۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه

باز و پس گرفتن قلم آزاد از رژیم ننگین جمهوری اسلامی


هفته ای که گذشت را می توانیم هفته ای سیاه برای حقوق بشر در ایران بنامیم. در این هفته اگرچه دولت اسلامی سرگرم سرکوب و بازداشت فعالین کارگری و کنترل انجمن ها و تشکل های کارگری بود و از اقلیت های مذهبی کسی مورد بازداشت قرار نگرفت، اما این هفته شاهد برخوردهای غیرانسانی، غیرقانونی و بسیار وحشیانه با اقلیت های در بند بودیم که لکه ی ننگ دیگری می باشد در کارنامه سیاه جمهوری اسلامی.در زمانه ای که ایران و ایرانیان در چنگال رژیم ننگین استبدادی جمهوری اسلامی اسیر شده اند و در هنگامه ای که در نتیجه اعمال سانسورهای شدید حکومتی بر چاپ کتاب و آثار هنری، نبود رسانه ها و روزنامه های مستقل و آزاد، عدم وجود احزاب و امکان تشکل و تبادل نظر، بسیاری از مردم در جهل و ناآگاهی به سر میبرند و انسانهایی که با نوشتن متن اعتراضی و روشنگرانه در وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی، صدا و دیدگاهی متفاوت از صدای تئوریزه شده رسمی حکومت را نشر میدهند و در واکنش به این اقدام ارزشمند وبلاگ نویسان انتقادی، عاملان استبداد دینی بیکار ننشسته و با توسل به انواع روش های فنی و یا گذاشتن دام های گوناگون و رنگارنگ، اقدام به اعمال فشار، بازداشت و در مواردی حتی قتل وبلاگ نویسان کرده اند و میکنند.رفتارهای سرکوبگرانه حکومت بر ضد وبلاگ نویسان و فعالان فضای مجازی، شباهت کاملی با اقدامات سرکوبگرانه آنها در برخورد با نویسندگان، تحلیگران، دگراندیشان و هنرمندان منتقد در سی و چهار سال گذشته دارد.از این‌ رو، من از تمامی وبلاگ‌نویسان، کنشگران مدنی و نهادهای حقوق بشری، روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه، دعوت می‌نمایم تا پویشی فعالانه در جهت حمایت از وبلاگ‌نویسان در بند شکل دهند و همبستگی و همراهی خود را با آن‌ها اعلام نمایند. وبلاگ نویسان ایرانی که هم اکنون با شرایط بسیار دشواری مواجه هستند و تعداد زیادی از وبلاگ نویسان ایرانی از جمله حسین رونقی ملکی، محمدصدیق کبودوند و سخی ریگی و کاوه طاهری و محمد رضا پورشجری و بسیاری دیگر در زندان‌های حکومت جمهوری اسلامی ایران و تحت سخت‌ترین شکنجه‌ها به سر می‌برند. یادآوری می‌کنیم که سایر وبلاگ‌نویسان نیز همواره در معرض تهدیدهای نهادهای امنیتی و نظامی قرار دارند. این سرکوب البته محدود به ایران نمی‌شود و در برخی دیگر از کشورهای دنیا که گرفتار حکومت‌های دیکتاتوری هستند نیز وضعیتی مشابه حاکم است. جمهوری اسلامی نیز از دشمنان آزادی دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان در اینترنت به شمار می‌رود و از طریق سرکوب و زندانی کردن فعالان فضای مجازی، گسترش سانسور در اینترنت و ایجاد اختلال و کندی در آن، محیط اینترنت را به شدت کنترل می‌کند.امیدواریم که همبستگی  با وبلاگ نویسان زندانی، بتواند نسبت به اطلاع رسانی درباره وضعیت آن‌ها موثر واقع‌ شود و نهایتا فشار افکار عمومی و نهادهای بین المللی منجر به آزادی و یا حداقل بهبود وضعیت آن‌ها همراه شود..پاینده باد ایران آزاد

