۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

خامنه ای تو اتاق چی می‌خورین که اینجوری فکر پس می‌دین؟


image
      نظر به این‌که تا پریروز «هم غزه هم لبنان» اصغر آقا کم بود امروز اکبر آقا هم می‌گوید کی؟ موسوی؟ و نظر به اینکه اتاق یک جائی است که آدم در آن فکر می‌کند ولی دستشوئی یک جای دیگری است که آدمی که در طول روز در اتاق هی زیاد فکر کرده پس احتمالاً شبها باید برود آنجا بخوابد لذا چند پیام بازرگانی داریم که بعد از آن فوتبال پخش نمی‌شود . لطفاً با گیرنده‌های خود کشتی نگیرید:

         ۱. مشکل اینجاست که جمهوری اسلامی چوب را فقط به آستین گنجی فرو کرد اگر به جای دیگرش فرو کرده بود الآن قشنگ ملتفت می‌شد جریان چی به چی است.

         ۲. وقتی یک آدم پنجاه کیلوئی اعتصاب غذا هم بکند کلاً تهش می‌شود سی کیلو . با کسر وزن دست و پا و شکم و احتمالاً یه دویست و پنجاه گرم هم لوازم یدکی لطفاً وزن کله‌ی ایشان را بدون مو حساب کنید محتویات کله پیشکش.

         ۳. هیچ چیزی در جهان بی‌حساب و کتاب نیست. کیهان به گنجی می‌گوید «اکبر پونز» به خود من می‌گوید «علیرضا-ر». یارو می‌گفت تو زندان بمن تجاوز شده یکی برگشت گفت چطوریه ما رو که بردن گرفتن زدن تو رو که بردن تجاوز کردن بهت؟!

         ۴. از لحاظ جغرافیائی امریکا ظاهراً از افغانستان هم به ایران نزدیک‌تر است این جغرافی‌دانها تا حالا ما را اسکل کرده بودند. در امریکا شما پنجره را که باز بکنی شعار مردم توی خیابان را می‌شنوی به شمارش آراء وزارت کشور هم قشنگ نظارت داری موسوی را هم کلاً ریز می‌بینی. شاید هم الآن ما امریکا باشیم کدیور و گنجی ایران؛ امان از این حرکت انتقالی زمین.

         ۵. مجموعاً اگر یک جوانمرد در جهان پیدا می‌شد به صد من حرفهای اینجوری همان یک غاز را هم نمی‌داد یا اگر یک جوانمرد دیگری پیدا می‌شد به غاز مربوطه کنتور وصل می‌کرد هر ماه از اتحادیه غازداران شیش تا صفر قبض می‌آمد دم خانه، طرف یک کمی مواظب حرف زدنش بود چه بسا که اصلاً حرف هم نمی‌زد، همان می‌رفت با رفقا توی اتاق، فکر می‌کرد

هیچ نظری موجود نیست:

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...