۱۳۹۰ تیر ۹, پنجشنبه

اعلام موجودیت انجمن “نسل سوم” در سوئد


انجمن “نسل سوم” سوئد با صدور بیانیه ای فعالیت خود را آغاز کرد.به گزارش تحول سبز این انجمن که با همت جمعی از جوانان ایرانی فعال مقیم استکهلم راه اندازی شده است، مبنای فعالیت خود را “منشور جنبش سبز” و بیانیه های میرحسین موسوی اعلام نموده است و در بیانیه اعلام موجودیت خود آورده است: “انجمن نسل سوم بر آن است تا با همکاری با تمام گروه هایی که به مشی مسالمت آمیز و دموکراتیک “جنبش سبز” مردم ایران باور دارند گام کوچکی در راه تحقق آزادی و عدالت در ایران داشته باشد.


متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار تحول سبز قرار گرفته است در پی می آید:


چندی پیش دوسالگی کودتای انتخاباتی سال ۸۸ را به بهت نشستیم. انتخاباتی که می رفت فضای نا امیدی در ایران را با انتخاب دولت امید رنگی دیگر بزند اما اقتدار گرایان رای و خواست مردم را بر نتافتند. در بدو امر اما و همان شب کودتای انتخاباتی میرحسین موسوی اعلام کرد بر سر عهدی که با مردم بسته است خواهد ایستاد و در کنار آنها خواهد بود و “تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نخواهد شد” و در طول دو سال گذشته، او و مهدی کروبی چنین کردند تا سرانجام گرفتار حصری حبس‌گونه شدند.اقتدارگرایان که خام‌اندیشانه گمان می کردند رای دزدی شبانه شان از جانب مردم بی پاسخ خواهد ماند از همان فردای کودتا با مردمی مواجه شدند که در سکوت و آرامش رای خود را مطالبه می کردند و تظاهرات های سکوت اوج بلوغ فکری این مردم را نشان داد و این چنین بود که “موج سبز” پیش از انتخابات تبدیل به “جنبش سبز” پس از انتخابات گردید، جنبشی که دو سال تمام آهسته و پیوسته پیش رفت و علی‌رغم تمام سرکوب ها و کشتارها و بازداشت ها و شکنجه ها و تجاوزات غیر انسانی در زندان ها اما به حرکت خود ادامه داد و شهادت امثال ندا آقا سلطان و سهراب اعرابی نه تنها ترسی در دل این جنبش نیانداخت که آن‌را در مبارزه‌ی خود مصمم تر کرد.جنبش سبز مردم ایران با سرلوحه قرار دادن “مبارزه ی مسالمت جویانه” و تلاش برای گسترش “آگاهی” در جامعه، بلوغ فکری عمیق خود را به رخ اقتدار گرایان کشید و با ممارست خود در این راه نشان داد که سرانجام روزی حق خود را خواهد ستاند.در این فضا و درست زمانی که جنبش سبز مردم ایران به تعمیق و گسترش خود در جامعه می پرداخت، انجمن “نسل سوم” در استکهلم – سوئد فعالیت خود را آغاز کرد تا بتواند صدای مبارزان و مردم داخل کشور را به گوش جهانیان برساند و در حمایت از این جنبش هرکاری از دست‌ش بر می آید انجام دهد.انجمن نسل سوم معتقد است که فعالیت های حمایتی خارج از کشور باید همسو و هم‌نبض با مبارزات داخل کشور صورت پذیرد تا بتواند آئینه تمام نمای واقعیت داخل کشور باشد. در این راستا این انجمن بر مبنای “منشور جنبش سبز” که توسط رهبران جنبش تهیه شده و بیانیه های میرحسین موسوی فعالیت خواهد کرد و شعارها و مطالبات مردم داخل کشور را سرلوحه اقدامات خود قرار خواهد داد. انجمن نسل سوم بر آن است تا با همکاری با تمام گروه هایی که به مشی مسالمت آمیز و دموکراتیک “جنبش سبز” مردم ایران باور دارند گام کوچکی در راه تحقق آزادی و عدالت در ایران داشته باشد.


انجمن “نسل سوم”
 استکهلم- سوئد

۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

نامهٔ سرگشادهٔ جمعی از فعالان ایرانی به سازمان عفو بین الملل کانادا

نامهٔ سرگشادهٔ جمعی از فعالان دانشجو و حقوق بشر ایرانی‌ به الکس نیو دبیرکل سازمان عفو بین الملل کانادا در مورد نقض حقوق بشر در ایران
۲۹ جون ۲۰۱۱
به آقای الکس نیو
دبیرکل سازمان عفو بین الملل کانادا

ما، جمعی از فعالان دانشجو و حقوق بشر ایرانی‌ از نقاط مختلف دنیا این نامه را می‌‌نویسیم تا نگرانی عمیق خود را در مورد نقض حقوق بشر که در سرزمین مادریمان ایران تحت حاکمیت رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی اتفاق می‌افتد ابراز کنیم.

همانطور که از طرف دولت فدرال کانادا، مجمع حقوق بشر سازمان ملل متحد، و سازمان عفو بین الملل چندین بار تأیید شده است، روزانه هزاران ایرانی‌ بیگناه از جمله، زنان، دانشجویان، کودکان، و بزرگسالان مورد نقض ابتدایی‌ترین حقوق سیاسی، اقتصادی، مذهبی‌، و اجتماعی خود توسط جمهوری اسلامی قرار می‌‌گیرند.

اعدام و شکنجهٔ غیر انسانی‌ شهروندان ایرانی‌، ظلم سیستماتیک، سنگسار، و آپارتاید جنسی‌ زنان را می‌‌توان در پروندهٔ شرم آور و خونین جمهوری اسلامی دید.

تعداد زیادی از دانشجویان، فعالان، اساتید دانشگاه، روزنامه نگاران، و وب لاگ نویسان با دستگیری، زندان، و رفتار غیر انسانی‌ پلیس و مأموران این حکومت مواجه می‌‌شوند که بسیاری از آنها سرنوشت نامعلومی خواهند داشت.

همچنین، ما می‌‌خواهیم به اطلاع شما برسانیم که جمهوری اسلامی مسئول قتل خبرنگار ایرانی‌- کانادایی زهرا کاظمی در سال ۲۰۰۳ است و ما از کانادا انتظار داریم که این پرونده را پیگیری و قاتلان ایشان را محاکمه کند.

ما از شما با احترام درخواست می‌‌کنیم که در مورد مسئلهٔ نقض حقوق بشر و جنایاتی که علیه شهروندان ایرانی‌ اتفاق می‌افتد اقدامات جدی انجام دهید.

با کمال احترام

اسامی امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:

ژوبین اصلاح پذیر- نویسنده و روزنامه نگار- کانادا
مرتضی‌ اصلاح چی‌- فعال دانشجویی- سوئد

سارا اکرمی- سرپرست انجمن فعالان حقوق بشر دانشگاه یورک- کانادا
امیر حسین اعتمادی بزرگ- عضو دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران- ترکیه
آرش بهمنی- فعال دانشجویی- فرانسه
کاملیا حاج قاسم- نقاش- فرانسه
بهنام دارایی زاده- روزنامه نگار- فرانسه
شیلا سروی زاده- وایس پرزیدنت انجمن فعالان حقوق بشر دانشگاه یورک- کانادا
محمد صادقی- عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت- فرانسه
وحید صادقی شیرازی- فعال سیاسی- انگلستان

لیونا عیسی قلیان- عضو دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران- آمریکا
داریوش فیروزی- نویسنده و وب لاگ نویس- کانادا
فرزان فرامرزی- فعال حقوق بشر- آمریکا
سعید قاسمی نژاد- سخنگوی دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران- فرانسه
بهزاد مهرانی- عضو دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران- ترکیه
یوحنا نجدی- عضو دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران- مالزی

To the Hounarable Mr. Alex Neve
The Secretary General of Amnesty International Canada

We, a group of Iranian students and human rights activists from different parts of the world write this letter to express our deep concerns regarding the human rights abuses that are happening in our motherland Iran under the dictatorship government of the Islamic Republic of Iran.
As acknowledged by the Canadian federal government, the United Nations Human Rights Council, and Amnesty International at various times, thousands of innocent Iranians, including women, students, children, and the elderly, are subjected to the violation of their most basic political, economic, religious, and social human rights by the Islamic Republic of Iran on a daily basis.
The mass executions and barbaric tortures of Iranian citizens, systematic oppression, stoning and sexual apartheid of women can be found in the shameful record of the regime’s brutal and bloody history.
Many university students, activists, professors, journalists, and bloggers face arrest, imprisonment, and inhuman treatment from the Iranian government and its police forces and many of them have unknown fate.
In addition, we would like to inform you that the Iranian government is responsible for murder of the Iranian-Canadian journalist Zahra Kazemi in 2003 and we expect Canada to follow up this case and demand prosecution for those who were responsible for her murder.
We respectfully ask you to take serious actions in regards to human rights abuses and crimes against Iranian citizens.
Best Regards
Sara Akrami- Founder and President of the Human Rights Activists Association at York University- Canada
Joubine Eslahpazir- Author and Journalist- Canada
Morteza Eslahchi- Student Activist- Sweden
AmirHossein Etemadi Bozorg- Member of the Liberal Students of Iran- Turkey
Arash Bahmani- Student Activist- France
Kamelia Hajghasem- Artist- France
Behnam Daraeizadeh- Journalist- France
Sheila Sarvizadeh- Vice President of the Human Rights Activists Association at York University- Canada
Mohammad Sadeghi- Student Activist- France
 Vahid Sadeghi Shirazi- Activist- United Kingdom

 Liuna Issagholian- Member of the Liberal Students of Iran- United States of America
Dariush Firouzi- Writer and Blogger- Canada
Farzan Faramarzi- Human rights activist- United States of America
Saeed Ghasseminejad- Spokesperson of the Liberal Students of Iran- France
Behzad Mehrani- Member of the Liberal Students of Iran- Turkey
Youhanna Najdi- Member of the Liberal Students of Iran- Malaysia

تاکید مجدد آیت الله دستغیب؛ آزادى زندانیان سیاسى و رفع حصر از موسوى و کروبى

آیت الله دستغیب گفته اند: آقایان هیأت حاکمه دو راه در پیش رو دارند: راه اول برآورده ساختن تقاضاهاى به حقّ مردم در عمل به قانون اساسى است – البته همه اصول قانون نه تنها اصول مربوط به رهبرى و ولایت فقیه – همچنین آزادى زندانیان سیاسى، رفع حصر از آقایان موسوى و کروبى. بازگشت به قانون در برگزارى انتخابات و حذف نظارت استصوابى و اینکه اصل بر برائت افراد است.به گزارش حدیث سرو، مرجع عالیقدر آیت الله العظمی دستغیب، با اشاره به آیه سیزدهم و چهاردهم سوره نساء فرمودند: همه سخنان ائمه اطهارعلیهم السلام از قرآن کریم است، لذا هر دستور و سفارشى که ایشان به افراد یا گروههاى مختلف مى‏ دادند یا سخنى با آنها در میان مى‏ گذاشتند، از ناحیه رضاى پروردگار بود به همین جهت همه دستورات و فرامین آنها واجب و لازم الاجرا بود، حتى آنهایى که جنبه شخصى داشت و مربوط به دین و اعتقادات نمى‏ شد. پس ائمه اطهارعلیهم السلام علاوه بر ولایت تکوینى، ولایت تشریعى داشته یعنى مشمول آیه «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» بودند.ایشان در ادامه با اشاره به حدود و اختیارات ولایت فقیه فرمودند: در مورد فقها اختلافى نیست که ایشان ولایت تکوینى برایشان موضوعیتى ندارد؛ یعنى به هیچ وجه لازم نیست که فقیهى ولایت تکوینى داشته باشد اگر چه بعضى از آنها به جهت نزدیکى و بهره ‏مندى از حضرات معصومین، به نحو جزیى از این ولایت بهره ‏مند بودند همچنانکه از غیر فقها نیز بعضى این مرتبه را داشتند.همچنین اختلافى نیست که فقیه مى‏ تواند احکام شرع را از طریق قرآن و سنّت استنباط و به مردم ابلاغ کند همچنین اجازه قضاوت در اختلافات مردم را نیز دارد. بنا به روایات صحیحه اطاعت در احکام دین از فقیه عادلى که داراى ملکه “عدالت” است و عدم خروج از دایره” قرآن و سنّت” دغدغه همیشگیش مى‏باشد براى مردم عادى لازم است و چنین کسى حجّت امام زمان بر مردم است.اما آیا دایره نفوذ ولایت فقیه شامل مسائل شخصى و امور غیر دینى نیز مى‏شود یا خیر؟ یعنى اگر فقیهى به کسى دستور دهد که فلان مسافرت را انجام بده یا فلان کار را بکن یا این سخن را بگو – بر فرض آنکه همه این امور از مباحات باشند و ربطى به احکام و مسائل شرعى نداشته باشند – آیا تخلّف از دستور او معصیت است یا خیر؟ این همان ولایت مطلقه‏اى است که بعضى آن را پذیرفته، بعضى رد مى‏ کنند. تفصیل آن در جاى دیگر بیان خواهد شد.معظم له در ادامه با اشاره به خطبه هفدهم نهج البلاغه فرمودند: مولا على ‏علیه السلام در خطبه ۱۷ نهج البلاغه درباره ظلم، که یکى از اقسام حدود الهى است، مى‏ فرماید: «آگاه باشید که ظلم بر سه قسم است: ظلمى که نابخشودنى است و ظلمى که بدون مجازات نمى ‏ماند و ظلمى که بخشودنى و جبران شدنى است. اما ظلمى که نابخشودنى است، شرک به خداى سبحان است که فرمود: «خداوند هیچ گاه از شرک به خود در نمى‏ گذرد» و اما ظلمى که بخشودنى است، ستمى است که بنده با گناهان بر خویش روا داشته است و ظلمى که بدون مجازات نیست ستمگرى بعضى از بندگان بر بعض دیگر است که قصاص در آنجا سخت است. مجروح‏ کردن با کارد یا تازیانه ‏زدن نیست بله اینها در برابرش کوچک است».گناهان انسان نسبت به خود، ظلمى است که بر خویش روا مى‏ دارد اما احتمال بخشیده ‏شدن آنها زیاد است به شرط آنکه در زمره گناهان کبیره نباشد و همانطور که مى‏ دانیم اصرار بر گناهان صغیره نیز گناه کبیره است. این در صورت عدم توبه است چرا که با وجود توبه، حتّى گناهان کبیره نیز بخشیده مى‏ شوند.اما ظلم به دیگران اعمّ از تجاوز به جان، مال و آبروى آنهاست. پس کسى که به جان کسى تعدّى مى‏ کند؛ او را مى‏ کشد یا صدمه‏ اى به او وارد مى‏ کند، مرتکب گناهى سخت شده و حسب مورد باید قصاص شود. همچنین کسى که به مال دیگران دست‏ اندازى مى‏ کند باید جبران کند تا توبه‏ اش پذیرفته شود اما کسى که آبروى افراد را مى ‏ریزد یا به نوامیس مردم تجاوز مى‏کند، گناهى بزرگ مرتکب شده و عقوبتى شدید در پیش رو دارد و مخصوصاً در مورد تجاوز به نوامیس، اگر توبه نکنند مستحقّ حد است.ایشان در پایان این سخنرانی ضمن خیرخواهی و نصیحت به هیئت حاکمه فرمودند: خیرخواهى و نصیحت وظیفه همیشگى هر مؤمن در قبال برادر مؤمن خویش است. آقایان هیأت حاکمه دو راه در پیش رو دارند: راه اول برآورده ساختن تقاضاهاى به حقّ مردم در عمل به قانون اساسى است – البته همه اصول قانون نه تنها اصول مربوط به رهبرى و ولایت فقیه – همچنین آزادى زندانیان سیاسى، رفع حصر از آقایان موسوى و کروبى. بازگشت به قانون در برگزارى انتخابات و حذف نظارت استصوابى و اینکه اصل بر برائت افراد است.نتیجه این رویکرد، رضایت‏مندى اکثریت مردم، روى کار آمدن افراد صالح به عنوان نماینده مجلس و رییس جمهور، تقسیم ثروت بین مردم و نظارت مجلس بر امور مملکت است به علاوه بسیارى از سپاهیان و بسیجیان راحت مى‏ شوند. اموال بیت المال این طرف و آن طرف نمى ‏رود و همه امور اصلاح مى‏ شود. همچنین کسى خط و نشان براى کل مملکت نمى‏ کشد. همه زندگى خوبى خواهند داشت و امنیت برقرار مى‏شود. همه با شوق به طرف خدا مى‏ آیند و دیگر لازم نیست سر و صداى بیهوده به راه انداخت. دروغها از بین مى ‏رود و به تدریج راستى روى کار مى‏ آید.راه دوم این است که بر حرف خود اصرار کنند و بگویند: «هر چه ما میگوییم درست است» نتیجه این روش، برخوردهاى شدید با مردم است. البته هر چقدر هم که بگویند: «برخورد شدید مى‏ کنیم» باز هم براى مدتى جواب مى ‏دهد و راه حل مناسبى براى همیشه نیست.ایجاد رعب و وحشت در میان مردم زندگىیها را از هم مى‏ پاشد، اختلافات روحى ایجاد مى‏ کند و نشاط دینى را از بین مى‏ برد. بعلاوه ارادتى که با ارعاب و وحشت ایجاد شود حاصلى ندارد.همه عقلاى عالم و خود آقایان مى‏ دانند که روش دوم به ضرر همه هست و هر چه بگذرد وضع را بدتر مى‏ کند. هر چه هم بگویند خبرى نیست، فقرى نیست، اشتغال ایجاد شده و… بالاخره معلوم مى‏ شود که واقعیت این نیست.

