۱۳۹۰ فروردین ۲۹, دوشنبه

افزایش محدودیت‌ها برای دانشجویان دختر دانشگاه کاشان

مسئولین دانشگاه کاشان در اقدامی که با همکاری معاونت فرهنگی و حراست این دانشگاه انجام گرفته است، با برخی از دانشجویان دختر و خانواده‌های آنها تماس گرفته و از دانشجویان خواسته‌اند که در یک جلسه مشاوره گروهی حاضر شوند و سپس با عباراتی توهین آمیز اقدام به تهدید آنها شده است که در صورت عدم حضور با آرای سنگین کمیته انضباطی مواجه خواهند گشت.به گزارش ندای سبز آزادی، مسئولان برگزارکننده در جلسه دوم با اعتراض شدید دانشجویان مواجه شدند، درپی این اعتراضات، معاون فرهنگی دانشگاه در هنگام سخنرانی مجبور به ترک تریبون شد و ادامه این اعتراضات نیز مسئولین را به تغییر روند برنامه ناگزیر ساخت.لازم به ذکر است، مسئولان برگزارکننده این جلسه، بر روی کارت دعوت آن عبارت «از صفر پروانه شدن» را درج کرده و آن را به صورت نوبتی و برای بیش از سیصد تن از دانشجویان دختر در نظر گرفته‌ بودند.گفتنی است تدوین منشور پوشش دانشجویی، احضار گسترده دانشجویان دختر به حراست و تهدید آنها و در مواردی صدور احکام کمیته انضباطی و همچنین تفکیک جنسیتی برخی از کلاس‌های دروس عمومی و ممانعت از برگزاری تئاترهای دانشجویی به علت احتمال اختلاط بازیگران دختر و پسر در هنگام ایفای نقش، از اقدامات قبلی مسئولین دانشگاه کاشان در مورد مساله حجاب و تفکیک جنسیتی بوده است.در اقدامی دیگر، به گزارش وب‌سایت رسمی دانشگاه کاشان معاونت فرهنگی دانشکده معماری و هنر این دانشگاه در قالب نمایشگاه حجاب و عفاف، ضوابط و مقررات حجاب و پوشش در بیش از پنجاه دانشگاه دنیا را در قالب پوستر در معرض دید بازدیدکنندگان قرارداده است.شایان ذکر است در دیدار معاون اداری مالی وزارت علوم از دانشگاه کاشان در اسفند ماه، گذشته دکتر علی‌اکبر متکان خبر از اختصاص بودجه ویژه به این دانشگاه جهت احداث دانشکده‌های تک جنسیتی داده بود.

اجرای حکم شش ماهه زندان برای سیما دیدار فعال فرهنگی در تبریز

گزارش دریافتی:سیما دیدار فعال فرهنگی آذربایجانی در تبریز روز شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ بازداشت و جهت اجرای حکم شش ماهه حبس روانه زندان تبریز شد. به گفته نزدیکان وی جهت باز پسگیری مدارک شناسایی خود به حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی صائب تبریز مراجعه نموده بود که ماموران پس از بازداشت خانم دیدار وی را به بند زنان زندان تبریز منتقل کرده اند. مامورین امنیتی چندی پیش مدارک شناسایی این فعال فرهنگی آذربایجانی را زمانی که وی برای ملاقات همسر سعید متین پور زندانی سیاسی در روز جهانی زن عازم زنجان بود در مسیر تبریز به زنجان توقیف کرده بودند. دیدار پس از شرکت در مراسم راهپیمایی خانوادگی ۱ خرداد ۸۸ که توسط اداره تربیت بدنی آذربایجان شرقی در پارک ائل گولی تبریز برگزار شده بود بازداشت و پس از یک ماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان آزاد شده بود.در جریان این مراسم ورزش همگانی عده ای از شرکت کنندگان اقدام به سردادن شعار(مدرسه به زبان ترکی)کرده بودند. شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز طی حکمی در ۲۳ آبان ۸۸ سیما دیدار و همسرش علیرضا فرشی را به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس تعزیری محکوم کرده بود که این حکم چندی بعد در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی به شش ماه حبس تعزیری کاهش یافت. سیما دیدار مدیر مسئول سابق نشریه دانشجویی یاشماف٬ شاعر آذربایجانی و نویسنده مقالاتی در نشریات محلی استان آذربایجان شرقی است. این فعال فرهنگی آذربایجانی در آزمون ورودی دوره فوق لیسانس دانشگاههای سراسری سال ۸۸ از ورود به دانشگاه محروم شده بود.

