هوشنگ اسدی، جایزه جهانی کتاب حقوق بشر را به هاله سحابی تقدیم کرد

هوشنگ اسدی، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی، در جریان دریافت جایزه جهانی کتاب حقوق بشر ، آنرا به هاله سحابی، زنان ایرانی و همچنین جانبختگان دهه شصت تقدیم کرد.به گزارش صفحه فیس بوک این روزنامه نگار ایرانی مقیم فرانسه، جایزه جهانی کتاب حقوق بشر، به واسطۀ کتاب «نامه هایی به شکنجه گرم»، تالیف جدید هوشنگ اسدی به وی اهدا شده بود، که این هم سلولیِ رهبر جمهوری اسلامی در قبل از انقلاب، جایزه خود را به هاله سحابی، همچنین مادر و همسر خود (نوشابه امیری) و دختران ایران و جانباختگان دهه شصت تقدیم نمود.اسدی طی مراسمی که روز چهارشنبه گذشته در سالن شهرداری شهر وین اتریش برگزار شد، در حالیکه تصویر زنده یاد هاله سحابی را بالا و در معرض نمایش گرفته بود، پیرامون انگیزه خود از تقدیم جایزه جهانی کتاب حقوق بشر به هاله سحابی خاطرنشان ساخت “امروز صبح یک زن ایرانیِ دیگر، قربانی خشونت حکومت اسلامی شد و من با چشمانی اشکبار و قلبی خونین این جایزه را به هاله سحابی مبارز راه آزادی و تمامی جانباختگان این راه تقدیم می کنم. اشاره اسدی، جانباختن هاله سحابی بر اثر حمله ماموران حکومتی، در جریان مراسم تشییع و خاکسپاری پدر خود مرحوم عزت الله سحابی بود.همچنین آمده است در مراسم اهدای جایزه جهانی کتاب حقوق بشر، که جمع زیادی از فعالان سیاسی مطبوعاتی و همچنین هنرمندان حضور داشتند، اسدی تاکید کرد “این جایزه به تمامی افرادی تعلق دارد که نقض حقوق بشر را بنیادی ترین مشکل ایران می دانند و تمامی تلاش و کنش خود را برای احقاق حقوق مردم ایران به کار گرفته اند.”گفتنی است کتاب هوشنگ اسدی که به واسطۀ آن جایزه جهانی کتاب حقوق بشر را از آن خود کرده، شرح خاطرات شخصی خود در زندان های جمهوری اسلامی می باشد، که تابستان سال ٨٩ توسط انتشارات «یک دنیا»، در اکسفورد بریتانیا انتشار یافت. در این کتاب (نامه ای به شکنجه گرم)، اسدی اشاره نیزدارد به دوران هم‌سلول بودن با رهبر فعلی جمهوری اسلامی و همچنین از دوران زندان خود در قبل و بعد از انقلاب شرحی بعنوان اتوبیوگرافی نوشته است.

انتقال مهدی محمودیان به سلول انفرادی

به دستور مسئولین زندان مهدی محمودیان به سلول انفرادی منتقل شده است.به گزارش تحول سبز، مهدی محمودیان عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت که بعد از انتخابات و به جهت افشای جنایات بازداشتگاه کهریزک دستگیر شده بود عصر امروز به دستور مسئولین زندان رجایی شهر به سلول انفرادی منتقل شده است. این در حالی است که وی پیش از این نیز بارها در طول مدت بازداشت خود مورد اذیت و آزار قرار گرفته است و در حال حاضر از عفونت شدید ریه رنج می برد.بر اساس گزارش رسیده هنوز علت این انتقال مشخص نبوده و به جهت ضعف جسمی ناشی از اعتصاب غذای اخیر وی این اقدام باعث نگرانی از وضعیت جسمی این زندانی سیاسی شده است.مسئولین زندان نیز در پی تماس خانواده ایشان با اظهار بر اینکه نسبت به دستور صادر شده قادر به انجام کاری نبوده و باید آن را اجرا کنند خبر انتقال وی را به سلول به نوعی تایید کرده اند.گفتنی ست، بعد از فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید و دعوت از مردم برای حضور در راهپیمایی سکوت در روز ۲۲ خرداد در مسیر میدان ولیعصر تا ونک، مهدی محمودیان نیز به اتفاق دیگر زندانیان سیاسی رجایی شهر به صدور بیانیه ای از مردم خواستند که رهبران جنبش سبز را تنها نگذارند و حماسه ای دیگر را در ۲۲ خرداد خلق کنند.