18-تیر، دغدغه بزرگ جمهوری اسلامی دربرچیدن ماهواره ها

دغدغه بزرگ جمهوری اسلامی دربرچیدن ماهواره ها، سیاسی است روزبه میرابراهیمی معتقد است که موقعیت هائی مثل هجده تیرو یا اتفاقات دیگر، باعث حساسیت جمهوری اسلامی نسبت به رسانه های خارجی شده و بهمین دلیل ماهواره ازمدتی پیش مورد توجه قرار گرفته است. بعقیده او این رسانه ها تهدیدی برای حکومت تلقی می شوند ماجرای برخورد به ماهواره ها و جمع آوری آنها از روی پشت بام ها همواره یکی از سرستون های اخبار اجتماعی در ایران بوده است. گرچه قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره یک سابقه طولانی هفده هجده ساله دارد ، اما چگونگی برخورد به این پدیده اجتماعی همواره تابع محاسبات پشت پرده ای بوده است که مسئولان کشور در دوران های مختلف بکار گرفته اند. از همین رو در دوره هائی که علیه ماهواره ها اقداماتی انجام گرفته است، روش های برخورد شباهت های چندانی به هم نداشته اند. تنها نکته پر اهمیتی که در تمام این سالها در این عرصه هیچ تغییری نکرده است، گسترش روز افزون استفاده از ماهواره درمیان خانواده های ایرانی است، که از مناطق ثروتمند نشین شهرهای بزرگ کشور آغازشد و اینک گفته می شود حتی دور افتاده ترین روستا ها را نیز تحت پوشش خود داردبا توجه به اینکه بنظر می رسد حملات شدید ماموران به ماهواره ها ، این روز ها اشکال کاملاً جدی تری بخود گرفته است، این پرسش را با روزبه میر ابراهیمی روزنامه نگار مطرح کرده ایم که آیا تعرض به ماهواره ها بیشتر به انگیزه های سیاسی انجام میگیرد ، یا آنگونه که بطور رسمی گفته می شود ، هدف مقابله با مفاسد اخلاقی را دارد.روزبه میرابراهیمی معتقد است که موقعیت هائی مثل هجده تیر و یا اتفاقات دیگر، باعث حساسیت جمهوری اسلامی نسبت به رسانه های خارجی شده و بهمین دلیل ماهواره از مدتی پیش مورد توجه قرار گرفته است. بعقیده او این رسانه ها تهدیدی برای حکومت تلقی می شوند.
 
نوشتۀ بیژن برهمندی ، رادیو فرانسه

در آستانه 18 تیر، بهروز جاوید تهرانی به همراه سه زندانی دیگر به انفرادی منتقل شدند

چهار زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به سلول‌های انفرادی این زندان منتقل شدند.به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران روز سه شنبه ۷ تیر ماه بهروز جاوید طهرانی، محمد علی منصوری، فرزاد مددزاده و صالح کهندل به دلیل نامعلومی به سلولهای انفرادی بند سپاه منتقل شدند. شایان ذکر است بیش از شصت زندانی در سالن ۱۲ بند ۴ این زندان به صورت تفکیک شده و ایزوله نگهداری می‌شوند.

نامه یک وبلاگ نویس در بند به دخترش

درایران یک زندانی آزادی بیان روزبه روزبا دشورای های بیشتری روبه رو می شود . سازمان ها حقوق بشری ده ها سال است که حکومت ایران را به سرکوب شدید آزادی بیان و زندانی کردن اهل قلم و بیان متهم می کنند.درمیان زندانیان اعتصابی کنونی نیز روزنامه نگاران، وکلای دادگستری، دانشجویان دیده می شوند که یکی از عمده ترین خواست های سالیان دراز آنها حق آزادی بیان است.یک زندانی عقیدتی – سیاسی به نام "محمد رضا پورشجری" درنامه ای اززندان خطاب به دخترش "میترا" به وضعیت خود درزندان اشاره می کند. وی یک وبلاگ نویس بوده است. وی در این نامه ازجمله می نویسد: ازهرنوع ملاقات، ارتباط تلفنی با بیرون وهرنوع ارتباط دیگرمحرم است.درمورد زندانیانی که دراعتصاب به سرمی برند و درمورد محدویت های افزایش یابنده آزادی بیان در ایران نظرمحمد رضا معینی مسئول میزکشورهای فارسی زبان در سازمان "گزارشگران بدون مرز" را پرسیدم .

متن نامۀ محمد رضا پورشجری به دخترش را اینجا بخوانید

گفتگوی رادیو فرانسه با رضا معینی را اینجا بشنوید
نوشتۀ رحمت قاسم بیگلو ، رادیو فرانسه

۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

بی خبری از سرنوشت سه فعال سیاسی

با گذشت مدتها از بازداشت سه فعال سیاسی بنامهای ناصر سوداگری و همسرش طاهره، و همچنین دکتر هانی یازرلو، کماکان از وضعیت و سرنوشت آنها خبری در دست نیست. همچنین گزارش رسیده است که خانوادهٔ وحید روح بخش، فعال دانشجویی دانشگاه قزوین، چندی است که از سوی ماموران امنیتی تحت فشار قرار گرفته‌اند.به گزارش تارنمای کانون حمایت از خانواده های جان باختگان وبازداشتی ها، کماکان از وضعیت و سرنوشت ناصر سوداگری و همسرش خانم طاهره که از یازدهم اردیبهشت امسال بدون هیچ دلیلی بازداشت شده اند، خبری در دست نمی باشد و ارگانهای امنیتی و قضایی تاکنون هیچ پاسخی به پیگیری های بستگان آنها نداده اند . این منبع خبری اعلام کرد که هانی یازرلو نیز که از یازدهم اردیبهشت بدون هیچ دلیلی و به بهانه “پاسخ به چند سئوال” بازداشت شده، پس از گذشت نزدیک به دو ماه همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد و به پیگیریهای بستگانش تاکنون پاسخی داده نشده است.بر اساس این گزارش، دکتر یازرلو ازبیماری حاد قلبی رنج می برد و اخیرا در این رابطه دچار مشکلاتی بوده است این موضوع باعث نگرانی بستگان و دوستان وی شده است.ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران نیز اعلام کرده است که خانوادهٔ وحید روح بخش، دانشجوی معماری دانشگاه قزوین، چندی ست که از سوی ماموران امنیتی تحت فشار قرار گرفته‌اند.بر اساس این گزارش، وحید روح بخش دانشجوی معماری دانشگاه آزاد قزوین. ۲۹ خرداد سال ۸۸ و در پی موج بازداشت‌های پس از دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری، توسط ماموران اطلاعات بازداشت شد.این دانشجو مدت ۵ روز را در ادارهٔ اطلاعات قزوین و ۵۵ روز در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس بود و طی این مدت بار‌ها مورد بازجویی و شکنجه قرارگرفته و به همین علت درصد عمده‌ای از شنوایی اش را از دست داده است.روح بخش در ‌‌نهایت و طی حکم قاضی صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام به ۶ سال زندان محکوم شد.گفتنی ست خانوادهٔ وحید روح بخش، که از معرفی خود به زندان سر باز زده و متواری شده، مدتی است که تحت فشار قرار گرفته و از سوی ماموران امنیتی مورد تهدید قرار می‌گیرند.

انتقال قربان بهزادیان نژاد و مهدی کریمیان اقبال به بیمارستان

بعد از وضعیت وخیم جسمانی محسن امین زاده، زندانی سیاسی اعتصابی و انتقال وی به بخش مراقبت های ویژه، منابع خبری غروب روز شنبه اعلام کردند که قربان بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و از زندانیان اعتصابی در زندان اوین نیز، به دلیل وخامت جسمانی، به طور ناگهانی به بیمارستان منتقل شد.
به گزارش ندای آزادی، قربان بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی که برای گذراندن دوران محکومیت خود در بند ٣۵۰ زندان اوین به سر می‌برد و جزو دوازده معترض اعتصاب کننده است، به دلیل وخامت وضعیت جسمی بعد از غروب آفتاب روز شنبه چهارم تیرماه ٩۰ توسط ماموران زندان اوین، به بیمارستان منتقل شده است.
لازم به توضیح است، پیش از این “مهدی کریمیان اقبال” فعال سیاسی و از اعضای جبهه مشارکت و از دیگر زندانیان معترض که در اعتصاب غذا به سر می‌برد نیز بعد از ظهر امروز شنبه، چهارم تیرماه، به دلیل وخامت شرایط جسمی به بیمارستان منتقل شده است.به این ترتیب تا کنون از مجموع دوازده زندانی معترض نسبت به شهادت هاله سحابی و هدی صابر، سه تن به دلیل وخامت شرایط جسمی روانه بیمارستان شده اند.

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

هفت زندانی سیاسی زن: کمیته حقیقت‌یاب برای بررسی فاجعه مرگ هاله سحابی تشکیل شود

هفت زندانی سیاسی زن محبوس در زندان اوین با نوشتن نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه خواهان آن شدند تا کمیته‌ای حقیقت‌‌یاب جهت روشن شدن ابعاد فاجعه مرگ هاله سحابی، متشکل از افراد بی‌طرف و زنان و مردان مستقل و با حضور نمایندگان خانواده وی تشکیل شود تا مسببان و مرتکبان این فاجعه دردناک معرفی و در محکمه‌ای علنی و عادلانه و بی‌طرف مورد محاکمه قرار گیرند....زندانیان سیاسی زن محبوس در زندان اوین با نوشتن نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه خواهان آن شدند تا کمیته‌ای حقیقت‌‌یاب جهت روشن شدن ابعاد فاجعه مرگ هاله سحابی، متشکل از افراد بی‌طرف و زنان و مردان مستقل و با حضور نمایندگان خانواده وی تشکیل شود تا مسببان و مرتکبان این فاجعه دردناک معرفی و در محکمه‌ای علنی و عادلانه و بی‌طرف مورد محاکمه قرار گیرند. این زندانیان که بعد از دست دادن هم‌بندی‌شان، هاله سحابی، زندانی سیاسی و فرزند عزت‌الله سحابی به شدت اندوهگین هستند، در نامه خود تاکید کرده‌اند: مرگ این عزیز از دست رفته، نه بر اثر عارضه قلبی و عروقی ناشی از فشار روحی مراسم خاکسپاری پدر بزرگوارش، بلکه به دلیل هجمه و حمله مامورانی بود که امنیت ملی را به خطر انداخته و برای انتقال پیکر مرحوم عزت‌الله سحابی آمده بودند.

