۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۶, دوشنبه

کاریکاتور خمینی و خامنه‌ای


نیک‌ آهنگ کوثر

کاریکاتور

نیک آهنگ کوثر

اسامی صد زندانی حامی جنبش سبز در بند ۳۵۰ زندان اوین




یش از ۱۰۰ زندانی هوادار جنبش سبز هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شوند، بندی که اکنون به عنوان جایگاه اصلی نگهداری زندانیان سیاسی ایران شناخته می شود . بیش از ۱۷۵ زندانی سیاسی هم اکنون در این بند نگهداری می شوند، که از این تعداد بیش از ۱۰۰ نفر دستگیر شدگان حوادث پس از انتخابات و حامی جنبش سبز هستند. سایر زندانیان وابسته به گروههایی همچون انجمن پادشاهی و گروههای مستقل حقوق بشری، سازمان موسوم به مجاهدین خلق و … هستند. برخی از این افراد قبل از انتخابات و برخی نیز بعد از انتخابات بازداشت شده اند. تعدادی از اتباع خارجی نیز با اتهامات سیاسی در این بند زندانی هستند.

طبق اطلاعات رسیده ، جدیدترین فهرست اسامی زندانیانی که در این بند به سر می برند در این گزارش ارائه می شود اما این اسامی متاسفانه هنوز کامل نیست و یاران گمنام جنبش سبز در اوین در تلاش اند که اسامی سایر زندانیان سیاسی را نیز برای ما ارسال کنند. تا هفته پیش بیش از سی زندانی القاعده نیز در این بند نگه داری می شدند که به تازگی به زندان رجایی شهر منتقل شده اند.جدولی کامل حاوی اطلاعات شخصی زندانیان محبوس در این زندان از جمله سن، اتهام و مدت حکم این زندانیان را نیز اعلام می کند.بند ۳۵۰ زندان اوین که در انتهای ساختمان بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات قرار دارد در واقع در سطحی پایین تر از دیگر بندهای اوین قرار دارد.این بند در گذشته به بند کارگری معروف بود و در آنجا زندانیان سیاسی و مالی در کنار هم نگهداری می شدند، اما وقتی تعداد بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات به تدریج بیشتر شد و در این بند روز به روز تعداد زندانیانی با اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی، توهین به رییس جمهور و توهین به رهبری افزایش یافت رفته رفته زندانیان مالی از بند ۳۵۰ رفتند چرا که باید شرایط یک زندان کاملا امنیتی برای این افراد فراهم می شد. افرادی که با این اتهامات به بقیه زندانیان سیاسی که از گذشته در این بند بودند اضافه شده بودند. این زندانیان در واقع همان معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، روزنامه نگاران، فعالان دانشجویی، فعالان حقوق بشر ، دانشجویان و…. بودند که با حکم های یک سال تا دوازده سال زندان در این بند نگهداری می شوند. برخی از این زندانیان درست در روزهای بعد از انتخابات دستگیر شده اند و تعدادی نیز از دستگیر شدگان ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ و تجمع های پس از آن محسوب می شوند. برخی از زندانیان این بند محکوم به اعدام هستند.

خیلی زود بند ۳۵۰ زندان اوین، بزرگترین بند زندانیان سیاسی کشور، شرایط فوق امنیتی یافت. زندانیانی که در گذشته در این بند از حق تماس تلفنی برخوردار بودند، از این حق محروم شدند.آنها در ابتدا می توانستند هر روز یک یا دو دقیقه با خانواده شان تماس بگیرند اما چندی از این ماجرا نمی گذشت که آنها از همین حق هم محروم شدند. وضعیت ملاقات زندانیان این بند نیز همانند دیگر زندانیان زندان اوین در ابتدا از الگوی آیین نامه سازمان زندانها تبعیت می کرد و زندانیان به جز هفته ای یک بار ملاقات کابینی در روزهای دوشنبه هر هفته، می توانستند ماهی یک بار خانواده هایشان را به صورت حضوری ملاقات کنند. اما این حق نیز از آنان سلب شد و دادن اجازه ملاقات حضوری منوط به موافقت دادستان تهران شد، یعنی خانواده ها تا مدتی برای اخذ این اجازه به دادستانی تهران مراجعه می کردند و برگه ملاقات حضوری را از دادستان تهران، جعفری دولت آبادی دریافت می کردند.دادستان تهران اما بعد از مدت کوتاهی همین حق را نیز از تعدادی از زندانیان سلب کرد و حلقه ملاقاتهای حضوری زندانیان با خانواده هایشان محدود تر و محدود تر شد. تا اینکه در این روزها تقریبا تعداد بسیار اندکی از زندانیان ساسی تحت نظارت دادستان تهران و با نامه کتبی او بعد از ماه ها انتظار قادرند زندانی شان را به صورت حضوری ملاقات کنند.بند ۳۵۰ زندان اوین از کوچکترین امکانات رفاهی و بهداشتی برخوردار است، این بند یک هواخوری کوچک دارد و با تلاش زندانیان این بند و خانواده هایشان اکنون یک کتابخانه کوچک نیز برای زندانیان تدارک دیده شده است، چرا که تا قبل از حضور زندانیان هوادار جنبش سبز این بند کتابخانه ای نداشت. در این بند بر خلاف سایر بندهای عمومی زندان اوین هیچ ورزشگاه و یا امکانات ورزشی وجود ندارد.همچنین فضای امنیتی بر سراسر این بند حاکم است تا جایی که همه سلول های این بند از زندان اوین به دوربین های مداربسته مجهز است و رفتار زندانیان کنترل می شود به شکلی که زندان در زندان برای زندانیان در این بند ساخته شده است. در این بند همواره نیروهای امنیتی حضور دارند و رفتار زندانیان را کنترل می کنند و اجازه استفاده از هر گونه مرخصی به این زندانیان توسط همین بازجوها صادر می شود. این بند از زندان اوین این روزها در واقع غیر مستقیم توسط وزارت اطلاعات اداره می شود و مسوولان زندان هیچ آزادی عملکردی در این بند ندارند.