طرح دولت آبادی جنایتکار برای زجرکش کردن یک زن زندانی سیاسی

عباس جعفری دولت آبادی در حال اجرای طرح زجرکش کردن یک زن زندانی سیاسی است,بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"علیرغم تاکید کمسیون پزشکی و پزشک قانونی مبنی بر اعزام فوری زندانی سیاسی زهرا جباری به یکی از بیمارستانهای تهران اما بازجویان وزارت اطلاعات و عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران مانع انتقال وی به مراکز درمانی هستند.زندانی سیاسی زهرا جباری 37 ساله متاهل و دارای یک فرزند می باشد. او از دستگیر شدگان 27 شهریور 1388 است خانم جباری ماه ها است که در وضعیت حاد جسمی بسر می برد و در حال حاضر و ضعیت جسمی وی بسیار وخیم می باشد. 13 فرودین ماه کمسیون پزشکی و پزشک قانونی که یک نهاد حکومتی می باشد پس از بررسی پرونده پزشکی و معاینات طولانی کتبا به دادستان تهران عباس جعفری دولت آبادی اعلام نمود که او می بایست در اسرع وقت به یکی از بیمارستانهای تهران جهت معالجه انتقال یابد.اما بازجویان وزارت اطلاعات و بخصوص عباس جعفری دولت آبادی که نام او درلیست بین المللی ناقضین حقوق بشر می باشد. علیرغم گذشت بیش از 2 ماه از انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستانهای خارج از زندان اوین ممانعت به عمل می آورد.مراجعات مکرر خانواده جباری به دادستانی تهران برای انتقال عزیزشان به بیمارستان با وعده های واهی و دروغین که او را به بیمارستان انتقال خواهیم داد مواجه هستند ولی با گذشت بیش از 2 ماه هنوز هیچ اقدامی در این باره صورت نگرفته است و وضعیت جسمی عزیز آنها روز به روز وخیم تر می گردد.خانم زهرا جباری ازبیماری حاد قلبی و رماتیسم که در زندان به آن مبتلا شده است شدیدا رنج می برد و ناچار است که دردهای طاقت فرسا را بدون درمان تحمل نماید.او در اوایل فروردین ماه بدلیل تجویز اشتباه دارو به کما فرو رفت و پس از چند روز و بعد از انتقال به بیمارستان به هوش آمد.تجویز اشتباهی و یا شاید عمدی داروها باعث گردید که بیماری وی تشدید یابد و همچنین دچار ناراحتیهای حاد جدید دیگری مانند ناراحتی معده گردد.به نظر می آید که بازجویان وزارت اطلاعات و عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران در حال بکار بردن شیوۀ ضدبشری زجر کش کردن، این بار علیه زندانی سیاسی زهرا جباری هستند. آنها برنامه ریزی شده در انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستان تعلل می کنند و سعی دارند که وضعیت جسمی او را به نقطۀ غیر قابل برگشتی برسانند و سپس وی را به بیمارستان منتقل نمایند تا در آخرین مراحل به خیال خام خود مسئولیت زجرکش کردن را به عهده نگیرند. و الا دلیل دیگر نمی توان یافت که علیرغم تاکیدات کمسیون پزشکی و پزشک قانونی مبنی بر انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستان،از انتقال وی خوداری می کنند. پیش از این بازجویان وزارت اطلاعات و دادستان تهران شیوۀ زجر کش کردن را علیه زندانی سیاسی محسن دگمه چی بکار بردند که منجر به جان باختن وی گردید .ولی فقیه علی خامنه ای برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و پوشش گذاشتن بر جنگ قدرت که بین وی و احمدی نژاد در جریان است شیوۀ زجر کش کردن زندانیان سیاسی و ترور آنها( شهید راه آزادی مردم ایران هاله سحابی ) را پیش می برد.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به طرح زجر کش کردن زندانیان سیاسی بیمار توسط بازجویان وزارت اطلاعات و عباس جعفری دولت آبادی هشدار می دهد و خواستار اعتراضات و اقدامات گسترده هموطنان در داخل و خارج کشور برای نجان جان زندانیان سیاسی بیمار است و همچنین از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار تسریع در معرفی و اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد به ایران جهت تهیۀ گزارشات مستقل از جنایت علیه بشریت در زندانهای رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائه آنها به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

