ماموران عملیات اداره اطلاعات تبریز در حمله به منزل ایوب شیری در محله حیدرآباد او را بازداشت کرده و همزمان با جستجو و تفتیش منزل، وسایل شخصی او از جمله کیس کامپیوتر را توقیف کرده اند.دلایل بازداشت ایوب شیری اعلام نشده است. با این در چند روز گذشته تعدادی از فعالان مدنی آذربایجانی از جمله میلاد محمدیان و هادی حمیدی شفیق در روز یکشنبه پس از مسابقه فوتبال دستگیر شده اند.
آزادی حق مسلم ماست (پدرام طنازی و مهرناز موسوی) Pedram Tannazi & Mehrnaz Mousavi زن زندگی آزادی 💚🤍♥️
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۵, پنجشنبه
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۴, چهارشنبه
همسرعبدالله مومنی: او چه داخل و چه بیرون زندان همیشه معلم است
عبدالله مومنی یکی از معلمان دربند سبزی است که به مناسبت فرا رسیدن روز معلم می گوید: در این روزها هنوز هم از پشت میله های زندان به روزهای شیرینی می اندیشیم که آن روز در مدرسه ایران همه مشق آزادی نمایند و با استقرار دموکراسی، عدالت را به ارمغان آورند.او و محمد داوری معلم دیگر دربند، خطاب به دانش آموزان خود خاطرنشان می سازند: “ما نمی توانیم، به دانش آموزان خود بگوییم، شهروند خوب باید ساکت، منفعل، بله قربان گو، ریاکار و ترسو باشد چرا که بر این باوریم؛ رفتار مستبدانه و غیردموکراتیک خود نتیجه ترویج کژی هایی از این دست است.همسر عبدالله مومنی نیز با اشاره به روز معلم می گوید: “خوشبختانه دوازدهم اردیبهشت ماه ملاقات هفتگی ما بود که با روز معلم مصادف شد و توانستیم ایشان را ببینیم اما واقعا صحنه “ناراحت کننده ای” بود. وقتی می دیدم کسی که در رشته جامعه شناسی درس خوانده و علاقه زیادی به شغل معلمی داشته و دلسوز نوجوانان و جوانان این مرز و بوم است و دوست دارد که وقتش را بین دانش آموزان بگذراند الان باید در زندان باشد واقعا ناراحت می شدم. وقتی هم که امروز روز معلم را به ایشان تبریک گفتم، خندید و گفت من که در زندان هستم. اما من جواب دادم شما در هر کجا که باشید چه در زندان و چه در بیرون از زندان، همیشه معلم هستید.به همین مناسبت “جرس” با فاطمه آدینه وند همسر عبدالله مومنی در خصوص آخرین وضعیت این معلم دربند به گفتگو پرداخته است که متن آن در پی می آید:خانم مومنی ضمن تبریک روز معلم، لطفا در خصوص آخرین وضعیت آقای مومنی صحبت بفرمایید.الحمدالله از نظر جسمی حالشان خوب است اما بالاخره زندان است و از نظر روحی شرایط سختی را تحمل می کند.
ایشان الان در کدام بند نگهداری می شوند و آیا از حق ملاقات حضوری و تلفن می توانند استفاده کنند؟
در بند ۳۵۰ نگهداری می شوند و مدتهاست که تلفن و ملاقات حضوری نداریم. فقط هر هفته ملاقات کابینی داریم و اعضای خانواده می توانند به مدت کوتاهی با ایشان ملاقات پشت شیشه داشته باشند.
حق مرخصی چطور؟
ما اقدام کردیم اما با مرخصی ایشان موافقت نکردند.
علتش را نگفتند؟
بعد از اینکه برای مرخصی پیگیری کردم گفتند ما خودمان تصمیم می گیریم که مرخصی بدهیم یا نه، و ایشان نتوانستند برای عید پیش خانواده باشند. اولین عیدی هم بود که ایشان در جمع ما نبودند که از نظر روحی به من و بچه ها و حتی خود ایشان خیلی “سخت” گذشت.روز معلم ، دومین سالی است که در چنین روزی آقای مومنی در زندان بسر می برند. شما وقتی می بینید که به جای تقدیر از همسرتان، او باید در چنین روزی در زندان باشد، چه حسی پیدا می کنید؟
خوشبختانه روزدوازدهم اردیبهشت روز ملاقات هفتگی ما بود که با روز معلم مصادف شد و توانستم ایشان را ببینم اما واقعا صحنه “ناراحت کننده ای” بود. وقتی می دیدم کسی در رشته جامعه شناسی درس خوانده و علاقه زیادی به شغل معلمی داشته و دلسوز نوجوانان و جوانان این مرز و بوم است و دوست دارد که وقتش را بین دانش آموزان بگذراند الان باید در زندان باشد واقعا ناراحت می شدم. وقتی هم که روز معلم را به ایشان تبریک گفتم خندید و گفت من که در زندان هستم. اما من جواب دادم شما در هر کجا که باشید چه در زندان و چه در بیرون از زندان، همیشه معلم هستید.
دانش آموزان و دانشجویان برای تبریک روز معلم پیش شما آمدند؟
بله، همیشه نسبت به ما لطف داشتند و دیروز هم خیلی از دانشجویان دانشگاه آزاد و ادوار منزل آمدند و تنهایمان نگذاشتند. این دیدارها هم خیلی ما را خوشحال و امیدوار می کند و این حس را داریم که این صبوری ها و استقامتها نتیجه خواهد داد.