فهرست زندانیان بند ۳۵۰ اوین

اسامی زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ تا آنجا که به دست ما رسیده به شرح زیر است. ممکن است در فاصله زمانی ارسال این اطلاعات به بیرون تا لحظه انتشار خبر تغییرات اندکی در فهرست روی داده باشد که به محض اطلاع اصلاح خواهد شد.

علی اصغر محمودیان –مجید رضایی –امید علی مهرنیا –احسان عرفاتی – امیر خسرو دلیر ثانی –علیرضا سهراب پور –ایوب قنبر پوریان –حسین فرجی –حسن فرجی موسوی –حسن سی سختی –امید شریفی دانا –حسین ثابت –سهیل اسماعیل زنجانی –مجید دیان تمجیدی –پیمان عارف –فرهاد گنجی –پیمان کریمی –هدی رضازاده صابر –پرویز ورمزیاری –اسعد ابراهیم زاده –سینا ظهیری –جواد لاری –محمد داوری –حمزه کرمی –علی بهزادیان نژاد –امیر بهمنی –محسن مختاری –ابولفضل قاسمی –چاری محمد مدداف – محمد آذری –امیر اصلانی –ابراهیم مددی –نورمحمد قویدل –فرهاد اطلسی –احسان شیرازی –علی نعمتی –مهدی نوذر –هوشنگ رضایی –عباس ناهی –محمد حاج قلی زاده – حسین امینی –کامیار توانایی منافی –سجاد خدا کرمی –وحید اصغری –مسعود حسینی لواسانی –سیامک رحمانی –حسین رونقی ملکی –شاهین زینعلی –آرش ترابی –مهدی خدایی –آرش سقر –ابولفضل عابدینی نصر –امیر رضا عاشوری –جواد علیخانی –معصوم فردیس –هوشنگ فرزین –عبدالرضا قنبری –محمد صدیق کبود وند –سعید متین پور –مهدی محمدحسین زاده –حسین مفیدی احمدی – بهزاد هوشمند موید –حامد یارزلو –غلامرضا کاووسی –مسعود یزدچی –محمد حسین سهرابی راد –احمد شاهرضایی –حیدر علی حیدری –یاسر کریمی –میثم رودکی –سیامک مسیح پور –آرش صادقی –منصور امیر یاری –ایمان مسجدی –نوید کامران –رضا راستکار عباسی –محمد رضا گلی زاده اخلاقی – علیرضا احمدی –پیمان کشفی –مجتبی احمدی –میثم نجومی رضایی –حمید رضا نجومی رضایی –روح الله ضمیرخانی –محسن دانشپور مقدم –احمد دانشپور مقدم –مهدی سادات شریف –احمد رشیدی نیا –محمد رضا آذین –علیرضا عز آباد –هادی امینی –امیر حسین قنبری پوری –حسین زرینی –محمد رضا رزاقی –حسین اصغری –بهزاد اصغری –بهزاد عباسی –حمید قاسمی شال –رامین دلگشا –علی زاهد –مهدی کوهکن –غلامرضا آزادی –اردشیر امیر باقری –مهدی یوسف پور –ابولفضل قدیانی – محسن میردامادی –فیض الله عرب سرخی –امیر حسین ابوطالبی –قاسم شعله سعدی –محمد رضا مقیسه ––عماد الدین باقی- محمد رضا رجبی –محمد فرید طاهری قزوینی – محسن امین زاده –لطفعلی مافیان –محمد مهدی کریمیان اقبال –احمد رضا یوسفی –عماد بهاور –اسماعیل صحابه تبریزی –مجتبی رستم فرد تهرانی –– بهمن احمدی امویی -هانی محمد زاده-حمید رضا محمدی –ارسلان ابدی –سید میلاد اسدی –علی ملیحی –احسان عبده تبریزی –عبدالله مومنی –حسن اسدی زید آبادی –کیارش کامرانی –رجبعلی داشاب –مهدی وطن خواه –آرش علایی –رمضان سعیدی –رمضان احمد کمال –احسان مهرابی –علی جمالی – محمد جواد مظفر –محسن غمین – نظام حسن پور – فریدون صیدی راد –اکبر امینی – حسن ظهوری فریدن صیدی راد و ….

گزارشی تکاندهنده از انواع شکنجه های جسمی و روحی در زندان های ولایت فقیه


بدترین شکنجه ای که این دوست مقاوم و نازنین متحمل شده است تجاوز بازجویان سپاه با چسب P.V.C مورد استفاده در آکواریوم و در و پنجره بوده است . بطوریکه چسب را پس از فرو کردن به داخل مقعد وی و ریختن مایع چسب به داخل بدن ، پس از کمی خشک شدن چسب به یکباره آن را از مقعد وی بیرون کشیدند .شکنجه در دو الف، ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین؛ نوشته ی سعید پورحیدر

