۱۳۹۰ فروردین ۱۵, دوشنبه

شکنجه های وحشیانه و قرون وسطایی زندانیان در زندان گوهردشت کرج



شکنجه های وحشیانه و قرون وسطایی زندانیان توسط مأمورین ولی فقیه در زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" تشدید شکنجه های قرون وسطایی و یورش گارد زندان به زندانیان بی دفاع بند 6 زندان گوهردشت کرج و انتقال نزدیک به 40 تن از آنها به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی.

روز شنبه 6 فروردین ماه گارد زندان به زندانیان بی دفاع سالن 16 بند 6 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و با باتون و شوکر برقی زندانیان بی دفاع را مور شکنجه قرار دادند . این یورش وحشیانه زیر نظر خادم معاون زندان و فرجی نژاد سرپرست اطلاعات زندان صورت گرفت.

بدستور این 2 فرد تمامی زندانیان سالن 16 بند 6 به حیاط زندان منتقل شدند و آنها را برای مدتی طولانی آماج ضربات باتون و شوکر برقی خود قرار دادند . در اثر این شکنجه های وحشیانه بدن تعدادی از زندانیان بی دفاع زخمی وکبود گردید.پس از چند ساعت شکنجۀ زندانیان، حدود 40 نفر از آنها به سلولهای انفرادی بند 1 محل شکنجۀ زندانیان منتقل شدند. از زمان انتقال این زندانیان به این بند هر شب از حوالی ساعت 03:00 تا 07:00 صبح صدای ضجه ها ،ناله ها و فریادهای زندانیان از این بند شنیده می شود.فردی که در حال حاضر شکنجۀ زندانیان بی دفاع را به عهده دارد افسر پاسدار میرزا آقایی همراه با تعدادی از پاسداربندها می باشند.بارها در گزارشهای قبلی از این فرد نام برده ایم . این جنایتکار علیه بشریت به زندانیان دست بند ، پابند و چشم بند می زند و آنها را به اتاق شکنجه منتقل و بصورت گروهی برای مدت طولانی با باتون های برقی و شوکرهای الکتریکی زندانیان را مورد شکنجه قرار می دهد. شکنجه ها به حدی شدید است که منجر به شکستن دست ، پا ، دنده ها ،دندانها و سیاه شدن بدن زندانیان می گردد و همچنین بطور سیستماتیک شکنجه های جنسی را علیه زندانیان بکار می برند.

از طرفی دیگر محدودیتهای غیر انسانی دیگری که علیه زندانیان سالن 16 بکار گرفته می شود بستن درب سالن و محروم کردن زندانیان از هواخوری،ارتباط با خانواده هایشان و ایجاد محدودیتهای مختلف علیه آنها برای مدتهای طولانی است.

همچنین روز شنبه 13 فرودین ماه زندانی شهریار سرتیپی 24 ساله از زندانیان سالن 16 بند 6 زندان گوهردشت در حالی که در خواب بسر می برد مورد یورش پاسداربندی به نام اقوایی قرار گرفت و در مقابل چشمان سایر هم بندیانش با باتون او را مورد ضرب وشتم قرار داد و سپس او را با خود به زیر هشت برد . دستان و پاهای این زندانی را به میله ای بست و با باتون بر روی پاها و دستان او برای مدت طولانی می کوبید شکنجۀ او با فحش های بسیار زنندۀ خانواد گی همراه بود. پاسداربند اقوایی در حالی که دستها و پاهای این زندانی را بسته بود، به صورت و چشمان او گاز اشک آور و فلفل می زد. شکنجه ها به حدی شدید بود که فریادهای این زندانی تمام سالن را فرا گرفته بود.

پس از چند ساعت شکنجه ، این زندانی را از بند 6 به بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل کردند. زندانی شهریار سرتیپی هنگام انتقال به این بند مورد ضرب و شتم و شکنجۀ پاسداربندها قرار گرفت. یکی از دستان او در اثر این شکنجه ها شکسته و دست دیگر او و بدنش در اثر ضربات کاملا کبود شده است.

ولی فقیه علی خامنه ای برای ایجاد جو رعب و وحشت در زندان و مرعوب کردن زندانیان که به آنجا منتقل می شوند شکنجه های قرون وسطایی را در زندانها به حد طاقت فرسایی رسانده و از طرفی برای پوشاندن جنایت خود که توسط مأمورانش در حال انجام است تمامی تماسهای زندانیان را قطع کرده است. در حال حاضر یورشهای گارد زندان به بند 4 ،5،6 بطور مستمر صورت می گیرد و زندانیان را بصورت گروهی مورد شکنجه قرار می دهند.

گزارشها همچنین حاکی از آن است که تعداد زندانیان درسالن 2 بند 1 زندان گوهردشت کرج دو برابر شده است و در هر سلول انفرادی نزدیک به 5 نفر نگهداری می شوند. آمار این سالن پیش از این در حدود 40 نفر بود ولی در حال حاضر آمار آن به 85 نفر رسیده است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،تشدید شکنجه های طاقت فرسیا و قرون وسطایی و محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان در زندان گوهردشت کرج را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایتهای رژیم ولی فقیه علی خامنه ای علیه زندانیان در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

14 فروردین 1390 برابر با 03 آپریل 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

هشدارجونزنسبت به نقش رژیم ایران درناآرامی های منطقه

جیمز جونز مشاور پیشین باراک اوباما در امور امنیت ملی در گفتگو با شبکۀ تلویزیون آمریکایی سی ان ان نسبت به نقش جمهوری اسلامی ایران در ناآرامی های منطقه هشدار داد. او گفت که جمهوری اسلامی ایران به هر وسیله ای می کوشد تا دولت آمریکا را در کشورهایی که در آنها با مشکل روبروست در تنگنا قرار دهد. مشاور پیشین رییس جمهوری آمریکا همچنین گفت که جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از ناآرامی های منطقه به فعالیت های اتمی خود به طورمخفیانه ادامه می دهد. او اضافه کرد که روی هم رفته رژیم اسلامی ایران از اتفاقات روی داده در منطقه خرسند بوده است.                                       منو تو/manoto-1.tv

جمهوری اسلامی و«۳۲ سال بحران‌آفرینی در منطقه

وزیران خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، در اجلاس ویژه‌ی خود در ۱۴ فروردین، جمهوری اسلامی را عامل بی‌ثباتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس دانستند. دکتر مهرداد خوانساری می‌گوید صبر کشورهای عربی از دخالت‌‌های جمهوری اسلامی لبریز شده است.