این نامه به امضای لیلا توسلی، لاله حسن‌پور، فاطمه درویش، نسرین ستوده، مهدیه گلرو، عاطفه نبوی و بهاره هدایت رسیده است.

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

همچنان‌که مستحضرید هاله سحابی در تاریخ ۱۱/۳/۹۰ در مراسم عزاداری خانوادگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد.آنچه ما را بر آن داشت تا با نوشتن این نامه، از قوه قضائیه دادخواهی کنیم، مرگ نابهنگام و مستعجل هم‌بندمان هاله سحابی، از معترضان انتخاباتی است.چنان‌که مطلع شده‌ایم، مرگ این عزیز از دست رفته نه بر اثر عارضه قلبی و عروقی ناشی از فشار روحی مراسم خاکسپاری پدر بزرگوارش، بلکه به دلیل هجمه و حمله مامورانی بود که امنیت ملی را به خطر انداخته و برای انتقال پیکر مرحوم عزت‌الله سحابی آمده بودند.جناب آقای لاریجانی، همانگونه که مستحضرید، چنین اعمالی که موجبات مرگ فجیع انسان‌های بی‌گناهی را فراهم کرده و همچون نمونه‌ی فاجعه‌ی کهریزک بدون عقوبت مانده، به شکل غیرقابل تصوری در حال تکرار است.در نمونه اخیر، چه آن را عملی حساب شده بدانیم و چه حاصل سوء تدبیر مسئولان، آنچه به جای مانده پیکر مرحوم هاله سحابی است که بر سر جنازه‌ی پدر جان باخته است و با شتاب غریب در همان تاریخ در دیرگاه شب به خاک سپرده می‌شود.با عنایت به اینکه نحوه‌ی مرگ مرحوم هاله سحابی موجی از اندوه را در جمع ایرانیان و به ویژه زنانی که تجربه‌ی مشترک زندان با ایشان را داشتند، به همراه آورد و به ویژه وجدان جمعی جامعه‌ی ایران را به شدت جریحه‌دار ساخت و از آنجا که پاسداری از قوانین و جلوگیری از تکرار چنین جرایمی که متاسفانه در حال تکرار و افزایش است از وظایف اصلی قوه‌ی قضائیه است لذا به موجب این نامه درخواست داریم: کمیته‌ای حقیقت‌یاب جهت روشن شدن ابعاد فاجعه، متشکل از افراد بی‌طرف و زنان و مردان مستقل و با حضور نمایندگان خانواده ایشان تشکیل شود تا مسببین و مرتکبین این فاجعه دردناک معرفی و در محکمه‌ای علنی و عادلانه و بی‌طرف مورد محاکمه قرار گیرند.

با تشکر

لیلا توسلی – لاله حسن‌پور – فاطمه درویش – نسرین ستوده – مهدیه گلرو – عاطفه نبوی – بهاره هدایت

رونوشت:

۱ – ریاست محترم مجلس شورای اسلامی جهت اطلاع و پیگیری موضوع.

۲ – دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران جناب آقای دکتر جعفری دولت‌آبادی جهت اطلاع و اعلام جرم علیه مسببین.

۳ – دادستان کل کشور جهت اطلاع و اقدام مشابه.

۴ – وزارت اطلاعات جهت اطلاع و معرفی و محاکمه‌ی مامورینی که امنیت شهروندان عزادار را به خطر می‌اندازند.

۵ – وزارت کشور جهت اطلاع و اقدام مشابه.

علی شکوری راد: اصلاح‌طلبان ادعای رهبری جنبش سبز را ندارند

علی شکوری راد گفت اصلاح‌طلبان ادعای رهبری جنبش سبز را ندارند، اما آنها هم حق دارند نظر و خواسته‌ی خود را مطرح کنند.نشریه دانشجویی «بامداد» با علی شکوری راد، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و یکی از چهره های سرشناس اصلاح طلبان مصاحبه‌ای کرده که در وب‌سایت آقای شکوری بازنشر شده است.آقای شکوری در این مصاحبه با اشاره به تفاوت‌های جنبش سبز و اصلاح‌طلبی گفته است که «آن موقع مردم نشستند و دعوت به نشستن شدند تا اصلاح طلبان به نمایندگی از طرف آنها خواست هایشان را پیگیری کنند ولی اکنون خودشان ایستاده اند تا حق خود را بستانند.»وی در پاسخ به این پرسش که آیا اصلاح‌طلبان داعیه رهبری جنبش سبز را دارند گفته است: «اصلاح طلبان ادعای رهبری جنبش سبز را ندارند. جزئی از آن هستند. اگر چنین سوالی برای شما مطرح است بر اساس ادعای اصلاح طلبان نیست بر اساس آن چیزی است که شاهد هستید و دارد اتفاق می افتد.»این چهره سرشناس اصلاح‌طلب افزود: «چرا چنین سوالی برای اپوزیسیونی که خواستار تغییر نظام هستند مطرح نمی شود؟ چون آنها این مقدار نقش ندارند. من نمی گویم کم اند یا زیادند. چنین ادعایی در پای صندوق رأی محک می خورد. آنها مرتب خواستۀ خود را مطرح می کنند اصلاح طلبان هم به آنها اعتراضی نکرده اند. طبیعی است اصلاح طلبان هم حق دارند نظر و خواستۀ خود را مطرح کنند. بخصوص اگر با نظر رهبران جنبش همخوانی داشته باشد. البته کسی منکر این نیست که خود مردم باید در روند انتخابات و یا حتی رفراندوم سرنوشت خود را تعیین کنند. اگر شرایط برای انتخابات و رأی گیری آزاد فراهم شد آن وقت می شود فهمید اکثریت مردم چه می گویند و چه می خواهند و به چه کسی اعتماد دارند. مهم این است که همه همان طور که پیگیر حق خود هستند به حقوق یکدیگر اذعان کرده و به آن پای بند باشند.»این فعال سیاسی در بخش دیگری از گفتگوی خود با بیان اینکه هدف و روش جنبش اصلاح طلبی و جنبش سبز یکی است اضافه کرده: «چیزی که تغییر کرده روش طرف مقابل است که موجب شده است مطالبات بجای آنکه در دستگاههای حکومتی مطرح و دنبال شود در خیابانها و در تظاهرات و تجمعات مطرح شده و سیر جدیدی پیدا کند. همین برخورد حذفی و سرکوبگرانه و همین سیر جدید، بخش هایی از مردم را که در جریان اصلاحات یک بار آمده و رأی داده و سپس به خانه رفته و منتظر نتیجۀ آن نشسته بودند را وادار کرد این بار به خیابان بیایند و تا رسیدن به حق خود بایستند. این ایستادگی، حالا همان وجه تمایز جنبش سبز با جنبش اصلاحات است.»آقای شکوری راد خواسته های جنبش سبز را همان خواسته‌های اصلاح‌طلبی دانسته و گفته است: «ممکن است این نظر مرا بعضی ها و شاید خیلی ها قبول نداشته باشند و مثلا تغییر نظام را بخواهند. من به نظر آنها احترام می گذارم ولی راهی جز انقلاب را برای تغییر نظام نمی بینم. انقلاب هم که حالا دیگر همه قبول دارند که در بهترین حالتش از انقلاب اسلامی بهتر نخواهد بود. آنها که اکنون دارند نتیجه آن انقلاب را نفی می کنند چه تضمینی دارد که حاصل انقلاب شان بهتر از انقلاب اسلامی باشد. اجرای بدون تنازل قانون اساسی اگرچه آن زمان با این عنوان مطرح نمی شد در حقیقت همان خواست دورۀ اصلاحات است اما اراده و قدرتی که از ناحیه مردم اکنون پشت این خواسته است بیش از دوران اصلاحات است. مردم آگاه تر و مصمم تر شده اند و از شبکۀ اطلاع رسانی و اجتماعی قوی تری برخوردارند و این به آنها اعتماد به نفس بیشتری می دهد.»

منبع: گلجه



جامعه وبلاگ نویسان سبز خواستار توقف اعتصاب غذای زندانیان شد

در ادامه درخواست های متعدد جهت توقف اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان های اوین و گوهردشت، جامعه وبلاگ نویسان سبز نیز خواستار توقف اعتصاب از سوی زندانیانِ معترض شده و خاطرنشان کردند “ما بخشی از وبلاگنویسان سیاسی کشور همگی خواستار پیگیری مطالبات زندانیان سیاسی و عقیدتی توسط فعالان جنبش آزادیخواهی کشور و از طریق همه مراجع ملی و بین الملی هستیم و از مردم کشورمان تقاضا داریم که با فعالیت هرچه بیشتر خود، هزینه ادامه روند موجود را برای حاکمان سنگین نمایند و اجازه از دست رفتن تدریجی سرمایه های کشور را به حاکمان ندهند.”بنا به گزارش تارنمای جامعه وبلاگ نویسان، در بیانیه ای که به همین منظور صادر شده، آمده است “در این روزها که حاکمیت بنای خود را بر ادامه سرکوب و نشنیدن صدای دلسوزان کشور گذاشته است، شاهد اعتصاب غذای ١٢ تن از زندانیان سیاسی در زندان اوین و پیوستن شش تن دیگر از زندانیان سیاسی رجایی شهر به ایشان هستیم و شاهد آنیم که هرچه می گذرد، حاکمیت نه تنها در راستای پاکسازی پرونده ی گناه آلود خویش گام بر نمی دارد، بلکه سعی دارد تا رکوردی تازه از ننگ و سیاهی را در تاریخ پرفراز و نشیب چند هزار ساله کشورمان بر جای گذارد.همه آنانی که زندان های مخوف حکومت جمهوری اسلامی را تجربه کرده اند، به خوبی می دانند که در زندانهای جمهوری اسلامی به خودی خود شرایط برای زندانیان سیاسی سخت و طاقت فرساست و حاکمیت از فراهم آوردن شرایط حداقلی و اولیه مورد نیاز نیز سر باز می زند. شرایط برای زندانیان سیاسی آنچنان است که حتی در صورت مراقبت کامل زندانی از جسم و جان خویش، امکان به خطر افتادن سلامت فرد زندانی بسیار محتمل است چه برسد به آنکه دست به اعتصاب غذا نیز بزند.همانطور که در مرگ دردناک هدی صابر و هاله سحابی شاهد بودیم، این حکومت ثابت کرده که برای حفظ قدرت حاضر است تا تمامی اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد و ابایی از پرپر کردن گلها و سرمایه های کشور ندارد. حکومتی که رهبر آن شعار جذب حداکثری و دفع حداقلی سر می داد، در عمل به حکومتی با کارکرد فساد حداکثری و درک حداقلی از شرایط کنونی کشور تبدیل شده است. گویا حکومت بنا را بر آن گذاشته تا با از بین بردن سرمایه های سازنده ی این کشور و به روی کار آوردن غلامان حلقه به گوش و مجیز گوی، درهای بسته شده برای اصلاح حاکمیت را قفل هایی فولادین زند و اصلاح ناپذیر بودن خود را بیش از پیش به اثبات برساند.حاکمیت باید بداند که هیچگاه و در هیچ کشوری تداوم جو خفقان و سرکوب امکان پذیر نبوده است و حکومت جمهوری اسلامی نیز در این امر مستثنی نیست. حاکمان بدانند که مسئولیت جان و سلامت این ١٨ تن از زندانیان سیاسی، مستقیما بر عهده ی حاکمیت و شخص رهبر جمهوری اسلامی است و گوشزد می گردد که تسلیم نشدن در مقابل خواست های مردم و این زندانیان سیاسی، رفته رفته پتانسیل اعتراضات مردمی را افزایش خواهد داد و در صورت فراهم نبودن شرایطی سالم و آزاد برای بیان این اعتراضات به صورت مدنی، در هنگام شکست و یا بازشدن ناگهانی فضای خفقان و سرکوب، شاهد واکنشی غیر قابل کنترل از معترضین خواهیم بود که قدرت کنترل آن در توان هیچ حکومت استبدادی و هیچ نیروی بازدارنده ای نخواهد بود.ما بخشی از وبلاگنویسان سیاسی کشور همگی خواستار پیگیری مطالبات زندانیان سیاسی و عقیدتی توسط فعالان جنبش آزادیخواهی کشور و از طریق همه مراجع ملی و بین الملی هستیم و از مردم کشورمان تقاضا داریم که با فعالیت هرچه بیشتر خود، هزینه ی ادامه ی روند موجود را برای حاکمان سنگین نمایند و اجازه ی از دست رفتن تدریجی سرمایه های کشور را به حاکمان ندهند.در پایان خطاب به زندانیان سیاسی اعلام می داریم که ما نیز همچون دیگر مردم کشورمان صدای شما را شنیدیم و اکنون بر ماست که پیام مقاومت شما را منعکس کنیم. شما با ایستادگی خود نشان دادید ذره ای از مطالبات حقه مردم عقب نشینی نکرده و برافراشته نگاه داشتن پرچم مبارزات توسط آزادی خواهان در این سوی میله های زندان را خواستار شدید. همراهان دربند، بدانید که ما به سرمایه های گرانبهایی چون شما در ساختن ایران فردا سخت نیازمندیم. از شما دریادلان خواستاریم تا به اعتصاب غذای خود پایان داده و منتظر واکنش متقابل آزادیخواهان در حمایت از خواستهای مشروعتان در مناسبت های پیش رو باشید.

نامه سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید به «احمد شهید»گزارشگر ویژه حقوق بشر

سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در نامه به «احمد شهید» گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای ایران از وی خواست تا توجه ویژه ای به شرایط زندانیان سیاسی که اکنون درزندانهای اوین و رجایی شهر در اعتصاب غذا به سر می برند داشته باشد.دکتر اردشیر امیرارجمند در بخشی از این نامه نوشته است : شورای هماهنگی راه سبز امید از جنابعالی تقاضا دارد در راستای انجام وظایف خود از کلیه امکانات قانونی سازمان ملل متحد جهت رساندن فریاد حق طلبانه مردم ایران به جامعه جهانی و مراجع بین المللی ذیربط و الزام مقامات جمهوری اسلامی به رعایت موازین جهانی حقوق بشر و پذیرش فوری شکل گیری یک هیأت حقیقت یاب مستقل برای رسیدگی به جنایات یاد شده، استفاده نمایید.