نامه مهدی محمودیان به سید علی خامنه ای درباره وضعیت زندانهای اوین و رجایی شهر , و آنچه که بر زندانیان سیاسی گذشته است عین واقعیتی است که به چشم خود دیده و لمس کرده ام و یا از هم بندیانم در زندان شرح آنچه که بر آنها گذشته است را شنیده ام .در طول مدت دوبار بازداشتم پس از کودتای انتخابات که بار اولش در سلول انفرادی و سوییت پنج نفره بند ۲۴۰ وزارت اطلاعات و بار دوم در بند ۳۵۰ اوین گذشت فرصتی بود تا از نزدیک با نوزده نفر از هم بندیانم در بند ۳۵۰ که انواع شکنجه های جسمی و روحی را توسط بازجویان و شکنجه گران تجربه کرده بودند ، ساعتها گفتگو کنم . نتیجه این گفتگوها شد چهار دفتر صد برگ از جزییات بازداشت ، بازجویی ، محاکمه و شرح شکنجه های انجام شده روی این دوستان که در فرصتی مناسب تر بصورت کامل منتشر خواهم کرد .شرح بخش کوچکی از شکنجه های جسمی و روحی روانی زندانیان سیاسی پس از کودتای انتخابات در این یادداشت فقط نتیجه گفتگویم با نوزده نفر از حدود ۱۶۰ زندانی سیاسی است که آمار زندانیان بند ۳۵۰ اوین در زمان حضورم در پاییز و زمستان سال گذشته بود . از این جمع نوزده نفره که با آنها گفتگو کرده ام سه نفرشان که هم اتاقی و بهترین دوستانم بودند اعدام و دو نفر با اتمام حکمشان آزاد شده اند ، چهارده نفر مابقی همچنان در بند ۳۵۰ هستند که سه نفرشان حکم اعدام دریافت و منتظر اجرای حکمشان هستند .فقط به بخش کوچکی از آنچه در زندان اوین بویژه بندهای دو.الف سپاه ، ۲۰۹ و ۲۴۰ وابسته به وزارت اطلاعات بر خودم و دیگر زندانیان سیاسی گذشته است را تیتر وار اشاره می کنم .گرچه یادآوری آنها نیز بسیار دردناک و تلخ است اما چون معتقدم نباید جزء آن دسته ” فاتحانی ” باشیم که “تاریخ” را پس از “فتح” می نگارند ، تمام این خاطرات تلخ را در ذهنم بارها و بارها مرور و تحریر میکنم تا همگان بدانند بر شریف ترین فرزندان آزاده ایران که به جرم “سبز” اندیشیدن در چنگال استبداد اسیر هستند چه گذشته است .

شکنجه های جسمی

در اتاق سه بند ۳۵۰ با دوستی هم اتاق بودم که شنیدن شرح شکنجه های روحی و جسمی اش هر روح آزاده ای را به درد می آورد . جوانی ۲۵ ساله که در فرودگاه امام خمینی توسط نیروهای اطلاعات سپاه ربوده و به بند دو.الف سپاه منتقل و بیش از شش ماه در سلول انفرادی این بند تحت بدترین شکنجه های روحی و جسمی برای پذیرش اتهاماتی واهی و بی اساس قرار گرفته است .

از ادرار کردن بازجویان روی سر و صورتش گرفته تا ضرب و شتم ، شلاق بر کف پا ، بارها استفاده از شوکر برقی در بازجویی ها ، ضربات متوالی به بیضه تا حد بیهوشی ، بی خوابی دادنهای طولانی ، استفاده از انبردست برای نیشگون گرفتن از جاهای مختلف بدن گرفته تا استفاده از او به عنوان توپ زیر دست و پای سه بازجو بطوریکه به گواهی پزشکی قانونی که بخشی از شکنجه ها را مورد تایید قرار داده است جمجمه سر و بینی اش شکسته است .بدترین شکنجه ای که این دوست مقاوم و نازنین متحمل شده است تجاوز بازجویان سپاه با چسب P.V.C مورد استفاده در آکواریوم و در و پنجره بوده است . بطوریکه چسب را پس از فرو کردن به داخل مقعد وی و ریختن مایع چسب به داخل بدن ، پس از کمی خشک شدن چسب به یکباره آن را از مقعد وی بیرون کشیدند .او همچنان در زندان به سر می برد اما تمام این شکنجه های طاقت فرسا و وحشیانه باعث نشد او به خواسته بازجویانش برای اعترافات دروغین تن دهد .در گفتگوی سه ساعته ای با یکی دیگر از اسرای آزاده سبزمان که روی نیمکت سالن یک بند ۳۵۰ انجام دادم او نیز شرحی از شکنجه هایش در بند دو.الف سپاه را برایم شرح داد .

انداختن در بشکه آب سرد ، ده روز نگه داری در سلولی که ارتفاعش یک متر و بیست سانتی متر بود ، ساعتها ایستادن در هوای سرد زمستان بصورت عریان ، فرو کردن سر در کاسه توالت و کشیدن سیفون ، ضرب و شتم ، درآوردن تمام لباسها در جلسه بازجویی و اذیت و آزار و تحقیر جنسی بخشی از این شکنجه ها بود که در طول دو ماه و نیم اسارتش در سلولهای انفرادی بند وابسته به سپاه بر وی گذشته است . او اما چند ماهی است که به بند ۳۵۰ اوین منتقل شده و هم اکنون در انتظار تشکیل دادگاه به سر می برد .مجبور کردن زندانی به عریان شدن و نشستن روی زمین و سپس نشستن بازجو بر پشت او و با کابل یا باتوم به پشتش زدن ، ساعتها نگه داشتن بصورت ایستاده بطوریکه در دو مورد به بیهوشی منجر شده است ، خوراندن قرصهای روانگردان که برای خودم نیز یک بار اتفاق افتاد ، آویزان کردن از کتف یا پا ، کوبیدن سر و صورت به دسته صندلی در جلسات بازجویی ، لگد زدن به نقاط حساس بدن همچون بیضه ها ، خواباندن روی شکم و سپس ایستادن دو سه نفری روی کمر زندانی ، مجبور کردن به حرکت سینه خیز یا کلاغ پر رفتن های طولانی ، چندین مورد پارگی پرده گوش بر اثر ضربات محکم به سر و صورت و گوش در حالی که زندانی با چشم بند است و بی آنکه ببیند یا بتواند عکس العملی از خود نشان دهد ناگهان ضرباتی محکم به صورتش وارد می شود و دهها شکنجه دیگر تنها بخشی از مواردی است که تعدادی زندانیان سیاسی بندهای ۲۰۹ ، ۲۴۰ و بند دو.الف سپاه که هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین یا بصورت بلاتکلیف و در انتظار صدور حکم به سر میبرند و یا دوران محکومیت شان را سپری می کنند ، تجربه کرده اند .