گزارش ارسالی از آداپ

وقتی گروه ۱۳۰ هزار نفری از شبه نظامیان ملت بیش از هفتاد میلیونی را گروگان می گیرد

اشپیگل :تازگی ماجرای یک زن جوان ایرانی را شنیدم. پاسدار انقلاب شهرش سراغش می رود و این پیام را به او می دهد: «دختر، باید به این فکر باشی که در کشور دیگری به زندگیت ادامه دهی. اینجا فقط مال ماست، و ما می خواهیم که فقط بچه های ما در این کشور به جایی برسند. برای شماها جایی نیست – خوب، اگر می توانی برو یک جای دیگر. زیرا دفعۀ بعد دیگر اینقدر خوب برخورد نخواهیم کرد.از طرابلس تا تهران؛ درسی که دنیا می تواند از اشتباهتش در لیبی در مورد ایران بگیردوقتی عملیات نظامی در لیبی شروع شد باید به این ماجرای تکان دهنده فکر می کردم. اینکه چنین عملیاتی اجتناب ناپذیر بود و با این وجود بیش از حد دیر انجام شد برای اوضاع ایران به این معناست: برای حمایت از تغییر بدون خونریزی در ایران باید جنبید که دیر می شود.تشابهات را می توان دید: هر دو نظام های خودکامه اند که به ارتش های خود بی اعتمادند و واحدهای شبه نظامی ایجاد کرده اند. در هر دو کشور حکومت ها قدرت خود را بر گاردهای انقلاب بنا کرده اند. نهایت سبوعیت و میزان نقض حقوق بشر در این دو کشور، دیکتاتورهای سابق مصر و تونس را چون پسر بچگانی جلوه می دهد که در گروه همسرایان کلیسا آواز می خوانند.ابعاد کار در ایران حتی بزرگ تراست زیرا نیروهای سپاه سهم عمده ای هم در پیش برد برنامۀ اتمی دارند. اگر با دقت بیشتر به نام کامل سپاه دقت کنیم متوجۀ خطر آن برای جهان می شویم: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.» از ایران صحبتی نیست. موضوع سر دفاع خشونت بار از قدرت در داخل و خاورمیانه و بسیار فراتر از آن است.نباید دیگر تعجب کرد که چرا حاکمان عربِ منطقه با نگرانی زیاد فعالیت های سپاه را زیر نظر دارند. برای پاسداران هر وسیله ای مباح است تا منطقه را بی ثبات کنند و از آشوب بهره برند. از این رو نظرهایی مانند این که افغانستان و عراق را فقط می توان با همکاری حاکمان ایران به ثبات رساند داستان سرایی است.جامعۀ بین المللی چه باید کند؟ از تابستان گذشته و با آغاز دورجدید از مجازات علیه ایران که حتی با توجه به قواره های سازمان ملل هم شدید است و تحریم های برخاسته از آن به دست آمریکا و اروپا، غرب از سیاست مماشات خود دست برداشت – سرانجام. اما هنوز آن راهبرد یکپارچه وجود ندارد که ارادۀ ایرانی ها را برای رسیدن به آزادی به رسمیت شناسد و از اشتباهاتی که در لیبی انجام شد در مورد ایران پرهیز کند.خوشبختانه پرسش اساسی در ایران دیگر این نیست که آیا حکومت فرو می پاشد یا چه زمانی بلکه تنها چگونه. و این چگونگی را جنبش آزادی خواهی ایران از قبل مشخص کرده است: بدون خشونت. مردم مقاومت خود را بدون خشونت آغاز کرده اند و می خواهند بدون خشونت به نتیجه برسانند. وقتی گروه ۱۳۰ هزار نفری از شبه نظامیان ملت بیش از هفتاد میلیونی را گروگان می گیرد معلوم است که باید این شبه نظامیان را بسیار شدیدتر از آنچه هست مجازات کرد تا به جنبش آزدی خواهی کمک شده باشد. بویژه که این موضوع خواست و مطالبۀ ایرانی های آزدایخواه نیز هست.در تهران تابلویی وجود دارد که دو جهت را نشان می دهد. یک طرف به خیابان «جمهوری اسلامی» می رود و طرف دیگر راه را به «خیابان آزادی» نشان می دهد. ایران بر سر دو راهی قرار گرفته است – یا آیندۀ کشور برای اولین بار واقعاٌ دمکراتیک می شود یا روزهای بدتری از آنچه شاهدش هستیم خواهد آمد. ملت ایران با اعتقاد برای خیابان آزادی تصمیم گرفته است و با استواری این راه را می رود.درعین حال دست خود را به سوی پاسداران انقلاب دراز کرده است تا آنها را دوباره به جامعه برگرداند. آشتی به موازات انقلاب آغاز شده است – با توجه با نقض سنگین حقوق بشر این آشتی جویی بزرگواری واقعی را نشان می دهد. جامعۀ جهانی تا کی می خواهد این بزرگواری را نادیده بگیرد؟
از: صبا فرزان / در: دی تاگس تسایتونگ
منبع خبر:ایران در جهان

