۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

جمهوری اسلامی در ظاهر اسلام!/ پدرام طنازی


حاشا از این تباهی / تا کی شب و سیاهی؟

گفتند گل مگویید / این حکم پادشاه است / چشم و چراغ بودن / روشن‌ترین گناه است 

حکم شکوفه تکفیر / حد بنفشه زنجیر / سهم سپیده تبعید / جای ستاره چاه است.

این شهر مردگان است / آواز تازه ممنوع / لب‌های غنچه آزاد / گل بی‌اجازه ممنوع .

دارالخلافه آباد / جهل و خرافه آزاد / بیداد پشت بیداد / حرف اضافه ممنوع / گل بی‌اجازه ممنوع .

این سایه‌باوران را / ظلمت ز نور بهتر.
در دست کوفه سنگ است / آئینه دور بهتر.
نجوا به چاه اولی / سر در تنور بهتر .

این شهر بی‌هیاهو / دیروز باورت کو ؟
شور قلندرت کو / بانگ ابوذرت کو ؟

این کوچه‌ها علی را / تسلیم چاه کردند.
آیینه را شکستند / نفرین به ماه کردند.

یک سو ستاره زخمی / یک سو پرنده در گور .
تنهای مرده بر خاک / مردان زنده در گور .

حاشا از این تباهی / تا کی شب و سیاهی / آن روی دیگرت کو؟ 

من حسینم رو به سوی راستی بازآورید ای قوم
روز عاشورا غروبش، صبح بیداری است برگردید

های های مردم از بیراهه برگردید برگردید
پرچم دشمن نمایان شد اگر مردید برگردید

ای لباس ظلم را جای عدالت پیرهن کرده
جامه‌ی رنگ و ریای دین و دینداری به تن کرده

کاخ اگر همسایه با دیوار دین باشد خطاکاری است
شمر، شمشیر امیرالمومنین باشد، خطاکاری است

صحنه‌ی آزادگی در خون شناور می‌شود هرجا
باورم کن، عشق باور می‌شود هرجا

دور، دور دین فروشان است ای فرمانبران ظلم
دور ظلم ظالمان روزی آخر می‌شود هرجا
های های ای کاروان رفته در دامان گمراهی
باز راه کعبه را انگار گم کردید، برگردید

وبلاگ پدرام طنازی

۱۳۹۱ دی ۲۱, پنجشنبه

آخرین خبر شوم اعدام را کدامین نسل خواهد شنید!/ پدرام طنازی

دوسال گذشت از اتفاقی که هیچ یک دوست نداشتیم خبرش را بشنویم. روزی که مردمان ایران کمتر از کرد و کردستان نارحت نشدند تا برگی از تاریخ تلخ سرزمین ایران در دیار مردمان کرد رقم بخورد. تاریخ کرد چه روزهای تلخ که در این سالها نگذرانیدە. وقتی پای سخن بزرگانمان می نشینیم سخت می توان از انبوه اتفاقات و رنجها و دردهای عجین شده با این سالها را پشت سرگذاشت و به روزهای آرام و شاد رسید. لشکرکشی در پی لشکرکشی و دعواهای ایدئولوژیکِ خواست حاکمان، یورش به آن شهر و قتل عام در این شهر. گلوله ای که گاه برای ترور شلیک شده و گاه برای سرکوب. بمباران و موشکهای جنگِ زیادخواهانه و لجبازانه ی این و آن و تراژدیهای کشتارهای جمعی، شیمیایی و انتقام، یکی پس از دیگری نگذاشت تا روح سرزندە سرزمین کرد، داغدار لحظه لحظه ها نباشد و چه توطئه ها و چه تلخی ها که می خواست دوستی ها و باهم بودنمان در ایران را برباید. بازداشت ها و پاسخها و کشتارها و نفرتها، اعدامهای بی پایان و سرانجام گمشده های عزیزمان، دوستی و آرامش و آن راهها و آن نواهای شیرین و آن همه زیباییهای سرزمینمان غریبتر و دست نیافتنی تر شدند.زانیار و لقمان مرادی همانطور که از اسم شان معلوم است، دو برادر قوم و خویش هستند. خودم فکر می کردم برادرند اما نیستند. فامیل اند و دوست.آنها مدتی ست که بازداشت هستند و حالا هر ساعت امکان اعدام شان وجود دارد. آنها متهم هستند که فرزند امام جمعه ی مریوان را مهرماه سال ۸۸ بقتل رساندند. یکسال بعد قاضی بد نام قوه قضاییه، صلواتی، آنها را به اعدام محکوم کرد.اخیرا شایعه شده که امام جمعه مریوان به تهران آمده تا زمینه اجرای حکم آنها را سرعت ببخشد.من مخالف مجازات اعدام هستم. اما در این مورد خاص، اصرار بیشتر دارم چون روند محاکمه این دو برادر حتی براساس قوانین و مقررات جمهوری اسلامی نیست.این دو جوان با شکنجه، از آنها اعتراف گرفته شده است و در یک نظام قضایی درست و به عدالت نزدیک، اگر متهم یا مجرمی چنین ادعایی بکند، رسیدگی می کنند اما در ایران نه تنها چنین نیست بلکه پدر مقتول که آدم صاحب نفوذی ست ، در جهت اجرای یک حکم شبهه دار به تهران می رود و از هر تلاشی دست بر نمی دارد.ظاهرا تنها دلیلی که برای مجرم شناختن این دو جوان مورد توجه دادگاه قرار گرفته، سابقه ارتباط پدر آنها با کومله است. دلیلی که بی منطق هست چون حتی پدر هم مخالف رژیم باشد ، دلیل نمی شود پسرانش را بازداشت و محکوم کنند مگر اینکه آنها تخلفی کرده باشند و این معلوم نیست ومن امیدوارم این دو اعدام نشوند، و در این راه نباید سکوت کرد.