متن این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

جناب آقای احمد شهید،

گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ایران،

بیش از دوسال از تقلب سازمان یافته و گسترده در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران که منجر به سلب حق تعیین سرنوشت مردم ایران شد، می گذرد. در این مدت اقتدارگرایان حاکم بر کشور ما با نقض گسترده و سیستماتیک موازین حقوق بشر و حتی قوانین و مقررات جاری کشور بویژه در خصوص دادرسی منصفانه، صدها شهروند ایرانی را به شهادت رسانده، زندانی و شکنجه کرده اند، آنها را از محل تحصیل و کار خود اخراج کرده و یا از دیگر حقوق شهروندی محروم کرده اند، تظاهرات مسالمت آمیز مردم را سرکوب کرده اند، احزاب، سندیکاها و مطبوعات مستقل را تعطیل نموده اند. اکنون چهار ماه است که رهبران جنبش سبز را همراه با همسرانشان در خانه بدون هیچگونه استناد قضایی و قبول مسئولیت قانونی و شفاف، زندانی کرده اند که طبق اخبار رسیده، در وضعیت جسمانی نامناسب به سر می برند و از معاینه توسط پزشک مورد اعتماد محروم هستند.این شورا ضمن اعلام آمادگی برای همکاری کامل با جنابعالی برای احراز صحیح وقایع و استیفای حقوق مردم ایران، در وقت مقتضی موارد نقض حقوق بشر در ایران را به صورت مستند در اختیار شما قرار خواهد داد. اما آنچه امروز فوریت دارد و تلاش بی درنگ شما را می طلبد، توجه ویژه به شرایط زندانیان سیاسی است که اکنون درزندانهای اوین و رجایی شهر در اعتصاب غذا به سر می برند.این اعتصاب به عنوان اعتراض به شهادت خانم هاله سحابی در مراسم خاک سپاری پدرش مهندس سحابی و نیز شهادت هدی صابر در زندان، که در اعتراض به قتل هاله سحابی در هنگام در اعتصاب غذا بوده، به صورت نامحدود آغاز شده است. از آنجا که با بی توجهی عمدی مقامات کشور به سازکارهای قانونی حمایت از حقوق شهروندان ناکار آمد و بی اثر گردیده است، این زندانیان بی گناه راه دیگری برای احقاق حقوق همسنگران و مردم ستمدیده ایران جز اعتصاب غذای نامحدود و ایثار جان خود نمی بینند.لذا این شورا از جنابعالی تقاضا دارد در راستای انجام وظایف خود از کلیه امکانات قانونی سازمان ملل متحد جهت رساندن فریاد حق طلبانه مردم ایران به جامعه جهانی و مراجع بین المللی ذیربط و الزام مقامات جمهوری اسلامی به رعایت موازین جهانی حقوق بشر و پذیرش فوری شکل گیری یک هیأت حقیقت یاب مستقل برای رسیدگی به جنایات یاد شده، استفاده نمایید.

به پیوست اسامی زندانیان سیاسی اعتصاب کننده تا امروز ارسال می شود.

اردشیر امیرارجمند

سخنگوی شواری هماهنگی راه سبز امید

شنبه چهارم تیرماه هزار سیصد و نود هجری شمسی

محکومیت قطعی محمد سیف‌زاده به ۲ سال حبس

محمد سیف‌زاده، وکیل دادگستری و موسس کانون مدافعان حقوق بشر از سوی دادگاه تجدید نظر به ۲ سال حبس محکوم شد. به گزارش تارنمای وکیل ملت، خانواده ایشان با اعلام این خبر اظهار داشتند که وی اکنون در بند ۳۵۰زندان اوین بوده و برای اتهام «قصد خروج از کشور»، قرار کفالت صادره شده است. پیش از این، سیف‌زاده از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، با اتهامات «تاسیس کانون مدفعان حقوق بشر» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۹سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده بود. النهایه شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران، رای صادره را به ۲ سال حبس تقلیل داد.

انتقال محسن امین زاده به سی سی یو

در هشتمین روز از اعتصاب غذا، محسن امین زاده به خاطر وخامت حالش صبح امروز از زندان اوین به بیمارستان مدرس تهران منتقل و در بخش سی .سی .یو این بیمارستان بستری شده است.امین زاده، معاون وزارت خارجه در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به همراه یازده نغر دیگر در بند ۳۵۰ اوین در اعتراض به جان باختن هاله سحابی و هدی صابر از زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زده.به گزارش کلمه، ماموران امنیتی که در اطراف محل بستری شدن امین زاده حضور دارند اجازه نداده اند که خانواده اش به وی نزدیک شوند.خانواده محسن امین زاده در همین باره گفته اند که وی مشکل فشار خون دارد و دائماً باید دارومصرف کند و در چنین شرایطی اعتصاب غذا برای وی خطرناک است.همسر محسن امین زاده اضافه کرده است: مسؤولیت جان همسر من با مسؤولان زندان و مسؤولان قضایی است. ایشان دو سال است که به دلیل بی عدالتی ها در زندان به سر می برند و در طول این مدت از نظر جسمانی بسیار ضعیف شده اند. ما به شدت نگران هستیم فاجعه ای که در اثر سهل انگاری مسؤولان زندان رخ داد و آقای هدی صابر عزیز را از دست دادیم دوباره اتفاق بیفتد. من از مسؤولان می خواهم هرچه سریعتر از وقوع فجایع بیشتر جلوگیری کنند.عبدالله مومنی ابوالفضل قدیانی و بهمن احمدی امویی نیز در هفتمین روز اعتصاب غذای خود در بند ۳۵۰ با مشکلات شدید جسمی مواجه شده اند و برای دریافت کمک های پزشکی به بهداری زندان اوین منتقل شده اند.گفته می شود پیش از محسن امین زاده، مهدی کریمیان اقبال، یکی از اعضای جبهه مشارکت نیز به دلیل اوضاع نامساعد جسمی اش به بیمارستان مدرس منتقل شده بود.

۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

احضار و بازجویی از زندانیان اعتصاب کننده اوین

زندانی های اعتصاب کننده غذا، چهارشنبه و پنج شنبه گذشته به دادسرای زندان اوین برده شدند اما حاضر به پاسخگویی به سوالات بازجوها و بازپرس ها نشدند.به گزارش هرانا ، این زندانیان که از روز ۲۸ خرداد ماه اعتصاب غذای نامحدودشان را در اعتراض به جان باختن هدی صابر روزنامه نگار و فعال ملی- مذهبی و هاله سحابی، فعال جنبش زنان آغاز کرده اند، اکنون به جای توجه مسوولان زندان و مقامات قضایی به این وقایع ناگوار و رسیدگی به آن، با تهدید و بازجویی روبرو شده اند. طبق خبرهای رسیده به کلمه، روز چهارشنبه (اول تیر ماه ) مسوولان زندان وقتی قصد داشتند هر دوازده اعتصاب کننده را با چشم بند برای بازجویی به دادسرای زندان اوین منتقل کنند با اعتراض اعتصاب کنندگان مواجه شدند و گفتند که مجبور کردن زندانی به استفاده از چشم بند برخلاف قوانین شهروندی است و آنها حاضر نیستند به آن تن بدهند.این زندانیان در این روز با زور و اجبار به دادسرای اوین برده شدند اما به نشانه اعتراض از پاسخ گویی به سوالات بازجوها خودداری کردند.به گفته برخی از کارکنان دادسرای اوین، ۱۲ زندانی اعتصاب کننده به جای پاسخ گویی به سوالات بازجوها، در راهروی این دادسرا نماز جماعت بر پا کردند.آنها هچنین در اعتراض به برخورد مسوولان دادسرای اوین، گفتند :«همه ما شاهد گفته های آقای صابر درباره ضرب و شتم وی در هنگام اعتصاب غذا در بهداری زندان بوده ایم و شاهد بوده ایم که در انتقال وی به بیمارستان چقدر تعللی صورت گرفت و حالا به جای رسیدگی به این برخوردهای غیز قانونی و مرگ مشکوک هدی صابر و هاله سحابی قصد بازجویی از ما رادارید .»۶۴ تن از زندانیان بند ۳۵۰ بعد از شهادت هدی صابر شهادت نامه ای نوشتند، شهادت نامه ای که بر اساس آن مشخص شد هدی صابر قبل از انتقال به بیمارستان در بهداری زندان اوین توسط ماموران امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. هدی صابر بعد از بازگشت از بهداری به هم بندانش گفته که از ماموران زندان شکایت خواهد کرد. به گفته زندانیان او ازدرد به خود می پیچیده و فریاد می زده که از آنان شکایت خواهد کرد.طبق گزارش خبرنگار کلمه، مقامات دادسرای اوین، اعتصاب کنندگان را تهدید کرده و گفته اند به خاطر این اقدام بر احکام زندان شان افزوده خواهد شد و پرونده های جدیدی برای اعتصاب شان باز می شود.براساس همین گزارش، در روز بعد(پنج شنبه) عبدالله مومنی و امیر دلیرثانی به دادسرای اوین انتقال داده شدند.خبرها حاکی از این است که با عبدالله مومنی، سخنگوی ادوار تحکیم و امیر خسرو دلیر ثانی، فعال ملی –مذهبی برخورد های تند و نامناسبی صورت گرفته است.بازجویان حتی به دلیرثانی گفته اند اعتصاب اولیه وی و هدی صابر موجب به وجود آمدن و گسترش چنین رفتارهایی دربین سایر زندانیان شده است.هدی صابر و امیر خسرو دلیر ثانی دو فعال ملی – مذهبی پس از شنیدن خبر شهادت هاله سحابی و حوادث پیش آمده در جریان تشییع پیکر عزت الله سحابی فعال ملی – مدهبی دست به اعتصاب غذا زدند ، که این اعتصاب غذا منجر به شهادت هدی صابر در هشتمین روز اعتصابش شد امیر خسرو دلیر ثانی در هفته های اخیر برای دومین بار دست به اعتصاب غذای اعتراضی می زند.زندانیان سیاسی اعتصاب کننده اوین تاکید کرده اند که هدی صابر بر اثر رفتار سهل انگارانه و مغرضانه در برابر آثار اعتصاب و با ضرب و شتم شهید شده است.بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی، عمادالدین باقی، عماد بهاور، قربان بهزادیان نژاد، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، فیض الله عرب سرخی، ابوالفضل قدیانی، محمد جواد مظفر، محمدرضا مقیسه و عبدالله مومنی زندانیان سیاسی ای بودند که با صدور بیانیه ای آغاز اعتصاب غذای اعتراضی و نامحدود خود را اعلام کردند. بعد از آزادی باقی و به مرخصی رفتن مظفر، محسن امین زاده و مهدی اقبال به جمع اعتصاب کنندگان زندان اوین پیوستند

پارس دیلی نیوز 

سه تبه کار تحریمی...

کاریکاتور از مهران /خودنویس 
 

شلیک در شب تار؛ یک برش از کیک دروغ دستگاه‌های اطلاعاتی

دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی هر از چند گاهی اعلام می کنند که چندین جاسوس را بازداشت کرده‌اند. چند هفته بعد نسخه ویدیویی این داستان نیز در تلویزیون دولتی (بخش فارسی یا انگلیسی آن) به نمایش در می‌آید (آخرین آنها مجموعه دشمنان ملت است که ظاهراً جزئیات دستگیری جاسوسان آمریکایی را بیان می‌کند و قسمت اول آن از شبکه اول تلویزیون دولتی در دوم تیر ۱۳۹۰ پخش شد). این اعلام‌ها و نمایش‌ها بالاخص هنگامی که فشار‌های خارجی بر حکومت افزایش می‌یابد و حاکمان احساس‌شکنندگی دارند، وزیر اطلاعات جایی سخنرانی دارد، رقابت در درون دستگاه‌های اطلاعاتی بالا می‌گیرد، قرار است تظاهرات اعتراضی انجام شود یا بناست اقتدار نظام به نمایش درآید شدت می‌گیرد.این «جاسوسان» را چه کسانی دستگیر می‌کنند؟ آنها چه کسانی هستند؟ چگونه بازداشت می‌شوند؟ و در نهایت چه بر سر آنها می‌آید؟