شکنجه های روحی و روانی

شاید درد و عوارض شکنجه های جسمی به مرور از بین رود اما قطعا آثار شکنجه های روحی و روانی تا سالهای سال باقی می ماند . قبل از اولین بازداشتم در ۱۶ بهمن سال ۸۸ بخاطر مشکل قلبی ام روزانه یک قرص پرانول ده مصرف می کردم اما اکنون تنها سوغات انفرادی و شکنجه های روحی و روانی وحشتناک برایم شده است مصرف روزانه دو تا سه قرص پرانول ۴۰ و تا ماهها استفاده از قرص های آرام بخش و بدون شک تاثیرات منفی روی اعصاب و روان بطوریکه زندگی روزمره را نیز دچار مشکل کرده است .تقریبا تمام زندانیان سیاسی تجربیات تلخ شکنجه های روحی و روانی را از سر گذرانده اند . حتی به فرض محال اگر موردی از شکنجه روحی و روانی برای کسی اتفاق نیفتاده باشد ، حضور در سلول انفرادی خود بدترین و مخرب ترین شکنجه روحی و روانی محسوب می شود و تا کسی تجربه حتی یک ساعت محبوس شدن در سلول انفرادی را نداشته باشد قادر به درک و لمس آن نخواهد بود .اعدام مصنوعی شکنجه روانی وحشتناکی است که عمدتا در بند دو.الف وابسته به سپاه انجام می گیرد . این اتفاق برای سه نفر از دوستانی که در بند ۳۵۰ با آنها صحبت کرده ام افتاده است . دوستی در بند ۳۵۰ تعریف می کرد که دو بار اعدام مصنوعی روی او انجام شده است .روالش اینگونه است که قبل از طلوع آفتاب به سلول انفرادی زندانی مراجعه می کنند و با ابراز تاسف از اینکه حکم اعدامش صادر شده او را با چشم بند و پابند به حیاط بند دو.الف می برند . چهار پایه زیر پایش می گذارند ، طناب به گردنش می اندازند و از او می خواهند آخرین حرفش را و یا اگر وصیتی دارد را بگوید .این دوست تعریف می کرد که بار اول مدت سی دقیقه طناب دار به گردن با چشم بند روی چهارپایه ایستاده بود ، بازجویش می گفت منتظریم که رییس زندان و ناظر دادگاه و پزشک پزشکی قانونی هم بیاید که حکم را اجرا کنیم . بعد از نیم ساعت به او اعلام می کنند که چون رییس زندان نتوانست خودش را برساند و حکم باید حتما قبل از طلوع آفتاب انجام شود اجرای حکمت به چند روز بعد موکول می شود .قطعا هیچ کس نمی تواند حال و روز روحی و روانی این زندانی سیاسی را در آن سی دقیقه که طناب دار به گردن با چشم بند روی چهارپایه ایستاده بود را درک کند و همچنین چهار روز بعدی تا اجرای دوباره این نمایش را .

چهار روز بعد دوباره او را صبح از خواب بیدار می کنند ، به محوطه بند دو.الف می برند ، طناب به گردنش می اندازند و می ایستد روی چهار پایه مرگ . حکم اعدامش قرائت می شود ، آخرین حرف و وصیتش را می گوید ، چهارپایه از زیر پایش می کشند اما طناب دار آنقدر بلند است که به زمین می خورد و بازجویانش هر هر کنان از ته دل قهقه می زنند بالای سرش و می گویند شانس آوردی طناب پاره شد . باید برگردی سلولت تا ببینیم چه روزی باید اعدام شوی .حتما به خاطر دارید دادگاههای مضحک نمایشی پس از کودتای انتخابات در سال ۸۸ را و به دنبال آن اعتراف برخی چهره های سرشناس و گمنام علیه خود و جنبش سبز . چگونگی برگزاری آن دادگاهها خود داستانی مفصل است که در یادداشتی دیگر به آن خواهم پرداخت . از آماده کردن زندانیان و تمرین های چندین و چند روزه قبل از روز دادگاه گرفته تا مجبور کردن برخی از زندانیان به گذاشتن سبیل برای روز دادگاه !

حتما برایتان جالب است بدانید چگونه شد که برخی چهره های سرشناس حاضر شدند علیه خود و جنبش سبز اعترافاتی کنند . یکی از این چهره های شاخص که نزدیک دو ماه در برابر خواسته های بازجویانش مقاومت کرده بود در نهایت مجبور شد تا تن به خواسته آنان دهد اما چگونه ؟

روزی به سراغ همسر و دختر یکی از این چهره شاخص می روند و به این بهانه که شما را به ملاقات همسرتان می بریم آنها را با خود به زندان می برند . از آنها خواسته می شود که در یک اتاق منتظر بمانند تا همسرش را بیاورند .اتاقی شیشه ای که فقط از یک سوی شیشه میتوان دید و پشتش معلوم نیست . سپس زندانی را از دری دیگر به آن سوی شیشه می برند و به او می گویند : ” ببین همسر و دخترت را آوردیم اینجا ، حالا میل خودته میخوای صحبت کنی تو دادگاه یا نه ؟ ” آن زندانی اما بازهم ایستادگی می کند . بازجو تلفنی با همکارش صحبت می کند : ” حاجی ظاهرا هنوز فکر می کنه شوخی باهاش داریم ” . تلفن را قطع می کند . در اتاقی که همسر و دختر این زندانی هستند باز می شود و دو مرد درشت عیکل که از زندانیان خطرناک و محکوم به قتل هستند وارد اتاق می شوند .بازجو رو به زندانی کرده و می گوید : ” ببین برادر من این دو نفر که میبینی پیش زن و بچت واستادن اتهامشون قتله و حکمشون هم اعدام ، چند ساله که تو زندانن و تو این چند سال با هیچ زنی هم رابطه نداشتن تو این چند سال ! یک دقیقه وقت داری فکر کنی که میری دادگاه و بشینی پشت دوربین یا همین الان بگم مشغول به کار بشن جلوی چشم خودت ؟!! “

