گزارش دریافتی:آیا شما خبرنگار شجاع خبرگزاری آفتاب در گیلان را میشناسید؟ در14 اردیبهشت 1388 ساعت خبرگزاری آفتاب مطلبی را به نقل از خبرنگار خود در رشت منتشر نمود که این مطلب سریعا وبه سرعت نور در جراید و روزنامه و خبرگزاریهای داخلی و خارجی منعکس و منتشر شد وهمگان با حیرت و ناباوری این مطلب را مشاهده و در کوچه بازار برای هم نقل میکردند.
خبرنگار آفتاب در استان گیلان آفتاب از راز سنگسار پنهانی مرد30 ساله ای بنام ولی آزاد اهل پارس آباد مغان و کارمند اداره بازرگانی این شهر به دستورقاضی کاشانی رییس شعبه 11 دادگاه کیفری استان گیلان به جرم زنای محصنه وآمادگی دادگستری گیلان برای اجرای حکم سنگساریک گیلانی دیگر بنام محمد علی نوید خمامی پرده برداشت ودر حالی که حاکمان ایران از طریق رسانه های وابسته داخلی و خارجی خود مدعی بودند که دیگر در ایران حکم سنکسار اجرا نمیشود. با این افشاگری خبرگزاری آفتاب به توسط خبرنگار خود در رشت در اذهان عمومی در داخل و خارج رسوا گردیدندو مورد مواخذه وسوال شدیداحن مقامات اروپایی و سازمانهای مدافع حقوق بشری قرار گرفتند مدارک ومطالب ارایه شده از طرف خبرگزاری بقدری مستند ومستدل بود که هیچ جای انکار و تکذیب را برای مسولان قضایی رژیم باقی نگذاشت وسخنگوی قوه قضاییه مجبور به اعتراف شد وخبرسنگسار پنهانی در گیلان را تایید نمود.
که بعد از این قضایا ایجاد مزاحمت ،آزارواذیت و احضار خبرنگار آفتاب به ستاد خبری اداره کل اطلاعات، مراجع قضایی و دیگر نهادهای امنیتیشروع شد و به انحا مختلفو مدام ازوی در مورد نحوه دریافت اطلاعات مربوط به سنگسار و اسامی افراد و کسانی که این اطلاعات محرمانه را به وی رسانده بودند سوال میکردند و حتی طی چندین مورد مکاتبه با اداره کل ارشاد ... چندین ماه از فعالیت خبری این خبرنگار شجاع و حضور در مراسمات رسمی و حتی اخراج علیرغم دارا بودن کارت رسمی خبرنگاری ممانعت بعمل می آوردند و این اعمال فشار های روحی و روانی ،کنترل خطوط تلفن منزل و تلفن همراه ،اینترنت ،تهدید و مزاحمتهای حضوری و تلفنی احضارهای مداوم به حراست ادارات کل ارشاد ،استانداری و پلیس امنیت و اطلاعات ادامه داشت تا اینکه در ظهرروز 22 خرداد 89 با دستور مستقیم شخص محمدجواد حشمتی رییس کل دادگستری استان گیلان وبه توسط عوامل حفاظت ،اطلاعات دادگستری در فلکه توشیبا به طرز وحشیانه ای بازداشت و به یک بازداشتگاه امنیتی منتقل گردیدو طبق اسناد و مدارک موجود به شدت موردشکنجه جسمانی قرار گرفت تا جایی که ماموران وزارت اطلاعات مجبور شدند برای زنده ماندن وی را به مرا کز درمانی انتقال دهند و با وجود حفاظت شدید ماموران از وی یکی از همکاران وی موفق شددر بیمارستان عکس تهیه نماید و در تمامی عکسها شدت جراحات وارده بر سر و صورت و همچنین وخیم بودن وضیعت جسمانی او مشهود است. سرانجام این خبرنگار بشر دوست آفتاب در دادگاهی ناعادلانه در کمال بهت و حیرت همگان توسط بازپرس براری رییس شعبه 1 دادگاه انقلاب شهرستان رشت با عنوان مجرمیت اعمال نفوذ در امر من غیر حق جهت ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اطلاعات قرار داد اما به دلیل جراحات وارده بر وی در زمان بازجویی ماموران اطلاعات ، مسولین زندان بعداز مدت 38 روز حاضر گردیدند که جهت درمان و عمل جراحی استخوان صورت و فک با قید وثیقه به نامبرده مرخصی بدهند.و بعداز تحمل مدت 38 روز در زندان مرکزی لاکان رشت و تحمل اعمال وحشیانه ماموران با شرایط جسمانی وخیم در تاریخ 27 تیر بمدت 5 روززندان را ترک کرد . اما از آنجا که مردان متعهد و دلسوز و حق طلب حاضر به سکوت نیستند او هم در زندان با وجود شرایط جسمانی وخیم و سختگیریهای ماموران سکوت ننموده وبا باند مافیایی توزیع و پخش مواد مخدره و برده فروشان هم جنس باز که مامورین امنیتی زندان و عده ای از زندانیان سابقه دار آن را اداره میکردنددرگیر شده و با وجود شرایط سخت امنیتی وی دست به افشاگری علنی در نماز خانه مرکزی زندان در جمع گروه کثیری از مسولین استانی و زندانیان زد.