شکارچیان

جمهوری اسلامی از شلخته‌ترین کشورها در حوزه جمع‌آوری، تحلیل و استفاده از اطلاعات است. امنیت نسبی کشور ناشی است از ۱) خوی صلح‌آمیز اکثریت مردم ایران و حتی آنان که مدام تحت سرکوب بوده‌اند، ۲) غیرخشونت‌آمیز بودن جنبش‌های اصلی مخالفان، و ۳) فقدان اراده در سوی دول خارجی منتقد برای حمله نظامی یا عملیات خرابکارانه و براندازی.برخی اقدامات پراکنده خشونت‌آمیز نیز عمدتاً ناشی از سرکوب افسار گسیخته حکومت و شرایط بسیار دشوار زندگی در برخی مناطق کشور است. دستگاه‌های امنیتی با بزرگ کردن دشمن توهمی این امنیت نسبی را به حساب خود می‌گذارند.بیشتر نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی از اعضای سپاه پاسداران هستند که نه برای این کار آموزش می‌بینند و نه قبل از پیوستن به سپاه دارای تحصیلات یا ظرفیت‌های ویژه‌ تحلیلی و اطلاعاتی هستند. بخشی از دانشجویان نخبه‌ی دانشگاه‌ها نیز که در آغاز شکل‌گیری حکومت دینی به نهادهای انتظامی و امنیتی پیوستند به تدریج از آنها فاصله گرفتند.عناصر اطلاعاتی باید از مورد اعتماد ترین نیروها باشند که در سه دهه گذشته مرتباً جمع آنها کوچک‌تر و کوچک‌تر شده است. مقامات اطلاعاتی نیروهای خود را از جمع بسیار اندکی از افراد فامیل و دوستان دوران دانشگاه یا طلبگی و عوامل سرکوب خیابانی انتخاب می‌کنند. احتمال اینکه افراد در دوره‌ای طولانی از بسیج دانش آموزی تا بسیج دانشجویی در کنار فعالیت‌های اجتماعی و زندگی بر یک روال- مطیع فردی سرکوبگر و از نظر دانش در سطح آنان- باقی بمانند بسیار پایین است. از همین جهت دستگاه‌های اطلاعاتی در ایران از قدرت تحلیل و درک راهبردی بسیار پایینی برخوردارند. این قدرت تحلیلی اندک را به خوبی می‌توان در فیلم‌های تلویزیونی تولید شده توسط دستگاه‌های اطلاعاتی که از تلویزیون دولتی پخش می‌شوند مشاهده کرد. بخش عمده اطلاعات محرمانه‌ای که به دست مقامات کشور داده می‌شود گزارش رسانه‌های بین‌المللی و فارسی زبان خارج کشور است که شب قبل همگان از آنها مطلع شده‌اند. شاهد دیگر برای قدرت پایین تحلیلی مقامات اطلاعاتی دروغگویی‌ها و دروغ‌سازی‌های صریح و بی‌پرده آنهاست: مثل ادعای مرده بودن بن‌لادن سال‌ها قبل از کشته شدن وی از سوی وزیر اطلاعات (همه سران القاعده کشته شدن وی در ایبوت‌آباد را تأیید کرده‌اند). دستگاه اطلاعاتی کشور بیش از همه کسانی را هدف قرار می‌دهد که بیشترین باور را به نظام جمهوری اسلامی داشته و خود در دوران انقلاب و جنگ از حامیان آن بوده‌اند. این دستگاه همچنین برای کسانی پرونده‌سازی می‌کند که شفاف‌ترین کارنامه را در جامعه ایران دارند و همه آثار آنها عیان است (نویسندگان، روزنامه نگاران، هنرمندان و فعالان نهادهای مدنی) و صرفاً چون حکومت آنها را رقیب خود می‌داند تحت نظر قرار می‌گیرند.شکار شده‌ها,اگر به فهرستی از افرادی که در سه دهه گذشته به عنوان جاسوس در تور سربازان گمنام امام زمان گرفتار آمده‌اند نگاه کنیم می‌توان شکارشدگان دستگاه‌های اطلاعاتی در ایران را در چهار گروه مقوله‌بندی کرد:

۱) اقلیت‌های مذهبی بالاخص یهودیان و بهاییان و مسیحیان تبشیری،

۲) روزنامه‌نگاران و محققان علوم انسانی و اجتماعی بالاخص روزنامه‌نگاران و محققانی که از خارج آمده و پیشینه ایرانی دارند،

۳) کارکنان ایرانی و غیر ایرانی سفارتخانه‌های کشورهای غربی، و

۴) متخصصان ایرانی مقیم خارج از کشور (مثل پزشک یا فیزیکدان) یا در رفت و آمد میان داخل و خارج (تاجر و متخصص) که با بخش خصوصی داخلی در امور عام‌المنفعه یا انتفاعی همکاری دارند یا صرفاً برای دیدار خانواده به ایران رفته‌اند.از نگاه اطلاعاتی‌ها هر کس که در جمع اعضای کاست حکومتی نباشد، به خارج سفر کند یا در خارج مقیم باشد و بالقوه امکان نارضایی داشته باشد می‌تواند جاسوس باشد (بدون آنکه حتی خودش بداند) و اگر اتفاقاً گرفتار دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی شد برای خلاصی از تورهای سربازان گمنام باید بی‌گناهی خود را اثبات کند.عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی خرگوش‌های خود را شکار می‌کنند بدون آنکه بدانند با آنها چه می‌خواهند بکنند. در نهایت آنقدر خرگوش‌ها را تحت فشار می‌گذارند تا یکی دو تای آنها به روباه یا گرگ بودن اعتراف کنند.اینکه کارکنان ایرانی و خارجی سفارتخانه‌ها به عنوان عوامل اطلاعاتی بازداشت می‌شوند (گروهی که امکان جاسوس بودن آنها صفر است) یا نویسندگان و مطبوعاتی‌ها به دریافت میلیاردها دلار از خارج متهم می‌شوند نشانه آن است که عوامل اطلاعاتی دیگر کشورها در صورت حضور در کشور با فراغ بال مشغول به کار هستند.شکارشدگان دستگاه‌های اطلاعاتی باید سال‌ها را در زندان بگذرانند تا در نهایت مقامات دستگاه‌های اطلاعاتی بدین جا برسند که آنها از ابتدا این کاره نبوده‌اند. همچنین باید در نمایش‌های کمدی دستگاه‌های اطلاعاتی برای ابراز اقتدار در شبکه‌های تلویزیونی دولتی مشارکت کنند و داستان‌هایی بگویند که کودکان نیز در عصر اطلاعات به آنها خواهند خندید.به عنوان نمونه یکی از داستان‌ها مربوط به تلاش مأموران اطلاعاتی امریکا برای کسب اطلاع از شبکه برق‌رسانی در کشور است: «یکی از مکان‌هایی که هدف عملیات آتی سیا قرار داشته است، شبکه برق‌رسانی ایران بوده است. یک مهندس ... به اتهام ارسال اطلاعات زیرساختی شبکه برق ایران به سیا بازداشت شده است.» (کیهان، دوم تیر ۱۳۹۰)  فرد بازداشت‌شده در نمایش پرس تی وی می‌گوید: «یک نقشه بسیار معمولی از یک شبکه برق را به من نشان دادند و گفتند که آیا شما برای این شبکه طرحی دارید یا خیر؟ همان طور روی کاغذ به صورت چرک‌نویس یه چیزایی گفتم، اما گفتم که باید بروم بررسی کنم، نتیجه آن را برایتان میاورم یا ایمیل می‌زنم. اما گفتند نه همین جا روی کاغذ نقشه را برایمان بکش ببینم شما چه می‌کنید و چه طرحی برای آن دارید. من هم یک سری چیزایی برای آنها کشیدم و گفتم که من اگر باشم چنین طرحی رو برای این شبکه می‌کشم." (کیهان، دوم تیر ۱۳۹۰) هر کودک ۱۲ ساله‌ای که یک بار به سایت گوگل رفته باشد می‌تواند متوجه این موضوع شود که کشف شبکه سراسری برق ایران نیاز به جاسوسی از افراد و تخلیه اطلاعاتی آنها ندارد و عکس‌های ماهواره‌ای آن را به خوبی نشان می‌دهند.قربانیان و خانواده‌ها و دوستان و همکاران این افراد شکار شده باید با زجر و مشقت اثبات کنند که روحشان از اتهامات مربوطه خبر ندارد.تور بسیار پهن و بسیار ریز, تور ماهیگیری دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی بسیار پهن و در عین بسیار ریز است و برای رسیدن به چند عنصر اطلاعاتی واقعی هزاران نفر را در تور می‌اندازند و بسیاری را در تور آن قدر نگاه می‌دارند که تلف می‌شوند و بعد جسد آنها را مثل صیادی تازه‌کار و بی‌توجه به منابع دریا به آب می‌ریزند.عوامل اطلاعاتی در مناطقی خاص به طور تصادفی به آسمان شلیک می‌کنند یا هر را که دم دست باشد به تور می‌اندازند تا پس از چند سال ماهیگیری یک ماهی قابل توجه صید کنند. جاسوسانی که در جمهوری اسلامی بازداشت می‌شوند حتی خودشان نمی‌دانند جاسوس هستند و در فرایند بازداشت و بازجویی به جاسوسی اعتراف می‌کنند.بر همین اساس است که وزیر اطلاعات در مورد افرادی که به اتهام جاسوسی بازداشت شده‌اند می‌گوید: «برخی از آنان ناآگاهانه در اختیار سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس قرار گرفته و اعترافاتی هم داشته‌اند.» (حیدر مصلحی، ایرنا، ۲۰ خرداد ۱۳۹۰) روزنامه ارگان دستگاه‌های امنیتی دستگیری‌ها را با همین منطق توجیه می‌کند: «برخی از کسانی که در اقدامات جاسوسی فعالیت دارند از عملکرد خود به خوبی آگاهند، اما برخی دیگر اگرچه می‌دانند که اطلاعاتی را در اختیار یک طرف سوم قرار می‌دهند، نمی‌دانند که این عمل جاسوسی محسوب می‌شود.» (کیهان، دوم تیر ۱۳۹۰) از آنجا که سال‌ها کار بر روی یک پرونده در نظام دیوانسالاری ایران غیر ممکن است (کارکنان به سرعت جا به جا می‌شوند، مدیران بالایی و میانی ثبات شغلی ندارند، نظام حفظ مدارک و اسناد در دستگاه دولتی ایران فشل و به هم ریخته است، و فعالیت‌ها بر اساس مقتضیات روز و سفارش‌های تصادفی و سیاسی بیت رهبری هدایت و انجام می‌شوند) مأموران اطلاعاتی قربانیان خود را از میان گروه‌های ذکر شده به نحو تصادفی انتخاب می‌کنند و آن قدر آنها را تحت فشار قرار می‌دهند تا هرچه سریع‌تر به نظریات مورد نیاز در سناریویی که توسط بیت سفارش داده شده و فیلم آن باید سریع ساخته شود اعتراف کنند.همان طور که عوامل رهبری به گروه‌هایی در مصر یا بحرین امکانات و پول می‌دهند تا کاری کنند که شواهد مربوط به نظریات رهبری در مورد بیداری اسلامی در آنجا مشاهده شود، عوامل اطلاعاتی نیز کاری می‌کنند که نیازهای مقامات امنیتی و نظامی برای پیشبرد سناریوهایی خاص تهیه شود.

سرنوشت شکار شده‌ها

شکارشده‌ها به اتهام جاسوسی به چهار سرنوشت دچار می‌شوند. سرنوشت اول و البته نادر اعدام است. کسانی اعدام می‌شوند که در بیرون از زندان مدافعانی ندارند و کسی آنها را نمی‌شناسد. این افراد میان خارج و داخل رفت و آمد داشته‌اند، در بازی بازجویان بیش از اندازه خود را درگیر می‌کنند و ممکن است در مواردی نوع فعالیت تجاری آنها با سرداران سپاه یا سربازان گمنام اصطکاک پیدا کرده باشد.سرنوشت دوم، محاکمه و دریافت حکم مشخص (بدون هیچ ارتباطی با اتهام اولیه) و آزادی پس از مدتی کوتاه است. این سرنوشت اقلیت‌های مذهبی، نیروهای سیاسی و روزنامه‌نگارانی است که در ایران و خارج از کشور مدافعانی دارند و آن مدافعان می‌توانند صدای خود را بلند به گوش دیگران برسانند. کسانی که خانواده‌های افراد بازداشت شده را در ایران به سکوت دعوت می‌کنند تا عزیزانشان کمتر آسیب ببینند یا کمتر حکومت را عصبانی کنند بیشترین آسیب را از این سیاست می‌بینند.سرنوشت سوم ماندن طولانی‌مدت در زندان به شکل بلاتکلیف است تا بازجویان به این نتیجه برسند که فرد بازداشت شده مطمئناً به کار آنها نمی‌خورد. در نظام اداری به هم ریخته سازمان سرکوب در ایران ممکن است این افراد در زندان فراموش شوند.و سرنوشت چهارم و بسیار نادر آن است که از برخی افراد بسیار آسیب‌پذیر و جدا افتاده به عنوان خبرچین در آینده استفاده شود. اعضای اقلیت‌های دینی و قومی، فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران و افراد مقیم خارج کشور بلافاصله پس از آزادی رابطه خود را با دستگاه اطلاعاتی مزبور قطع کرده و بسیاری از آنها مهاجرت می‌کنند. اما کسانی که در کار تجارت و واردات و صادرات هستند ممکن است تحت فشار این دستگاه‌ها با آنها همکاری کنند. دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی اگر برای افراد منزوی و جدا افتاده پرونده ساخت و آنها را شکننده یافت تا آخر عمر دست از سر آنها بر نمی‌دارد.

نوشته مجید محمدی (جامعه‌شناس) / منبع:رادیو فردا

احمد منتظری در نامه‌ای به صادق لاریجانی : مگر در ایران چه خبر است که اجازه نمی‌دهند یک ناظر بین المللی از آن بازدید نماید؟

 احمد منتظری در نامه ای به صادق لاریجانی موضع‌گیری وی در مورد عدم پذیرش احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران را موجب «تأسف و تأثر» دانست و این سوال را مطرح کرد: مگر در ایران چه خبر است که اجازه نمی‌دهند یک ناظر بین المللی از آن بازدید نماید؟آقای منتظری در نامه خود خطاب به رئیس قوه قضاییه نوشته است: « اگر حساب دستگاه تحت امر جنابعالی در رعایت حقوق بشر پاک است از محاسبه چه باکی دارید؟ اگر واقعاً به عملکرد نظام در زمینه رعایت حقوق بشر اطمینان دارید چرا اجازه نمی‌دهید نماینده رسمی یک ارگان رسمی بین‌المللی مثل سازمان ملل متحد برای بازرسی به ایران بیاید؟!»وی افزوده است: «جنابعالی فرموده‌اید: "حقوق بشر اسلامی". اگر منظور این است که فجایعی که در زندان‌های ایران اتفاق می‌افتد مطابق مقررات اسلام است، پس بدانید که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران و مراجع تقلید مستقل و علمای بزرگوار به این اسلام شما کافرند. بدانید که فطرت های پاک مردم از چنین اسلامی بیزار است.»در ادامه این نامه آمده است: «اکنون انسان‌های فرهیخته و بی‌گناهی در دستگاه تحت نظر شما به زندان محکوم شده‌اند که حتی یک ساعت سلب آزادی آنان فاقد وجاهت شرعی و قانونی است. 18 نفر از این عزیزان در زندان‌های مختلف اکنون در اعتصاب غذا هستند و با جانبازی و قرار دادن جان خود در طبق اخلاص به ظلمی اعتراض کرده‌اند که بر آنان و دوستانشان رفته و می‌رود. آیا جنابعالی خود را در مقابل این بی‌گناهان مسئول نمی‌دانید؟»وی می‌افزاید: «برادرانه از شما می‌خواهم، اکنون که قدرت و ابتکار عمل تا حدودی در دست شماست یک روز را در زندان حاضر شوید و به عنوان رئیس قوه قضائیه با زندانیان سیاسی بگذرانید و به صحبت‌های آنان گوش فرادهید، شاید تحولی در شما حاصل گردد و منشأ اقداماتی شایسته گردید.»احمد منتظری در پایان خطاب به رئیس قوه قضاییه تاکید کرده است:‌ « بیایید برای یکبار هم که شده به جای تکذیب و توجیه کارهای ناصوابی که شایسته این نظام نیست، دست به اصلاحات اساسی بزنید تا مورد رضایت خداوند کریم و مردم قدرشناس ایران قرار گیرید.»

