباشند، جنبش سبز راه خود را پیدا خواهد کرد. با اینحال حاکمیت به سخنان رهبران جنبش توجه نکرد تا به خیال خام خود با حصر موسوی و کروبی، بساط اعتراض را بخواباند.با اینحال سرخوشی شبانه کودتاگران با طلوع دوباره صبح سبز امید آنها را با ناکامی رو به رو کرده است و صحت گفتار یکی، دو سال پیش رهبران سبز هر روز بیشتر از دیروز نمایان می شود و اصول گرایان در قدرت، همان دغدغه هایی را مطرح می کنند که سبزها دو سال پیش مطرح می کردند. آن روز سبزها چون زودتر از دیگران فهمیده بودند بی بصیرت نامیده می شدند تا امروز برسد و معلوم شود که بی بصیرت کیست.در عین حال کودتاگران در طول دو سال گذشته از هیچ بی اخلاقی در سیاست ملی دریغ نکردند. کشتن و زندان و کهریزک و شکنجه که بر ملا شده بود، شهید دزدی، جنازه دزدی و تابوت دزدی هم به آن اضافه شد و همه اینها به نام بسیج صورت گرفت. با فوت مهندس سحابی، دولت و حکومتی که این همه از اقتدار خود حرف می زند، از ترس جمع شدن چهار نفر، آن هم در یک منطقه ییلاقی اطراف پایتخت جنان در ترس و لرز بود که با خشونت خانواده سحابی را مجبور می کرد سریعتر مراسم تشیع یکی از بهترین مردان ایران را زود و سریع برگزار کند و آن قدر بر اعصاب خودش مسلط نبود که شهید دیگری بر شهیدان جنبش سبز اضافه کرد و از خون هاله، دختر مهندس سحابی هم نگذشت.در چنین فضایی از ترس حکومت و امید ملت، شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه ای از مردم دعوت کرد تا در دومین سالگرد کودتای انتخاباتی در تهران به خیابان ولی عصر بیایند. در نظرسنجی بزرگ اینترنتی هم که توسط صفحه فیس بوکی بیست و پنج بهمن صورت گرفت، مردم نظرشان را برای برگزاری راه پیمایی اعتراضی در شهرستان ها دادند که به عنوان لیست راه پیمایی اعتراضی در شهرستان ها منتشر شده است. ضمن آنکه پاسخ دهندگان همان نظرسنجی هم از حضور در خیابان توسط مردم حمایت کردند.با توجه به نظر مردم بر ادامه اعتراضات خیابانی، فراخوان شورای هماهنگی راه سبز و همچنین اتفاقات یک ماهه اخیر و بی اخلاقی سیاسی حکومت، بیست و دوم خرداد ماه می تواند آغاز دوباره حرکت های اعتراضی مردمی باشد که البته می تواند منحصر به یک روز هم نباشد. سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید از شبکه های اجتماعی و رسانه های جنبش سبز درخواست کرده بود تا نظرشان را برای ادامه اعتراضات به خصوص تا روز بیست و پنج بهمن ماه اعلام کنند و اتفاقاً یکی از نتایج همین نظرسنجی فیس بوکی، رای مردم به تظاهرات به صورت رالی اعتراض در چند روز پشت سر هم بود که نقطه شروع آن بیست و دوم خرداد ماه است.در عین حال با حمایت فعالان سیاسی و زندانیان دربند که مردم را به حضور در خیابان برای رساندن صدای اعتراض خود دعوت کرده اند، سالگرد کودتای انتخاباتی در بیست و دوم خرداد ماه می تواند دوباره پیام بر جنبش سبز برای حاکمانی باشد که هنوز که هنوز است در خواب خرگوشی فرو رفته اند.اینبار حاکمیت و نیروهای سرکوب آن با رهبرانی آشنا طرف نیست و مردم هم اینبار به درخواست مستقیم رهبرانشان به خیابان ها نمی آیند که نیروهای سرکوب گر با بازداشت و اعمال فشار بر رهبران سبز بتوانند جنبش را خانه نشین کنند. تک تک مردمانی که بیست و دوم خرداد ماه پا به خیابان ها میگذارند میر حسین موسوی و مهدی کروبی هستند، تک تک زنانی که در سالروز کودتای انتخاباتی به خیابان ها می آیند، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی هستند.اردشیر امیر ارجمند سخنگوی ارشد میر حسین موسوی در گفتگویی که با شبکه دویچه وله آلمان داشت، بیست و دوم خرداد را آخرین کنش سکوت در خرداد ماه نامید، که اگر باز با سرکوب مواجه شود و باز خواسته هایش نادیده گرفته شوند، دوباره برای رساندن فریاد اعتراضش به گوش حاکمان سکوت را انتخاب نخواهد کرد.این آخرین پیام جنبش سبز به حاکمان است، اگر گوش شنوایی وجود داشته باشد.

