۱۳۹۰ فروردین ۱۷, چهارشنبه

محرومیت پیمان عارف دانشجوی دانشگاه تهران از ملاقات حضوری

گزارش دریافتی:با گذشت قریب به دو ماه از بازداشت پیمان عارف فعال دانشجویی دانشگاه تهران و از اعضای جبهه ملی ایران وی همچنان از ملاقات حضوری با همسر و خانواده خویش محروم می باشد. این در حالی است که تعداد قابل توجهی از زندانیان سیاسی در طی ماه گذشته از مرخصی نوروزی و همچنین ملاقات حضوری استفاده نموده اند. پیمان عارف هم اکنون در حال گذراندن حبس تعزیری یک ساله خود که حکم آن سال گذشته به وکلای وی ابلاغ گردیده است می باشد. این فعال دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بیست و یکم بهمن ماه سال گذشته ، با یورش ماموران امنیتی به منرل شخصی‌اش بازداشت و بعد از گذراندن چند روز انفرادی به بند 350 زندان اوین منتقل گردیده است. شایان ذکر است که در حکم نهایی این فعال دانشجویی وی به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت مادام‌العمر از حرفه روزنامه‌نگاری و عضویت و فعالیت در احزاب سیاسی محکوم گردیده است
 گزارش ارسال شده به پارس دیلی نیوز

۱۳۹۰ فروردین ۱۶, سه‌شنبه

جان دو فیلمساز فراری کرد درخطر است

شاهو نعمتی و صابر کاکه حسن فیلمسازان جوانی که سال پیش در شمال ایران فیلمی مستند درباره ی زندگی کردها در شمال ساختند و از طرف اطلاعات بازداشت و با وثیقه های سنگین 50 و 100 میلیونی از زندان آزاد شدند و درپی مراجعه مجدد اطلاعات برای بازداشت آنان وضبط فیلم کامپیوتر و وسایل شخصی آنها به اربیل عراق گریختند در خطر است این دو فیلمساز هر روزه ازطرف اطلاعات رژیم ایرن تهدید می شوند و امکان دیپورت آنها از طرف حکومت اقلیم کردستان به ایران وجود دارد و در این مدت نیز ده ها نفر از پناهجویان ایرانی ازکردستان عراق دیپورت و تحویل جمهوری اسلامی شده اند و در صورت دیپورت این دو فیلمساز جانشان به خطر خواهد افتاد حتی امکان صدور حکم اعدام نیز هست و خانواده های

این دو فیلمساز نیز در فشار و تهدید شدید اطلاعات هستند و تهدید به مصادره وثیقه آنها نیز می شود ترس از دیپورت و خطر جانی این دو فیلمساز از طرف حکومت کردستان تحت فشاز اطلاعات بسیار قوی است از تمام سازمان های حقوق بشری و بین المللی تقاضای کمک به این دو فیلمسازفراری را داریم که اکنون در شرایطی بسیار و بد و خطرناک بدون امنیت مالی و جانی به سر می برند.

shaho.nemati@gmail.com
گزارش ارسالی از shahonemati.blogfa.com

بهاره هدايت صدايی كه خاموش نمی شود

عواقب بعد از انتخابات پرمناقشه ي رياست جمهوري دوسال گذشته كه هنوز تا زمان حال باقي است دامن بسياري از خانواده ها ي زندانيان سياسي را گرفته است . بعد از انتخابات و حضور مردم در صحنه های اعتراضی، اتفاقی که افتاد حذف و سرکوب معترضان برای خاموش کردن اعتراضات بود . اما این سرکوب از سوی دیگر با دستگیری های گسترده و بازداشت فعالان مدنی و اجتماعی دنبال شد که سابقه ی فعالیت در حوزه های مختلف را داشتند . هدف این دستگیری ها ، خاموش کردن هسته های اعتراضی و افراد منتقد ی بود که نهایتا با این حربه حکومت بتواند بسیاری از فعالیتهای در جریان را تحت کنترل خود در آورد . هنوز زمانی از دستگیری ها نگذشته بود که صدور احکام سنگین و غیر منصفانه نیز بسیاری از فعالین با سابقه را در زندان ها و شرایط سخت نگه داشت . در این میان به ویژه انگشت اتهام به سوی کسانی رفت که پیش از انتخابات و در زمان اعتراضات بعد از آن نقش عمده ای در نقد سیاستهای دولت و سامان دهی تجمعات اعتراضی داشتند . کسانی که حکومت به واسطه ی پیشینه ی مبارزاتی که داشتند آنها را انتخاب کرد تا بادادن حکم های حبس طولانی به نوعی بر رفتار عمومی و حرکت یک جنبش تاثیر بگذارد . كساني بودند كه به مراتب بيشتر از ديگران تحت تاثير اين بي عدالتي ها و خشونتهاي دستگاه قضايي قرار گرفته اند كه نه تنها دل اعضاي خانواده هايشان را ، بلكه دل و وجدان ملتي را به درد آورده است . يكي ازاين افراد بهاره هدايت است .