سازمان های حقوق بشری مستقل از حقوق افراد دربند دفاع کنند

فاطمه ملکی، همسر محمد نوری زاد: از سازمان های حقوق بشری مستقل می خواهم که از حقوق افراد دربند دفاع کنند

فاطمه ملکی، همسر محمد نوری زاد که بیش از یکماه است از وضعیت همسرش بی اطلاع است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «آخرین ملاقات با آقای نوری زاد در ۲۷ اسفند ماه بود و از آن زمان تا به حال از او هیچ خبری نداریم. با وضعیت حادی که ایشان داشتند، مشکل کلیه و دندان هایش که فکر می کنم دیگر همه شان ریخته شده باشند. روزی که مجددا برای زندان احضار شدند نوبت درمان داشتند ولی مسولان گفتند که او را به زندان بیاورید ما خودمان آنجا کارهای دندانش را پیگیری می کنیم ولی هیچ پیگیری نشد و الان هم که کلا هیچ خبری ندارم.»فاطمه ملکی با اظهار اینکه ملاقاتی ها و تماس های تلفنی بازی هایست که خانواده های زندانیان با آن سرگرم هستند، گفت: « درباره اینکه چرا به ما ملاقات و یا اجازه تماس نمی دهند پیگیری نکرده و نخواهم کرد. چون احساس می کنم که طرف صحبت مان اصلا حرف های ما را متوجه نمی شود و اصلا برایش مهم نیست که ما در چه شرایطی هستیم. من در حال حاضر خواستار آزادی محمد نوری زاد هستم و نه خواستار برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات . تلاش و دویدن برای گرفتن ملاقات و تماس تلفنی با زندانی هایمان تنها بازی هایست که ما را به آن مبتلا کرده اند. همسر محمد نوری زاد با اشاره به اینکه سازمان و فعالان حقوق بشری باید در این مرحله به طور جدی اقدام کنند، گفت: « من از سازمان های حقوق بشری می خواهم که بدون هیچ جانبه داری از هیچ گروه و دولتی به شکل مستقل به صحنه بیایند و از حقوق کسانی که دربند هستند دفاع کنند.همسر محمد نوری زاد گفت: « اگر هر کاری هم آقای نوری زاد به زعم آنها انجام داده باشد که مستحق مجازات باشد به نظرم یکسال و نیم دیگر برایش کافیست. یکسال و نیم کافی بوده تا او را در جای قرار بدهند که صدایش درنیاید و کاری نکند.فاطمه ملکی درخصوص آخرین وضعیت همسرش در آخرین دیدارش ۲۷ اسفند ماه گفت: « پس از احضار مجدد ایشان قول داده شد که او را به بند عمومی منتقل کنند که متاسفانه این اتفاق نیفتاد و او را در بند دو الف سپاه به تنهایی زندانی کردند. الان هم مطمئن هستم که به بند ۳۵۰ اوین منتقل نشده است چون من با خانواده های زندانیان این بند در ارتباط هستم. محمد نوری زاد، روزنامه نگار و مستند ساز که پس از جریان انتخابات ۸۸ به علت نوشتن نامه های انتقادی به رهبر جمهوری اسلامی بازداشت شد. او چندی پیش به دلیل وخامت حالش به دلیل اعتصاب های مکررغذاهای که در زندان داشت به بیمارستان منتقل شد و در روز ۲۸ بهمن برای سپری کردن دوران نقاهاتش به مدت ده روز به منزلش بازگشت. با این حال پس از برگشتش به زندان در روز هشتم اسفند ماه علیرغم قول های که به او داده شده بود دوباره به بند دو الف سپاه منتقل شد و اکنون یکماه است که تمام ارتباطات هایش با دنیای خارج از زندان قطع شده است و خانواده اش از سلامتی و وضعیت او بی خبر هستند.