دویچه وله :دکتر مهرداد خوانساری رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه در لندن معتقد است روابط ایران با کشورهای عربی در سی سال گذشته هیچگاه مطلوب و بدون تنش نبوده اما با جریانات اخیر در کشورهای عربی و دخالت‌های ایران، این کشورها زبان به شکایت گشوده‌اند.




وی می‌گوید جمهوری اسلامی با ایجاد تنش در منطقه سعی دارد توجه جهانیان را از ایران سلب و به سوی دیگر کشورها هدایت کند




دویچه‏وله: آقای خوانساری! شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه‏ روز گذشته‏ی خود‏، اعلام کرده که ایران قصد ایجاد ناآرامی و مناقشه‏ی مذهبی در کشورهای عربی را دارد. این شورا همچنین مدعی شده‏ که جمهوری اسلامی استقلال حاکمیت این کشورها را نقض کرده است. ناظران سیاسی معتقدند که این لحن گفتار تقریباً بی‏سابقه بوده و بوی تهدید از آن می‏آید. نظر شما چیست؟




دکتر مهرداد خوانساری: در این‏که این نوع گفتار بی‏سابقه است، تردیدی نیست. ولی باید توجه داشت که اصلاً این شورای همکاری کشورهای عربی خلیج فارس در زمانی تشکیل شد که جنگ ایران و عراق شروع شده بود و این کشورها در آن زمان، یعنی در سال ۱۹۸۰ میلادی، ایران را خطری برای امنیت داخلی خودشان می‏دانستند و همیشه در ظرف ۳۰ سال گذشته از این موضع به ایران نگاه کرده‏اند.


اما این‏که آیا این تهدیدی است نسبت به ایران، من تصور نمی‏کنم که قصد آن‏ها تهدید باشد، بلکه قصد آن‏ها دفاع از اوضاع داخلی خودشان است که اتفاقا همیشه به نوعی مورد تهدید سیاست‏های جمهوری اسلامی ایران و به‏خصوص آماج سیاست‏های تبلیغاتی و دسیسه‏های پنهانی جمهوری اسلامی قرار داشته است. جمهوری اسلامی در سراسر این منطقه، همیشه سعی کرده از وجود شیعیان برای ایجاد ناآرامی در درون این جوامع استفاده کند و این امری است که ظرف بیش از ۳۰ سال گذشته بارها اتفاق افتاده است.


اما در شرایط فعلی که اوضاع بحرین حاد شده و تب آزادی‏خواهی سراسر منطقه را گرفته، با توجه به نارسایی‏هایی که در درون این جوامع وجود دارد، خطر ایران بیش از همیشه مورد نظر مسئولین و مقام‏های حاکم در این منطقه است.




اگر نگاهی به پیشنیه‏ی سخنان اعضای شورای همکاری خلیج فارس بیاندازیم، شاید آن‏وقت ادعای کسانی که مدعی هستند بوی تهدید از این سخنان می‏آید، کمی منطقی‏تر به‏نظر بیاید. این شورا اصلاً در واکنش به اظهارات آقای بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس تشکیل شد که پنجشنبه‏ی گذشته اعلام کرده بود ورود نیروهای نظامی کشورهای عضو شورای همکاری به بحرین، عملی اشغال‏گرانه است. او حتی گفته بود: «به عربستان توصیه می‏کنیم با آتش بازی نکند». وقتی این سخنان را در مقابل این بیانیه‏ی شورای همکاری بگذاریم، شما چه نتیجه‏ای از آن می‏گیرید؟ آیا می‏‏توان اوضاع منطقه و روابط ایران با کشورهای عربی را در مرحله‏ای خطرناک توصیف کرد؟




خطرناک شدن روابط، اگر به معنای یک نوع درگیری نظامی بشود -که در اصل معنای خطرناک است- به نظر من، چنین امکانی وجود ندارد. ولی این‏که روابط دیپلماتیک تیره بشود و تنش میان ایران و کشورهای عربی خلیج فارس بیشتر بشود، بدون شک این امر از هم‏اکنون صورت گرفته است. اما این هم که این ماجرا را به‏صورت آشکار می‏بینیم، دلیل بر این نیست که روابط حسنه بوده و حالا بحرانی شده است.




روابط از روز اول میان ایران و این کشورها بر پایه‏ی درستی بنا نشده بود. این کشورها از روز اول نسبت به نیات جمهوری اسلامی در ارتباط با اوضاع و احوال خودشان مشکوک بودند. در سال‌های گذشته، گهگاه مسائلی رو می‏شد که نشان از مداخه دولت جمهوری اسلامی در بعضی از این کشورها داشت، اما طرفین سعی می‏کردند بدون سروصدای زیاد از کنار آن‏ها بگذرند. ولی امروز بخشی از سیاست خارجی‏ جمهوری اسلامی به کنترل ناآرامی‏های درون ایران برمی‏گردد. جمهوری اسلامی سعی می‌کند با اتخاد یک سیاست خارجی خصمانه و تهاجمی در ارتباط با کشورهای دیگر خاورمیانه، حرکات آزادی‏خواهانه‏ی مردم این منطقه را پشتیبانی از سیاست‏های خود و انقلابی که ۳۰ سال پیش در ایران رخ داد، قلمداد کند. این سیاست، کشورها را در مقابل ایران قرار می‏دهد و آن‌ها برای دفاع از خودشان، ناچار می‏شوند مسائلی را که آمادگی بازگو کردن آن‏ها را نداشتند، به صورت آشکار بازگو کنند و این باعث واکنش از سوی مقامات ایرانی شده و مسئله را بدتر کرده است.