كمتر كسي است كه عضو فعال جنبش دانشجويي و جنبش زنان باشد و از حركتها و فعاليتهاي مسالمت آميز بهاره هدايت بي اطلاع باشد . او متولد ١٣٦٠ است و از اواخر سال ٧٩ به صورت عضوي فعال در جنبش دانشجويي فعاليت كرده است . بهاره هدايت همچنين از اعضاي فعال كمپين يك ميليون امضاء براي تغيير قوانين تبعيض آميز است . با وجود طبيعت اينگونه فعاليتها و حركت در جنبش هايي همچون دانشجويي وزنان كه عموما نهادي مسالمت آميز دارند؛ در طول چند سال گذشته بسياري از فعالين كه بهاره هدايت هم شامل آنها مي شده است تحت تاثير شدیدترین نوع برخورد از سوی قوه قضائیه و نهاد های امنیتی قرار گرفته اند . اما شدت این برخوردها پس از انتخابات به حربه ای برای ضربه زدن به تجمعات مسالمت آمیز و پیگیری هر نوع حرکت اعتراضی محسوب می شود . گویی كه اصولا طبيعت اين فعاليتها براي قوه ي قضائيه غير قابل تحمل بوده است كه با بيشترين برخورد و دادن احكام قضايي چندين ساله سعي در حذف مهره ها و شخصيت هاي حساس اين جنبش ها داشته است . بنا به همین دلیل و به خاطر نقش فعالی که بهاره هدایت در این میان داشته است ، بعد از دستگیری مجدد او برای با ر پنجم تا هم اکنون بدون یک روز مرخصی در زندان بوده است . البته پيش از اين هم بهاره چهار بارديگر و در تجمع هاي مختلف از جمله تجمع بيست ودوم خرداد و تحصن مقابل دانشگاه امير كبير بازداشت شده بود. كارنامه ي فعاليتهاي بهاره هدايت نشان از جوشش مداوم او براي برقراري گفتگوهاي دموكراسي خواهي و برابري درکنار جنبش دانشجويي و برقراري پيوند ميان دو جنبش زنان و دانشجويي است . همينطور از كارنامه ي درخشان او كه سالها را در عرصه ي مبارزات مدني و مطالبات زنان گذرانده است مي توان دريافت كه نقش او در پيوند ميان دو جنبش با حفظ هويت مستقل و انتقال مطالبات به دو جنبش همراه بوده است . فعاليتهاي ديگر بهاره هدايت عضويت در دفتر تحكيم وحدت به عنوان تنها زن اين شورا بوده است، بدين ترتيب رابطه اي كه به واسطه ي فعاليتهاي او در دو نهاد دو جنبش ايجاد شده است را نيز مي توان از ديگر تاثير حرکت فعالیتهای افرادی چون او دانست . با اين حال بهاره هدايت پس از آخرين دستگيري در تاريخ ١٠ دي ماه ٨٨ شرايط بسيار سختي را در زندان گذرانده است . تحمل چندين ماه انفرادي ‏،در نهايت اعتصاب غذا و ممنوع الملاقات بودن او و همچنین جدا کردن او در بند متادون از دیگر تلاش های نهادهای مسئول برای فشار و خاموش نگه داشتن این فعال سیاسی و مدنی است .