17 خرداد 1390 برابر با 07 ژون 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

دبیر کل سازمان ملل متحد

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

                                                                               پارس دیلی نیوز 

22 خرداد، پیش بسوی برکندن ریشه نظام ولایت فقیه

محکومیت یک وبلاگ نویس بلوچ وعضو ستاد انتخاباتی مهندس میر حسین موسوی به ۲۰ سال حبس تعزیری

سخی ریگی وبلاگ نویس بلوچ و عضو ستاد انتخاباتی مهندس میر حسین موسوی از سوی دادگاه انقلاب زاهدان به بیست سال حبس تعزیری محکوم شده است.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، نویسنده وبلاگ بلوچستان سرفراز دوران محکومیت خود در زندان کارون اهواز و در تبعید تحمل می‌کند. این فعال مدنی بلوچستان در جریان انتخابات سال ۱۳۸۸ و در روز ۲۸ خرداد ماه‌‌ همان سال در خیابان دانشگاه زاهدان در حالی که سوار بر اتوموبیل شخصی خود بود توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شد.وی پس از تحمل ۷ ماه حبس در سلول‌های انفرادی اداره اطلاعات زاهدان به زندان مرکزی این شهر منتقل و از سه ماه پیش تا کنون در زندان کارون اهوار به تحمل ۲۰ سال زندان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام محکوم شده است.این دانشجوی ۳۱ ساله رشته نرم افزار دانشگاه علمی کاربردی به دلیل بازداشت توسط وزارت اطلاعات از تحصیل در دانشگاه بازمانده است این در حالی است که تنها دو ترم برای فارغ از تحصیلی وی باقی مانده بود.از دیگر اتهامات این وبلاگ نویس که منجر به صدور ۲۰ سال حبس تعزیری در تبعید شده است اطلاعی در دست نیست اما بنظر می‌رسد مطالب منتشر شده در وبلاگ ایشان نیز مصداق جرم امنیتی تشخیص داده شده است.

عدم اجازهٔ برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات به زانیار و لقمان مرادی