اما به‏نظر می‏رسد که کشورهای عربی از مرحله‏ی دفاع مقداری جلوتر رفته‏اند. امروز یک روزنامه‏ی کویتی مدعی شده که ایرانی‏ها در حال بررسی حمله به کویت و تصرف جزایر کویتی خلیج فارس هستند. شاهد ادعایش هم این است که همه‏ی کانال‏های تلویزیونی ماهواره‌ای ایران دارند این‏گونه القا می‏کنند که عربستان و بحرین قصد نابودی شیعیان را دارند و ایران هم حق خود می‏داند با حضور نظامی در این کشورها، از هم‏کیشان خود دفاع کند. نظر شما در این باره چیست؟




من فکر نمی‏کنم این مسائل پایه و اساسی داشته باشد. بی‏شک الان یک جنگ تبلیغاتی بین ایران و این کشورها وجود دارد. ایران هم از سوی دیگر، از طریق رسانه‏های خود، مردم بحرین را به یک جهاد اسلامی علیه حاکمیت آن کشور دعوت کرده است. ولی این دلیل نمی‏شود که این حرف‏ها از آن جنبه‏ی تبلیغاتی فراتر برود، یا ایران قصد اشغال داشته باشد. این که ایران بخواهد جزایر کویت را اشغال کند یا دست به هرنوع عمل نظامی علیه این کشورها بزند، حرف‏ کاملاً بی‏ربطی است که هرگز صورت نمی‏گیرد و دولت جمهوری اسلامی اصلاً در چنین موقعیتی نیست که بخواهد این کارها را بکند. نیات جمهوری اسلامی هم هرگز این نبوده که از این طریق بخواهد از شیعیان دفاع کند.


سیاست و حربه‏ی اصلی جمهوری اسلامی دو چیز است؛ یکی تبلیغات و دیگری اقدامات زیرجلکی که گاهی در غرب از آن‏ به عنوان تروریسم یاد می‏شود. جمهوری اسلامی سعی کرده‏ با ایجاد شبکه‏های پنهانی در درون این کشورها، مقاصد خود را به صورت آرام و از درون این جوامع پیش ببرد، نه این‏که بخواهد حمله‏ی نظامی بکند و یا دست به چنین اقداماتی بزند. لذا این حرف‏ها، به‏نظر من، بی‏معنی است.




پس چرا یک روزنامه‏ی کویتی چنین ادعایی می‏کند؟ منظور چه می‏تواند باشد؟ آیا زمینه‏ی سازی یا آماده کردن افکار عمومی برای یک اقدام احتمالی از سوی کشورهای عربی نیست؟




این‏ به کلی فرق می‌کند که یک روزنامه‏ی کویتی ادعا کند یا دولت کویت. روزنامه‏ی کیهان ایران صحبت از این می‏کند که بحرین کماکان متعلق به ایران است ولی مقامات ایرانی از این ادعا دوری می‏کنند و سعی می‏کنند تنش میان ایران و بحرین از حد و حدود خودش فراتر نرود. به آن‏چه در یک روزنامه گفته می‏شود، نمی‏شود به عنوان یک مسئله‏ی جدی نگاه کرد، به‏خصوص در خاورمیانه و با روزنامه‏نگارانی که در خاورمیانه و در کشورهای عربی مطلب می‏نویسند که هرکدام هرچه دل‏شان می‏خواهد را بنا بر مقتضیات می‏نویسند، بدون این‏که پایه و زمینه‏ی اساسی داشته باشد.




در جو فعلی چنین تحریکاتی صورت می‌گیرد و چنین حرف‌هائی هم به سادگی زده می‏شود. با توجه به وضعیت ویژه‏ای که وجود دارد، شاید عوامل بازدارنده و مکانیسم‏های کنترل در درون دولت‏های این ممالک کار خودشان را به درستی انجام نمی‌دهند. اما این دلیل نمی‏شود که عوامل بازدارنده هم بخواهند بگذارند که این مسئله از کنترل خارج شود.




روابط دیپلماتیک ایران با این کشورها صدمه‏ی جدی خورده است. بازسازی و عادی ساختن آن، کاری است که خیلی طول خواهد کشید و برای حداقل آینده‏ی نزدیک، ما می‏توانیم روی این مطلب حساب کنیم که روابط میان ایران و بیشتر کشورهای عضو شورای همکاری و نه همه‏ی کشورها، بسیار تیره خواهد بود. باید در نظر گرفت که کشورهایی مانند قطر و عمان روابط خود را به نوعی با ایران نگاه داشته‏اند و نگذاشته‏اند علی‏رغم تصمیمات شورا، روابط خودشان با ایران، از حد و حدودی تنزل کند. ولی در مجموع، چون این‏ کشورها با هم هستند و منافع هم‏دیگر را تأمین می‏کنند، رابطه‏ی ایران با این‏ها برای آینده‏ی نامعلومی بسیار تیره خواهد بود.




بین کشورهای عربی، بهترین رابطه را ایران با سوریه داشت. آینده‏ی سوریه هم با وضعیتی که پیش آمده معلوم نیست چگونه باشد و روابط‏ش با ایران به کجا خواهد رسید. الان به‏نظر می‏رسد که ایران در منطقه و به‏خصوص در میان کشورهای عربی، در یک انزوای کامل سیاسی قرار گرفته است؟




بله؛ یعنی به‏جز سوریه، روابط ایران با بیشتر کشورهای عربی، کم‏وبیش در همین وضعیتی بود که امروز هست. امروز این دشمنی‏ها دارد به‏صورت آشکار بیان می‏شود. ولی چون دیروز این دشمنی‏ها به‏طور آشکار بیان نمی‏شدند، دلیل بر آن نبود که این دشمنی‏ها وجود نداشت. رهبران عربستان سعودی از زمانی که آیت‏الله خمینی به‏ قدرت رسید و موقعیت آن‌ها را از اسلام گرفته تا مسائل دیگر منطقه‏ای زیر سئوال برد، در یک حالت درگیری اعلام نشده با ایران قرار داشته است. ولی سعی می‏کردند با سکوت خودشان بحران نیافرینند، ولی موقعی که کارد به استخوان می‏رسد، آن‏ها هم واکنش نشان می‏دهند. یعنی درست است که این مسائل امروز به‏طور آشکار بیان می‏شود، ولی این‏که در گذشته بیان نمی‏شده، دلیل بر عادی بودن روابط نیست، بلکه دلیل بر سیاست‏های خویشتن‏داری از سوی عرب‏ها است که به خاطر قوی نبودن و اتکای صددرصدشان به امریکا و غرب، سعی می‏کردند نگذارند مسائل از حد و حدودی تجاوز کند. مثلاً در بحرین بی‌شک نارسایی‏هایی در سیستم حاکمیت وجود دارد، چون سیستم حکومتی این کشور ایده‏آل نیست، اما به‏هرحال عدالت اجتماعی و مسائل این‏چنانی از آن‏چه در جمهوری اسلامی می‏گذرد، بدتر نیست. وضعیت مردم کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هم از وضعیت مردم ایران بدتر نیست و آن‏ها حاضر به گرفتن درس سیاسی از مقامات جمهوری اسلامی نیستند. کشورهای حوزه خلیج فارس هیچ‏وقت دنبال درگیری نبود‌‌ه‌اند، اما زمانی که می‏بینند جمهوری اسلامی دارد به ناآرامی‌های داخلی کشورهاشان دامن می‌زند، از خودشان دفاع کنند.