کمپین بین المللی حقوق بشردرایران

شخصا جايگاهي به نام مقام معظم رهبري نمي شناسم!

دفاعیه محمد رضا پورشجری در دادگاه: در مورد توهین به مقام معظم رهبری باید عرض کنم من شخصا جایگاهی به این نام نمی شناسم . گزارشي از دادگاه وبلاگ نويس زنداني محمد رضا پورشجري كه مقاله هاي خود را با نام سيامك مهر انتشار مي داد جهت انتشار در اختيار “فعالين حقوق بشر و دمكراسي در ايران” قرار داده شده است. او دادگاه را به محاكمه اين رژيم تبديل نمود.لازم به ياد آوري است آقاي پورشجري در 21 شهريور ماه با يورش مامورين وزارت اطلاعات دستگير شد و به بند سپاه شكنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان گوهردشت كرج منتقل شد. متن دفاعيه محمد رضا پورشجري :20 آذر 89 بدون اطلاع قبلي اولين جلسه به اصطلاح دادگاه رسيدگي به اتهامات من در شعبۀ 2 دادسراي انقلاب كرج برگزار شد كه به همه چيز شباهت دارد به غير از دادگاه. واژۀ داد در فرهنگ ايران از ارجمندي بسياري برخوردار است معناي ژرف آن با آنچه در نظام استبداد اينجا به عدالت ترجمه شده هرگز برابر اين دادگاه جايگاهي كه در آن مديريت جامعه به داد مردم مي رسد و حقوق آزاديهاي طبيعي مردم را كه از سوي قدرت مداران مورد تجاوز و تضيع قرار گرفته اعاده مي كند.
اما در جمهوري اسلامي دادگاه بويژه وقتي كه به جرائم سياسي و عقيدتي رسيدگي مي كند ابزار سركوب مخالفان و معترضان به وضع موجود است و نهادي است كه گويا به جهت حفظ قدرت و انحصارات گروه اقليت حاكم بنا شده است.

امروز به 2 اتهام من رسيدگي مي شد توهين به مقام معظم رهبري و ارتباط با سايتهاي ضد انقلاب . در ابتدا عرض كردم كه در دورۀ 37 سالۀ پهلوي دوم و در دورۀ 32 سال حكومت استبداد ديني هرگز هيچ دادگاه و محكمۀ كه صلاحيت داشته و شايسته بوده باشد به اتهاماتي از جمله اتهامات سياسي و وجداني و عقيدتي رسيدگي نكرده است و من اين جلسه را به عنوان دادگاه به رسميت نمي شناسم زيرا كه از حداقل وجاهت قانوني برخورد دار است،هيئت منصفه حضور ندارند ،من وكيل ندارم و نمايندگان رسانه ها نيز غايب هستند.

اما بدليل اينكه من هر از فرصتي جهت راز بيان انديشه ها و آراء خود استفاده مي برم از اين موقعيت ناخواسته نيز بهره مي جويم و عليرغم بي اعتبار دانستن اين مجلس به عنوان دادگاه از نوشتارهاي خود دفاع مي كنم.