منبع: جرس

درخواست فرزندان کروبی و موسوی از اعتصاب کنندگان اوین برای شکستن اعتصاب

فرزندان میرحسین موسوی و مهدی کروبی در پیام مشترکی خطاب به زندانیان سیاسی اعتصاب کننده بند ۳۵۰ اوین از آنها خواستند تا به اعتصاب غذای خود خاتمه دهند.

به گزارش کلمه متن کامل پیام به شرح زیر است:

به نام خدا

برادران قهرمان و استوار ما

پیام اعتصاب شما کوبنده تر از هر اعتراضی به گوش تمامی هم وطنان و هم دلانتان رسید چرا که اگر چه جانتان تنها وسیله رساندن صدای حق طلبی شما است اما این جان های سبز برای همگان و خانواده های صبور و دلسوخته تان و ما که خود درد آشناییم عزیز است و سلامتی شما برایمان مایه دلگرمی است.پس به عنوان برادران و خواهرانی کوچک از شما می خواهیم به اعتصاب خود پایان دهید که اگر پدر و مادر ما نیز چون شما در بند نبودند از شما همین تقاضا را داشتند.

فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد

فرزندان مهدی کروبی و فاطمه کروبی

انتقال مریم مجد، روزنامه نگار و عکاس خبری، به بند ٢۰٩ زندان اوین

مریم مجد عکاس خبری که طی روزهای گذشته بازداشت شده بود، بعد از دستگیری به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.به گزارش رهانا، مریم مجد عکاس مطبوعات که روز جمعه هفته گذشته قرار بود به دوسلدروف آلمان پرواز کند و پس از برگزاری جام جهانی فوتبال زنان در آلمان، در سفری دو ماهه به کشورهای مختلف کتاب عکسی از زنان فوتبالیست جهان تهیه و منتشر کند.بر اساس این گزارش، مریم قبل از انجام این سفر بازداشت و مستیقما به زندان اوین و سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.یک منبع آگاه گفته است: “این روزنامه‌نگار در طی این مدت دو بار (طی دو روز گذشته) با خانواده‌ی خود تماس تلفنی برقرار کرده و از آن‌ها خواسته است که هر چه سریع‌تر او را آزاد کنند.”از اتهامات و دلائل بازداشت این روزنامه‌نگار و عکاس خبری تاکنون اطلاعی در دست نیست و مسئولان قضایی و نهادهای امنیتی بازداشت کننده در این زمینه پاسخ‌گو نبوده‌اند.مریم مجد، عکاس – خبرنگار تخصصی ورزش زنان است که سابقه همکاری با مجله زنان، خبرگزاری ایسنا و روزنامه ورزشی تماشا دارد.

۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

محکومیت مهدی سادات شریف به شش سال حبس / اعتصاب غذای ۱۲ روزه این زندانی

هدی سادات شریف زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در پی ابلاغ حکم شش سال حبس تعزیری از ۱۲ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده است.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این زندانی سیاسی به اتهام هواداری از یک سازمان سیاسی معاند نظام از سوی دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.وی در اعتراض به این حکم از ۲۱ خرداد ماه تا کنون در اعتصاب غذا بسر می‌برد و حال عمومی وی نامساعد گزارش شده است.

فراخوان کمپین اعتراض سبز؛ ٢۵ ژوئن در ٢۵ شهر مختلف جهان

جمعی از حامیان جنبش در شهرهای مختلف جهان، با انتشار فراخوان شماره ٣ کمپین «اعتراض سبز»، و دعوت مجدد ایرانیان و فعالان حامیِ جنبش در خارج از کشور برای تجمعات روز شنبه ۲۵ ژوئن ۲۰۱۱، آدرس و جزئیاتی از این مراسم را در اختیار قرار دادند.به دعوت کمپین اعتراض سبز، قرار است حامیان جنبش در شهرهای مختلف گرد هم آیند تا ضمن گرامی‌داشت یاد شهیدان راه آزادی، مراتب اعتراض خود به خشونت‌های سیستماتیک اخیر که منجر به شهادت هاله سحابی و رضا هدی صابر شده را اعلام کنند.بنا به گزارش های رسیده به جرس، در بیانیه شماره سوم کمپین اعتراض سبز جهت برگزاری مراسم اعتراضی بیست و پنج ژوئن در بیست و پنج شهر جهان آمده است:با گذشت یک هفته از آغاز اعتصاب غذای زندانیان سیاسی بند ٣۵۰ زندان اوین و پیوستن زندانیان زندان رجایی شهر به این اعتصاب، نگرانی ها از وضعیت سلامتی ١٩ زندانی اعتصاب غذا کننده افزایش یافته است.منابع خبری در طی روز های گذشته خبر از وخامت حال محسن امین زاده، عبدالله مومنی؛ ابوالفضل قدیانی و حسن اسدی زید ابادی داده اند . این در حالی است که چهارده روز پیش رضا هدی صابر، از زندانیان سیاسی زندان اوین پس از ده روز اعتصاب غذا و ضرب و شتم ماموران امنیتی زندان به شهادت رسیده بود.از همین رو کمپین اعتراض سبز، از تمامی ایرانیان برون مرز، دعوت می کند تا با شرکت در برنامه های اعتراضی این کمپین در روز شنبه ٢۵ ژوئن(فردا) در سراسر دنیا، و با حمل نماد های سیاه ، صدای فریاد و اعتراض این زندانیان سرافراز را از قعر زندان های ایران به گوش جهانیان برسانند و حمایت قاطع خود را از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی اعلام کنند.”

وعده ما فردا ٢۵ ژوئن در میادین اصلی بیش از ٢۵ شهر دنیا

• Stockholm, Sweden : Sergelstorg , 4 PM

• Gothenburg, Sweden

• Umeå, Sweden

• Rome, Italy : Piazza Navona – 6 PM

• Varese, Italy: Piazza monte grappa (centro di varese) – 4 PM

• London, England: Trafalgar Square – 2 PM

• Vienna, Austria: Albertinaplatz – 15:00 to 16:00

• Paris, France

• Amersfoort, Netherlands

• Budapest, Hungary: Gödör club – 6:30 PM

• Frankfurt, Germany

• Hamburg, Germany: Ida-Ehre-Platz (Mönckebergstrasse) 3:30 PM

• Prague , Czech republic: Vaclavske namesti – 5 PM

• Ottawa, Canada: Public Place in front of Parliament of Canada – Parlement du Canada – 6 PM

• Toronto, Canada

• Montreal , Canada: Phillips Square – 12:00

• Waterloo , Canada: Waterloo town square, ON, Canad 1:00 pm

• Kuala Lumpur, Malaysia: UN OFFICE

• Johor Bahru , Malaysia

• Penang , Malaysia

• Irvine, USA: UCI Social Science Plaza A 1100 (SSPA 1100) – 2:30 PM

• Boston, USA

• Washington DC , USA: UN information center – 6 PM

• Melbourne, Australia: State Library of Victoria 328 Swanston Street – 4 PM

• Singapore, Singapore

برای دریافت اطلاعات تکمیلی به آدرس زیر مراجعه نمایید

ارتباط با برگزار کنندگان این مراسم، از طریق
ای میل : eteraaz.sabz (at)gmail.com
وبلاگ: http://www.eteraazsabz.wordpress.com
و فیس بوک : اعتراض سبز، امکان پذیر است.

تلاش خامنه ای برای پس گرفتن آفتابه از احمدی نژاد

آخوند علم‌الهدی :خامنه ای به طور مستقیم پروژه برخورد با تیم احمدی‌نژاد را مدیریت می‌کند.دیگربان:احمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد اعلام کرد علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی به طور مستقیم پروژه برخورد با تیم احمدی‌نژاد را مدیریت می‌کند.به گزارش روز پنجشنبه (دوم تیر) مرکز خبر حوزه٬ آقای علم‌الهدی با اشاره به وقایع اخیر گفته است: «متأسفانه انحراف به وجود آمده باعث شد تا رهبری مستقیماً وارد شده و چالش‌ها را مدیریت نمایند.»امام جماعت مشهد افزوده که «تقوای ایشان {خامنه‌ای} اقتضا می‌کند هر جا انحرافی دیده شد، تذکر دهند، هر چند قبلا از آن تشکیلات حمایت کرده باشند.»این برای نخستین‌بار پس از آغاز تنش‌ها میان احمدی‌نژاد و خامنه‌ای است که یک روحانی محافظه‌کار اعلام می‌کند رهبر جمهوری اسلامی به طور مستقیم مدیریت برخورد با تیم احمدی‌نژاد را بر عهده دارد.رابطه احمدی‌نژاد و خامنه‌ای پس از جدال آن‌ها بر سر ادامه کار حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات تیره شده است.در روز‌های اخیر برخی از نزدیکان خامنه‌ای در سخنرانی‌ها و اظهار‌نظر‌های خود به صراحت اعلام کرده‌اند که رهبر جمهوری اسلامی از آن‌ها خواسته در برابر تیم احمدی‌نژاد به «روشنگری» اکتفا کنند.مجتبی ذوالنور جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه هفته جاری در قم گفته بود که شرایط برای برخورد با تیم احمدی‌نژاد مهیا نیست.این در حالی است که روز گذشته محمد شریف ملک‌زاده و علی‌اصغر پرهیزکار دو تن از نزدیکان احمدی‌نژاد بازداشت شدند.به نظر می‌رسد بازداشت این افراد به دستور مستقیم رهبر جمهوری اسلامی صورت گرفته باشد.

پارس دیلی نیوز 

کوهیار گودرزی، در حمایت از زندانیان اعتصابی دست به اعتصاب غذا زد

به گزارش رسیده ، کوهیار گودرزی دلیل اعتصاب غذای خود را حمایت از دوستان دربندش اعلام کرد و شرایط فعلی زندانیان و فعالان سیاسی را چنین شرح داد: “گمان می‌کنید چه راه‌هایی پیش روی ماست؟من می‌گویم دو راه بیشتر نیست. نخست اینکه صدای مظلومیت همراهانمان را به گوش جهان برسانیم و دوم اینکه سکوت کنیم تا آن‌ها در بی‌خبری جهانیان ذره ذره آب شوند و جان بدهند.”گفتنی است این فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف، از دانشجویان محروم از تحصیل و بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات بود.

ابراز نگرانی از وضعیت مصطفی تاج زاده

خانواده مصطفی تاج زاده هنوز از محل نگهداری وی بی اطلاع هستند و از وضعیت سلامتی وی ابراز نگرانی کرده اند.مصطفی تاج زاده که برای ۵ روز به مرخصی آمده بود در حالی به زندان بازگردانده شد که روز پیش از بازگشت به علت ضعف جسمی زیر سرم بود.آقای تاج‌زاده که از ۷ ماه پیش و در اعتراض به برخوردهای غیرقانونی صورت گرفته روزه دار بوده است پیش از بازگشت به زندان نیز اعلام کرده بود که در صورت عدم انتقال به بند ۳۵۰ و استمرار نگهداری در شبه انفرادی ایزوله روزه های اعتراضی خود را از سر خواهد گرفت.خواسته های وی برای پایان دادن به روزه های اعتراضی، برخورداری از حقوق عادی یک زندانی مانند ملاقات و تماس های تلفنی منظم، انتقال به بند عمومی و دسترسی به حداقل امکانات پزشکی مورد نیاز عنوان شده است.این در حالی است که به گفته پزشکان تاج زاده به دلیل روزه داری مداوم به شدت ضعیف شده است و به دلیل آرتروز شدید گردن که باعث فشار بر روی نخاع وی شده است نیاز فوری به انجام فیزیوتراپی مستمر دارد که مسئولین پرونده وی تا کنون پاسخ روشنی به این درخواست نداده اند.معاون سیاسی وزارت کشور دولت سید محمد خاتمی، که تابستان گذشته پس از انتشار شکایت نامه ای از سردار مشفق به زندان بازگشته بود، برای اجرای حکم ۶ ساله ی خود به قرنطینه ی سپاه منتقل و بیش از ۶ ماه در سلول دو نفره ی این بند نگهداری شده بود.

بازداشت میثم امام زاده، فعال دانشجویی

میثم امام زاده، فعال دانشجویی دانشگاه سمنان توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، صبح روز پنج شنبه سید میثم امام زاده، دبیر مجمع اسلامی دانشجویان با یورش ماموران اداره اطلاعات استان سمنان دستگیر شد. در پیگیری های اولیه خانواده این دانشجوی بازداشتی هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت وی در دست نیست.دستگیری میثم امام زاده، سومین دستگیری فعالان دانشجویی دانشگاه سمنان در دو ماه اخیر است.در پی این بازداشت فضای دانشگاه سمنان برای ساعاتی متشنج شد و دانشجویان با خواندن سرود یار دبستانی نسبت به بازداشت این فعال دانشجویی اعتراض کردند.