جمهوری اسلامی هم فکر می‏کند اتفاقاتی که در منطقه، به‏خصوص در کشورهای آفریقای شمالی رخ داده، به نفع ایران خواهد بود و حاکمیت جدیدی که مثلا در مصر روی کار آمده، با جمهوری اسلامی دارای روابط بهتری خواهد بود. در حالی که دلیلی ندارد این اتفاق صورت بگیرد، چون بنیاد اساسی‌یی که در مصر یا تونس هست، با آن‏چه قبلاً بوده، تفاوت ۱۸۰ درجه‏ای نخواهد کرد و همه‏ی آن‏ها از نظر سیاست خارجی، کم‏وبیش همان روند گذشته را ادامه خواهند داد.




به این لحاظ ، من با شما موافق‏ام، تا زمانی که جمهوری اسلامی دست از سیاست‏هائی که ظرف این سی و چند سال دنبال کرده، برندارد، موقعیت‏اش در جهان عرب بهتر نخواهد شد.




بسیاری از منتقدان معتقدند آن‏چیزی که طی ۳۰ سال گذشته در سیاست خارجی جمهوری اسلامی فراموش شده، منافع ملی ایران است و دولت‏مردان جمهوری اسلامی فقط روی اسلام و مشترکاتی که با دیگر مسلمان‏ها دارند تاکید می‏کنند و به منافع ملی ایران به عنوان یک کشور مستقل، بی‏توجهی می‏شود. الان، به نظر شما، منافع ملی ایران ایجاب می‏کند که جمهوری اسلامی چه موضعی در قبال کشورهای عربی اتخاذ کند؟




قطعا درگیری‏ای که امروزمیان ایران و کشورهای عربی خلیج فارس وجود دارد، در جهت تأمین منافع ملی ایران نیست. منافع ملی ایران با کنار زدن دولت موجود در بحرین تأمین نمی‏شود. به‏خصوص اگر کم‏وبیش آن سیستم حکومتی، همان که هست بماند و فقط بعضی از مقامات جابه‏جا بشوند. منافع ملی ایران در این است که ایران روابط دیپلماتیک و اقتصادی خوب و منطقی با همه‏ی این کشورها داشته باشد و خوب بودن روابط ایران با این کشورها، زمینه‏ای را فراهم کند که نیروهای نظامی خارجی از این منطقه خارج بشوند.




سیاست‏های تهاجمی جمهوری اسلامی باعث شده که مثلاً امریکا برای همیشه، یک پایگاه دریایی در بحرین تأسیس کند. ناوگان پنجم امریکا، که امروز در بحرین مستقر شده، در دوران جنگ ایران و عراق به خاطر سیاست‏های تهاجمی جمهوری اسلامی ایران در آب‏های خلیج وارد منطقه شد. این‏ها نمی‏تواند به نفع ایران باشد. ولی انگیزه‏ی سیاست‏مداران جمهوری اسلامی در شرایط فعلی، به هیچ عنوان در چهارچوب حفظ منافع ملی نیست، تمرکز آن‏ها روی حفظ موقعیت و بقای قدرت خودشان است و در شرایط فعلی یکی از اهرم‏های این بقای قدرت را در این می‏بینند که فشار را روی کشورهایی که با آن‏ها دارای روابط حسنه نیستند، بیشتر کنند. هرچه تمرکز دنیا روی مسائل خارج از ایران بیشتر باشد، جمهوری اسلامی در حفاظت بیشتری است. این یکی از سیاست‏های کلی جمهوری اسلامی در ظرف سی سال گذشته بوده است.




روزی که خمینی به قدرت رسید و انقلاب و حاکمیت در میان مردم محبوب بود، جمهوری اسلامی هرگز در خارج از حاک ایران دست به اقدامات عملی علیه همسایگان خود نمی‌زد. اما امروز می‏بینیم که با حزب الله در لبنان، با حماس در فلسطین، با مقتدا صدر در عراق، با استفاده از شیعیان در کویت و بحرین و همچنین با مداخلات خود در افغانستان سعی می‏کند بحران‏هایی را در این ممالک به‏وجود بیاورد تا توجه افکار عمومی جهانی را از ایران منحرف کند.




این آن چیزی است که حاکمیت جمهوری اسلامی به دنبال آن است و سیاست‏هایی هم که امروز در قبال بحرین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس پی‏گیری می‏کند، به همین منظور است. این کشورها هم به این سیاست معترض‏اند و این نمی‏تواند به‏هیچ‏عنوان به نفع منافع ملی ایران باشد، ولی صددرصد به نفع حفظ حاکمیت هست و به همین دلیل هم هست که آن‏ها این سیاست را دنبال می‏کنند.