ایشان الان در کدام بند نگهداری می شوند و آیا از حق ملاقات حضوری و تلفن می توانند استفاده کنند؟
در بند ۳۵۰ نگهداری می شوند و مدتهاست که تلفن و ملاقات حضوری نداریم. فقط هر هفته ملاقات کابینی داریم و اعضای خانواده می توانند به مدت کوتاهی با ایشان ملاقات پشت شیشه داشته باشند.
حق مرخصی چطور؟
ما اقدام کردیم اما با مرخصی ایشان موافقت نکردند.
علتش را نگفتند؟
بعد از اینکه برای مرخصی پیگیری کردم گفتند ما خودمان تصمیم می گیریم که مرخصی بدهیم یا نه، و ایشان نتوانستند برای عید پیش خانواده باشند. اولین عیدی هم بود که ایشان در جمع ما نبودند که از نظر روحی به من و بچه ها و حتی خود ایشان خیلی “سخت” گذشت.روز معلم ، دومین سالی است که در چنین روزی آقای مومنی در زندان بسر می برند. شما وقتی می بینید که به جای تقدیر از همسرتان، او باید در چنین روزی در زندان باشد، چه حسی پیدا می کنید؟
خوشبختانه روزدوازدهم اردیبهشت روز ملاقات هفتگی ما بود که با روز معلم مصادف شد و توانستم ایشان را ببینم اما واقعا صحنه “ناراحت کننده ای” بود. وقتی می دیدم کسی در رشته جامعه شناسی درس خوانده و علاقه زیادی به شغل معلمی داشته و دلسوز نوجوانان و جوانان این مرز و بوم است و دوست دارد که وقتش را بین دانش آموزان بگذراند الان باید در زندان باشد واقعا ناراحت می شدم. وقتی هم که روز معلم را به ایشان تبریک گفتم خندید و گفت من که در زندان هستم. اما من جواب دادم شما در هر کجا که باشید چه در زندان و چه در بیرون از زندان، همیشه معلم هستید.
دانش آموزان و دانشجویان برای تبریک روز معلم پیش شما آمدند؟
بله، همیشه نسبت به ما لطف داشتند و دیروز هم خیلی از دانشجویان دانشگاه آزاد و ادوار منزل آمدند و تنهایمان نگذاشتند. این دیدارها هم خیلی ما را خوشحال و امیدوار می کند و این حس را داریم که این صبوری ها و استقامتها نتیجه خواهد داد.
رییس ستادمهندس میر حسین موسوی درتهران به زندان محکوم شد
این حکم توسط شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تایید و به دایره اجرای احکام ارسال شد .رییس ستاد موسوی، در تاریخ ۲۴خرداد ماه ۱۳۸۸ تنها دو روز پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در پارکینگ مجتمع محل سکونتش پس از ضرب و شتم و فحاشی ، دستگیر و روانه ی زندان شد . تا مدت ها هیچگونه اطلاعی از او در دسترس نبود تا بالاخره پس از سه ماه با قید وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد گردید .جواد امام از رزمندگان دفاع مقدس است که دارای ۴۰ ٪ جانبازی می باشد .آخرین مسولیت وی در دوران دفاع مقدس جانشین فرماندهی یگان مستقل ویژه شهادت و در سپاه پاسداران رییس مرکز خدمات پرسنلی دانشگاه امام حسین (ع) بوده است .جواد امام در دوران اصلاحات و در دولت سید محمد خاتمی معاون حقوقی ، پارلمانی و پشتیبانی وزارت نیرو بود و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و هم اکنون عضو شورای عالی بنیاد باران است .