در مورد توهين به مقام معظم رهبري بايد عرض كنم من شخصي ،شيخي ،جايگاهي به اين نام نمي شناسم. اگر منظور فرد خودكامه و ستمگر و ديكتاتوري است كه براي حفظ قدرت انحصارات خود با زور و قهر و خشونت حكومت مي كند و مخالفان و معترضان خود را در زندانها با شكنجه به قتل مي رساند و در بيابانها به گلوله مي بندد از حق طبيعي هر شهروندي از ايشان به دشنام يعني به نام بد ياد كنند.

در مورد اتهام ارتباط با سايتهاي مجازي ضد انقلاب عرض كردم طبق ماده 19 اعلاميۀ حقوق بشر هر قانون اساسي و موضوعي بايد قطعا با روح و متن آن هماهنگ بوده باشد و هر گز روح و مبناي آن را نقض نكرده و اعتبار خود را از آن كسب كند كسب اطلاعات و آگاهي از هر منبع و مرجعي انتشار اطلاعات و انديشه ها بدون استثناء در امور مسلم بشر شناخته شده و … جهت تبادل افكار حق خود مي دانم كه با هر فرد و گروه و نحوۀ فكري ارتباط داشته باشم و بر اساس حق آزادي بيان كه مادر آزاديها است و هيچ فرد و مقام و قدرتي نمي تواند اين حق را از من سلب نمايد.

حرفهاي آخر:

پس در خارج از موضوع دادگاه بطور دوستانه براي حضار عرض كردم كه من محصول جمهوري اسلامي هستم ،من ساخت حكومت اسلامي ام ،رژيم استبداد ديني خود مسئول توليد آدم هاي با انديشه هاي مثل من است .همانطوري كه اين رژيم 7 ميليون معتاد،بيش از 3 ميلين مواد فروش ،چند ميليون زن خياباني توليد كرده است به همان نسبت نيز چند ميليون كفر گو متنفر از تمامي عربده هاي اسلام حاكمان ستمگر توليد كرده است.پيش از تسلط ضد انقلاب در سال 57 اگر مجموع نوشتها و كتب انتقادي و ضد اسلامي را جمع آوري مي كرديم يك جعبه كوچك را پر نمي ساخت اما اكنون يك كتابخانه عمومي هم گنجايش كتابها و مقالات و پژوهشهاي انتقادي و اسلام ستيز را ندارد .

سيامك مهر، محمد رضا پور شجري سابق
آذر 89
زندان رجايي شهر

تفسيرهفته:مسيح بن سيد جواد پانين خياباني و فرياد يا علي هنگام تولد


تلويزيون ايرانيان


کاریکاتور: با سوگلی من شوخی می کنی؟



بازداشت سیما دیدار از فعال مدنی آذربایجان

سیما دیدار شاعر ،مترجم، وبلاگ نویس ومدیر مسئول سابق نشریه ی دانشجویی یاشماق دانشگاه تهران و از فعالین مدنی آذربایجان امروز دستگیر شد. سیما دیدار که برای بازپسگیری مدارک شناسایی خود با هماهنگی دادگستری به بازداشتگاه صائب تبریزی (اطلاعات سپاه) مراجعه کرده بود دستگیر شد.به گزارش «رهانا»‌ سامانه خبری «خانه حقوق بشر ایران»‌ سیما دیدارکه در روز جهانی زن همراه عده ای از فعالین مدنی آذربایجان عازم شهر زنجان جهت دیدار با همسر سعید متین پور بودند مورد تفتیش و بازداشت چند ساعته قرار گرفته وسپس مدارک شناسایی‌اش ضبط شده بود.احتمال می‌رود دستگیری او جهت گذرندان محکومیت ۶ ما‌هه‌ی زندانش باشد.این خبرنگار و همسرش سال قبل به جرم تبلیغ علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیزی محکوم شده بودند.