آقای خوانساری، برخی معتقدند روابطی که ایران در دوران پهلوی با کشورهای عربی داشت، از نظر حفظ منافع ملی ایران، بهتر بود و بهتر است ایران به آن دوره برگردد. عده‏ای هم می‏گویند در آن دوره هم روابط با کشورهای عربی خیلی خوب نبود و اتفاقاً نوعی کژدار و مریز و ترس در این روابط، به‏خصوص از طرف کشورهای عربی، وجود داشت. به نظر شما، الگوی ایده‏آل برای ما آن دوره است یا این‏که آن را هم نفی می‏کنید؟




به نظر من، روندی که در سال‌های آخر نظام سابق در ارتباط با این کشورها دنبال می‏شد، روند درستی بود و می‏توانست به مرور زمان خیلی مسائل را حل کند. در درجه‏ی اول، دولت ایران هرگز درپی برهم زدن اوضاع این کشورها نبود. روابط به لحاظ شک و تردید میان ایرانی‏ها و عرب‏ها و عدم آشنایی به اوضاع و احوال و فرهنگ هم‏دیگر، باعث ایجاد تنش می‏شد، ولی به مروز زمان، با پیش گرفتن سیاست‏های تبلیغاتی و فرهنگی و ایجاد روابط اقتصادی بیشتر، زمینه‏ برای این‏که این کشورها با مملکت ما بیشتر آشنا بشوند و این آشنایی باعث شود که آن شک و تردیدها و نگرانی‏ها از بین برود، وجود داشت و دولت می‌خواست به‏طور جدی در این راستا، اقداماتی را انجام بدهد.




ولی مسئله‏ی اساسی این است که در آن زمان، تبلیغاتی که در غرب می‏شد، این‏طور وانمود می‏کرد که ایران قدرت نظامی عظیمی در خلیج فارس است که می‏تواند این کشورها را مورد تهدید قرار بدهد. در این‏که ایران یک قدرت نظامی بود، تردیدی نیست. ولی امروز، به‏خصوص برای این کشورها ثابت شده که ایران در آن زمان از قدرت نظامی خودش برای حفظ استقلال و امنیت این کشورها استفاده می‏کرد. در دهه‏ی ۷۰، به‏طور متوسط، روزی ۲۷-۲۸ میلیون بشکه‏ی نفت از تنگه‏ی هرمز می‏گذشت که حداکثر ۵ میلیون بشکه‏ی آن متعلق به ایران بود، اما نقش حفاظت و ایجاد امنیت برای صدور این نفت، تماماً از طریق دولت ایران ایفا می‏شد و هزینه‏ی آن را دولت ایران می‏پرداخت. امروز همین عرب‏ها، برای فروش نفت خودشان، قیمت هنگفتی را به طور غیرمستقیم به امریکا و غرب می‏پردازند که امریکا در بحرین، قطر و… حضور نظامی داشته باشد یا مثلاً فرانسه در امارات متحده.




لذا وقتی همه‏ی این مسائل را کنار هم می‏گذاریم، فرق اساسی بین نظام قبلی و نظام فعلی این است که نظام قبلی از قدرت و نیروی خودش استفاده می‏کرد تا منطقه‏ی خلیج فارس امن و باثبات باشد تا منطقه توسعه پیدا کنند و سازندگی بتواند صورت بگیرد. این نظام از روز اول که آمده، غیرمستقیم، به دنبال این بوده که وضعیت موجود در تمام این کشورهای عربی را به‏هم بزند و با همان صدور انقلابی که می‏گفتند، مقاصد و منافع موضعی خودش را تأمین کند. این با خواست این کشورها و اکثریت مردم آن‌ها که شیعه هم نیستند متفاوت بوده و منافات داشته است.

کاریکاتور

حذف صفرها از پول جمهوری اسلامی


سایت حکومتی عصر ایران :پورمحمدي قائم مقام بانك مركزي ، درباره حذف صفرها از پول ملي گفت: يكي ديگر از محورهاي طرح تحول بانكي رفورم پولي است و مطالعات و برنامه‌هاي لازم در اين باره تدوين شده و فعلا محفوظ نگاه داشته شده است و جزييات آن به زودي اعلام خواهد شد.


وي درباره اين‌كه قرار است چند صفر از صفرهاي پول ملي حذف شود پاسخي نداد.                     نیک آهنگ کوثر، روز
                                                                                                                          

رسانه:سفارتخانه های جمهوری اسلامی شبکه های جاسوسی را اداره می کنند

روزنامه القبس : سفارتخانه های جمهوری اسلامی در کشورهای حاشیه خلیج فارس شبکه های جاسوسی را اداره می کنند.


به گزارش العربیه ، روزنامه کویتی " القبس " چاپ کویت اعلام کرد که پی گیری های امنیتی و اطلاعاتی میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نشان داده است شبکه های جاسوسی سپاه پاسداران در منطقه توسط سفارتخانه های جمهوری اسلامی در این کشورها اداره می شود.


این خبر با افزایش نگرانی های سیاسی و مردمی از فعالیت های شبکه های جاسوسی جمهوری اسلامی در کویت همراه شده است.



هفته گذشته دادگاهی در کویت احکام مرتبطان با یکی از هشت شبکه جاسوسی فعال در کویت را صادر کرد که در این زمینه 3 نفر به اعدام محکوم شده اند.


القبس به نقل از منابع مطلع گزارش داده که دستگاه امنیتی کشور شماری از اعضای هفت شبکه جاسوسی مرتبط با رژیم ایران که در کویت فعالیت می کنند را دستگیر کرده اند. تحقیقات نشان داده که دو شبکه مسلح بوده اند.


بنا بر این گزارش، منابع مطلع گفته اند که سفارتخانه های جمهوری اسلامی در تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس در این خصوص در " دایره اتهام و شک" قرار دارند و سرنخ هایی از وجود شبکه هایی مشابه کویت در دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس به دست آمده است.



این منابع به "القبس" گفته اند: "تمام داده ها تا کنون نشانه دهنده وجود طرحی بزرگ برای هدف قرار دادن امنیت منطقه است و آن چه که در بحرین روی می دهد و حمایت های خارجی که از مخالفان می شود در چارچوب این سناریو که برای منطقه طراحی شده قرار می گیرد."


از این رو دبیرخانه شورای همکاری در حال آمادگی برای برگزاری اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو این شورا در ریاض پایتخت سعودی است تا تحولات اخیر در منطقه به ویژه شبکه های جاسوسی وابسته به جمهوری اسلامی ایران را به بحث بگذارد.

دبلیو دبلیو دات غار غار ملی می‌شود!