نویسنده: پدرام طنازی

۱۳۹۱ دی ۱۷, یکشنبه

هروقت از من درباره کشورم ایران میپرسند؟/ پدرام طنازی


هروقت از من درباره کشورم ایران میپرسند و میخوان که من ایرانی هارو براشون توضیح بدم.. من به این جمله اکتفا میکنم "ایران کشور تضادها است" مخصوصاً از نظر فرهنگی!
مردمش میخوان خودشون رو مسلمان بنامند اما نه نماز بخونند نه روزه بگیرند و... میخوان آزادی داشته باشند اما به حق و حقوق دیگری احترام نذارند.. میخوان تو جامعه قانون حاکم باشه اما خودشون همیشه شامل حال استثناء بشند.. میگند به برابری زن و مرد معتقد هستیم اما هنوز مسئله بکارت براشون حل نشده..و.. و.. و..
همیشه هم کسانی که این پاسخ رو از من میگیرند سری به تأیید تکون میدند و اعتراف می کنند که اونا هم همین برداشت رو در رابطه با ایران و ایرانی داشته اند
اما تمام این تضادها اسباب سردرگمی نتنها دیگران(خارجی ها) که خود ما ایرانی ها هم هست... بالاخره تکلیف ما چیه؟ آزادی رو دو دستی تقدیممون نخواهند کرد.. باید براش بجنگیم و وقتی هم که جنگ باشه کسی توش حلوا تقسیم نمی کنه بلکه تجاوز هست و گلوله هست و کتک هست و خون هست و خونریزی هست و یا باید بزنی و ببری یا میزنند و میبرند
با نجابت و سکوت و متانت و احترام هیچ مزدور چماق بدستی خجالت نکشیده و نخواهد کشید بلکه جری تر و محکمتر چماقش رو فرود آورده و بازهم خواهد آورد
یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ.... یا او سر ما بدار سازد آونگ

نویسنده: پدرام طنازی

۱۳۹۱ دی ۱۶, شنبه

اثبات نظریه بنده در رابطه با نابودی فرمان غسل! /پدرام طنازی


احتراماً بدینوسیله جهت اصلاح الگوی مصرف و صرفه‌جوئی در آب ، از مقام معظم رهبری خواهشمندیم که برای صاحب تصویر فوق فرمان غسل صادر نفرمایند ، بلکه واضح و مبرهن است که با مشاهده فداکاری این خواهر مسلمان ، همینطوریش هم غسل بر هر مسلمانی واجب می‌گردد.البته واضح و مبرهن است که در موارد مشابه ، بغیر از مقابل دوربین باشگاه خبرنگاران ، همین خواهران فداکار با مشابه همین تیریپ ، بدلیل توهین آشکار به مقدسات نظام و اسکل کردن مقام معظم رهبری و گیر آوردن احکام شرعی ، توسط نیروهای ظفرمند نظامی و انتظامی مستقر در میادین ، به درجه رفیع دستگیری نائل آمده ، و پس از انتقال به جاهای ناجوری ، بدون صدور فرمان غسل با ایشان اعمال قانون می‌گردد.همچنین از این خواهر فداکار خواهشمندیم که برای انجام فرائض کوچک و بدیهی‌ای مانند غسل و حوض و خزینه مقام معظم رهبری را به زحمت نیندازد . ما واقعاً نمی‌دانیم این چه‌جور اخلاق بدی است که از حماسه‌ی نهم دیماه 88 به اینور خواهران ژیگول حزب الله واجبات اولیه‌شان را پوستر می‌کنند با خودشان می‌آورند در خیابان به همه نشان می‌دهند . بگذارید پرده‌ها بین شما و معظم له ، یا معظم له و شما ، کنار نرود . به امید روزی که هیچ پرده‌ای نیاز به دوختن نداشته باشد .


نویسنده: پدرام طنازی

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...