ادامه محاکمه دانشجویان در دادگاه های نظامی

محاکمه دانشجویان که در ماجرای کوی دانشگاه سال ۸۸ دستگیر و زندانی شده بودند همچنان در دادگاه نظامی ادامه دارد .برخی از این دانشجویان همچنان در زندان اند اما برخی دیگر نیز به طور موقت و با قید وثیقه آزاد شده اند.به گزارش خبرنگار کلمه، هر هفته و گاه هر روز تعدادی از دانشجویان به دادگاه های نظامی احضار و محاکمه می شوند این دانشجویان غالبا به اتهام «اخلال در نظم عمومی»، «تمرد در مقابل ماموران دولتی» و «تخریب اموال عمومی» احضار و محاکمه می شوند. بعد از برگزاری انتخابات پر مناقشه سال ۸۸ عده ای ازماموران نیروی انتظامی و لباس شخصی ها به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران حمله کردند و تعداد زیادی از دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. چند ماهی از این حادثه گذشته بود که فیلمی از این ماجرا منتشر شد. فیلمی که نشان می داد عاملان اصلی حمله به خوابگاه دانشجویان، ماموران نیروی انتظامی بوده اند.تا پیش از پخش این فیلم دولت مدعی می شد که ماموران خودسر این حمله را برنامه ریرزی کرده اند ولی انتشار این فیلم نشان داد که سردار رجب‌زاده -رییس وقت نیروی انتظامی تهران- دستور حمله به کوی دانشگاه را صادر کرده است.اولین جلسه رسیدگی به پرونده ۲۷ نفر از متهمان حمله به کوی دانشگاه تهران در «شعبه دوم دادگاه نظامی تهران » سیزدهم مهر سال گذشته تشکیل شد و ۲۳ نفر از متهمان حوادث کوی دانشگاه و وکلای آنان و تعدادی از شاکیان در آن حضور یافتنند . در ارتباط با این پرونده چندین جلسه دیگر نیز در شعبه دوم دادگاه نظامی تهران برگزار شده است. یکی از جلسه های این داگاه هم در سال جدید برگزار شده و تعدادی دیگر از دانشجویان در این دادگاه حضور یافته و محاکمه شدند . شعبه دوم دادگاه نظامی در این پرونده به اتهامات حدود سی نفر از دانشجویان و بیست نفر از حمله کنندگان به کوی دانشگاه رسیدگی می‌کند و در هر جلسه دادگاه، اتهامات پنج تن از دانشجویان بررسی می‌شود.دانشجویان می پرسند چرا قربانیان این حادثه محاکمه می شوند و نه آمران ؟بهانه مسوولان برای محاکمه دانشجویان در دادگاه های نظامی این است که چون متهمان پرونده کوی دانشگاه از ماموران انتظامی بوده اند پس محاکمه دانشجویان هم باید در این دادگاه ها برگزار شود.برخی از فعالان دانشجویی در دانشگاه های کشور از این اقدام یعنی احضار دانشجویان به دادگا ههای نظامی ابراز نگرانی می کنند و می گویند که این شکل محاکمه یاد آور برگزاری دادگاه های فعالان سیاسی در رژیم گذشته است. چرا که در زمان شاه هم دادسرای نظامی پرونده فعالان مدنی و سیاسی را بررسی می کرد.هنوز از احکام دانشجویانی که در دادگاه های نظامی محاکمه می شوند، اطلاعی در دست نیست اما تعدادی از دانشجویان مختلف کشور در این ارتباط دستگیر و محاکمه شده اند .ایوب نعمتی، دانشجوی محروم از تحصیل دانشکده حقوق و علوم سیاسی، کاوه اکبری، دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران و حبیب فرحزادی از جمله دانشجویانی هستند که در ارتباط با این دادگاه دستگیر شده و محاکمه شده اند . عباس کاکایی نیز به اتهام مشارکت در احوادث کوی دانشگاه یک سال را در زندان گذراند .

به زنان ایران, و جهان نشان دهید که به نقض حقوق زنان در ایران معترضید

180 فعال حقوق زنان به دیلما روسف، رییس جمهور برزیل:
به زنان ایران و جهان نشان دهید که به نقض حقوق زنان در ایران معترضید
کمیته گزارشگران حقوق بشر- صد و هشتاد تن از فعالان جنبش زنان ایران و مدافعان برابری جنسیتی، با امضا و ارسال نامه ای به خانم دیلما روسف، رییس جمهور منتخب مردم برزیل از وی خواستند تا به عنوان یکی از مبارزان جنبش آزادیخواهی برزیل، که اکنون در منصب حکومتی مهم قرار گرفته است، نسبت به نقض حقوق زنان در ایران واکنش نشان دهد.در بخشی از این نامه که به ابتکار برخی از فعالان جنبش زنان تهیه شده، آمده است: «سابقه فعالیت گسترده شما در مبارزات آزادیخواهانه ما را بر آن داشت تا از شما بخواهیم در مذاکراتی که با دولت ایران انجام می دهید موارد مربوط به نقض حقوق زنان و آزادی های فردی را مورد اعتراض قرار دهد، و منافع شهروندان و رعایت حقوق بشر و حقوق زنان در ایران را در چگونگی روابط تان با دولت ایران مدنظر قرار دهید».