علاوه براین ، به دو دليل یکی از سنگین ترین احکام پس از انتخابات 88 نصیب بهاره هدایت می شود، حکمی که در نوع خود بی سابقه است . اول به دلیل موثربودن فعاليتهاي بهاره در جنبش های دانشجویی و جنبش زنان و پیوند این دو و ارتبا ط میان آنها در جنبش سبز بعد از اعتراضات مردمی و دوم به دليل اصرار و جسارت او بر نقد دولت حاكم و مقاومت و پايداري بهاره در به ثمر رساندن فعاليتهاي جنبش هاي دانشجويي و زنان و رساندن صدای اعتراض آنها به گوش جهانیان است . بنابراین دولت حاكم و دستگاه قضايي دریافت که با فشار آوردن به یکی از شاخص ترین اعضاي فعال يك جنبش مي تواند بخشي از حركتها و هسته هاي مهمی را تحت تاثير قرار دهد که بخش جدا ناپذیری از حرکتهای اجتماعی است . علاوه براين و به دليل همين مداومت و پيگيري و شجاعت او است كه حاكمان رفتار منتقدانه ي او را برنتابيند و با اعلام حكمي سنگين در حدود ١٠ سال يكي از فعال ترين عضو و پيوند دهنده ي ميان دو جنبش را به دلايل واهي روانه ي زندان كردند تا بتوانند ضربه ي خود را بر بدنه ي فعاليتهاي مسالمت آميز بزنند و به این ترتیب برگ دیگری را از سرکوب معترضان و منتقدان خود در تاریخ مبارزات آزادی خواهی به ثبت برساند . حكم ١٠ سال زندان براي زن جواني مثل بهاره هدايت و براي فعالي چون او كه بيشتر وقتش را صرف مبارزات مسالميت آميز كرده است براي فرونشاندن موج اعتراضات ‏ ارعاب و تحت تاثير قرار دادن مستقيم فعالان مدني و اجتماعي بوده است و هدفی جز این نداشته است . اما اين احكام ناعادلانه بهاره را همچون بسياري از زندانيان سياسي ديگر چون نسرين ستوده ‏ مهديه گلرو و غير ه ازپاي درنياورد . به همين دليل شیوه ی ديگري كه آن هم ممنوعيت ملاقات و عدم مرخصي بود براي اين دسته ا زفعالان و زندانيان سياسي از جمله او اعمال شد تا گستره ی فشار برآنان را وارد فاز جدیدتری کند . در طول مدتي كه بهاره هدايت در زندان بوده است به گفته ی همسرش و مادرش براي هربار ملاقات حضوري تحت فشار بوده اند . با مداومت و پیگیری این همه فشار براو و خانواده اش ، بهاره حتي درون زندان هم دست از مقاومت و اعتراض برنمي دارد و با وجود همه ي مصائبي كه متحمل شده است وظيفه ي خود مي بيند كه در روز ١٦ آذر به مناسبت روز دانشجو پيامي را به خارج از زندان برساند تا با دیگر نشان دهد كه او خاموش شدني نيست . همين دوباره خشم آنهايي را كه مي خواسته اند صداي يك جنبش را با فشا ر بار اعضاي موثر آن خاموش كنيد بر مي انگيزد و به همين دليل دوباره به همراه ديگر عضو فعال دانشجويي پرونده ي جديدي براي او تشكيل مي شود و راهي دادسرا مي شود . گذشته از این در طول این مدت بارها از اولی ترین حقوق یک زندانی محروم می شود تا صدای اعتراضش هرچه بیشتر خاموش گردد .

بايد خاطر نشان كرد كه به دلیل همه ي بي عدالتي هايي كه در حق بهاره هدايت و خانواده ي او شده است و حتی از اولی ترین حقوق خود حتی به عنوان یک زندانی محروم بوده است و با وجود فعاليتهايي كه بهاره تاكنون انجا م داده است نبايد گذاشت كه صداي او خاموش شود . صدای بهاره و بهاره ها را حتی از پشت درهای بسته باید شنید و به گوش دیگران رساند . چرا که بهاره بعد از تحمل روزهاي سخت زندان و دو بهاري كه گذشته و به خانه اش نيامده است چشم به راه به ميله هاي سرد و تاريك زندان دوخته است ،اما نشكسته است و هنوز پيامش را از دل سياه و سردو تاريك به گوش جهانيان مي رساند . آنهايي كه تصور مي كنند با فشار بر يك فعال سیاسی مدنی و با محكوميت طولاني و ده ساله ي او مي توانند ياد بهاره و بهاره ها را از خاطره ها پا ك كنند بايد بدانند كه شعله ها زنده اي چون او نه تنها خاموش نمي شوند بلكه شعله ور تر مي گردد . صداي او كه اكنون به وسيله اي براي نشان دادن قدرت و اقتدار يك نظام در حذف رهبران و مهره هاي مخالفان تبديل شده است ‏ رسا تر شده است . چرا كه همه مي دانند بهاره از پشت آن ميله ها ی سرد وبا وجود و بي عدالتي های که براو و خانواده اش رفته است هنوز سرخم نكرده است و ایستاده است. دنيا و مردم او را فراموش نخواهند كرد چرا که او خاموش شدنی نیست
مدرسه فمینیستی:آزاده دواچی

بی خبری از وضعیت و شرایط زندانی سیاسی ارژنگ داودی

زندانی سیاسی ارژنگ داودی بیش از 4 ماه از داشتن هرگونه تماسی با خانواده اش محروم می باشد

بنابه گزارشات رسیده به" فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بیش از 4 ماه است که از وضعیت و شرایط زندانی سیاسی ارژنگ داودی هیچ خبری در دست نیست.

11 آذر 1389 آخرین باری است که زندانیان سیاسی ارژنگ داودی با خانواده اش ملاقات داشته است و از آن تاریخ تا به حال هیچگونه ملاقاتی باخانواده اش نداشته است. او همچنین از داشتن هرگونه تماس تلفنی با خانواده اش محروم می باشد.خانواده این زندانی سیاسی بیش از 4 ماه است که در بی خبری از وضعیت و شرایط عزیزشان بسر می برند.

همسر زندانی سیاسی ارژنگ داودی مدتی پیش، پس از قطع ملاقات و تلفنهای همسرش به ستاد پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد و برای مدت طولانی مورد بازجویی و تهدید قرار گرفت و او را تهدید نمودند که در صورت اطلاع رسانی از بی خبری از وضعیت و شرایط همسرش با عواقب آن مواجه خواهد شد.بازجویان وزارت اطلاعات با تهدید و ارعاب سعی دارند جنایتها و اعمال غیر انسانی خود را پنهان نگه دارند.