دکتر یازرلو و ۷ نفر دیگر در نقاط مختلف دستگیر و به بند ۲۰۹ منتقل شد
مامورین وزارت اطلاعات چند روز گذشته به منزل دکتر یازرلو از پزشکان شریف و آزاده و از فعالین سیاسی شناخته شده ایران یورش بردند و او را دستگیر و به بند ۲۰۹ شکنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل کردند. دکتر یازرلو از فعالین سیاسی شناخته شده و از زندانیان سیاسی رژیم پیشین می باشد. او همچنین در دهۀ ۶۰ همراه با همسرش دستگیر و سالها در زندان تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.دکتر یازرلو به دلیل شکنجه های وحشیانه دهۀ ۶۰ از ناراحتیهای حاد جسمی رنج می برد و بخصوص ناراحتی قلبی او بسیار حاد می باشد و با مصرف دارو بیماری خود را تحت کنترل نگه داشته است. هرگونه استرس و فشار روحی برای او مرگبار می باشد.در حال حاضر زندانی سیاسی نازیلا دشتی همسر و فرزندانش حامد و هود یازلو چندین سال است که در زندان بسر می برند و از این طریق سعی داشتند که فشارهای روحی و طاقت فرسا را بر او وارد نمایند.همچنین گزارشاتی حاکی از آن است که علاوه بر دکتر یازلو حداقل ۷ نفر دیگر در نقاط مختلف تهران دستگیر و به بند مخوف ۲۰۹ شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل شدند.اسامی سایر دستگیر شدگان هنوز نامشخص می باشد و به محض اطلاع یافتن از آنها در اختیار عموم قرار خواهد گرفت.یورشهای وحشیانه توسط سربازجوی وزارت اطلاعات با نام مستعار علوی فرماندهی می شد و خود شخصا دکتر یازرلو و سایرین را دستگیر نموده است. این جنایتکار علیه بشریت مسئول شکنجۀ وحشیانۀ تعداد زیادی از زندانیان سیاسی است و همچنین توصیه کننده صدور و اجرای حکم اعدام زنده یادان علی صارمی،جعفر کاظمی،حاج آقایی و همچنین عدم درمان وزجر کش کردن بازاری زندانی محسن دگمه چی می باشد.سربازجوی وزارت اطلاعات علوی چند روز پیش دکتر یازرلو راتهدید به بازداشت نموده بود.از طرفی دیگر دانشجوی زندانی هود یازرلو فرزند دکتر یازرلو شب گذشته پس از طی محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی آزاد شد. محکومیت این دانشجوی زندانی ۲ هفته پیش پایان یافته بود ولی جنایتکار علیه بشریت علوی او را از زندان گوهردشت به بند ۲۰۹ منتقل نمود و مانع آزادی به موقع وی گردید.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران یورش به منازل و دستگیری خودسرانه مردم را شدیدا محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ برابر با ۰۳ می ۲۰۱۱
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ برابر با ۰۳ می ۲۰۱۱
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
کمپین آزادی حسین رونقی ملکی و زندانیان سیاسی بیمار
این کمپین به همت گروهی از فعالان دانشجویی، زنان و حقوق بشر و نیز وبلاگ نویسان، و در حمایت از زندانیان بیمار و به ویژه حسین رونقی آغاز به فعالیت کرده است در بیانیهی شروع به کار خود آورده است: « با توجه به وضعیت حسین رونقی ملکی و دیگر زندانیان بیمار، با تشکیل کمپینی در حمایت از آنها، توجه دولتمردان دنیا و نهادهای حقوق بشری را به شرایط ویژه آنها، جلب کنیم.گفتنی است، منصور اسانلو، حسین رونقی ملکی، محمد سیف زاده، هاشم خواستار، محسن صفایی فراهانی، مهدی محمودیان، زهرا جباری، فرح واضحان، فاطمه رهنما، ابوالفضل عابدینی نصر، حامد روحی نژاد و هادی عابدخدا از جمله زندانیان سیاسی هستند که با وجود ابتلا به بیماری از دسترسی پزشکی مناسب در زندان برخوردار نیستند و نسبت به شرایط جسمی آنان نگرانی های جدی وجود دارد.فعالان این کمپین اعلام کرده اند که فعالیت های خود را با تمرکز بر وضعیت حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس زندانی شروع کرده و به تلاش برای اطلاع رسانی در خصوص زندانیان بیمار ادامه خواهند داد.
متن کامل بیانیه آغاز به کار کمپین حمایت از حسین رونقی و زندانیان بیمار در پی می آید:
حسین رونقی ملکی وبلاگنویس ۲۵ سالهای است که با نام مستعار بابک خرمدین در ایران به وبلاگنویسی میپرداخت، وی همچنین در زمینه برنامهنویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاشهای گستردهای انجام داده است. این فعال حقوق بشر آذری زبان، زاده شهر تبریز در ایران است.رونقی همچنین عضو گروهی به نام ایران پراکسی بود که در زمینه عبور مبارزه با سانسور در فضای مجازی به کاربران ایرانی کمک میکرد.حسین رونقی در تاریخ ۲۲ آذر ماه سال ۱۳۸۸ در منزل پدریاش در شهر ملکان تبریز همراه برادرش بازداشت و یک روز بعد از آن به بند ۲ الف سپاه در زندان اوین منتقل شد. موارد نقض حقوق حسین رونقی در پروسهی بازداشت و دادرسی از حد شمارش خارج از است:نگهداری طولانی مدت در سلولهای انفرادی بند ۲ الف، بازجوییهای طاقتفرسا همراه با فشارهای روحی و جسمی، بازداشت یک ماههی برادر برای فشار بر این وبلاگنویس، عدم امکان ملاقات با خانواده و وکیل برای مدتهای طولانی، تاخیر در درمان وی که منجر به خطر افتادن سلامت جانی وی شد، صدور حکم ۱۵ سال زندان به خواست نهادهای امنیتی و تأیید آن در دادگاه تجدیدنظر، فشار و تهدید و ارعاب مادر و پدر این زندانی، نوشتن اتهام و تهمت به وی در روزنامهی کیهان قبل از هرگونه محاکمه و… از جمله موارد نقض پی در پی حقوق فردی است که تمام توانش را برای مبارزه با سانسور در فضای سایبری به کار گرفته بود.