۱۳۹۲ بهمن ۱۶, چهارشنبه

توافق هسته ای!؟؟ (مهرناز موسوی)


مقدمتاً باید عرض نمایم نکته قابل توجه درباره توافق هسته ای ایران با کشورهای ۱+۵ این است که تمام گروه هایی که مخالف این توافق هستند، گروه هایی هستند که خشونت طلب و افراطی هستند و این گروه ها عبارتند از:



۱) گروه های تند رو در ایران

۲) گروه های افراطی و جنگ طلب در آمریکا

در مورد گروه اول تا دوم حرفی نیست چون ماهیت آنها اینگونه حکم می کند و هیچ ادعایی هم ندارند و علناً از جنگ و خشونت طرفداری می کنند و دنبال خشونت آفرینی هستند و مخالف راه های مسالمت آمیز می باشند.

پس از یک دورهٔ نسبتاً طولانی تهدیدها و تحریم‌ها، سرانجام اعلام شد که در دولت‌های ۱+۵ در مورد برنامهٔ هسته‌ای ایران با دولت جمهوری اسلامی به‌ توافق رسیده‌اند. موافقت‌نامهٔ امضاء شده‌، که در رسانه‌های گروهی ایران و غرب انتشار یافته است، حاکی از نامعلوم بودن سرنوشت نهایی این توافق، و مشروط بودن آن به ارادهٔ دولت‌های ۱+۵ و متحدان آن‌ها برای پذیرش عقب‌نشینی‌های تحمیل شده به دولت جمهوری اسلامی در ماه‌های آینده است.

در این تردیدی نیست که این موافقت‌نامه در شرایطی بسیار نابرابر به ایران تحمیل شده است. تعهد ایران به توقف گسترش فنی‌آوری هسته‌ای، محدود کردن غنی‌سازی در حد ۵ درصد، در مقابل باقی ماندن بخش بسیار بزرگ تحریم‌ها، حتی مواردی که در حیطهٔ اختیار ۱+۵ بوده است و ارتباطی به تصویب شورای امنیت و یا نهادهای قانونگذاری طرف‌های مقابل ایران ندارد، نشان‌دهنده موضع ضعف ایران در این مذاکرات است. 

گامی به جلو یا به عقب؟

اما، به‌ رغم همهٔ عوامل منفی و نگران‌کننده، این توافق‌نامه را باید به‌ علت ایجاد یک شرایط آرامش نسبی روحی برای مردم، کاهش هرچند خفیف فشارهای خردکنندهٔ اقتصادی بر گردهٔ زحمت‌کشان کشور، دور کردن حتی موقتی خطر جنگ، و قرار دادن چالش‌های ایران و غرب در یک مسیر دیپلماتیک، گامی مثبت ارزیابی کرد. مردم میهن ما برای دهه‌ها قربانی جنگ و تهدید به‌جنگ، و پیامدهای کشندهٔ سیاست‌های غلط اقتصادی دولت و تحریم‌های اقتصادی روبروبوده‌اند. آن‌ها برای دهه‌ها با گرانی، بیکاری، فقر و سرکوب، همه و همه روبه‌رو بوده‌اند.

از تهدید به جنگ تا مذاکره

واقعیت این است که سیاست ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران نه بر اساس عملکردهای مرحله‌ای دولت جمهوری اسلامی، که با بر سر کار آمدن دولت‌های مختلف شکل‌های گوناگون به‌خود گرفته است، بلکه از دیدگاه پایان بخشیدن به نقش مستقل ایران به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای تعیین می‌شود. هدف به‌زانو درآوردن ایران و به‌تسلیم کشاندن آن در برابر برنامه‌های ایالات متحده و متحدانش برای منطقه است. هم تهدیدهای نظامی و هم تحریم‌ها با همین هدف واحد دنبال شده‌اند و می‌شوند، و تا زمانی که به این هدف نرسیده‌اند به این سیاست‌ها ادامه خواهند داد، جدا از این‌که کدام جناح یا نیرو در ایران برسر کار باشد.

و برای ایالات متحده و متحدان اروپایی آن از همان ابتدا روشن بود که بدون سرنگون کردن دولت حافظ اسد در سوریه و از میان برداشتن هرگونه امکان مقاومت از سوی آن کشور، حملهٔ نظامی به ایران کاری بسیار دشوار و پرخطر خواهد بود. 

کدام راه به جلو؟

تنها راه برای خروج از وضعیت بحرانی کنونی نیز مستلزم باز کردن فضای سیاسی کشور، پایان دادن به حصر رهبران جنبش، آزادی زندانیان سیاسی و فراهم کردن شرایط برای دخالت مردم در تعیین سرنوشت کشور است.

به‌طور خلاصه، مجموعهٔ اطلاعات موجود حاکی از این است که در حال حاضر هیچ تضمینی برای موفقیت این توافق‌نامه وجود ندارد.

خامنه‌ای جنایتکار، یکی دیگر از فرزندان ایران را به قتل رساند

  ماشین کشتار جاعش، امسال زودتر از هر سال دیگه‌ای شروع بکار کرد! اولین قربانی توحش بی‌پایان پاسداران ضحاک، سارا تبریزی شهروند ۲۰ ساله‌ای بود...