وی که مطمن شده بود ماموران زندان قصد کشتن و سربه نیست کردن او را دارند از شرایط مرخصی استفاده نموده و به کمک چند تن از دوستان مورد اعتمادش بعد از چندین ماه زندگی در خفا در ایران بطور قاچاقی و مخفیانه ایران را ترک نمود .
ابقه کاری این خبرنگار دلسوز ایرانی بزرگترین سند و مدرک هست برای قضاوت است.او در دوران فعالیت خبری خویش دست به افشا گری بر علیه مافیای قدرت و مدیران رانت خوار زده بود و رشوه خواری و حیف ومیل بیت المال خیلی از مدیران استانی از جمله 194 میلیونی رییس شورای اسلامی شهرستان رشت،800 میلیونی مدیرکل و مسول حراست تعزیرات حکومتی گیلان،70 میلیون تومانی مدیرکل تربیت بدنی ؛فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی را رو کرده بود .
این خبرنگارفعال و خدمت گزار کسی نبود جز محمدرضا جمالی
حال بر همه ما آزادیخواهان ایرانی وظیفه است که با تمام توان به یاری این خبرنگار شتافته و از سازمانهای بشر دوستانه و نهادهای حقوق بشر و مسولان اتحادیه اروپا بخواهیم که به یاری این خبرنگار آزاده و مظلوم بشتابند
خبرنگار آفتاب در استان گیلان آفتاب از راز سنگسار پنهانی مرد30 ساله ای بنام ولی آزاد اهل پارس آباد مغان و کارمند اداره بازرگانی این شهر به دستورقاضی کاشانی رییس شعبه 11 دادگاه کیفری استان گیلان به جرم زنای محصنه وآمادگی دادگستری گیلان برای اجرای حکم سنگساریک گیلانی دیگر بنام محمد علی نوید خمامی پرده برداشت ودر حالی که حاکمان ایران از طریق رسانه های وابسته داخلی و خارجی خود مدعی بودند که دیگر در ایران حکم سنکسار اجرا نمیشود. با این افشاگری خبرگزاری آفتاب به توسط خبرنگار خود در رشت در اذهان عمومی در داخل و خارج رسوا گردیدندو مورد مواخذه وسوال شدیداحن مقامات اروپایی و سازمانهای مدافع حقوق بشری قرار گرفتند مدارک ومطالب ارایه شده از طرف خبرگزاری بقدری مستند ومستدل بود که هیچ جای انکار و تکذیب را برای مسولان قضایی رژیم باقی نگذاشت وسخنگوی قوه قضاییه مجبور به اعتراف شد وخبرسنگسار پنهانی در گیلان را تایید نمود.