و اینگونه بود که این چهره سرشناس ناچار به اعتراف علیه خود و دیگران می شود .اینها فقط سه نمونه از شکنجه های روحی و روانی زندانیان سیاسی سه بازداشتگاه دو.الف سپاه ، و بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ وابسته به وزارت اطلاعات بود و مهمتر از آن خاطرات فقط ۱۹ نفر از ۱۶۰ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین در زمان حضورم در این بند بود که با هرکدام از آنها ساعتها گفتگو داشتم .ناگفته پیداست که به این تعداد باید صدها نفر از دیگر دوستان که قبل و بعد از حضورم در بند ۳۵۰ اوین و همچنین زندانیان محبوس در سلولهای انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ وزارت اطلاعات و بند دو.الف سپاه ، زندان رجایی شهر و دیگر زندانهای کشور را نیز که همگی تجربه شکنجه های روحی و روانی و بعضا جسمی را تجربه کرده اند اضافه کرد تا عمق فاجعه و نقض آشکار و صریح حداقل حقوق زندانیان بر همگان که آشکار است اما آشکار و روشن تر شود .به عنوان یک روزنامه نگار که به تازگی نیز از زندان آزاد شده ام شهادت می دهم که با وجود همه این شکنجه ها ، اذیت و آزارها ، دوری از جامعه و خانواده ، دلتنگی و …. ، اسرای آزاده جنبش سبزمان که در چنگال دیکتاتور گرفتار آمده اند با شرافت و روحیه ای بیش از گذشته در بند ۳۵۰ اوین همچنان استوار ایستاده اند . به امید آزادی همه آزادگان دربند استبداد ، آنهم آزادی دسته جمعی شان که ایمان دارم آن روز دیر نیست .
رهانا

اسامی بیش از 45 زندانی سیاسی محکوم به اعدام در ایران


دراین دو سال اخیر ،دستگاه قضائی جمهوری اسلامی ایران در فکر آن بوده که دویاره ماشین اعدام خود را در ایران به راه اندازد.

که از جمله فعالانی که در این دو سال اعدام شدند .

1. احسان فتاحیان 2. فصیح یاسمنی 3. فرزاد کمانگر 4. علی حیداریان 5 . فرهاد وکیلی 6 . شیرین علم هوی 7 . حسین خضری ، 8 .فرهاد تارم ، 9 . حکمت دمیر ، 10 . کیومرث محمدی که این ده نفر از فعالان کرد بودند و علی صارمی ، علی اکبر سادات که تنها به جرم عدالت خواهی اعدام شدند.

هم اکنون هم بیش از 45 زندانی سیاسی و مدنی در ایران محکوم به اعدام هستند. که اسامی تعدادی از انها به شرح ذیر میباشد:


1. احمد کریمی 2. ایوب پرکار 3. ناصر عبدالحسینی 4. رضا خادمی 5. امیر رضا عارفی 6. علیرضا کرمی خیر آبادی 7. خالد حردانی 8. سعید شاه قلعه ای 9. عباس دلدار 10. عبدالرحمان ناروئی 11. عابد گهرام زهی 12. عبدالجلیل ریگی 13. ناصر شه بخش 14. محمود ریگی 15. علی سائدی 16. ولید نیسی 17.ماحد فرادی پور 18 . دعیر مهاوی 19. ماهر مهاوی 20. احمد سائدی 21 .یوسف لفته پور 22. اوده افراوی 23. علی رضا سلمان دلفی 24 .علی حلفی 25 . مسلم الحایی 26. عبدارضا نواسری 27 .یحیی ناسری 28 .عبدالیمان زائری 29 .ناظم بربحی 30. عبدارضا هلیچی 31 .زمال باوی 32. ریسان سواری 33. لیلا کعبی

که در کردستان 13 زندانی سیاسی و مدنی کرد از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به ‌اعدام محکوم شده‌اند و ‌احتمال اجرای احکام تعدادی از این زندانیان وجود دارد.

اسامی این زندانیان بدین ترتیب است:

زینب جلالیان

حبیب الله‌لطیفی

حبیب الله‌گلپری پور

رشید آغکندی

شیرکو معارفی

مصطفی سلیمی

انور رستمی

سید جمال محمدی

سید سامی حسینی

عزیز محمدزاده‌

عبدلله‌سروریان

زانیار مرادی

لقمان مرادی

ستاد مرکزی کمپین دفاع از زندانیان سیاسی ضمن انتشار این لیست که اعلام میدارد به دلیل اینکه اعضای این کمپین بیشتر کرد بوده و ساکن شهرهای کردستان ایران ، به همین دلیل توان فعالیت و جمع آوری لیست کامل از کل زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در کل ایران امکان پذیر نبوده و از این رو از همه مردم و خانواده زندانیان سیاسی میخواهیم که هر گونه اطلاعات تکمیلی از جزئیات زندانیان سیاسی محکوم به اعدام دارند را به این آدرس ( kampain82@yahoo.com ) ارسال نمایند.