در این روزها حسین رونقی ملکی بعد از تأخیر چند ماهه و در حالی که نیاز مبرم به درمان فوری داشت، در بیمارستان به سر میبرد. رونقی مانند بسیاری از دیگر زندانیان سیاسی در ایران از حقوق ابتدایی خویش حتا برای رسیدگی پزشکی محروم بوده است. مسألهای که دیگر زندانیان سیاسی از جمله منصور اسانلو، هاشم خواستار، محسن صفایی فراهانی، مهدی محمودیان، زهرا جباری، فرح واضحان، فاطمه رهنما، ابوالفضل عابدینی نصر، حامد روحینژاد، هادی عابدباخدا، محمد سیفزاده و… با آن در حال حاضر درگیر بوده و سلامتیشان در معرض خطر قرار گرفته است.حسین رونقی ملکی اکنون در حال سپری کردن دوران محکومیت ۱۵ سالهای است که سزاوارش نیست، که زندان سزاوار هیچکس نیست. او به اتهامهای «عضویت در شکبه ایران پراکسی، توهین به رهبری و رئیس جمهوری از طریق وبلاگنویسی» این حکم را دریافت کرده است.ما جمعی از فعالان دانشجویی، زنان و حقوق بشر و وبلاگنویسان گردهم جمع شدهایم با توجه به وضعیت حسین رونقی ملکی و دیگر زندانیان بیمار، با تشکیل کمپینی در حمایت از آنها، توجه دولتمردان دنیا و نهادهای حقوق بشری را به شرایط ویژه آنها، جلب کنیم. ما بر این باوریم که جای حسین رونقی ملکی در زندان نیست و حکم صادر شده علیه او نهایت بیقانونی است، بر این باور عدم رعایت حقوق انسانی حسین رونقی و دیگر زندانیانی که با بیماری در زندان سپری میکنند را ظلمی مضاعف میدانیم و خواستار آزادی یکایک آنها هستیم.این کمپین با حمایت همه جانبه از حسین رونقی آغاز به کار کرده و تلاش میکند در ادامه از حقوق زندانیانی که سلامت آنها در زندان در خطر قرار دارد دفاع کند.
متن کامل بیانیه آغاز به کار کمپین حمایت از حسین رونقی و زندانیان بیمار در پی می آید:
حسین رونقی ملکی وبلاگنویس ۲۵ سالهای است که با نام مستعار بابک خرمدین در ایران به وبلاگنویسی میپرداخت، وی همچنین در زمینه برنامهنویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاشهای گستردهای انجام داده است. این فعال حقوق بشر آذری زبان، زاده شهر تبریز در ایران است.رونقی همچنین عضو گروهی به نام ایران پراکسی بود که در زمینه عبور مبارزه با سانسور در فضای مجازی به کاربران ایرانی کمک میکرد.حسین رونقی در تاریخ ۲۲ آذر ماه سال ۱۳۸۸ در منزل پدریاش در شهر ملکان تبریز همراه برادرش بازداشت و یک روز بعد از آن به بند ۲ الف سپاه در زندان اوین منتقل شد. موارد نقض حقوق حسین رونقی در پروسهی بازداشت و دادرسی از حد شمارش خارج از است:نگهداری طولانی مدت در سلولهای انفرادی بند ۲ الف، بازجوییهای طاقتفرسا همراه با فشارهای روحی و جسمی، بازداشت یک ماههی برادر برای فشار بر این وبلاگنویس، عدم امکان ملاقات با خانواده و وکیل برای مدتهای طولانی، تاخیر در درمان وی که منجر به خطر افتادن سلامت جانی وی شد، صدور حکم ۱۵ سال زندان به خواست نهادهای امنیتی و تأیید آن در دادگاه تجدیدنظر، فشار و تهدید و ارعاب مادر و پدر این زندانی، نوشتن اتهام و تهمت به وی در روزنامهی کیهان قبل از هرگونه محاکمه و… از جمله موارد نقض پی در پی حقوق فردی است که تمام توانش را برای مبارزه با سانسور در فضای سایبری به کار گرفته بود.در این روزها حسین رونقی ملکی بعد از تأخیر چند ماهه و در حالی که نیاز مبرم به درمان فوری داشت، در بیمارستان به سر میبرد. رونقی مانند بسیاری از دیگر زندانیان سیاسی در ایران از حقوق ابتدایی خویش حتا برای رسیدگی پزشکی محروم بوده است. مسألهای که دیگر زندانیان سیاسی از جمله منصور اسانلو، هاشم خواستار، محسن صفایی فراهانی، مهدی محمودیان، زهرا جباری، فرح واضحان، فاطمه رهنما، ابوالفضل عابدینی نصر، حامد روحینژاد، هادی عابدباخدا، محمد سیفزاده و… با آن در حال حاضر درگیر بوده و سلامتیشان در معرض خطر قرار گرفته است.حسین رونقی ملکی اکنون در حال سپری کردن دوران محکومیت ۱۵ سالهای است که سزاوارش نیست، که زندان سزاوار هیچکس نیست. او به اتهامهای «عضویت در شکبه ایران پراکسی، توهین به رهبری و رئیس جمهوری از طریق وبلاگنویسی» این حکم را دریافت کرده است.ما جمعی از فعالان دانشجویی، زنان و حقوق بشر و وبلاگنویسان گردهم جمع شدهایم با توجه به وضعیت حسین رونقی ملکی و دیگر زندانیان بیمار، با تشکیل کمپینی در حمایت از آنها، توجه دولتمردان دنیا و نهادهای حقوق بشری را به شرایط ویژه آنها، جلب کنیم. ما بر این باوریم که جای حسین رونقی ملکی در زندان نیست و حکم صادر شده علیه او نهایت بیقانونی است، بر این باور عدم رعایت حقوق انسانی حسین رونقی و دیگر زندانیانی که با بیماری در زندان سپری میکنند را ظلمی مضاعف میدانیم و خواستار آزادی یکایک آنها هستیم.این کمپین با حمایت همه جانبه از حسین رونقی آغاز به کار کرده و تلاش میکند در ادامه از حقوق زندانیانی که سلامت آنها در زندان در خطر قرار دارد دفاع کند.