پیشنهاد سپاه برای مقابله با طرح «اینترنت در چمدان»: جذب هکر‌های انقلابی و راه‌اندازی ارتش سایبری

هفته‌نامه «صبح صادق» با ابراز نگرانی از تلاش‌های آمریکا برای ایجاد شبکه اینترنت موازی (اینترنت در چمدان) در ایران٬ از مقام‌های جمهوری اسلامی خواسته برای مقابله با آن تدابیری اتخاذ کنند.روزنامه نیویورک تایمز چندی پیش اعلام کرد دولت آمریکا تلاش می‌کند اقدام بین‌المللی برای ایجاد شبکه‌های اینترنت و تلفن‌های موبایل «جایگزین» را در کشورهای استبدادی رهبری کند.هدف از اجرای این طرح فراهم کردن امکانات برای مردم و مخالفانی است که به خاطر ماهیت سرکوبگر حکومت‌ها از حداقل آزادی ارتباطات برخوردار نیستند.این طرح که به پروژه «اینترنت در چمدان» مشهور شده٬ می‌تواند هر وسیله ارتباطی مثل تلفن همراه و یا یک رایانه شخصی را به مرکز یا موتور یک شبکه مستقل و نامرئی اینترنت بدل کند.این طرح موجب افزایش نگرانی مقام‌های جمهوری اسلامی شده، به طوری که رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه نسبت به اجرای آن به دولت آمریکا هشدار داده بود.هفته‌نامه «صبح صادق» ارگان سپاه پاسداران نیز در تازه‌ترین شماره خود از اجرای این طرح ابراز نگرانی کرده و خواستار «تشکیل قرارگاه سایبری و جذب هکرهای انقلابی» برای مقابله با آن شده است.این هفته‌نامه همچنین توصیه کرده که مقام‌های جمهوری اسلامی با «اقدامات زیربنایی و کار کار‌شناسی، نظارت مستمر و رصد فعالیت دشمنان» خود را برای مقابله با این طرح آماده کنند.بر پایه ارزیابی سازمان گزارشگران بدون مرز، نام ایران در فهرست ۱۰ کشوری است که دشمن اینترنت به شمار می‌رود.

وضعیت جسمی امین زاده نامساعد است

شش روز از اعتصاب غذای اعتراضی ۱۲ زندانی ،بند ۳۵۰ زندان اوین می گذرد و در این روز شش زندانی سیاسی زندان رجایی شهر نیز به جمع این زندانیان پیوسته اند .این زندانیان همگی به دلیل اعتراض به نحوه جان باختن هدی صابر ،روز نامه نگار و فعال ملی – مذهبی و هاله سحابی دست به این اعتصاب زده اند و هیچ خواسته شخصی هم ندارند . زندانیان رجایی شهر نیز به همین منظور و حمایت از زندانیان بند ۳۵۰ از امروز وارد اعتصاب غذا شده اند .طبق آخرین خبرهای رسیده به کلمه، از زندان اوین پس از آزادی عماد الدین باقی و مرخصی محمد جواد مظفر از زندان ، مهدی کریمیان اقبال و محسن امین زاده به جمع اعتصاب کنندگان پیوسته اند .هرچند محمدجواد مظفر اعلام کرده که در سه روز زمان مرخصی اش که به منظور شرکت در مراسم عزاداری یکی از بستگانش ،به او داده شده نیز به اعتصاب غذایش ادامه می دهد .خبرها حاکی است وضعیت جسمی زندانیان اعتصاب کننده زندان اوین چندان رضایت بخش نیست و آنها در ششمین روز از اعتصاب غذای خود دچار ضعف شدید جسمانی هستند، هر چند از نظر روحی در وضعیت مناسبی به سر می برند.وخامت جسمی محسن امین زاده, براساس خبرهای رسیده به کلمه، محسن امین زاده، فعال سیاسی و معاون وزارت خارجه دولت خاتمی، در پی اعتصاب غذا، دچار افزایش شدید فشار خون شده وضعیت جسمی بسیار نامناسبی دارد وتاکنون از انتقال وی به بهداری اوین و یا بیمارستان خودداری شده است . هم بندیان او نگران وضعیت جسمانی وی هستند. همچنین ابولفضل قدیانی و عبدااله مومنی دو تن از این زندانیان هستند که دیروز به بهداری زندان اوین منتقل شده اند . قدیانی نیز با توجه به بیماری قلبی وضعیت نگران کننده ای دارد .درخواست مردم و بسیاری از شخصیتهای معروف برای اعتصاب کنندگان اوین : از همان روزهای نخست اعتصاب غذای زندانیان بند ۳۵۰ بسیاری از مردم و فعالان اجتماعی آنها را همراهی کردند و حتی در اعلام حمایت خود روزهایی را در این هفته روزه گرفتند. برخی هم از این زندانیان خواستند تا به این اعتصاب غذا پایان دهند و به روشهای دیگری به اعتراض خود ادامه دهند، چرا که معتقد بودند زندانیان سیاسی فرزندان این ملت هستند که وجودشان برای این کشور ضروری است . آنها با این همه حمایت همه جانبه شان را از این زندانیان فراموش نکردند و چهار شنبه شب در حمایت از این زندانیان فریاد الله اکبر سر دادند .اولین کسانی که به صورت رسمی از این زندانیان خواست تا به اعتصاب غذایشان پایان دهند خانواده های شهید صابر و هاله سحابی بودند . آنها حتی در سالن ملاقات زندان اوین حاضر شدند تا با اعتصاب کنندگان ملاقات کنند و درخواست شان را شخصا اعلام کنند ، اما مسوولان زندان این اجازه را به خانواده صابر ندادند . آنها آمده بودند تا از فاجعه ای دیگر جلوگیری کنند اما مسوولان زندان مانع از آن شدند .آنها در نامه ای خطاب به زندانیان نوشتند :« اعتصاب غذای شما اگر چه نشان از علاقه ویژه شما به این عزیزان و اعتراض به مسببان حوادث تلخ دارد ولی خود عاملی در افزایش اندوه خانواده ها و دوستان است. بنابراین خواهشمندیم در همراهیتان با ما و با انباشت اندوه در دل، اعتصاب غذایتان را بشکنید .امید داریم جلوه های دیگری از بیان اعتراض شما بتواند به همین اندازه یا بیشتر تاثیر گذار باشد.» ابن نامه به امضای زریندخت عطایی (همسر عزت الله سحابی فعال ملی-مذهبی) ، همسر و فرزندان هدی و فیروزه صابر خواهر هدی صابر و تقی شامخی همسر هاله سحابی رسیده است .روزنامه نگاران و فعالان مدنی نیز در پیام ها و درخواستهای متعددی از این زندانیان خواستند که به اعتصاب شان پایان دهند .آیت الله بیات زنجانی نیز در پیامی خطاب به ۱۲ زندانی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ زندان اوین با بیان اینکه بارها ندای آزادی خواهانۀ زندانیان مظلوم، به بیرون از دیوارهای زندان رسیده است و این موضوع تکلیف را بر دوش همۀ افرادی که دل در گرو اسلام علوی و محمدی(ص) دارند و برای آزادی خواهی تلاش می کنند سنگین تر می کند، تاکید کرد:«تکلیف این عزیزان، شکستن اعتصاب غذا و خارج کردن خانواده ها و نزدیکان و صد البته جامعه نگران و ملتهب امروز ما از این نگرانی هاست.» این مرجع دینی در بخشی از پیام خود همچنین متذکر شد:« که اعتصاب غذای اخیر زندانیان سیاسی، پیامی واضح به بخشی از حاکمیت است که در طول سالهای اخیر، به کرات خواسته های بخش قابل توجهی از مردم را نادیده گرفته و بالعکس با جریحه دارکردن احساسات مؤمنین، اهدافی را در سر می پروراند که باید از آنها به درگاه خدای متعال پناه برد.»امروز همسران شهید باکری و همت در نوشته ای کوتاه خواستار پایان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی شده اند.آنها نوشتند :« می دانیم آنچه بر شما این روزها گذشته چقدر سنگین بوده است و یقینا شما طبق وظیفه انسانی و شرعی خود برای نشان دادن اعتراض تان دست به اعتصاب غذا زده اید . یعنی با تنها وسیله ای که در اختیار دارید ، یعنی جانتان به میدان آمده اید .اما از شما می خواهیم به این اعتصاب پایان دهید و می دانیم که هیچ گاه خون بی گناه بر زمین نخواهد ماند.»

خانواده زندانیان اعتصاب کننده چه می کنند ؟

اما خانواده زندایان سیاسی که این روزها بیشتر از هر کس دیگری نگران عزیزان شان هستند می پرسند آیا این پیام ها به گوش اعتصاب کننده ها می رسد ؟ آنها با نگرانی فکر می کنند نکند این پیام ها مانند هدی صابر بعد از اتفاق ناگواری به گوش زندانیان برسد . چرا که هم بندیان هدی صابر تاکید می کنند که هرگز پیام بزرگان ملی –مذهبی و دیگران به گوش هدی نرسید و زمانی این پیام ها به داخل زندان راه یافت که هدی برای همیشه رفته بود . تلفن های بند ۳۵۰ ماه هاست قطع است و زندانیان نیز جز ملاقاتهای هفتگی روزهای دوشنبه هیچ گونه دسترسی دیگری به عزیزان شان ندارند .خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین نیز در گفتگو با برخی از رسانه ها گفته اند که این زندانیان خواهان معرفی و مجازات عاملان قتل هدی صابر و هاله سحابی هستند و مسوولان باید به این خواسته توجه کرده و از بروز اتفاق ناگوار دیگری جلوگیری کنند.خانواده زندانیان اعتصاب کننده در گفتگو با رسانه ها همچنین بار ها تاکید کرده اند: که هیچکدام از این زندانیان به اعتصاب غذا تمایلی نداشته و چاره ای برایشان باقی نمانده جز اینکه این گونه صدای اعتراض شان را بالا ببرند تا دیگر چنین فجایعی در زندانهای کشور رخ ندهد.هنرمندان هم به میدان آمدند.این روزها هنرمندان ، شاعران ، خوانندگان نیز بیکار ننشستند و کلییپها و فیلم هایی ساختند و اعتصاب کنندگان را همراهی کردند . گروه های مختلف هنری در این کار مشارکت کردند . کاری که در دو سال جنبش سبز همواره شاهد آن بوده ایم .آنها با زبان هنر از اعتصاب کنندگان حمایت کرده اند .با این همه زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین همچنان در اعتصاب غذا به سر می برند و بی خبر از همه جا لبهایشان را بر غذا بسته اند آنها غمگین اند ، اندوهگین از دست دادن هم بندی عزیز که در سوگ هاله و عزت از میان شان رفت آنها اعتراض می کنند، بدون آزار به دیگران .بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی، ، عماد بهاور، قربان بهزادیان نژاد، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، فیض الله عرب سرخی، ابوالفضل قدیانی، ، محمدرضا مقیسه و عبدالله مومنی، مهدی کریمیان اقبال و محسن امین زاده اعتصاب کنندگان اوین هستند کیوان صمیمی، عیسی سحر خیز، مسعود باستانی، علی عجمی، جعفر اقدامی و حشمت الله طبرزدی نیز شش زندانی سیاسی رجایی شهر کرج هستند که اعلام کردند تا زمانی که همراهانشان در بند ۳۵۰ اوین در اعتصاب غذا هستند با آنان همراه خواهند بود و به اعتصاب غای شان ادامه می دهند .

نامه ای از بهار؛ حسرت و دلتنگی های کوچک زندان

بهاره هدایت فعال دانشجویی ، از دهم دی ماه سال هشتاد و هشت بدون یک روز مرخصی با حکم نه سال و نیم در زندان اوین بسر می‌برد.

متن این دلنوشته به شرح زیر است:

دلم می خواد بدونم کجایی،چطور روزهایت می گذرند،ساعت چند از خواب بیدار میشی؟کی میرسی شرکت،چی می پوشی؟کی ها حموم میری؟حوصله داری؟هوا برات گرمه یا سرد؟اگه هوا آلودست یا غبارآلود تو احساسش می کنی؟دلم می خواد بدونم با چی میری شرکت؟دلم می خواد بدونم نور راه پله های خونمون چطوره؟یادم رفته گفته بودی سنگ های ساختمونمون چه رنگیه؟دلم می خواد بدونم کجا می خوابی؟لباسهات رو چطوری میشویی؟با کیا این مدت آشنا شدی که من نمی شناسم؟با کیا دعوا کردی که من خبر ندارم ،چی می خونی؟چی گوش میدی؟هنوزم تا سپیده صبح سر اینترنتی؟دلم می خواد حال و روزگارت رو بدونم ،می خوام بدونم از کجا خرید می کنی؟تره بارتون کجاست؟میوه میخوری اصلا؟تابستون شده ،طالبی و زردآلو و توت فرنگی و گوجه سبز و هندوانه خوردی؟خوشمزه بودند؟دوست داشتی؟دلم می خواد بدونم هنوزم اگه چای بعد از ظهرت دیر بشه سر درد میگیری؟هنوز موبایلت شارژ تموم می کنه؟هنوز فراموشش می کنی؟هنوز صبح ها سرت رو زیر شیر دستشویی میشوری؟هنوزم گاهی ماست با نون خشک می خوری؟هنوزم برای خودت یه کیف و پیراهن نو نخریده ای؟دلم می خواد بدونم وقتی به من فکر می کنی به چی فکر میکنی…دلت می خواد چی بدونی..اصلا کی ها به یاد منی؟وقتی برام خرید می کنی به چی فکر می کنی؟از گذشتمون چی یادت مونده؟حواست به سالگردهامون هست؟می دونی اول و دوم تیر ۸۲ اولین باری بود که من اومدم مجیدیه؟ و پنجم و ششم تیر۸۱ اولین باری بود که اصفهان رو به من نشون دادی؟

یادت هست روزهایی رو که خیابون ها رو گز می کردیم که با هم باشیم؟یادت مونده غروب های پارک ساعی رو؟یادت مونده زاو رو؟ یادت مونده اون قدیم ها که من رو می بردی دربند؟یادت مونده بار آخر با احمد رفته بودیم..بهار۸۷؟

یادت مونده دستپختم رو؟خودم که دیگه یادم نیست..یادت هست رفتیم ریز به ریز اسباب اثاثیه مون رو خودمون خریدیم؟یادت هست سال تحویل ۸۷ رو..یادت هست رفتیم شمال..رفتیم دریا؟احمد هم بود..یادت میاد ۱۶ خرداد ۸۱ رو که باهام اتمام حجت کردی و عتاب کردی که برم دنبال زندگیم؟یادته بار اولی که خرداد۸۵ از اوین آزاد شدم؟یادت هست ۱۸ اسفند ۸۵ را رفتم شورای مرکزی؟..یادت هست ۱۷ مرداد ۸۶ روزی که غروبش آزاد شده بودم توی پاگرد راه پله خونه پدرم گفتی:یه کم دیگه صبر کن..گفتی که توی این یه ماه تازه فهمیدم که بدون تو نمی تونم زندگی کنم؟..۱۷ اسفندمان رو یادت هست؟..هست می دانم..هفت سال و نیم پیش بود..امین دلم برای همه چیز تنگ شده..برای همه چیز..بند بند وجودم از این دلتنگی درد می کند..خسته ام از این همه آرزوهای کوچک که خفه ام می کند..حسرت..حسرت..می دانی چیست؟می دانم که می دانی..اما نمی دانی چه حالیست که توی این قفس لعنتی مانده باشی و در عرض یکسال سه نفر را از پیش چشمت تا زیر خاک بدرقه کرده باشی!! که دو نفرشان و بخصوص این آخریشان فرشته صفتهایی بودند مثال زدنی..نمی دانی چه حالیست..کاش ندانی هم..