گزارش ارسالی کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

حکم زندان محبوبه کرمی به اجرا در آمد

حکم زندان محبوبه کرمی، فعال حقوق بشر و زنان، صبح امروز یکشنبه، بیست و پنجم اردی بهشت ماه، به اجرا در آمده است.
 ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بر اساس احضاریه‌ای که در هفتهٔ گذشته برای محبوبه کرمی صادر شده بود، وی موظف شده بود که ظرف مدت سه روز خود را به دادسرای اوین جهت اجرای حکم حبس معرفی نماید.خانم کرمی به اتهام "عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور" و با رای شعبه ۵۴ تجدید نظر دادگاه انقلاب به ریاست قاضی موحد به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم است. وی در دادگاه بدوی و توسط قاضی پیرعباسی نیز به چهار سال زندان محکوم شده بود. گفتنی ست محبوبه کرمی در پی سناریو سازی دستگاه امنیتی بر علیه فعالین حقوق بشر، خاصه همکاران و اعضای اسبق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۱۱ اسفند ۸۸ با یورش اطلاعات سپاه به منزلش بازداشت شد. وی که در دوران بازداشت شرایط روحی و جسمی نامساعدی داشت سرانجام در ۲۳ مردادماه ۸۹ به قید وثیقه ۵۰۰ میلیونی آزاد شد. شایان ذکر است که در حال حاضر ابوالفضل عابدینی (محکوم به ۱۲ سال حبس تعزیری)، مهدی خدایی (محکوم به ۳+۴ سال حبس تعزیری) و لاله حسن‌پور (محکوم به یک سال حبس تعزیری و ۴ سال تعلیقی) از دیگر قربانیان این سناریو، در زندان اوین به سر می‌برند. هم چنین برخی دیگر از فعالان حقوق بشری منجمله نصور نقی‌پور که در دادگاه بدوی به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شده، منتظر برگزاری دادگاه تجدید نظر می‌باشند.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه

محمد علی طاهری به اتهام ارتداد بازداشت شد

محمد علی طاهری بنیانگذار "طب‌های مکمل ایرانی فرا درمانی و سایمنتولوژی" به اتهام ارتداد برای سومین بار توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد. ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نامبرده پیش‌تر بدنبال طرح شکوائیه اطلاعات سپاه، مدت ۶۸ روز در سلول انفرادی بند ۲- الف از تاریخ ۲۹/۱/۸۹ محبوس و کلیه اسناد شخصی و عکس های خانوادگی ایشان توسط اطلاعات سپاه ضبط شده بود.

وی نهایتا با تودیع قرار یک صد میلیون تومانی آزاد شد.

پرونده کنونی وی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه در دست بررسی است.

گفته می‌شود نامبرده در دهه ۶۰ به اتهام همکاری با سازمان "چریک‌های فدایی خلق ایران" نیز بازداشت شده بود.

مهدی محمودیان، نویسنده نامه زندان رجایی شهر، به انفرادی افتاد

مهدی محمودیان روزنامه‌نگاری که نامه‌ای در باره وقوع تجاورز جنسی در زندان رجایی شهر کرج منتشر کرده بود، به زندان انفرادی منتقل شده است.فاطمه الوندی، مادر آقای محمودیان، به بی بی سی فارسی گفت که همسرش (پدر مهدی) روز پنج‌شنبه (22 اردیبهشت) برای ملاقات با وی به زندان رجایی شهر کرج رفته بود اما پس از ساعتها انتظار در نهایت مقامات زندان به وی گفتند که ملاقات امکان ندارد چون پسرشان به انفرادی منتقل شده است.سایت جرس، نزدیک به مخالفان دولت، روز ۱۹ اردیبهشت (۹ مه) اقدام به انتشار نامه آقای محمودیان از اعضای جبهه مشارکت به آیت الله خامنه ای کرد که در آن، وی از رواج تجاوز جنسی علیه زندانیان عادی در زندان رجایی شهر کرج سخن گفته بود. نامه آقای محمودیان، در شهریور ۱۳۸۹ نوشته شده اما امکان انتشار آن پیدا نشده بود.در قسمتی از این نامه با ذکر اینکه "در بندهای مختلف زندان رجایی شهر عمل لواط به صورت امری معمولی و قابل پذیرش در آمده" ذکر شده است: "در این زندان هر کسی که کمی زیبایی در چهره داشته باشد و احیانا زوری در بازو نداشته باشد و یا پول خوبی در حسابش نداشته باشد که باج بدهد به دیگران ، به زور در سالن های مختلف و هر شب در یک اتاق گردانده می شود و هر مفعولی صاحبی دارد و از این بابت پولی به دست می‌آورد و بعد از چند وقت هم او را به دیگری می فروشد.در ادامه نامه آمده است: "طبق مشاهده یک زندانی سیاسی، به یک جوان در طول یک شب ۷ مرتبه تجاوز شده است و وقتی صبح به زندانبان شکایت می کند به انفرادی ( یا به گفته مسئولین زندان سوئیت) منتقل می‌شود بدون اینکه هیچکدام از متجاوزین حتی مورد سوال واقع شوند.یک روز پیش از انتشار نامه آقای محمودیان نامه خانواده های زندانیان سیاسی زن در قرچک ورامین در ارتباط با موضوعی متفاوت منتشر شده بود که نویسندگان آن، در مورد وجود "خطر مرگ" برای ۶۰۰ زندانی این بازداشتگاه به علت شرایط بهداشتی ناگوار هشدار می دادند.آقای محمودیان در پایان نامه خود با ذکر اینکه "نمی دانم بعد از انتشار این نامه چه سرنوشتی پیدا خواهم کرد" خطاب به رهبر جمهوری اسلامی گفته است: "به خدای بزرگ و ائمه اطهار و همین طور به خون تمام شهدای راه آزادی و به خصوص شهدای یک سال اخیر سوگند یاد می کنم ... این مطالب عین واقعیت رخ داده در زندان های تحت امر شماست.مهدی محمودیان، که نقش مهمی در خبررسانی در مورد بازداشتگاه کهریزک و همین طور دفن دسته جمعی تعدادی از کشته شدگان حوادث بعد از انتخابات داشت، از ۲۵ شهریور ۸۸ زندانی شده است.بازداشتگاه کهریزک، بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوم محل نگهداری بسیاری از دستگیر شدگان اعتراضات انتخاباتی بود که چهار نفر از آنها بر اثر شدت شکنجه درگذشتند.
بی بی سی

کارنامه سیاه ایران در گزارش سالانه عفو ‌بین‌الملل

سازمان عفوبین‌الملل با انتشار گزارشی در روز پنج‌شنبه (۲۲ اردیبهشت/۱۲ مه) بار دیگر به موارد متعدد نقض حقوق‌بشر در ایران بطور مبسوط اشاره کرده است. حدود هفت صفحه از این گزارش سالانه تنها به ایران اختصاص دارد. نقض حق بیان و تجمعات، بازداشت‌های خودسرانه، تبعیض در حق زنان، فشار بر اقلیت‌های قومی و مذهبی، شکنجه و آزار زندانیان، دادگاه‌های غیرعادلانه و افزایش اعدام‌ها از جمله موضوعاتی هستند که در گزارش عفو‌بین‌الملل بازتاب داشته‌اند.