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۳, سهشنبه
فرزند وزیر سابق اطلاعات به حبس و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
حسن یونسی، فزرند علی یونسی وزیر اطلاعات دولت سید محمد خاتمی به حبس و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد.
به گزارش خبرنگار رسا، این حقوق دان اصلاح طلب که در جریان تجمعات روز اول اسفند دستگیر و پس از مدتها بازداشت در بند امنیتی ۲۰۹ به تازگی به بند ۳۵۰ منتقل شده است.
وی به یکسال حبس، جریمه نقدی و پنجسال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده است .
به گزارش خبرنگار رسا، این حقوق دان اصلاح طلب که در جریان تجمعات روز اول اسفند دستگیر و پس از مدتها بازداشت در بند امنیتی ۲۰۹ به تازگی به بند ۳۵۰ منتقل شده است.
وی به یکسال حبس، جریمه نقدی و پنجسال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده است .
تغییر حکومت در ایران : تقدم ایالات متحده در خاورمیانه
کریستشن ساینس مانیتور :
تغییر رژیم در ایران باید تقدم نخست در خاورمیانه امروز باشد؛ این مسئله ای است که تمام همپیمانان ایالات متحده در منطقه و دیگر کشورها به صورت بالقوه می توانند بر آن اتفاق نظر داشته باشند. همه می خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران وضعیت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و راهبردی ارتشی تمامی منطقه را دگرگون خواهد کرد. در واقع خبر از خاورمیانه ای نوین خواهد داد.چنین به نظر می رسد که خیزش های نفس گیر مردمی، در سراسر خاورمیانه هنوز با پایان فاصله دارد. پس از چندین دهه یخ زده و زمین گیر، اکنون تمامی چشم انداز خاورمیانه پیش چشمان ما تغییر می کند.با سرعت گرفتن جریان ها که در منطقه نمود گرفته، تمرکز توجه از روی ایران برداشته شده است. ولی ایران تمام مولفه هایی که جهان عرب را به خیزش واداشته در خود دارد، و بیش از آن ها نیز دارد. رشد و خیزش نسل جوان ایران به بزرگی دیگر کشورهای منطقه است و در واقع حتا ایران جوانانی دارد بسیار تحصیلکرده تر، بیشتر درگیرِ روند جهانی شدن، جامعه جهانی و جریان های سیاسی. چون دیگر جوانان بی قرارِ دیگر کشورهای منطقه، جمعیت جوان ایران نیز از مسائلی چون نرخ وخیم بیکاری، نبود فرصت رشد و سرکوب خفه کننده رنج می برد.
تغییر رژیم در ایران باید تقدم نخست در خاورمیانه امروز باشد؛ این مسئله ای است که تمام همپیمانان ایالات متحده در منطقه و دیگر کشورها به صورت بالقوه می توانند بر آن اتفاق نظر داشته باشند. همه می خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران وضعیت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و راهبردی ارتشی تمامی منطقه را دگرگون خواهد کرد. در واقع خبر از خاورمیانه ای نوین خواهد داد.به جای امیدهای بیهوده برای گفتگو و قرار گذاشتن با حکومت تهران که دولت اوباما خود تصدیق می کند که بعید است راه به جایی ببرد، تلاشی به رهبری ایالات متحده مورد نیاز است تا حکومت از هم گسیخته شود، تلاشی دو جانبه: هم به صورت اجتماعی و هم نامحسوس. تغییر رژیم در ایران تنها از درون این کشور بی می خیزد، از میان مردمش. نمی توان از بیرون آن را تحریک کرد ولی می توان آن را تغذیه کرد، به آن پرو بال داد و مشوق هایی که برای پشتیبانی آنان امکان پذیر است را برایشان فراهم ساخت.