خانواده و بستگان زانیار و لقمان مرادی، دو تن از زندانیان سیاسی محبوس در بند ۴، سالن ۱۲ (معروف به بند امنیتی) زندان رجایی شهر کرج، که از سوی قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده‌اند، مدت هاست که از وضعیت ایشان بی‌خبرند.
پدر لقمان مرادی در گفتگو با گزارشگر هرانا گفت که بیش از ۴ هفته است موفق به ملاقات با فرزند خود نشده و با توجه به قطعی تلفن‌های بند امنیتی زندان رجایی شهر، از وضعیت وی هیچ اطلاعی ندارد. وی در طی یک ماه اخیر دو بار به زندان رجایی شهر کرج مراجعه کرده اما مسئولان گفته‌اند که لقمان مرادی تا اطلاع ثانوی ممنوع الملاقات است.پدر این زندانی سیاسی در ادامه افزود که پروندهٔ لقمان مرادی کماکان در مرحلهٔ تجدید نظرخواهی ست.در همین زمینه عمهٔ زانیار مرادی نیز به گزارشگر هرانا گفت از زمانی که وی به کرج منتقل شده است، با او ملاقاتی نداشته است. با توجه به اینکه بستگان درجه یک زانیار مرادی در ایران سکونت ندارند، دیگر بستگان وی برای ملاقات با این زندانی سیاسی اقدام می‌کنند.وی خاطر نشان کرد که معاون زندان رجایی شهر کرج چندی پیش در پی مراجعت ایشان به زندان جهت ملاقات و تحویل برخی وسایل ضروری به زانیار، گفته است که شما به هیچ عنوان حق ملاقات ندارید و بهتر هست که نزد قاضی هم نروید چرا که احتمال دارد خودتان هم به زندان بیفتید.خانم مرادی افزود وکیل برادر زاده‌اش، حسن پایدار، اهل مریوان، نیز تاکنون موفق به ملاقات با وی نشده و نسبت به وضعیت موکلش از ایشان بی‌خبر‌تر است.لازم به یادآوری ست که در زمستان سال گذشته زانیار و لقمان مرادی به همراه بیش از شصت تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به بند ۴، سالن ۱۲ این زندان منتقل شده و متعاقبا محدودیت‌های مضاعفی بر ایشان اعمال شد.

پارس دیلی نیوز 

دکان ورشکسته ولایت فقیه

آخوند محمد تقی مصباح یزدی در سایه حکومت جهل و جنون و جنایت جمهوری اسلامی در ردیف دایناسورهای حوزه قرار گرفته است و عناوین بسیاری را یدک می کشد. پیروان او، یعنی آنان که میمون وار و پشتک و وارو زن به دنبال او راه می افتند و انسانیت خویش را بر دم ریش ایشان به عاریه می گذارند، از او تحت عنوان علامه، استاد فلسفه، عالم اخلاق و ... یاد می کنند. از نظر پست و مقام در نظام قرون وسطایی ولایت هم چیزی کم ندارد. بنیانگذار و مدیر موسسه آموزشی و پژوهشی خمینی دجال است، عضو شورای عالی انقلاب ضد فرهنگی است، رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت است، از استادان والا مقام حوزه علمیه آخوندی در قم و عضو جامعه مدرسین حوزه و بالاخره عضو مجلس خبرگان رهبری است. ردیف کردن عناوین و القاب و مقامات این حضرت دایناسور برای این است که خوانندگان میزان جدیت هشدارهای ایشان را دریابند.آخوند مصباح یزدی به تازگی مدعی شده است که نظام اسلامی ایران با بزرگترین خطر و تهدید تاریخ سی و دو ساله خود روبرو شده است. ایشان چندی پیش هم هشدار مشابهی در مورد این خطر داده بودند: آن خطری که من احساس می کنم شدیدترین خطرهایی است که تا به حال نظام ما را تهدید کرده است و دیگر جایی برای اسلام و ولایت فقیه و ارزش های اسلام نخواهد گذاشت.برای آخوندهای حاکم در ایران اسلام و ارزش های اسلامی در ولایت فقیه خلاصه می شود. ولایت فقیه عمود خیمه نظام است و حلقه وصل به الله و مرتبط با وحی و چه و چه و چه ... آنها وقتی از به خطر افتادن اسلام حرف می زنند، منظور شان مورد تهدید قرار گرفتن ولایت فقیه است. آخوند مصباح یزدی در مقاله اخیر خود در نشریه حوزوی "پاسدار اسلام" با جزئیات و شفافیت بیشتری از تهدیدها و خطراتی که در کمین ولایت فقیه نشسته اند، حرف می زند و از بی اعتقادی عمومی نسبت به ولایت فقیه در جامعه می نالد و گلایه می کند. در اینکه اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران هیچگونه اعتقادی به ولایت فقیه ندارد، جای هیچ شکی نیست و اگر جناب مصباح یزدی یک حرف راست در تمامی عمر ننگین اش زده باشد، همین یک حرف است. اما ایشان بر روی نعلین های خونین خود چندین گام فراتر سریده و به قول پیروان میمون صفت اش با استناد به قراین و شواهد گفته است:حتی عالیترین مقامات کشور دیگر اعتقادی به ولایت فقیه ندارند و تردید و پرسش های جدی نیز در باره ولایت فقیه به طور نسبتاً گسترده در تمام حوزه های علوم دینی رسوخ کرده است ... تلقی عالیترین مقامات اسلامی نسبت به ولایت فقیه این است که آیت اله خمینی با بهره گیری از فرصت انقلاب »دکانی به اسم ولایت فقیه« برای آخوندهای کشور ایجاد کرده است."باید به ملت رشید ایران درود فرستاد که با وجود تمامی فشارها و سرکوب و خفقان وحشیانه سی و دو سال اخیر حکومت جمهوری اسلامی برای به کرسی نشاندن اصل ضد بشری ولایت فقیه و زور چپان کردن آن به اعتقادات و باورهای مردم، نه تنها در بی اعتقادی خردمندانه خود به ولایت فقیه عقب ننشسته اند، بلکه با مقاومت و مبارزات پی گیر خویش کار را به جایی رسانده اند که سرکوب و خفقان رژیم آخوندی نتیجه عکس داشته و دامنه بی اعتقادی به ولایت فقیه به حوزه های علوم دینی هم رسوخ کرده است، تا جایی که مصباح یزدی که خود از گله بزرگ عمامه داران حکومتی است در اوج استیصال بر دکان بودن ولایت فقیه تأکید کند و دست بزرگ ترین شیاد تاریخ، خمینی دجال را رو کند. دیر نیست آن روزی که مردم قهرمان ایران در سایه تداوم مبارزات خستگی ناپذیر خویش درب دکان ولایت فقیه را برای همیشه تخته کنند و کشور را از شر وجود عالیترین مقامات اسلامی و سایر پیروان ریز و درشت خمینی دجال در هر رنگ لباس، برهانند، زیرا آزادی ملت ایران و آبادی ایران زمین در گرو سرنگونی تمام عیار نظام پوسیده ولایت فقیه است.