رضا تقی‌پور وزیر جلوگیری از ارتباطات اعلام کرد که از اول شهریور اینترنت ملی جایگزین اینترنت جهانی می‌شود. در اینجا ما ضمن تبریک ملی شدن صنعت اینترنت در راستای جلوگیری از گسترش فحشا و بی‌بند و باری و خدای نکرده فجایع سیاسی مشخصات اینترنت ملی را که برای اولین بار در جهان جایگزین اینترنت جهانی شده اعلام می‌نمائیم باشد تا کشورهائی که هنوز عین ما اینترنت ملی ندارند چشمشان بشود هشت تا :



الف. هر یوزر می‌تواند بعد از وضو ابتدا به قصد قربة الی الله نیت نموده و با توکل به خدا و توسل به معصومین کانکت بشود.


ب. یوزر در زمان برقراری ارتباط با اینترنت ملی باید در حالت رکوع جلوی مونیتور باشد و تند تند تسبیحات اربعه بگوید.


ج. چنانچه در زمان برقراری ارتباط با اینترنت ملی بادی چیزی از یوزر خارج بشود ارتباط فوراً از مودم قطع شده یوزر باید چت خود را بشکند دوباره وضو بگیرد.




۱. چنانچه یوزر هشت فرسخ با دستگاه خود فاصله داشته باشد باید بطور شکسته کانکت بشود و آدرس سایت‌ها را نصفه بزند.


۲. بر این اساس چنانچه یوزر قصد اقامت بیشتر از یک هفته در همان هشت فرسخی دارد باید بطور کامل کانکت شده آدرس سایت‌ها را چهار رکعتی وارد بنماید.


۳. سرعت اینترنت ملی دو مگا عمامه در دور تسبیح با حجم دانلود یک مکارم در ثانیه است که با آن بخوبی می‌شود اخراجی‌ها تماشا کرد.


۴. روی اینترنت ملی باید حتماً آنتی فتنه نصب شده و آنتی فتنه‌ی مربوطه باید دائم به شب‌رسانی بشود . (اینترنت ملی مثل بقیه‌ی چیزهای ملی عموماً مربوط به شب است بما چه؟)


۵. روابط عمومی مخابرات استفاده از هرگونه اتاق پژو ۴۰۵ در اینترنت ملی را تکذیب نموده اعلام می‌دارد هر چیزی که ملی باشد که لزوماً نباید اتاق ۴۰۵ داشته باشد.


۶. جمهوری اسلامی آماده است که از الآن تا سال دو هزار و هشتاد و سه با ۱+۵ درباره مصارف صلح آمیز اینترنت ملی مذاکره بنماید.


۷. این اینترنت تماماً بدست متخصصان داخلی در چین تولید شده و روسیه تعهد داده است که حتماً در موعد مقرر راه اندازی بشود. مذاکرات بر سر موعد مقرر الآن سی سال است که همچنان ادامه دارد.


۸. اینترنت ملی همچنین مورد تائید دانشگاه آکسفورد بوده سی و دو کشور نامه داده‌اند که از اینها بما هم بدهید ما نمی‌دهیم.


۹. سرور این اینترنت طبق روال در قرارگاه خاتم الانبیاء نبش دکل جمکران بوده در چاپهای بعدی مفاتیح الجنان در مورد ثواب کانکت شدن به آن توضیح‌رسانی می‌گردد.


۱۰. در صورت بروز مشکل در اتصال به آدرس ساندیس ساندیس ساندیس دات او آر اس مراجعه نموده برادران گمنام واحد پشتیبانی فوراً برای دستگیری شما به محل اعزام می‌شوند.


۱۱. برد وایرلس اینترنت ملی از اینجا تا تل آویوو بوده قابلیت نصب ده نوع کلاهک مجازی را دارا می‌باشد و سیستم عامل آن فتوشاپ است.


۱۲. در مجموع فقط ما که نباید دروغ سیزده بگوئیم حالا یارو هم حال کرده یکی بگوید. مهم اینست که اسب حیوان نجیبی است



عليرضا رضائی /خودنویس

ضرب و شتم شدید و انتقال یازده تن از زندانیان رجایی شهر به انفرادی

خبر‌ها حاکی از آن است که طی روزهای اخیر گارد ویژه به بند ۱ سالن ۲ یورش برده و پس از ضرب و شتم بسیاری از زندانیان، یازده تن از ایشان توسط مسئولین به سلول انفرادی منتقل شدند.




بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گارد ویژه به علت آنچه رعایت نکردن قوانین زندان خوانده شده است، زندانیان محبوس در بند ۱ زندان رجایی شهر را مورد ضرب و شتم قرار داده است.




در پی آن نیز یازده تن از زندانیان به نام‌های مهدی فتحی، محمد جعفری، علی داداشی، حسین احمد لو، اسمائیل ارفعی، قاسم حشندار، جواد نجفی، حمید دوست حسینی، محمود قنبری، رحمان عاجز، احسان اژدهاک به سلول انفرادی منتقل شدند.




نکتهٔ قابل توجه این است که تمامی این زندانیان که به شدت مضروب شده بوده و بعضا دچار شکستگی نیز بودند بدون هرگونه رسیدگی پزشکی به سلول‌های انفرادی بند (معروف به سوئیت) منتقل شده‌اند.




گفتنی ست که پس از این برخورد، مسئولان تا دو روز اقدام به قطع کلیهٔ تلفن‌های بند مذکور نمودند.

ديکتاتورهای منطقه خاورميانه همگی رفتنی اند

وال استريت جورنال گفتگويی دارد با برنارد لوئيس، مورخ سياست خاورميانه، درباره رويدادهای منطقه. برنارد لوئيس می گويد ديکتاتورهای منطقه همگی رفتنی اند، اما بايد ديد چه جايگزينی دارند. آمريکا بايد در تقويت جنبشهای ضدديکتاتوری تلاش کند. در مورد ايران برنارد لوئيس می گويد به برکت خمينی گرائی چنددهه گذشته، حکومت ايران فاقد محبوبيت و در خطر سقوط است. مخالفان قدرتمند، هم از درون رژيم و هم از بيرون، آن را تهديد می کنند و رژيم دير يا زود فرو می پاشد و جايش را نظامی دموکراتيک می گيرد. آمريکا بايد جنبش سبز را تقويت کند و حساب مردم و اين جنبش را از حساب حکومت جدا سازد. اکثريت ايرانيان ميهن پرست و مخالف رژيمی هستند که کشورشان را بی اعتبار و بدنام کرده است. اگر آمريکا به ايران حمله نظامی بکند هديه بزرگی به رژيم ملايان داده تا موقعيت خود را به نام دفاع از ميهن، تثبيت کند.