نقض آزادی بیان و تجمعات

بنا به ارزیابی عفو‌بین‌الملل دولت جمهوری اسلامی از سال ۲۰۰۹ میلادی به طور هدفمند آزادی بیان، حق تجمع گروه‌ها و احزاب سیاسی و همچنین حق تظاهرات برای شهروندان خود را آشکار محدود و زیر پا گذشته است. صدها نفر تنها به خاطر شرکت در تجمعات و تظاهرات‌ در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ بازداشت شده‌اند. در گزارش عفو‌بین‌الملل آمده است که «میرحسین موسوی و مهدی کروبی در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری اجازه فعالیت و تحرک آزادانه را نداشته و خانواده‌های آنان نیز مورد حمله ماموران حکومتی قرار گرفته‌اند.»دسترسی به اطلاعات و رسانه‌های آزاد همچنان از سوی دولت کنترل و محدود می‌شود. رژیم ایران با ایجاد اخلال و پارازیت در فرستنده‌های رادیویی و تلویزیونی می‌کوشد شهروندان خود را از اطلاع‌رسانی بی‌طرف و آزاد محروم کند. شهروندان ایرانی مجاز نیستند که با بیش از ۶۰ موسسه و رسانه‌‌های خارجی تماس داشته باشند.

سپاه پاسداران با تشکیل واحدی به نام «ارتش سایبری» به گونه‌ای عملی و آشکار به مقابله با سایت‌های منتقد دولت در شبکه جهانی اینترنت پرداخته است.

بازداشت‌های خودسرانه

بنا به گزارش عفوبین‌الملل نیروهای امنیتی ایران بطور خودسرانه منتقدان و معترضان را بازداشت می‌کنند. ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بطور معمول با لباس شخصی و بدون کارت شناسایی، حتا بر خلاف قوانین جاری کشور دست به بازداشت دانشجویان، فعالان جنیش کارگری، زنان و مخالفان می‌زنند.گروه کاری سازمان ملل متحد در فوریه ۲۰۱۰ به بازداشت سه شهروند آمریکایی اعتراض کرد و دستگیری آنان را خلاف موازین بین‌المللی دانست. عفو بین‌الملل همچنین به بازداشت عیسی سحرخیز (روزنامه‌نگار) و نسرین ستوده (وکیل مدافع) به اتهام جرم‌های واهی اشاره کرده و این دو نمونه را نشانه‌ای سیاست عمومی جمهوری اسلامی برای ساکت کردن معترضان ارزیابی می‌کند.

دادگاه‌های غیرمنصفانه

عفو‌بین‌الملل در ارزیابی خود به تضعیف قوه قضایی ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی اشاره می‌کند. به گفته عفو‌بین‌الملل اغلب متهمان به دلایل سیاسی (و نه حقوقی) در دادگاه مجبور به دفاع از خود بوده، اما محاکمات آنان فاقد روندی عادلانه هستند.در بسیاری موارد متهمان هیچ‌گونه دسترسی به وکیل مدافع نداشته و تنها با استناد به «اعترافات» محکوم می‌شوند. به گفته عفو‌بین‌الملل گرچه این «اعترافات تحت شکنجه» بدست آمده، اما قضات جمهوری اسلامی از آنها به عنوان «سند و مدرک» استفاده می‌کنند.برای نمونه حسین رونقی مالکی که در دسامبر ۲۰۰۹ دستگیر شده بود، به جرم ساختگی «اقدام علیه امنیت ملی» به ۱۵ سال حبس محکوم شد.

شکنجه و آزار زندانیان

در گزارش عفو‌بین‌الملل آمده است که در سال ۲۰۱۰ میلادی شکنجه و آزار زندانیان همچنان در زندان‌های ایران متداول بوده و خبرهای متعدی «از ضرب و شتم، اهانت و ناسزاهای رکیک، فرو کردن سر در توالت و خوراندن مدفوع به زندانیان» به بیرون درز کرده است.یکی از نمونه‌های شکنجه در زندان‌های ایران «قطع نور، آب، غذا و خدمات پزشکی بوده است.» بطور نمونه غلامرضا بیات (زندانی کرد) پس از ضرب و شتم و به دلیل خونریزی داخلی و محرومیت از کمک‌های پزشکی در زندان جان باخت.به «مردان زندانی تجاوز شده و یا اینکه تهدید به تجاوز شده‌اند.» اعدام‌های ساختگی در زندان در دستور کار است. در فوریه ۲۰۰۹ یک بسیجی فاش ساخت که در دستگیری‌های گسترده در استان فارس جوانان در کانتینر محبوس شده و بطور هدفمند به آنان تجاوز شده است. برخی از زندانیان حتا پس از ۱۰۰ روز اجازه تماس با خانواده‌‌های خود را نداشته‌اند.