زندانی سیاسی ارژنگ داودی همراه با ده ها زندانی سیاسی دیگر به سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج منتقل شد و از زمان انتقال به این سالن تمامی ارتباطهای زندانیان سیاسی با خانواده هایشان قطع گردید که از جمله آنها تماسهای تلفنی و ملاقاتهای حضوری و برای تعدادی از زندانیان حتی ملاقاتهای کابینی قطع می باشد. از آن زمان تمامی حقوق اولیۀ زندانیان سیاسی سلب شده و محدودیتهای قرون وسطایی و طاقت فرسایی علیه زندانیان سیاسی اعمال می شود. زندانیان سیاسی از درمان محروم می باشند که این محرومیت ضدبشری هفتۀ گذشته منجر به مرگ بازاری زندانی محسن دگمه چی گردید.

سیاست ایجاد شرایط طاقت فرسا و قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی در زندانهای ایران توسط ولی فقیه علی خامنه ای گرفته می شود و از طریق صادق لاریجانی رئیس قوۀ قضاییه منصوب ولی فقیه ،وزارت اطلاعات و سازمان زندانها به اجرا گذاشته می شود علاوه بر موارد فوق امور زندان گوهردشت کرج در اختیار شورای عالی امنیت نظام قرار داده شده که شخصا توسط علی خامنه ای پیگیری می شود.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بکار بردن شرایط طاقت فرسا و قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی بی دفاع بدستور ولی فقیه علی خامنه ای را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر مراجع بین المللی می خواهد که پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای را به دادگاههای بین المللی ارجاع دهد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

16 فروردین 1390 برابر با 05 آپریل 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

دبیر کل سازمان ملل

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

خامنه ای واقعاٌ در حالت جنون کشتن به سر می برد

تعداد اعدام هایی که عفو بین الملل در سال ۲۰۱۰ ثبت کرد همچنان کاستی می یابد: از ۷۱۴ در سال ۲۰۰۹ به ۵۲۷ در سال ۲۰۱۰. البته آمار و ارقامِ پنهان با وجود کشورهایی مانند چین که حکم های اعدام را محرمانه نگاه می دارند بسیار بالاست. تعداد اعدام ها در ایران افزایش زیادی داشته است. فقط در ژانویه و فوریه ۲۰۱۰ دست کم ۱۲۰ نفر اعدام شدند. عفو بین الملل روز دوشنبه در چهارچوب یک گردهمایی در بِرن از این موارد یاد می کند.

«تسوانتیش مینوتن آنلاین» از خانم آنتونیا برچینگِر هماهنگ کنندۀ ایران در عفو بین المللِ سوئیس دربارۀ علت افزایش اعدام ها و اینکه چرا افشای نام محکومان به مرگ می تواند ضرر هم داشته باشد و نیز به چه سبب اعدام در ایران موضوعی همیشگی است، پرسید.


برچینگر از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ مشاور امور حقوق بشر سفارت سوئیس در تهران بود.


عفو بین الملل امروز در چهارچوب یک گردهمایی در برن به مجازات مرگ در ایران پرداخت. چرا این کشور کانون توجه است؟


آنتونیا برچینگر: ایران بعد از چین بیشترین انسان ها را اعدام می کند، سال گذشته بیش از ۵۰۰ نفر بودند. بدین ترتیب این کشور با توجه به جمعیتش مقام اول را در جهان دارد. به علاوه از دسامبر گذشته افزایش تصاعدی را شاهد بوده ایم. چنین می نماید که رهبری ایران واقعاٌ در حالت جنون کشتن به سر می برد.


دلایل این افزایش چیست؟


به نظر ما دو دلیل وجود دارد: مجلس ایران در سال ۲۰۱۰ قانون مبارزه با مواد مخدر را تشدید کرد، که اکنون موادی مانند اسپید و اکستازی و ال اس دی را هم در بر می گیرد. داشتن ۳۰ گرم از این مواد طبق قانون مجازات اعدام را در پی دارد. دلیل دوم اینکه هرچه بیشتر مخالفان به علت «دشمنی با خدا و رسول» اعدام می شوند.


در سنجه با چین به چشم می آید که ایران پروایی ندارد خبر اعدام ها را بدهد. انتقاد گستردۀ غرب رهبری ایران را ناراحت نمی کند؟


چرا، اتفاقاٌ خیلی. از طرف دیگر نیز رهبری ایران اهداف داخلی دارد یعنی سیاست قدیمی ترساندن مخالفان. با ناآرامی ها در جهان عرب رهبران ایران هم پی برده اند که چه موقعیت متزلزلی دارند.


سال گذشته حکم مرگ سکینۀ آشتیانی افکارعمومی غرب را متأثر کرد. این موارد برای کار شما تا چه حد مهمند؟


برای بسیج افکارعمومی این موارد بسیار مهم هستند. به رهبری ایران نشان داده می شود اعدام انسان ها مورد توجه افکارعمومی قرار می گیرد و پیامد دارد.