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

رونوشت به رسانه ها

تاریخ: 10 مارس 2011

خانم دیلما روسف،ر ییس جمهور کشور برزیل

خانم رییس جمهور، ابتدا پیام تبریک ما را به مناسبت روز جهانی زن بپذیرید. امیدواریم که شما بتوانید با اتکا به آرای مردمان برزیل به خواست های جنبش زنان در کشور خود تحقق ببخشید. ما آرزومندیم که همبستگی شهروندان برزیل و ایران با تحکیم روابط دوستانه و مبتنی بر آزادی و برابری خواهی و به ویژه پی گیری مبارزه علیه همه ی مظاهر ستم جنسی در جوامع ما، تحکیم و تعمیق یابد.خانم روسف، رییس جمهور محترم کشور برزیل، آنچه ما، جمعی از فعالین در عرصه حقوق زنان، را به نوشتن این نامه خطاب به شما واداشت، دو دلیل عمده دارد:

شما نخستین رئیس جمهور زن منتخب برزیل هستید، از مبارزان سرشناس جنبش آزادی خواهی برزیل بوده اید، روزگاری زندانی سیاسی بوده اید و معنای شکنجه، آزار جسمی و روانی را لمس کرده اید. دلیل دوم وجود روابط گسترده ی دیپلماتیک و اقتصادی ایران و برزیل است که در دولت های پیش از شما دنبال شده است. قاعدتا دولتمردان تاریخ و یا دولتزنانی که در روابط با سایر کشورها جز به منافع اقتصادی و سیاسی کشورشان نمی اندیشند، مورد توجه ما نیستند، اما سابقه فعالیت گسترده شما در مبارزات آزادیخواهانه ما را بر آن داشت تا از شما بخواهیم در مذاکراتی که با دولت ایران انجام می دهید موارد مربوط به نقض حقوق زنان و آزادی های فردی را مورد اعتراض قرار دهد، و منافع شهروندان و رعایت حقوق بشر و حقوق زنان در ایران را در چگونگی روابط تان با دولت ایران مدنظر قرار دهید.خانم رییس جمهور روسف، وضعیت تبعیض علیه زنان در ایران اسفناک است، به عنوان مثال، در زمینه حقوق سیاسی، هم براساس ابهامات قانونی در قانون اساسی و هم نهادهایی چون شورای نگهبان که ناظر بر امور انتخابات است، هیچ زنی نمی تواند در ایران رئیس جمهور شود.در زمینه ی قوانین خانواده، طبق قوانین ایران، زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نیستند، به صرف زن بودن ملزمند که برای سفر، انتخاب شغل و تحصیلات از شوهر و خانواده پدری اجازه ی کتبی دریافت کنند. حق سرپرستی درخانواده با مرد است، و دختران در انتخاب شوهر استقلال ندارند و تنها با اجازه پدر و جد پدری می توانند ازدواج کنند. خشونت های ناموسی علیه زنان و چراغ سبز قانون به مردان، اعمال خشونت های خانگی علیه زنان را افزایش داده است. زنان حق طلاق برابر با مرد ندارند و قوانینی چون چند همسری مردان بسیاری از زنان را با مشکل مواجه کرده است.درزمینه حقوق شهروندی، زنان در ایران از حق انتخاب آزادانه ی پوشش خود محرومند و هر روز به دلیل شکل حجاب شان با خشونت پلیسی مواجه می شوند. زنان دانشجو با تبعیضات جنسیتی در دانشگاه ها رو به رو هستند و هم اکنون همچون مردان دانشجو به دلیل انتقاد و ابراز عقیده یا در زندان و تبعیدند یا از حق تحصیل محروم شده اند. فعالان کارگری، قومیتی و مذهبی به دلیل اعتراض به نقض حقوق شان، به خاطر دفاع از حق تحصیل به زبان مادری و به خاطر اعتراض به وجود فقر و محرومیت مورد خشونت قانونی قرار گرفته اند. زنان معترضی چون شیرین علم هولی فعال کرد جانش را به همین دلایل تسلیم اعدام کرد و و هر روز آمار اعدام و صدور حبس های طولانی برای زندانیان افزایش می یابد.