گام های کلیدی براندازی
با این که به تازگی این بحث را به تفصیل در ستون مرکز هاروارد بلتِر به انتشار رسانده ام، ولی به بازگویی چند نکته قابل توجه در این جا می پردازم:
آقای اوباما باید فراخوانی روشن به مردم ایران بدهد که در برابر حکومت برخیزند. اعلام حمایت نیمه و نصفه و نامستقیم از تغییر رژیم که تاکنون از سوی امریکا اعلام شده کافی نیست. این اعلام پشتیبانی باید با ترسیم آینده ای تازه و بهتر برای ایران، پس از تغییر حکومت همراه شود. اعلام از سر گیری روابط با ایالات متحده از جمله این پشتیبانی هاست. برای چنین فراخوانی شکی نیست که شیوه کنونی آقای بسیار ساکت و کم گوست؛ هر گونه شورش شاید با شدت تمام سرکوب شود. ولی آزادی با ترس به دست نمی آید و شاید دیگر هرگز فرصت بهتری پیش نیاید. رهبری معنوی امریکا بر خلاف حکومت ایران برای نسل جوان این کشور مهم است. جوانان ایران همچون حکومتشان امریکا ستیز نیستند و با دید مثبتی به امریکا می نگرند. آنان عمیقا امید دارند که جریان تغییر به سوی آن ها نیز وزیدن بگیرد و ایران را نیز در نوردد.باید برای تحریم هایی که به خاطر برنامه اتمی ایران بر این کشور وضع می شود، باید ضریب افزاینده ای به صورت عمده وجود داشته باشد تا اکنون رفتار سرکوب گرانه رژیم و اقدامات خشنی که برای سرکوب مخالفان از خود بروز می دهد را مشمول مجازات تحریم قرار دهد. تحریم های جدی، به غیر از رژیم مردم ایران را نیز زیر فشار قرار خواهد داد. ولی چنین گام هایی برای دستیبابی به تغییر ضروری است. تغییر رژیم شاید دردناک باشد ولی در نهایت به سود مردم ایران خواهد بود.باید برای گروه های مخالف حکومت، مستقیم و در زمان مناسب هر کجا که پنهان هستند پشتیبانی مالی و مادی فراهم کرد.باید از دانشجوانان ایرانی به اینترنت و علاقه شان به رسانه های جمعی که (با انتشار دانش و خبر) موجب گسستن مردم از متن حاکمیت می شوند بهره جست. برای نمونه می توان مستقیما ایران را از «آی پد» های رایگان و دیگر ابزار اینترنتی پر کرد. به جای شعار نخ نمای «برنامه صلح آمیز اتمی» یا «اتم برای صلح» می توان شعار «اَپل برای آزادی» را جایگزین کرد.
ایران لیبی نیست. بزرگی اندازه ایران و توانایی های تلافی جویانه اش، استفاده از گزینه های معتدل نظامی چون «منطقه ممنوعه پروازی» را ناممکن می سازد. ولی هنگامی که ناآرامی ها فراگیر شود، بسیاری از سنجه های محدود، امکان اجرا پیدا می کنند. قطع شبکه های ارتباطی حکومت از جمله آن هاست.
نیاز به رهبری امریکا در ایران
اگر زمانی را بتوان خاطر نشان ساخت که به رهبری امریکا برای طرح خاورمیانه ای نو نیاز باشد، آن زمان امروز است. امریکا به خاطر کارهایی که می کند متهم نخواهد شد. برخی خواهند گفت که امریکا به اندازه کافی مداخله نکرده و برخی دیگر نیز خواهند گفت که در مداخله زیاده روی کرده است. ایران صحنه ای است که رهبری ایالات متحده در آن می تواند تغییری به وجود آورد.شاید این اقدامات برای به ارمغان آوردن تغییر مطلوب به ایران کافی نباشند ولی سوی دلسرد کننده ماجرا همیشه پشت سکه است: چگونه می توان با توضیح درباره شکست (آن هم شکستی که هنوز به وقوع نپیوسته) از فرصتی بهره برد؟
چاک فرلیش جانشین رایزن امنیت ملی در اسراییل بوده است. وی اکنون یک مقام ارشد در «مرکز دانش و امور بین الملل بلفر» در «برنامه امنیت دانشگاه هاروارد کندی» است.
از: چاک فرلیش / در: کریستشن ساینس مانیتور
منبع خبر:ایران در جهان
تغییر رژیم در ایران باید تقدم نخست در خاورمیانه امروز باشد؛ این مسئله ای است که تمام همپیمانان ایالات متحده در منطقه و دیگر کشورها به صورت بالقوه می توانند بر آن اتفاق نظر داشته باشند. همه می خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران وضعیت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و راهبردی ارتشی تمامی منطقه را دگرگون خواهد کرد. در واقع خبر از خاورمیانه ای نوین خواهد داد.چنین به نظر می رسد که خیزش های نفس گیر مردمی، در سراسر خاورمیانه هنوز با پایان فاصله دارد. پس از چندین دهه یخ زده و زمین گیر، اکنون تمامی چشم انداز خاورمیانه پیش چشمان ما تغییر می کند.با سرعت گرفتن جریان ها که در منطقه نمود گرفته، تمرکز توجه از روی ایران برداشته شده است. ولی ایران تمام مولفه هایی که جهان عرب را به خیزش واداشته در خود دارد، و بیش از آن ها نیز دارد. رشد و خیزش نسل جوان ایران به بزرگی دیگر کشورهای منطقه است و در واقع حتا ایران جوانانی دارد بسیار تحصیلکرده تر، بیشتر درگیرِ روند جهانی شدن، جامعه جهانی و جریان های سیاسی. چون دیگر جوانان بی قرارِ دیگر کشورهای منطقه، جمعیت جوان ایران نیز از مسائلی چون نرخ وخیم بیکاری، نبود فرصت رشد و سرکوب خفه کننده رنج می برد.