بخشی از مخالفان در ایران در برخورد با این موارد احساس دوگانه ای دارند. برخی گله دارند این ماجرا همۀ توجه را به خود جلب می کند و بدین ترتیب دیگر سرنوشت ها را از نظر دور می دارد.


البته چنین کمپین هایی معایبی هم دارد. تماس با مطبوعات غربی برای یک متهم فوری اتهام جاسوسی را هم در پی دارد. ما از مورادی خبر داریم که وکیلان مدافع مشخصاٌ خواستار سکوت شده اند تا موکلانشان به خطر نیفتند. دستگاه قضایی ممکن است در این حالت با تخفیف مجازات مخالفت کند تا مبادا اینگونه به نظر آید که تسلیم فشار غرب شده است. با این وجود فکر می کنم منافع بر معایب می چربند.


اطلاعات تازه ای از سرنوشت سکینۀ آشتیانی دارید؟


سکینۀ آشتیانی در سال ۲۰۰۶ به زنای محصنه متهم و محکوم به سنگسار شد، اما سال گذشته مقام های ایران سنگسار را بعد از اعتراض جهانی متوقف کردند. وی البته همچنان در زندان و در معرض تهدید مجازات اعدام با طناب دار است. همینطور وکیل او جواد هوتن کیان در زندان است و گزارش می شود وی را شکنجه کرده اند.


مجازات اعدام در ایران موضوع همیشگی در غرب است. چرا دیگر کشورهای اسلامی مانند عربستان سعودی و پاکستان در مقایسه با انتقاد کمتری روبرویند؟


علت این است که ایران از دیگر کشورها بیشتر اعدام می کند و موارد اعدام در ایران به نسبت خوب ثبت می شوند. فکر می کنم انتظار غرب از ایران هم چیز دیگری است. گزارش مفصل دربارۀ جنبش مخالفان در ایران و انعکاس گستردۀ فیلم های ایرانی از چند دهه قبل و "شاید یاد آوری زمان شاه – که آنقدرها هم بهتر نبود" (!) – برداشت کشوری در حد خود پیشرفته را از ایران به دست می دهد. به همین نسبت گزارش اعدام ها و بویژه سنگسارها وحشت آفرین است.


عفو بین الملل کامیابی کمپین های خود را چگونه می سنجد؟


سکینۀ آشتیانی یک نمونۀ آن است: بدون کمپین جهانی علیه سنگسارش وی کشته شده بود. سازمان ما در طول سال ها شعاع عملش را پیوسته افزایش داده است. در گذشته فقط به زندانیان سیاسی پرداخته می شد، امروز تمام گسترۀ حقوق بشر را می پوشانیم. اینکه به چه مواردی به صورت ویژه پرداخته شود تصمیمش با مرکز اصلی در لندن است. در کل برآنیم کمپین های ما در نیمی از موارد اثر می گذارند.


* در: تسوانتیش مینوتن آنلاین/ گفتگو را امید مریوانی انجام داده است.
منبع خبر:ایران در جهان

دادگاه پنج دانشجوی دیگر در شعبه دوم دادگاه نظامی تهران

دادگاه رسیدگی به پروندهٔ وقایع کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸فردا( سه شنبه) برگزار می‌شود.


به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر،افروز مغزی وکیل تعدادی از دانشجویان که در این پرونده تحت پیگرد قضایی قرار گرفته‌اند با تایید برگزاری زمان این دادگاه، به کمیته گزارشگران حقوق بشر گفت: «در ارتباط با این پرونده تا کنون چندین جلسه رسیدگی در شعبه دوم دادگاه نظامی تهران برگزار شده است. فردا هم دادگاه به همین منظور تشکیل جلسه خواهد داد».


افروز مغزی با ذکر اینکه وکالت چهار تن از دانشجویان متهم در واقعهٔ کوی دانشگاه را بر عهده دارد، ادامه داد: «شعبه دوم دادگاه نظامی در این پرونده به اتهامات حدود سی نفر از دانشجویان و بیست نفر از حمله کنندگان به کوی رسیدگی می‌کند و در هر جلسه دادگاه، اتهامات پنج تن از دانشجویان بررسی می‌شود».


روز ۲۵ تیرماه ۱۳۸۸ و در جریان حملهٔ نیروهای لباس‌شخصی و پلیس به کوی دانشگاه تهران که در جریان نا‌آرامی‌های پس از انتخابات رخ داد، شمار زیادی از دانشجویان مورد ضرب و شتم شدید واقع شده و بسیاری نیز بازداشت شدند که با انتقال به بازداشتگاه‌های مخفی وزارت کشور تحت شکنجه و اذیت و آزار قرار گرفتند. بنا به گزارش‌های دانشجویی که توسط منابع دولتی تایید نشد ۵ نفر به قتل رسیدند. این در حالی است که ورود نیروهای نظامی به کوی دانشگاه ممنوع بوده و تنها در صورت درخواست ریاست دانشگاه امکان پذیر است.