ندای سبز آزادی

۱۳۹۰ خرداد ۱۹, پنجشنبه

گزارشگران بدون مرز آزادی وبلاگ‌نویسان زندانی در ایران را خواستار شد

سازمان گزارشگران بدون مرز در بیانیه‌ای ضمن انتقاد از صدور «احکام ناعادلانه» برای وبلاگ‌نویسان ایرانی بدون طی شدن روند معمول قانونی، خواستار آزادی «فوری» تمامی وبلاگ‌نویسان زندانی در ایران شد.این سازمان در بیانیه خود که روز سه‌شنبه، ۱۷ خرداد، منتشر شد، از جمله به صدور حکم «۲۰ سال حبس» برای سخی ریگی، وبلاگ‌نویس بلوچ، به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» اشاره کرده و افزوده است که این حکم بلند‌مدت‌ترین حکم حبسی است که تاکنون از سوی دادگاه انقلاب برای یک وبلاگ‌نویس صادر شده است.به نوشته این سازمان، سخی ریگی ۲۸ خردادماه سال ۱۳۸۸ دستگیر شده و یکی از دلایل این بازداشت «تشابه اسمی وی با عبدالمالک ریگی، رهبر اعدام شده جند‌الله»، بوده است.در ادامه این بیانیه همچنین آمده است که حکم وحید اصغری که به گفته این سازمان دانشجوی رشته مهندسی انفورماتیک در هند بوده است، نیز هنوز قرائت نشده است.به نوشته این سازمان، وحید اصغری ۲۵ ساله در سال ۱۳۸۷ حین سفر به ایران دستگیر شده است.عباس جعفری دولت‌آبادی در سال ۱۳۸۹ از صدور حکم اعدام برای دو متهم به راه‌اندازی سایت‌های «پورنوگرافی» و «ضد اسلامی» اشاره کرده بود که فعالان حقوق بشری معتقدند اشاره آقای دولت‌آبادی به وحید اصغری و سعید ملک‌پور بوده است.سعید ملک‌پور، برنامه‌نویس سایت‌های اینترنتی ساکن کانادا، در سال ۱۳۸۸ حین سفر به ایران دستگیر و پس از آن به اعدام محکوم شد؛ اگرچه این حکم به تازگی لغو شده است.گزارشگران بدون مرز تأکید می‌کند که دلیل این اتهام، استفاده از برنامه ابداعی آقای ملک‌پور برای انتشار عکس در اینترنت از سوی سایت‌های پورنو بوده است، و وکیل و همسر آقای ملک‌پور بارها تأکید کرده‌اند که سعید ملک‌پور تنها مبدع این نرم‌افزار بوده و اطلاعی از محل استفاده آن نداشته است.این سازمان در عین حال از لغو حکم اعدام سعید ملک‌پور ابراز خرسندی کرده است.محمود علیزاده طباطبایی،‌ وکیل آقای ملک‌پور، در تاریخ ۱۵ خرداد‌ماه خبر لغو حکم اعدام موکلش از سوی دیوان عالی کشور را اعلام کرد.سازمان گزارشگران بدون مرز روز سه‌شنبه ضمن درخواست برای آزادی فوری وبلاگ‌نویسان زندانی، از ابوالقاسم صلواتی و محمد مقیسه به عنوان دو تن از قضات دادگاه‌های انقلاب یاد کرد که در دو سال گذشته احکام سنگینی را برای مخالفان، روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان صادر کرده‌اند.در فروردین‌ماه سال جاری نام این دو قاضی به دلیل نقض حقوق بشر در فهرست تحریمی اتحادیه اروپا قرار گرفت.بر اساس ارزیابی سازمان گزارشگران بدون مرز در سال ۲۰۱۱، نام ایران در فهرست ۱۰ کشوری است که دشمن اینترنت به شمار می‌روند و در حال حاضر ۱۱ تن از فعالان فضای مجازی در ایران در زندان‌ به سر می‌برند.

لحظه به دنیا آمدن احمدی نژاد+عکس


رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...