دلم آغوش آرام تو را می خواهد…تا ابد‏

بهار تو

۱۸خرداد ۹۰

اوین

گیرم اصلاح‌طلبها کاندید هم شدن‌، کی می‌خواد بره رأی بده‌؟!

علی لاریجانی در یک دیدار محرمانه که ظاهراً زیر پتو اتفاق افتاده و برای همین هم تمام عالم و آدم از نتیجه‌ی آن با خبر شده‌اند با تعدادی از اصلاح طلبهای "معتدل" برای شرکت در انتخابات دیدار و گفتگو و گاوبندی کرد. توضیحاً اینکه اصلاح طلب معتدل به کسی اطلاق می‌شود که همیشه روی دمائی که جمهوری اسلامی می‌خواهد ثابت مانده باشد نه عین خاتمی یک روز منهای ده درجه فرداش بالای چهل درجه در نوسان باشد. البته ما از حضور اصلاح‌طلبها در انتخابات شدیداً حمایت می‌کنیم چون جمعاً با تعداد هیچ رأی وارد هیچ جائی نمی‌شوند و بلکه زد و اینجوری شد و جمع کردند رفتند پی کارشان دیگر هم برنگشتند‌. هر چند که اگر جمهوری اسلامی جمع کرد و رفت اینها هم حتماً جمع می‌کنند می‌روند‌. بر این اساس با خودمان فکر کردیم حالا گیرم و اینها کاندید هم شدند‌، کی اصلاً در انتخابات شرکت می‌کند که حالا به اینها رأی هم بدهد ؟ به همین مناسبت تصمیم گرفتیم پنج تا پیش بینی انجام بدهیم با این توضیح که عموماً هر وقت ما پیش بینی می‌کنیم دقیقاً همه جور اتفاقی در همه جای جهان می‌افتد الا اینهائی که ما گفتیم‌:

پیش بینی‌های ما :

۱. اصلاح طلبها کاندید می‌شوند و خاتمی بر ضرورت حفظ نظام از طریق شرکت در انتخابات تاکید می‌کند . بمدت دو روز کشور بدلیل کمبود فحش خواهر مادر با بحران جدی مواجه می‌شود و سه روز بعد خاتمی می‌گوید دیکتاتور ، به پایان سلام کن !

۲. کلاً بیست هزار نفر در این انتخابات پر شور شرکت می‌کنند که طبیعتاً توسط دوربین‌های صدا سیما مجهز به فن آوری تولید مثل تبدیل به میلیونها نفر می‌شوند . این بیست هزارتا دقیقاً همانهائی هستند که در تمام اجتماعات خودجوش صد دفعه ریختشان را دیده‌ایم دهن یکیشان هم خیلی گشاد است‌. اینها اگر که قرار بود به اصلاح‌طلب‌ها رأی بدهند الآن اینقدر اتوبوس سواری‌شان خوب نشده بود تهران را هم هنوز ندیده بودند .

۳. در هر حالش جهت مورد استناد قرار گرفتن در سخنرانی‌های بعدی احمدی نژاد در سازمان ملل کلاً پنج اصلاح‌طلب وارد مجلس می‌شوند : یکی نماینده توابع ... ، یکی ... و بر... و ... ، یکی نماینده پیازچه ، یکی اونجای سفلا و اونجا علیا ، یکی هم نماینده سیرتاپیازشهر که بعداً روابطش با امریکا از طریق جان.اف.کندی فاش و زندان می‌شود . خب ، الآن باید خوشحال باشیم که اصلاح طلبها رفته‌اند مجلس ؟!

۴. شورای نگهبان راه سبز که ارده شیر امیر ارجمند سخنگویش هست ولی عضوش نیست در اطلاعیه‌ی باشکوهی از ملت می‌خواهد تا بمنظور تشویق اصلاح طلبها در انتخابات بروند پشت بام نیم ساعت تکبیر بگویند . البته هیچکس نمی‌رود و هیچ تکبیری هم گفته نمی‌شود ولی بعد از انتخابات که همان اتفاقهائی می‌افتد که قبلاً قرار بوده بیفتد همین شورا در اطلاعیه بعدی تاکید می‌کند که شرکت در انتخابات خیانت است به قرآن . حالا هی برو بگو داداش شب بخیر ، انتخابات یکماهه تمام شده .

۵. این انتخابات البته واقعاً اهمیت دارد . دولت برای باقی ماندن حتماً باید مجلس را تصرف بکند مجلس هم دقیقاً به همین دلیل و دلایل دیگری که از بیت می‌رسد باید دولت را نابود بکند . خب اینها که اینقدر تمیز دارند همدیگر را جارو می‌کنند من واقعاً نمی‌فهمم اصلاح طلبها این وسط چه می‌گویند ؟ بجای اینکارها و قرار مدار با لاریجانی خب یکدفعه بردارند نامه بدهند در انتخابات از دارد و دسته‌ی لاریجانی حمایت بکنند . یعنی هنوز هم همینقدر صداقت را ندارند ؟ بقول بابک داد : ای بمیری !

علیرضا رضایی/خودنویس

۱۳۹۰ تیر ۲, پنجشنبه

پوستر سبز/ شاهدان شهادت…


همسر جوان ترین اعتصاب کننده ی بند ۳۵۰ اوین: مسئولان صدای اعتراض را بشنوند تا اتفاق دیگری نیفتاده

حسن اسدی زید آبادی، یکی از ۱۲ اعتصاب کننده ی غذا در بند ۳۵۰ اوین. جوان ترین عضو این گروه که مردانه پای امضایش ایستاده است و بی آنکه ذره ای شک به دل خود راه دهد بار مسئولیت انسانیت خود را به دوش می کشد.حسن اسدی زید آبادی، کم سن ترین اعتصاب کننده ی این گروه. نماینده ی سازمان دانش آموختگان ادوار تحکیم. کافی است دیگر پای بیانیه ای را امضا نکند، کافی است در ملاقات ها نگوید من موضعم همان است که بود، کافی است فقط سکوت کند، کافی است قول دهد با همسر جوانش در ابتدای زندگی دو نفره، فقط زندگی کند، رها از دوستان دربندش، رها از آنچه در جامعه می گذرد، رها از سیاست، هر کدام از این ها کفایت می کند تا حسن به مرخصی بیاید و آزادی را مزه مزه کند.حسن اسدی زید آبادی اما زندگی در زندان بزرگ را رها کرده و پای امضایش ایستاده است.حسن اسدی زیدآبادی عضو سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) و مسئول حقوق بشر این سازمان، آبان ماه سال ۸۸ بازداشت و پس از ۴۰ روز با قید ضمانت از زندان آزاد شد. وی۳۱ مرداد ۱۳۸۹ برای بار دوم توسط نیروهای امنیتی بازداشت و شهریور ماه حکم ۵ سال حبس تعزیری، در ارتباط با پرونده پیشین حسن اسدی‌زیدآبادی، به وکیل وی ابلاغ شد.این فعال دانشجویی ۱۰ بهمن ۸۹ با ارسال نامه ای به دیوان عالی کشور با تشریح موارد نقض قانون در جریان رسیدگی به پرونده اش، خواستار بازنگری در حکم صادره علیه خود شد. نامه ای که ظاهرا هیچ گاه جوابی دریافت نکرده است.عاطفه خلفی، همسر اسدی زید آبادی در گفتگو با خبرنگار کلمه می گوید: وقتی هیچ راه دیگری برای رساندن صدای اعتراض وجود ندارد به آن ها حق می دهیم که این راه خطرناک را انتخاب کنند.به گفته ی وی که خود نیز از فعالان دانشجویی بوده است این روش ها برای خانواده ها چیزی جز نگرانی و دلهره ندارد. همچنین وی امیدوار است زودتر صدای بیرون و درخواست ها برای پایان اعتصاب را شنیده باشند و اعتصاب را تموم کنند.مصاحبه ی کلمه با همسر جوان ترین اعتصاب کننده ی بند ۳۵۰ اوین، عاطفه خلفی را با هم می خوانیم: از همسرتان آقای اسدی زید آبادی خبر جدیدی دارید؟

آخرین بار سومین روز از اعتصاب غذا توی ملاقات کابینی دیدمش که شکر خدا خوب بود و مشکل خاصی نداشت. اما از آن روز به بعد هیچ خبری فعلا ندارم.با توجه به اینکه همسر شما یکی از ۱۲ زندانی اعتصاب کننده در اوین هستند، شما می توانید برای ما خواسته های این عزیزان رو که منجر به گرفتن چنین تصمیم بزرگ و خطرناکی شده تبیین کنید؟

همانطور که توی بیانیه خودشون اعلام کردند این یک اعتصاب اعتراضی است. این ۱۲ نفر وارد یک حرکت اعتراضی شدند در برابر احکام ناعادلانه ای که وجود داره و حق و حقوقی که باید داشته باشند و از آن محرومند.

مثلا چه حقی؟

مثلا به همسر من ۱۰ ماه است که علیرغم تلاش های ما مرخصی نمی دهند. ما اصلا از احوال آن ها در طول هفته خبر نداریم. در این مدت هر مشکلی هم که پیش آید ما خبردار نمی شویم و به طور کلی نمیدوانیم به آن ها رسیدگی می شود یا نه. پس آن ها هم تصمیم به این اعتصاب گرفتند بلکه بتوانند صدای خودشان را به گوش مسئولان برسانند و آن ها خواسته های این عزیزان رو درک کنند.خانواده ها تصمیم دارند چه اقدامی انجام دهند؟

تا الان که هنوز تصمیمی نگرفتیم اما اگر این اعتصاب ادامه داشته و خدای نکرده ضرر جسمی برای عزیزانمان به همراه داشته باشد قطعا پیگیری می کنیم.ما امیدواریم زودتر این اعتصاب تمام شود چون برای ما چیزی جز نگرانی و دلهره ندارد. همچنین امیدوارم زودتر صدای بیرون و درخواست ها برای پایان اعتصاب را شنیده باشند و اعتصاب را تمام کنند. چون سلامت آن ها از هر چیزی مهم تر است.با توجه به سابقه ای که مسئولان از خود بر جای گذاشتند در مواجهه به زندانیان اعتصاب کننده فکر میکنید این روش جواب می دهد؟

خیلی قابل پیش بینی نیست اما به هر حال وقتی صدای زندانی شنیده نمی شود و وقتی هیچ حقوقی رعایت نمی شود این هم می شود یکی از گزینه ها. ما خودمان هم این روش را درست نمی دانیم ضرر های جسمی و روانی ای برای آنها دارد که ممکن است به این زودی هم جبران نشود، اما وقتی هیچ راه دیگری برای رساندن صدای اعتراض وجود ندارد به آن ها حق می دهیم که این راه خطرناک را انتخاب کنند.من امیدوارم مسئولان صدای آن ها را بشنوند تا دیر نشده و اتفاق خاص دیگری نیفتاده. امیدوارم تکلیف این زندانی هایی که بی گناه هستند و بدون ارتکاب جرمی آنجا محبوس شده اند زودتر مشخص شود تا دوباره شاهد وقوع اتفاق ناخوشایند دیگری نباشیم.سخنی با مسئولین دارید که از همینجا به اطلاع آن ها برسد؟

ما این مدت مرتب مشکلات زندانی ها را پیگیری کردیم و به جاهای مختلف مراجعه کردیم. به ما قول های زیادی داده شد اما متاسفانه هیچ قولی عملی نشد. برای مسئولان قضایی و تصمیم گیرنده اصلا خوب نیست که زندانی را به جایی برسانند که تنها راه دستیابی به حقوق اولیه اش یا بروز اعتراضش، اعتصاب غذا باشد. کسی صدای ما را نمی شنود. ما ملاقات افراد زیادی رفته ایم، نامه نوشتیم، حرف زدیم… اما واقعا نتیجه ای نگرفتیم.مثلا برای خود ما، من فکر میکنم حداقل حق همسرم این بود که نوروز به مرخصی بیاید بعد از آن همه وقت. اما همین را هم اجازه ندادند. به خواسته ها اهمیت نمی دهند هیچ، شرایط را هم برای ما سخت تر می کنند. فکر میکنم چاره ای برای اعتصاب کننده ها نمانده و خود مسئولان راه دیگری باقی نگذاشته اند.اما الان اعلام می کنم که مسئول سلامت زندانیان ما با مسئولان زندان است. همسر من صحیح و سالم است و هیچ مشکلی ندارد، اگر اتفاقی برایش بیفتد مسئولیت آن متوجه مسئولین قضایی کشور است.

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...