تغییر رژیم در ایران باید تقدم نخست در خاورمیانه امروز باشد؛ این مسئله ای است که تمام همپیمانان ایالات متحده در منطقه و دیگر کشورها به صورت بالقوه می توانند بر آن اتفاق نظر داشته باشند. همه می خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران وضعیت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و راهبردی ارتشی تمامی منطقه را دگرگون خواهد کرد. در واقع خبر از خاورمیانه ای نوین خواهد داد.به جای امیدهای بیهوده برای گفتگو و قرار گذاشتن با حکومت تهران که دولت اوباما خود تصدیق می کند که بعید است راه به جایی ببرد، تلاشی به رهبری ایالات متحده مورد نیاز است تا حکومت از هم گسیخته شود، تلاشی دو جانبه: هم به صورت اجتماعی و هم نامحسوس. تغییر رژیم در ایران تنها از درون این کشور بی می خیزد، از میان مردمش. نمی توان از بیرون آن را تحریک کرد ولی می توان آن را تغذیه کرد، به آن پرو بال داد و مشوق هایی که برای پشتیبانی آنان امکان پذیر است را برایشان فراهم ساخت.
گام های کلیدی براندازی
با این که به تازگی این بحث را به تفصیل در ستون مرکز هاروارد بلتِر به انتشار رسانده ام، ولی به بازگویی چند نکته قابل توجه در این جا می پردازم:
آقای اوباما باید فراخوانی روشن به مردم ایران بدهد که در برابر حکومت برخیزند. اعلام حمایت نیمه و نصفه و نامستقیم از تغییر رژیم که تاکنون از سوی امریکا اعلام شده کافی نیست. این اعلام پشتیبانی باید با ترسیم آینده ای تازه و بهتر برای ایران، پس از تغییر حکومت همراه شود. اعلام از سر گیری روابط با ایالات متحده از جمله این پشتیبانی هاست. برای چنین فراخوانی شکی نیست که شیوه کنونی آقای بسیار ساکت و کم گوست؛ هر گونه شورش شاید با شدت تمام سرکوب شود. ولی آزادی با ترس به دست نمی آید و شاید دیگر هرگز فرصت بهتری پیش نیاید. رهبری معنوی امریکا بر خلاف حکومت ایران برای نسل جوان این کشور مهم است. جوانان ایران همچون حکومتشان امریکا ستیز نیستند و با دید مثبتی به امریکا می نگرند. آنان عمیقا امید دارند که جریان تغییر به سوی آن ها نیز وزیدن بگیرد و ایران را نیز در نوردد.باید برای تحریم هایی که به خاطر برنامه اتمی ایران بر این کشور وضع می شود، باید ضریب افزاینده ای به صورت عمده وجود داشته باشد تا اکنون رفتار سرکوب گرانه رژیم و اقدامات خشنی که برای سرکوب مخالفان از خود بروز می دهد را مشمول مجازات تحریم قرار دهد. تحریم های جدی، به غیر از رژیم مردم ایران را نیز زیر فشار قرار خواهد داد. ولی چنین گام هایی برای دستیبابی به تغییر ضروری است. تغییر رژیم شاید دردناک باشد ولی در نهایت به سود مردم ایران خواهد بود.باید برای گروه های مخالف حکومت، مستقیم و در زمان مناسب هر کجا که پنهان هستند پشتیبانی مالی و مادی فراهم کرد.باید از دانشجوانان ایرانی به اینترنت و علاقه شان به رسانه های جمعی که (با انتشار دانش و خبر) موجب گسستن مردم از متن حاکمیت می شوند بهره جست. برای نمونه می توان مستقیما ایران را از «آی پد» های رایگان و دیگر ابزار اینترنتی پر کرد. به جای شعار نخ نمای «برنامه صلح آمیز اتمی» یا «اتم برای صلح» می توان شعار «اَپل برای آزادی» را جایگزین کرد.
ایران لیبی نیست. بزرگی اندازه ایران و توانایی های تلافی جویانه اش، استفاده از گزینه های معتدل نظامی چون «منطقه ممنوعه پروازی» را ناممکن می سازد. ولی هنگامی که ناآرامی ها فراگیر شود، بسیاری از سنجه های محدود، امکان اجرا پیدا می کنند. قطع شبکه های ارتباطی حکومت از جمله آن هاست.
نیاز به رهبری امریکا در ایران
اگر زمانی را بتوان خاطر نشان ساخت که به رهبری امریکا برای طرح خاورمیانه ای نو نیاز باشد، آن زمان امروز است. امریکا به خاطر کارهایی که می کند متهم نخواهد شد. برخی خواهند گفت که امریکا به اندازه کافی مداخله نکرده و برخی دیگر نیز خواهند گفت که در مداخله زیاده روی کرده است. ایران صحنه ای است که رهبری ایالات متحده در آن می تواند تغییری به وجود آورد.شاید این اقدامات برای به ارمغان آوردن تغییر مطلوب به ایران کافی نباشند ولی سوی دلسرد کننده ماجرا همیشه پشت سکه است: چگونه می توان با توضیح درباره شکست (آن هم شکستی که هنوز به وقوع نپیوسته) از فرصتی بهره برد؟
چاک فرلیش جانشین رایزن امنیت ملی در اسراییل بوده است. وی اکنون یک مقام ارشد در «مرکز دانش و امور بین الملل بلفر» در «برنامه امنیت دانشگاه هاروارد کندی» است.