به گفته افروز مغزی اتهاماتی که در این پرونده به موکلان دانشجوی وی وارد شده است بسته به مورد «اخلال در نظم عمومی»، «تمرد در مقابل مامورین دولتی» و «تخریب اموال عمومی» عنوان شده است.


این وکیل دادگستری در خصوص روند رسیدگی حقوقی به پرونده دانشجویان توضیح داد: «برخلاف اینکه در دادسرا اجازه شرکت در جلسه رسیدگی را به ما ندادند و برخورد مناسبی هم نداشتند، در مرحله که دادگاه نظامی است شاهد یکی از منظم‌ترین و معقول‌ترین دادگاه‌هایی هستیم که روال حقوقی بر آن حاکم است، به این ترتیب که استدلالات حقوقی مطرح می‌شود و دادگاه اجازه می‌دهد که ما دفاعیه‌های لازم و حقوقی را مطرح کنیم و همینطور به متهمان اجازه داده می‌شود که در دادگاه حرف بزنند. معاون دادستان رفتار معقول و حقوقی دارد و البته امیدوارم که با مجموعهٔ این شرایط در انتها نیز رای خوبی برای موکلانم صادر شود».


در حالی که حمله به کوی دانشگاه از اقدامات گروه‌های خودسر قلمداد شده بود، انتشار فیلمی از حمله به کوی دانشگاه در سوم اسفندماه ۱۳۸۸، ( http://www.youtube.com/watch?v=ThgGW5XwI1o )


ابعاد تازه‌ای از این واقعه را آشکار ساخت که طی آن روشن شد، حمله به کوی دانشگاه بر خلاف ادعاهای مطرح شده کار عناصر خودسر نبوده و از پیش برنامه ریزی شده بود. مهاجمان در این فیلم می‌گویند، سردار رجب‌زاده -رییس وقت نیروی انتظامی تهران- دستور حمله به کوی دانشگاه را صادر کرده است.


دفتر تحکیم وحدت دو روز بعد از حمله نیروهای امنیتی به خوابگاه دانشجویان در بیانیه ای اعلام کرد: «در این حمله ناجوانمردانه به دانشجویان، حداقل ۵ نفر از دانشجویان دانشگاه تهران به شهادت رسیدند. محیط زندگی دانشجویان را به آتش کشیدند و به راستی ۱۸ تیر دیگری با ابعاد گسترده تر و ناپاکی و سفاکی بیشتر بر جای گذاشتند. باز هم اتاق های خوابگاه دانشگاه تهران منهدم شده و باز هم خون پاک دانشجویان بر در و دیوار آن برجای مانده است».


برگزاری دادگاه برای دانشجویان کوی دانشگاه در حالی صورت می‌گیرد که فعالان دانشجویی بر این باورند که در این پرونده جای شاکی و متهم عوض شده است و دانشجویان کوی دانشگاه پس از این وقایع همچنان تحت فشارهای شدید قرار دارند.

۱۳۹۰ فروردین ۱۵, دوشنبه

قاسم شعله سعدی، استاد دانشگاه تهران، بازداشت شد

قاسم شعله سعدی، از نمایندگان اسبق مجلس و منتقد حکومت، روز یکشنبه ۱۴ فروردین ٩۰، در بازگشت از سفر شیراز، در فرودگاه مهر آباد تهران دستگیر و به زندان اوین منتقل گردید.
سایت رسمی این استاد دانشگاه با انتشار خبری در این زمینه آورده است "بدین وسیله به اطلاع می‌رساند آقای دکتر قاسم شعله سعدی در تاریخ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۰ در بازگشت از سفر شیراز در فرودگاه مهر آباد دستگیر و به زندان اوین منتقل گردید. خبرهای جدید متعاقبا به اطلاع خواهد رسید."
به گزارش جرس، هنوز از علت بازداشت این استاد دانشگاه و نویسنده منتقد حکومت، خبری منتشر نشده است.
شعله سعدی استاد روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران می‌باشد و دارای دکترای علوم سیاسى از دانشگاه پاریس است.
وی نماینده شیراز در مجالس سوم و چهارم بود و برای اولین بار طی نامه‌ای سرگشاده، به "غیر قانونی" بودن انتصاب آقای خامنه‌ای بعنوان رهبر جمهوری اسلامی اشاره کرد و انتقادات تند دیگری نیز علیه وی مطرح ساخت که سبب بازداشت او گردید. این حقوقدان منتقد رهبری، در نامه‌ای به آقای خامنه‌ای، با استناد به اینکه رهبری وی در زمانی بوده که هنوز اصلاحیه قانون اساسی به امضای ملت نرسیده بود و شرط مرجعیت همچنان استوار بوده است، آقای خامنه‌ای را فاقد این شرط اعلام کرده بود، که پس از این نامه شعله سعدی بازداشت شد و بعد از ۳۶ روز زندانی، ضایعه نخاعی باعث شد تا مسوولان امنیتی به آزادیش با قرار وثیقه رضایت دهند