نویسنده:میلاد مختوم

از ایمیل های ارسال شده به پارس دیلی نیوز

قتل دو نفر در کامیاران توسط سپاه پاسداران

فرمانده سپاه پاسداران در شهرستان کامیاران مدعی شد یک شهروند کرد (عضو بسیج) توسط یکی از احزاب کردی به قتل رسیده و در پاسخ به قتل ایشان یک تن از نیروهای حزب مذکور در یک عملیات توسط نیروهای امنیتی سپاه به قتل رسیده است.به گزارش فرارو، جمعه گذشته یک کشاورز به نام شیرزاد میدانی که ادعا می‌شود از نیروهای بسیجی در شهرستان کامیاران بوده است توسط نیروهای یک حزب سیاسی به قتل رسیده است. فرمانده سپاه مدعی شد بدنبال پیگیری موضوع و اطلاعات مردمی، اعضای این گروه روز گذشته در کمین نیروهای سپاه گرفتار شدند که پس از درگیری، یکی از این افراد به قتل رسید و سه نفر دیگر مجروح و متواری شدند.

ده نفر در اوین اعدام شدند

ده زندانی محکوم به اعدام که در زندان قزل حصار محبوس بودند پس از انتقال به زندان اوین اعدام شدند.به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، اتهام این زندانیان از سوی دستگاه قضایی و رسانه های حکومتی اعلام نشده است.

اسامی چهار تن از اعدامیان به قرار زیر است:

۱- زندانی امیر مسائلی حدودا ۴۰ ساله، ۴ سال در اردوگاه مرگ کهریزک و زندان قزل حصار زندانی بود. او در سالن ۱ واحد ۲ زندان قزل حصار زندانی بود.

۲-زندانی عیسی موسی‌زاده ۴۲ ساله، ۲ سال در اردوگاه مرگ کهریزک و زندان قزل حصار زندانی بود. او در سالن ۱ واحد ۲ زندان قزل حصار زندانی بود.