که بعد از این قضایا ایجاد مزاحمت ،آزارواذیت و احضار خبرنگار آفتاب به ستاد خبری اداره کل اطلاعات، مراجع قضایی و دیگر نهادهای امنیتیشروع شد و به انحا مختلفو مدام ازوی در مورد نحوه دریافت اطلاعات مربوط به سنگسار و اسامی افراد و کسانی که این اطلاعات محرمانه را به وی رسانده بودند سوال میکردند و حتی طی چندین مورد مکاتبه با اداره کل ارشاد ... چندین ماه از فعالیت خبری این خبرنگار شجاع و حضور در مراسمات رسمی و حتی اخراج علیرغم دارا بودن کارت رسمی خبرنگاری ممانعت بعمل می آوردند و این اعمال فشار های روحی و روانی ،کنترل خطوط تلفن منزل و تلفن همراه ،اینترنت ،تهدید و مزاحمتهای حضوری و تلفنی احضارهای مداوم به حراست ادارات کل ارشاد ،استانداری و پلیس امنیت و اطلاعات ادامه داشت تا اینکه در ظهرروز 22 خرداد 89 با دستور مستقیم شخص محمدجواد حشمتی رییس کل دادگستری استان گیلان وبه توسط عوامل حفاظت ،اطلاعات دادگستری در فلکه توشیبا به طرز وحشیانه ای بازداشت و به یک بازداشتگاه امنیتی منتقل گردیدو طبق اسناد و مدارک موجود به شدت موردشکنجه جسمانی قرار گرفت تا جایی که ماموران وزارت اطلاعات مجبور شدند برای زنده ماندن وی را به مرا کز درمانی انتقال دهند و با وجود حفاظت شدید ماموران از وی یکی از همکاران وی موفق شددر بیمارستان عکس تهیه نماید و در تمامی عکسها شدت جراحات وارده بر سر و صورت و همچنین وخیم بودن وضیعت جسمانی او مشهود است. سرانجام این خبرنگار بشر دوست آفتاب در دادگاهی ناعادلانه در کمال بهت و حیرت همگان توسط بازپرس براری رییس شعبه 1 دادگاه انقلاب شهرستان رشت با عنوان مجرمیت اعمال نفوذ در امر من غیر حق جهت ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اطلاعات قرار داد اما به دلیل جراحات وارده بر وی در زمان بازجویی ماموران اطلاعات ، مسولین زندان بعداز مدت 38 روز حاضر گردیدند که جهت درمان و عمل جراحی استخوان صورت و فک با قید وثیقه به نامبرده مرخصی بدهند.و بعداز تحمل مدت 38 روز در زندان مرکزی لاکان رشت و تحمل اعمال وحشیانه ماموران با شرایط جسمانی وخیم در تاریخ 27 تیر بمدت 5 روززندان را ترک کرد . اما از آنجا که مردان متعهد و دلسوز و حق طلب حاضر به سکوت نیستند او هم در زندان با وجود شرایط جسمانی وخیم و سختگیریهای ماموران سکوت ننموده وبا باند مافیایی توزیع و پخش مواد مخدره و برده فروشان هم جنس باز که مامورین امنیتی زندان و عده ای از زندانیان سابقه دار آن را اداره میکردنددرگیر شده و با وجود شرایط سخت امنیتی وی دست به افشاگری علنی در نماز خانه مرکزی زندان در جمع گروه کثیری از مسولین استانی و زندانیان زد.
وی که مطمن شده بود ماموران زندان قصد کشتن و سربه نیست کردن او را دارند از شرایط مرخصی استفاده نموده و به کمک چند تن از دوستان مورد اعتمادش بعد از چندین ماه زندگی در خفا در ایران بطور قاچاقی و مخفیانه ایران را ترک نمود .
ابقه کاری این خبرنگار دلسوز ایرانی بزرگترین سند و مدرک هست برای قضاوت است.او در دوران فعالیت خبری خویش دست به افشا گری بر علیه مافیای قدرت و مدیران رانت خوار زده بود و رشوه خواری و حیف ومیل بیت المال خیلی از مدیران استانی از جمله 194 میلیونی رییس شورای اسلامی شهرستان رشت،800 میلیونی مدیرکل و مسول حراست تعزیرات حکومتی گیلان،70 میلیون تومانی مدیرکل تربیت بدنی ؛فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی را رو کرده بود .
این خبرنگارفعال و خدمت گزار کسی نبود جز محمدرضا جمالی
حال بر همه ما آزادیخواهان ایرانی وظیفه است که با تمام توان به یاری این خبرنگار شتافته و از سازمانهای بشر دوستانه و نهادهای حقوق بشر و مسولان اتحادیه اروپا بخواهیم که به یاری این خبرنگار آزاده و مظلوم بشتابند