محمد حسین خوربک روانه‌ی اوین شد

محمدحسین خوربک،‌ پیش از این با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی صادره از سوی بازپرس شعبه ۳ دادسرای انقلاب آزاد شده بود.
به گزارش ندای سبز آزادی، محمدحسین خوربک از اسرای مراسم کمیل سبزی است که پنج شنبه ۳۰ مهر ماه ۸۸، برای آزادی شهاب طباطبایی, عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در منزل او برگزار شده بود.
در این مراسم ماموران امنیتی با یورش به محل برگزاری مراسم، تمامی حاضران را بازداشت کرده بودند.
پایان پیام

قرار بازداشت هوشنگ فنائیان از شهروندان بهایی ساکن در شهر آمل تمدید شد

هوشنگ فنائیان ۲۲ اسفند ۸۹ توسط ماموران اطلاعات ساری بازداشت و به زندان منتقل شده بود.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» قرار بازداشت این شهروند بهایی به دلیل نامعلومی تمدید شده است و با آزاد شدن وی از زندان مخالفت شده است.
این در حالی است که خانواده‌ی وی از مدت تمدید بازداشت اطلاعی ندارند.
در زمان بازداشت این شهروند بهایی یک دستگاه کیس کامپیوتر در محل کار و ده ها جلد کتاب نیز از خانه پدری وی واقع در طبقه بالای محل کارش توسط مامورات امنیتی ضبط شد.
خبرگزاری حقوق بشر ایران - رهانا

تائید حکم ۲۰ سال زندان هفت رهبربهایی

دادستان کل جمهوری اسلامی حکم ۲۰ سال زندان هفت رهبربهایی را درپرونده ای با ابهامات زیاد و فقدان مدرک برای محکومیت تایید کرد

تنها چندهفته پس از انکه دبیر کل سازمان ملل با انتشار گزارشی نسبت به وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران و از جمله درخصوص حقوق اقلیت های مذهبی همچون شهروندان بهایی ابراز نگرانی کرد سخنگوی جامعه بین المللی بهائیان به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که حکم اولیه ۲۰ سال زندان برای هفت تن از رهبران این اقلیت دینی صادر شده و در دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال تغییر یافته بود توسط دادستان کل کشور به همان ۲۰ حکم اولیه بازگشته است. این درحالی است که از شش ماه پیش که وکلای افراد یاد شده برای تجدید نظر اقدام کردند و هم اکنون که به افراد یاد شده اعلام شده که دادستان کل کشور حکم دادگاه تجدید نظر را نقض کرده هیچ کدام از این تصمیمات به صورت کتبی اعلام نشده است.


دایان علایی سخنگوی جامعه بین الملللی بهاییان در ژنو با اعلام این خبربه کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران گفت: «راجع به دادگاه بدوی چیزی نمیدانیم تنها چیزی که میدانم اینست که دادستان کل کشور درخواست کرده که این حکم چونکه ضد شریعت بوده در واقع باطل شود و دوباره برگرده به بیست سال.»


فریبا کمال‌آبادی، سعید رضایی، مهوش ثابت، بهروز توکلی، جمال‌الدین خانجانی، عفیف نعیمی، و وحید تیزفهم، از رهبران بهایی هستند که بیش از دو سال و نیم است که بدون ارائه شواهدی مبنی ارتکاب جرم هم چنان در زندان اوین به سر می برند.


سال گذشته جوادلاریجانی رئیس ستادحقوق بشرقوه قضاییه ایران وقتی دراجلاس شورای حقوق بشر به صورت ممتد در خصوص وضعیت بهائیان و دیگر اقلیت های دینی در کشور مورد پرسش و انتقاد قرارگرفت از آزادی های این اقلیت دینی در کشور سخن گفت و تصریح کرد که بهائیان مثل بقیه شهروندان می توانند زندگی و تحصیل کنند. او انتقادات صورت گرفته در خصوص آزار واذیت و بازداشت و زندانی کردن افراد این اقلیت دینی را انکار کرد. کمپین بین المللی حقوق بشر درایران در گزارش جامع «ستاره های مجازات: تبعیض نظام مند در نظام آموزش عالی ایران» از تبعیضات غیرقانونی ولی سیستماتیک که به محرومیت شهروندان بهایی از آموزش عالی منجر می شود پرداخته بود.


مطالب مرتبط روی سایت کمپین:

ـ بیانیه – دادگاه تجدید نظر باید احکام غیرعادلانهء رهبران بهایی را نقض کند

- مصاحبه شیرین عبادی وکیل هفت بهایی با کمپین: همه پرونده رامطالعه کردم، حتی یک موردکه ادعای دادستان را ثابت کند موجود نیست

- دو سال زندان برای ژینوس سبحانی منشی کانون مدافعان

– جزییات محروم کردن اقلیت بهایی از تحصیل وزندانی کردن اعضای کمیته حق تحصیل دانشجویی درگفت وگو با حسام میثاقی

خانم علایی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که هم اکنون ۷۷ شهروند بهایی در زندان های جمهوری اسلامی به سر می برند. وی درخصوص نوع اتهاماتی که همواره علیه شهروندان بهایی مطرح می شود به کمپین گفت: « بستگی دارد می تواند خیلی وقتها اقدام علیه امنیت کشور ولی میتواند همانطور که برای این هفت مدیر بوده اتهام جاسوسی و یا حتی اینکه تبلیغ دیانت بهایی و یا تشکیل گروههای غیر قانونی ، عضویت در گروههای غیر قانونی.»