نابرابری ها در عرصه ی حقوقی منجر به افزایش سرکوب و خشونت به زنان در همه ی عرصه های زندگی اجتماعی و خانوادگی شده است و اعمال خشونت های قانونی علیه زنان را شده است. قوانین خشونت آمیز اعدام و سنگسار تاکنون جان زنان زیادی را که سعی کرده اند در برابر بن بست های قانونی راه حل های فردی بیابند، گرفته است.خانم رئیس جمهور، زنان ایران در برابر این خشونت ها ساکت ننشسته اند، حقوق دانان و وکلای حقوق بشر و زنان، در قالب اقدامات فردی و جمعی و کمپین های بسیار، دست به اعتراض زده اند اما اعتراض آنان با بازداشت، تبعید و محرومیت از تحصیل مواجه شده است. نمونه هایی را نام می بریم؛ بهاره هدایت فعال دانشجویی و فعال حقوق زنان به خاطر خواندن بیانیه ای خطاب به دانشجویان جهان و شرکت در تجمع اعتراضی زنان به 9 سال زندان محکوم شده است، شیوا نظر آهاری گزارشگر حقوق بشر، فعال زنان و دانشجوی محروم از تحصیل به 4 سال زندان در تبعید و شلاق محکوم شده است. نسرین ستوده وکیل مدافع حقوق بشر که به جرم دفاع از موکلانش که عمدتا فعالان حقوق زنان، دانشجویی و کارگری و یا زنان و کودکان محروم و محکوم به اعدام بوده اند و هم چنین گفتگو با رسانه ها، از سپتامبر سال گذشته تاکنون در زندان است و اکنون به 11 سال زندان محکوم شده است.شما به تجربه می دانید که صاحبان قدرت برای موجه جلوه دادن سرکوب مردم و فعالین جنبش های مردمی، آنان را به جرایمی متهم و منتسب می کنند که واقعی نیستند. شما که برای سربلندی و رهایی مردمان برزیل رزمیده اید می دانید که آرمان خواهان همواره توسط قدرتمداران به همکاری با بیگانه و یا جرائمی مشابه و مستوجب مجازات، متهم می شوند. هم اکنون بسیاری از فعالان قومیتی، روزنامه نگاران، فعالان کارگری، سیاسی محکومیت های سنگین دریافت کرده اند. رییس جمهور محترم برزیل، تنها آرمان زنان مبارز ایرانی ارتقای آگاهی خود و خواهرانشان و تلاش برای تغییر موقعیت تبعیض آمیزشان بوده است. زینب جلالی زن جوان کرد و فعال جنبش کارگری اکنون پس از سال ها زندان، در انتظار اعدام به سر می برد. خانواده ها را به جرم اعتراض به زندانی و یا کشته شدن فرزندانشان به زندان می افکنند. خانم رییس جمهور، صدای مردم ایران را اکنون جهانیان می شنوند، صدایی که کاملا تفکیک شده از صدای دولت و مراجع قدرت در ایران است. ما معتقدیم که منافع درازمدت کشور برزیل با رشد دموکراسی در ایران و توجه به حقوق سیاسی و مدنی شهروندان ایران گره خورده است. منافع برزیل و پیوند عمیق و برابر مردم کشور شما و ما تنها در چارچوب احترام به آرمان های مشترک مردمان این دو کشور تحقق می یابد.ما از شما درخواست می کنیم که در هر نوع ارتباطی که طبق قوانین کشور خود با ایران لحاظ می کنید، به زنان ایران و جهان نشان دهید که شما به عنوان اولین رییس جمهور زن برزیل، در کنار آنان ایستاده اید و به نقض حقوق زنان و شهروندان در ایران معترضید. با احترام

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...