وال استريت جورنال در مقاله ديگری ازسياست دو گانه دولت اوباما در قبال تحريم ايران انتقاد می کند و می نويسد در حالی که واشنگتن، حکومت بلاروسِ ضعيف را، به خاطر کمک به ايران، مجازات می کند، دست غول چين را آزاد گذاشته تا با ايران معامله کند.


علی جمعه، مفتی بزرگ مصر، در نيويورک تايمز مقاله ای دارد با عنوان جايی برای اسلام در دموکراسی مصر. نويسنده می گويد دموکراسی نوپای مصر محک خوبی برای اسلامگرايان است که بايد برنامه مورد قبولی برای اکثريت مصريها ارائه کنند. اسلام راديکال، هم با قانون اساسی جاری در تعارض است و هم اسلام گرايان را به حاشيه خواهد راند. مصريها پس از سرنگونی يک خودکامه، تن به پذيرش خودکامه ای ديگر زير پوشش دين، نخواهند داد. اسلام در آينده مصر ستونی از دموکراسی خواهد بود و نه ابزار سرکوب.


اما لس آنجلس تايمز نوشته است بسياری از ناظران بين المللی و داخلی، خيزشهای اخير مردم را که به کناره گيری حسنی مبارک رئيس جمهوری پيشين اين کشور از قدرت منجر شد، حرکتی سکولار ارزيابی کرده اند. با اينجال اکنون گروه های مذهبی و محافظه کار در مصر خود را برای مشارکت در تعيين سرنوشت سياسی در اين کشور آماده کرده اند. گفتنی است گروه های مذهبی مانند اخوان المسلمين دارای چندين دهه تجربه سياسی هستند. اين گونه گروه ها به منظور جلب حمايت های مردمی و اجتماعی، از مهارت های سياسی و تشکيلاتی خود، استفاده می کنند. بيشتر گروه های سکولار در مصر فاقد تجربه سياسی لازم در امر سازماندهی اجتماعی هستند. نقش فعال نيروهای محاظه کار و مذهبی در صحنه سياسی مصر، بسياری از نيروهای سکولار اين کشور را نگران ساخته است.


واشنگتن پست با اشاره به تظاهرات جهان عرب در روز جمعه می نويسد در شهرهای بانياس، درعا، لاذقيه، دمشق، حمص، عدليب و قميشلی در سوريه تظاهرات ضددولتی برپا شد که در آنها دست کم ۴ تن به دست نيروهای دولتی کشته شدند.


واشنگتن پست در مقاله ای ديگر می نويسد تصميم آمريکا مبنی بر دخالت بشردوستانه در عمليات نظامی نيروهای ائتلاف برای جلوگيری از کشتار شورشيان توسط حکومت معمر قذافی برخی را نگران ساخته که مبادا درگيری های آمريکا در ليبی همانند عراق، طولانی بشود. هفته گذشته پرزيدنت اوباما تاکيد کرد نقش آمريکا در ليبی نقشی محدود خواهد بود و آمريکا قصد ندارد قذافی را کشته و يا دستگير کند. پرزيدنت اوباما در اين باره گفت: «من بوش نيستم و بنغازی هم بغداد نيست.»


گاردين چاپ لندن می نويسد پسران قذافی يک جنگ روانی را عليه غرب آغاز کرده اند و درحالی که دولت بريتانيا از آمادگی پسران قذافی برای کناره گيری از قدرت و ترک کشور خبر می دهد، جنگ روانی اين افراد روايت ديگری را بازگو می کند
صدای آمریکا

واحدي: رفتار حكومت با آقايان كروبي و موسوي غیرقانونی، غیرانسانی و غیرحقوقی است

سحام نيوز: مجتبي واحدي از مشاورين مهدي كروبي در مصاحبه با دويچه وله، بر دروغ گويي روز افزون حكومت در خصوص وضعيت مهدي كروبي و ميرحسين موسوي تاكيد كرده و افزوده: اقدامی که الان دارد انجام می‏ شود و با کمال وقاحت روزبه‏ روز بر دروغ‏گویی حکومت افزوده می‏شود، بحث حصر و زندانی شدن آقایان موسوی و کروبی و همسران‏شان است.
بخشي از اين مصاحبه در ادامه آمده است:
آقای واحدی، آیا خبر جدیدی از آخرین وضعیت آقای کروبی و همسرشان و هم‏چنین مهندس موسوی و خانم زهرا رهنورد دارید؟
مجتبی واحدی: وضعیتی که آقای کروبی و همسر‏شان و آقای مهندس موسوی و همسرشان دارند، هر روز وضعیت جدیدی است. یعنی یک کار غیرقانونی، غیرانسانی و غیرحقوقی در مورد آن‏ها دارد انجام می‏شود و تا زمانی‏که این حصر ظالمانه و عقده‏گشایانه برطرف نشود، خبر جدید است. یعنی اتفاقاً یکی از رفتارهای حاکمیت این است که با افزایش روزمره و روزانه‏ی جنایت‏های‏اش، مفاسدش، یا سهل‏انگاری‏ها و بی‏کفایتی و بی‏مدیریتی‏اش، بعضی  از سوژه‏های قدیمی به فراموشی سپرده شوند. در حالی‏که هریک از این سوژه‏ها هم در تاریخ کشور ماندگار خواهند شد و هم تأثیرش را بر روی امروز و فردای کشور می‏گذارد.
اقدامی که الان دارد انجام می‏شود و با کمال وقاحت روزبه‏روز بر دروغ‏گویی حکومت افزوده می‏شود، بحث حصر و زندانی شدن آقایان موسوی و کروبی و همسران‏شان است. موضوعی که خود حاکمیت هم می‏داند خطای بزرگی است. کمااین‏که خانم اشتون در سخنان‏شان گفتند که حکومت ایران گفته است که ما برای حفاظت از جان این افراد، آن‏ها را زندانی کرده‏ایم.
به نظر من، ما در برابر حکومت دروغ‏گویی که حتی این‏قدر هم جرأت ندارد که مسئولیت کارش را بپذیرد، وظیفه داریم این موضوع را همیشه تکرار کنیم. برای‏ این‏که این حقی است که هرلحظه دارد پایمال می‏شود.
گفته می‏شود، آن‏قدر که باید به قضیه‏ی حصر خانگی یا بازداشت آقایان موسوی و کروبی و همسران‏شان پرداخته نشده است. خیلی‏ها انتقاد دارند و می‏گویند هم در داخل ایران و حتی در خارج از ایران، تقریباً دارد این قضیه فراموش می‏شود و انگار دارد عادی می‏شود که مردم در بی‏خبری از آن‏ها بمانند. پاسخ شما به این منتقدان چیست؟
من  گمان‏ می‏کنم نه به دلیل این‏که علاقه‏ای به آقایان موسوی و کروبی دارم، بلکه برای این‏که ظلم مستمر دارد انجام می‏شود، حتماً باید اعتراض هم مستمر باشد. البته اعتراضات واقعاً دارد در حد معقول‏اش انجام می‏شود. اما در برابر حکومت خشنی که از هیچ کار غیرانسانی‏ای ابا ندارد، طبیعتاً بسیاری از مردم هم ناچارند کم‏هزینه‏ترین و کم‏دردسرترین راه‏ها را انتخاب کنند.
اما من می‏گویم اگر این حکومت راست می‏گوید، اگر ادعایی که آقای خامنه‏ای و اطرافیان‏شان به دروغ می‏گویند راست است، اگر ادعای قاضی حکومت، آقای احمد خاتمی، راست است، فقط اجازه‏ی یک تشییع جنازه‏ی واقعی به آقای مهندس موسوی بدهند و اصلاً فقط اجازه بدهند که روزنامه‏های رسمی کشور آگهی مراسم تشییع جنازه‏ی پدر آقای موسوی را چاپ کنند، در همین حد. اگر حکومت چنین اجازه‏ای داد، من تمام حرف‏های‏ام را در مورد حکومت پس می‏گیرم.