از: چاک فرلیش / در: کریستشن ساینس مانیتور
منبع خبر:ایران در جهان
تهدید اعضای کانون صنفی معلمان کردستان جهت تکذیب بیانیه ۱۹ اردیبهشت توسط وزارت اطلاعات
نیروهای امنیتی وابسته به وزارت اطلاعات جهت مجبور نمودن اعضای کانون صنفی معلمان به تکذیب بیانیه کانون در آن روز ۱۹ اردی بهشت ماه (سالروز اعدام فرزاد کمانگر معلم کرد) به عنوان «روز نفی خشونت سازمان یافته و دفاع از حق حیات» نامگذاری شده است؛ بر معلمان اخضار شده اعمال فشار می نمایند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در چند روز اخیر آقایان بهاألدین ملکی، رامین زندنیا، علی قریشی، مختار اسدی، پیمان نودینیان، حیدر زمان، رضا حاتمی، کمال فکوریان، مصطفی سربازان، محمد صدیق صادقی، هیوا احمدی و عزت الله نصرتی از سوی اداره ی اطلاعات استان کردستان و بازجوهای این اداره که از تهران به سنندج آمده بودند احضارو مورد بازجویی و تهدید قرار گرفتندُ نیروهای امنیتی از آنان خواستند به لغو بیانیه ی صادر شده توسط این انجمن صنفی اقدام نمایند.البته اعضای انجمن تاکنون بر اجرای مراسم ۱۹ اردیبهشت ماه ، سالروز شهادت فرزاد کمانگر و ۴ تن دیگر پافشاری کرده اند.بنا بر این گزارش، نیروهای امنیتی بیشترین تهدیدات را متوجه آقایان پیمان نودینیان و مختاراسدی نموده اند چرا که آنها بعنوان فعالان صنفی به ترتیب نزدیک به ۳ سال در تبعید در استان زنجان و چندین ماه انفصال از خدمت و ۲ سال تبعید و ۶ ماه انفصال از خدمت را گذرانده اند.در بیانیه مورد اشاره، کانون صنفی معلمان کردستان از عموم معلمان ایران خواسته است در این روز با روشن کردن شمع و نفی خشونت سازمان یافته و دفاع از حق حیات در کنار آموزش صلح و انسان دوستی به دانش آموزانُ یاد و خاطره فرزاد کمانگر، معلم شهید را گرامی بدارند.
دیدار مخفیانه سردار رادان با مقامات امنیتی سوریه همزمان با سرکوب معترضان
همزمان با شدت گرفتن سرکوب معترضین و مخالفین حکومت بشار اسد در سوریه و افزایش تلفات انسانی ناشی از بحران سیاسی این کشور، منابع موثق از دیدار مخفیانه سردار رادان جانشین فرماندهی نیروی انتظامی ایران خبر می دهند.یک منبع موثق در این باره به ندای سبز آزادی گفت: " ملاقات سرتیپ احمدرضا رادان، جانشین فرماندهی نیروی انتظامی ایران با مقامات امنیتی سوریه طی دو هفته گذشته و همزمان با شدت گرفتن سرکوب مخالفان و معترضان به زمامداری بشار اسد در این کشور رخ داده است.به گفته این منبع موثق همزمانی وقایع اخیر در کشور سوریه گمانه زنی ها درباره نقش مستقیم سردار رادان در سرکوب معترضین در سوریه را تقویت می کند.این همه در حالی اتفاق می افتد که ارتش سوریه روز دوشنبه، ۵ اردیبهشت، با سه تا پنج هزار نفر نیروی نظامی و به همراه چندین تانک به شهر درعا یورش برده و این شهر را به محاصره خود درآورده است. در حال حاضر آب و برق در این شهر قطع شده است.همزمان دولت باراک اوباما، سه نفر از مقامهای بلندپایه سوری و همچنین نیروی قدس سپاه پاسداران را به دلیل «نقش داشتن» درسرکوب اعتراضهای اخیر سوریه هدف تحریم خود قرار داده است.سوریه از اواسط ماه مارس شاهد اعتراضات ضدحکومتی است و به نوشته خبرگزاری فرانسه، از زمان آغاز ناآرامیهای تا کنون، حدود ۶۰۰ نفر در شهرهای مختلف سوریه کشته شدهاند.در اعتراض به این سرکوبها، ایالات متحده تحریمهایی را علیه حکومت سوریه به اجرا گذاشته و ضمن مسدود کردن اموال برادر بشار اسد و چند تن از مقامات ارشد و افراد وابسته به سرویسهای اطلاعاتی سوریه، تمامی شهروندان ایالات متحده را از انجام معاملات تجاری با مقامات ارشد دولت سوریه بر حذر داشته است.اتحادیه اروپا نیز روز جمعه بر سر منع فروش اسلحه و تجهیزاتی که امکان دارد برای سرکوب داخلی مورد استفاده نیروهای سوری قرار بگیرد و همچنین قطع تجارت با دولت سوریه به توافق اولیه رسید. قرار بر این است این موارد طی روزهای آینده به طور رسمی به تصویب برسند.
اشتراک در:
پستها (Atom)
رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحرانزده در آستانه فروپاشی
آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریبالوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراههای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...
-
گزارش دریافتی زندانيان و بازداشتي هاي شيراز در استان فارس مختصري از وضعيت و فضاي امنيتي و ضد قوانين و موازين حقوق بشري كه در بازداشتگاه پلاك...
-
رضا رسايي را كشتند. او يكي از معترضان شجاعي بود كه پس از كشته شدن وحشيانه مهسا ژينا اميني براي اعتراض به خيابانها آمده بود. او در تاريخ ١٦...