۳- زندانی اکبر خنجری ۲۵ ساله از سالن ۳ واحد ۲ زندان قزل حصار کرج ۲. ۵ سال در زندان قزل حصار زندانی بود.

۴- زندانی علی معروف به علی کوچولو ۲۶ ساله از سالن ۴ واحد ۲ زندان قزل حصار کرج. او نزدیک به ۴ سال در زندان قزل حصار زندانی بود.

عظما و پدالش+عکس

پدالی که زیر پای خامنه ای در سخنرانی هاش دیده میشود، چیست و به چه خاطر گذارده شده؟

وقتی در صفحه ی فيس بوک دوست ارجمندی -که اسم او را نمی برم تا خدای نکرده بلايی بر سرش نياورند- تصوير "آقا" را با پدال زير پايش ديدم، به خودم گفتم: "نه بابا، اين عکس واقعی نيست!" ولی وقتی ديدم منبع عکس، سايت "ليدر ايران" و خبرگزاری "مهر" است شک ام تبديل به شگفتی شد. دوست خبرنگارم اين پدال را پدال تکبير ناميده است. يعنی وقتی آقا در اثنای صحبت هايش به نقطه ی اوج رسيد و تکبير لازم آمد، پدال را فشار می دهد و سربازان جان بر کف ولايت، الله کبر می گويند. بسيار پيش آمده که آقا وسط نطق بوده و يک نفر مثل خروس بی محل قوقولی قو کرده و تکبير فرستاده و تمرکز ايشان را در هم ريخته و ايشان به جای "آوَرين، آوَرين"[آفرين، آفرين]، دست اش را به علامت ساکت! تکان داده و دلخور شده است. بر اين اساس بعيد نيست که اين پدال، پدال تکبير باشد. ولی با در نظر گرفتن تصوير نورافشانی ايشان در داخل اتومبيل، اين حدس تقويت می شود که پدال مزبور، نوعی "ديمر" باشد که ميزان نورافشانی به سمت ايشان را کم و زياد می کند و مانع آزردگی چشم مبارک می گردد. بعد از رخداد "احمدی نژاد- صالحی- مشائی – آقا"، يا به طور خلاصه "مشائی گيت"، جنگ امروز، نه جنگ سخت و نه جنگ نرم، بل که جنگ هاله های نور است، يعنی اگر احمدی نژاد دارای هاله ی نور است، آقا هم بايد هاله ای هم اندازه ی او و بل که پر نورتر از او داشته باشد که حرف اش در ميان مسلمين جهان شنيده شود. حالا اين پدال ممکن است در اثنای ارشاد جهانيان، نور هاله را کم و زياد کند و مانع کاهشِ بينايیِ صاحبِ نور در اثر تشعشع بيش از حد شود و خداوند بر حقايق عالِم است.روز گذشته نماینده قم در مجلس بنام "علی بنائی" به بهانه انتقاد از احمدی نژاد دست به افشای هزینه های تبلیغاتی علی خامنه ای زد و گفت:دولت در بودجه امسال باید390 میلیارد تومان برای اعتبارات سفر استانی مقام رهبری به قم اختصاص می‌داد که از این کار خودداری کرده است.در سفر سال گذشته ایشان به قم٬ ۱۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار تصویب شده بود که دولت از گنجاندن آن در بودجه امسال خودداری کرده است.آنچه مسلم است به علت عدم اختصاص بودجه سفر مقام معظم رهبری٬ در حق مردم قم اجحاف شده است.

( آن سفر انجام شد و بنائی مشخص نکرده است که بالاخره بودجه آن از کجا تامین شد؟)

با ای اوصاف آیا وجود یک رهبر بی بصیرت و یک دنده که حتی نمیتونه تکبیر پاچه خوارانش رو از قبل هماهنگ کنه، ویژگی رهبربودن برای این کشور رو داره؟

آیا بر ما واجب نیست که با اعلان روز خشم، دادمان را از این نامرد عصیانگر بستانیم؟
ارسال از وبلاگ پدال آقا/  pedal-aqa-khamen.blogspot.com