میترا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی

پدر حامد روحی نژاد: بیماریش تغییری نکرده است، اجازه نمی دهند عیدیمان را به زندانیان بدهیم

پدر حامد روحی نژاد، زندانی حوادث انتخابات ۸۸ که با وجود ابتلا به بیماری ام اس به او مرخصی عید پس از گذشت دو سال حبس به او تعلق نگرفته است، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « دوم عید با او ملاقات حضوری داشتم. حالش مثل قبل است، نه بیماریش بدتر شده و نه بهتر. چون آمپول هایش را می زند وضعیتش ثابت مانده است. اما شور و حالی نداشت. یعنی داخل زندان به طور کلی برای عید شور وحالی نیست. به ما هم که اجازه نمی دهند عیدی به زندانیا ن مان بدهیم. یعنی بردن هر کالای داخل زندان همیشه ممنوع بوده است.»
محمد روحی نژاد درباره پیگیری هایش برای مرخصی حامد گفت: « درخواست اول را به مسولان زنجان دادم که گفتند به ما مربوط نمی شود و باید از دادستانی تهران اقدام کنم، به دفتر آقای دولت آبادی رفتم اما ایشان را که نمی شود دید، نامه ام را منشی دفترش گرفت و گفت که می خواند و اگر جواب مثبت بود اقدام می کند. اما وقتی دوباره مراجعه کردم گفتند مرخصی فعلا به حامد داده نمی شود.»
محمد رضا روحی نژاد که دیگر امیدی به مرخصی و یا آزادی پسرش ندارد، گفت: « بعضی چیزها قابل پیش بینی است، می شود حدس زد که آیا با درخواستی موافقت می شود و یا نه. تجربه هم ثابت کرده بود که به زندانیان سیاسی مرخصی داده نمی شود به همین علت من هم خیلی منتظر جواب مثبت نبودم.»
محمد روحی نژاد در خصوص اینکه آیا حامد داروهایش را مرتب می خورد، گفت: « هفته پیش چهار عدد آمپول برایش بردم که از آنها استفاده می کند.من مرتب از تهران به زنجان می روم و آمپول هایش را می برم تا بیماریش حاد نشود. اما وضعیت چشمهایش به شکل قبل است، یک چشمش بینایی ندارد و چشم دیگرش فقط حدود ۳۰ درصد بینایی دارد، بهرحال می تواند کارهای روزمره اش را انجام دهد. فعلا با داروهای که می خورد بیماریش ثابت مانده است.»
پدر حامد روحی نژاد درخصوص درخواستش از مسولان قضایی گفت: « والا من چطور بگم! فقط از مسولان زنجان متشکرم چون به بیماری بچه ام کمک کردند، با کمک رییس زندان زنجان توانستم دفترچه و کارت بهزیستی برای حامد بگیرم. حالا داروهایش را که مرتب می گیرم ومی برم ، مسولان زندان می گیرند و به او مرتب زده می شود. از طر دیگر می توانم او را به دکتر هم ببرم. تقریبا یکماه قبل او را به پیش دکتر بردم و دوباره آخر این ماه هم باید او را ببرم. دکتر معتقد است که اگر آمپول هایش را حامد مرتب بزند، بیماری رشد نخواهد کرد.»
محمد روحی نژاد، پدر دانشجوی فلسفه درباره اینکه چه تقاضای از فعالان حقوق بشر دارد، گفت: « والا من این را می دانم که از فعالان حقوق بشر کاری ساخته نیست، چون اساسا کسی توان مقابله را ندارد مگر اینکه خود مسولان نظام ایران از بچه های ما بگذرند.»
حامد روحی نژاد، دانشجوی ۲۴ ساله ،رشته فلسفه دانشگاه شهید بهشتی در تاریخ ۱۳ اردبیهشت ۸۸ به جرم به آشوب کشیدن فضای انتخاب دستگیرشد. ابتدا به اعدام محکوم شد و پس از آن در دادگاه تجدیدنظر به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شد. او اکنون دومین نورزوی است که داخل زندان به سر می برد در حالیکه از بیماری ام اس و از دست دادن چشم ها و توان بدنیش در رنج است.

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...