مجازات اعدام

مقامات رسمی ایران اعتراف کردند که در سال گذشته ۲۵۲ نفر اعدام شده‌اند که در میان آنان ۵ زن و یک نوجوان نیز دیده می‌شوند. به گفته عفو‌بین‌الملل گزارش‌های موثقی وجود دارد که باید به این تعداد، حدود ۳۰۰ اعدام دیگر را نیز افزود. بیشتر این اعدام در زندان وکیل‌آباد مشهد به اجرا گذاشته شده‌اند.دست‌کم ۱۴۳ نوجوان (زیر ۱۸ سال) دیگر ایرانی کماکان در سلول‌های مرگ در انتظار مجازات اعدام هستند. به گفته عفو‌بین‌الملل به دلیل فقدان انتشار احکام اعدام و پنهانکاری دولت ایران، تعداد واقعی افراد اعدام‌شده در ایران به مراتب بیش از آمار رسمی است.دادگاه‌های ایران برای جرایمی از جمله قاچاق مواد مخدر، سرقت مسلحانه، جاسوسی، اعمال سیاسی همراه با خشونت و جرایم جنسی مجازات اعدام صادر می‌کنند. در سال گذشته ظاهراَ هیچ سنگساری در ایران صورت نگرفته است، اما ۱۵ نفر به مجازت مرگ از طریق سنگسار محکوم شده‌اند.تبعیض نسبت به اقلیت‌های قومی ومذهبیتبعیض نسبت به اقلیت‌های مذهبی نظیر بهاییان، دراویش گنابادی، مسیحیان، و سنی‌ها همچنان ادامه دارد و برخی از پیروان این مذاهب در زندان‌ها به سر برده و برخی نیز به اعدام محکوم شده‌اند.عفو‌بین‌الملل همچنین گزارش می‌دهد که اقلیت‌های قومی همچون عرب‌ها، کردها، بلوچ‌ها و ترکمن‌ها از آزادی‌های فرهنگی برخوردار نبوده و اجازه تکلم به زبان مادری خود را در مدارس و دانشگاه‌ها ندارند. تاکنون گزارش‌های متعددی از دستگیری و در برخی موارد اعدام فعالان اقلیت‌های قومی در آذربایجان، بلوچستان، کردستان و خوزستان در آرشیو عفو‌بین‌الملل ثبت شده است.
نوشته ای از: مسعودنوری جاوید

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه

حمایت مالی دولت آمریکا از فیلترشکن جدید علیه سانسور در ایران

ایالات متحده تصمیم دارد چند میلیون دلار به فناوری جدیدی اختصاص دهد که قادر است سانسور شبکه اینترنت در کشورهایی مانند چین و ایران را «بی‌اثر» کند.مقام‌های وزارت خارجه آمریکا می‌گویند قرار است ۱۹ میلیون دلار به این امر اختصاص داده شود که این مبلغ، بخشی است از ۳۰ میلیون دلاری که کنگره آمریکا در سال مالی جاری برای پیشبرد آزادی اینترنتی تصویب کرده‌ است.مایکل پازنر، معاون وزیر خارجه ایالات متحده، در امور حقوق بشر به خبرنگاران گفت که این بودجه قرار است از یک فناوری بسیار پیشرفته پشتیبانی کند که محتوای سانسور شده توسط دولت‌ها را شناسایی کرده و «این محتوا را به سوی خودشان پرتاب خواهد کرد».آقای پازنر در مورد این فناوری توضیح داد که «اطلاعاتی که از سوی دولت‌ها مسدود شده به مکان‌های دیگری تغییر مسیر داده می‌شود».وی افزود: «این کار از طریق ای‌میل یا ارسال این مطالب بر روی وبلاگ‌ها و خبرخوان‌های آراس‌اس، یا وب‌سایت‌هایی که دولت‌ها هنوز راه فیلتر کردن آنها را نمی‌دانند انجام می‌شود.»معاون وزیر خارجه آمریکا در ادامه گفت: «ما داریم با ابزارهای جدیدی وارد میدان می‌شویم. این یک بازی موش و گربه‌ است و سعی ما این است که یک قدم از گربه جلو باشیم.»اختصاص این بودجه هنوز نیاز به تأیید کنگره دارد، اما مقام‌های آمریکایی نسبت به تصویب سریع آن در کنگره ابراز امیدواری کرده‌اند.این خبر کمی پس از آن اعلام می‌شود که ایالات متحده و چین گفت‌وگوهای سالانه خود را به پایان رساندند و در جریان این گفت‌وگوها هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، نسبت به افزایش سرکوب منتقدان در چین ابراز نارضایتی کرد.تأخیرهای پیش آمده در مصرف اعتبارات ۳۰ میلیون دلاری کنگره آمریکا برای رفع سانسور اینترنتی، باعث شده‌ است تا اعضای کنگره آمریکا وزارت خارجه این کشور را به «تسلیم در برابر چین» متهم کنند.در همین راستا، یکی از گزارش‌های اخیر کمیته سنای آمریکا خواستار آن شده تا نهاد دولتی دیگری مسئولیت هزینه کردن این اعتبارات را برعهده گیرد.آبان‌ماه گذشته بیش از دویست هزار کاربر اینترنت در ایران توانستند با استفاده از نرم‌افزاری که توسط مؤسسه «اولتراریچ» تولید شده‌ است از سدهای سانسور عبور کرده و به وب‌سایت‌های ممنوعی مانند وب‌سایت‌های خبری فارسی‌زبان خارج از کشور و فیس‌بوک و توئیتر مراجعه کنند. بنیان‌گذاران مؤسسه «اولتراریچ» از اعضای جنبش «فالون‌گونگ» چین هستند که از سال‌ها پیش توسط حکومت چین سرکوب و غیرقانونی اعلام شده‌ است.در ماه‌های تابستان سال ۲۰۰۹ بیش از یک میلیون کاربر ایرانی از ابزارهای مؤسسه «اولتراریچ» استفاده می‌کردند و از آن زمان تاکنون نیمی از کاربران این سیستم‌ها را ایرانیان تشکیل می‌دهند.بر پایه ارزیابی سازمان گزارشگران بدون مرز، نام ایران در فهرست ۱۰ کشوری است که دشمن اینترنت به شمار می‌روند و هم‌اینک ۱۱ نفر از فعالان ایرانی فضای مجازی در زندان‌ به سر می‌برند.سازمان گزارشگران بدون مرز هم‌چنین بر تشدید سانسور در اینترنت ایران از طریق راه‌اندازی پلیس سایبری تأکید می‌کند.

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...