وی درخصوص جرائمی که درپرونده این هفت تن مطرح شده نیز گفت: «موضوع این است که بیشتر از این مخصوصا کسانی مانند هفت مدیران سابق ما چیزی که میدانیم و خانواده چندین بار هم گفتند در واقع هیچ نوع مدرکی در پرونده آنان برای جرمها وجود ندارد. قسمت مهمترش همین است که در واقع این موضوع اصلی هستند فکر می کنیم احکام نسبت به اتهامات درست کم و بیش اما اصلا اتهامات کاملا بی پایه و اساس است برای اینکه هیچ نوع مدرکی در پرونده هیچکدام از آنان نیست که مدرکی باشه برای این اتهامات.» او افزود که درخصوص هفت تن یاد شده درخواست وثیقه قبول نشده است درحالی که برخی دیگر از زندانیان بهایی با وثیقه های بسیار سنگین آزاد شده اند.به گفته وی بسیاری از افرادی که آزاد می شوند.»


دایان علایی به کمپین گفت با توجه به اینکه اصلا حکمی به صورت کتبی به هفت رهبر بهایی داده نشده است بنابراین عملا درخواست مرخصی هم برای آنها امکان پذیرنیست: « مسئله اینست که اصلا حکمی را کتبا” به آنان نداده اند چه برای ۱۰ سال چه برای ۲۰ سال ، وقتی که وکلا می خواهند درخواست مرخصی کنند مامورین زندان می گویند نه نمیشود چون شما کتبی چیزی ندارید که مثلا بگویید حکمتان چه هست …. الان ۳۰ ماه و تقریبا” بعد از دو سال آنهم به صورت شفاهی حکمشان به آنان اعلام شد…. ملاقات با خانواده هایشان خیلی کم است و معمولا” ملاقاتها پشت شیشه صورت می گیردو ملاقاتهای کابینی آنان خیلی کوتاه یعنی تنها چند دقیقه است و به صورت هفتگی است، اما یک هفته با مردان خانواده و یک هفته با زنان خانواده ملاقات دارند .»


وی درخصوص اقداماتی که می تواند برای آگاه سازی در مورد نقض حقوق اقلیت های مذهبی و به ویژه جامعه بهائیان ایران صورت گیرد به کمپین گفت فشار بین المللی مخصوصا از طریق نهادهای سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری و اصولا خبر رسانی به موقع به نحوی که مردم آگاه شوند که چه اتفاقاتی می افتد مهمترین اقداماتی است که می توان در این زمینه صورت داد.


شش تن از هفت شهروند بهایی که وظیفه‌ رسیدگی به امور بهاییان در ایران را بر عهده داشتند یعنی فریبا کمال‌آبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی و وحید تیزفهم به نامهای از تاریخ ۲۵ اردیبهشت سال ۸۷ در جریان حمله همزمان نیروهای امنیتی به منازلشان در بازداشت به سر می‌برند و نفر هفتم، خانم مهوش ثابت پیش از ایشان و در تاریخ ۱۵ اسفند سال ۱۳۸۶ در مشهد به بازداشت شد. جامعه جهانی بهایی به عنوان یک سازمان غیردولتی که حضور فعالی در مجامع جهانی از جمله سازمان ملل دارد در ۱۸۰ کشورجهان شعبه دارد.


اعضاء آیین بهایی در ایران حدود ۰۰۰۳۰۰ نفر می باشند، که بزرگترین گروه اقلیت مذهبی غیر مسلمان در ایران را تشکیل می دهند. در سالهای اخیر، بدرفتاری با بهاییان تشدید شده است و شامل تخریب قبرستان های آنان، دستگیری های خودسرانه، حمله به منازل، ضبط اموال، اخراج از کار، و سلب حقوق مدنی اساسی از آنها شده است. جوانان بهایی ایرانی همچنان از حق تحصیلات دانشگاهی محرومند و هردانشگاهی که دانشجویان بهایی در آن مشغول به تحصیل باشند وادار به اخراج آنها می شود. متخصصین بهایی از انتصاب در شغل های دولتی محروم هستند و به دلیل اعتقاداتشان از جانب شرکت های خصوصی مورد تبعیض قرار می گیرند. حتی کسانی که از آنها دفاع می کنند نیز مورد حمله قرار می گیرند. شیرین عبادی به دلیل قبول وکالت هفت رهبر بهاییان مورد حمله قرار گرفته است
کمپین بین المللی حقوق بشردرایران

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...