نویسنده: پدرام طنازی 

۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه

به کابوس اخراج پناهجویان ایرانی به جهنم ننگین جمهوری اسلامی پایان دهیم


این روزها متاسفانه شاهد اخباری در مورد خبر تلاش دولتهای اروپایی برای دیپورت پناهجویان ایرانی هستیم و از جمله خانوم پروانه سر آبادانی و حمید رضا حسنی یاوند که در خطر دیپورت به جهنم جمهوری ننگین اسلامی قرار دارند. جای سئوال است که این کشورها چرا به گزارشات متعدد سازمانها و گروههای حقوق بشری در مورد اوضاع حقوق بشر در ایران دقت نمی کنند و یا شاید تعمدا نمی خواهند ارزشی به این گزارشهای معتبر قائل باشند!
 و گزارش آقای احمد شهید در رسانه ها منتشر و بار دیگر بر نقض شدید و نظام مند حقوق بشر در ایران مهر تاییدی دوباره زد . واقعیت این است که شرایط فعالیت سیاسی و اجتماعی حتی در این اندازه و در حد انتقاد و نه مخالفت از حکومت ایران ،بقدری خطرناک و ناممکن شده است که نیازی به اثبات و پر گویی در این موارد دیده نمی شود و چه برسد به عزیزانی که مخالف رژیم ننگین اسلامی هستند و.....
و دولت سوئد در صدد دیپورت این بزرگوران قرار دارد چرا که خطر اعدام زندان و شکنجه آنها در صورت بازگرداندن به ایران، تهدید می کند.
جا دارد کلیه وکلا و فعالین سیاسی و سازمان پناهندگان بیمرز (استکهلم) در امر کمک به پناهجویان و پناهندگان مصمم شوند تا یکبار برای همیشه جامعه بین الملل را از خطرات دیپورت و بازگرداندن پناهجویان به کشور ایران که تحت حاکمیت حکومتی ،ناقض حقوق بشر است ، آگاه نمایند تا دیگر شاهد اخباری چنین ناگوار و فشارهای افزون بر پناهجویان و پناهندگان نباشیم.

با تشکر پدرام طنازی

۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

سخنی دارم به سید علی گدا و جیره خواران نظام ننگین اسلامی!/ پدرام طنازی


سید علی آقا پای خیابانی همچون همیشه در توهمات و دنیای خیالی خود به سر می برد و عشق به قدرت، او را کر و کور ساخته و ایشان توانایی شنیدن دیدن و حس کردن هیچ چیزی به غیر از توهم اینکه حکومت ستمکارش در بهترین شرایط وجود دارد و هیچ خطری تهدیدش نمی کند را ندارد.سخنان صد یا یک غاز ملا خامنه ای در رابطه با انتخابات و حضور مردم در ۲۲ بهمن، من را به یاد ضرب المثل معروف فارسی می اندازد که می گوید: شتر در خواب بیند پنبه دانه/گهی لُپ لُپ خورد گه دانه دانه
تمامی مردم ایران می دانند که حضور در هرگونه انتخابات به معنای اعتبار و مشروعیت بخشیدن به حکومت اسلامی جنایتکار است، بنا براین هر کسی که کم ترین قدمی در راه داغ کردن تنور این انتخابات بردارد در واقع پا بر روی خون تمامی کشته شدگان راه آزادی گذاشته است و در مقابل مردم آزاده ایران پرست ایستاده است و دشمن تمامی ایرانیان آزادی خواه می باشد و من بدون شک بدین باور هستم که اکثریت مردم خواستار سرنگونی رژیم اسلامی و بر قراری یک نظام دموکراتیک و سکولار که در آن همگان با هر باور و عقیده ای و با هر لهجه و زبانی از عدالت اجتماعی یکسانی برخوردار بوده و در آسایش و رفاه و امنیت زندگی کنند.و در حال حاضر و شرایط موجود هم در جامعه درمانده ایران دو گروه و حزب سیاسی بیشتر نداریم؛؛۱ـ یا کسی که خواستار سرنگونی حکومت ننگین اسلامی (از جمله عقیده خود بنده)
۲ـ یا کسی که طرفدار جمهوری اسلامی و ولایت پفکی که اصلاح طلب و اصولگرا و غیره و،،،،،
هر دو نقاط مشترک بسیار پر رنگی دارند و هر دو دوستدار و سر سپرده ولایت فقیه هستند و به جمهوری اسلامی ایمان و باور قلبی دارند و هرگز خواستار سقوط این نظام اهریمنی نیستند، بلکه مشکل شان دعوا بر سر لحاف ملاست و هر کدامشان دوست دارند که به تنهایی سر سفره نفتی سید علی آغا بنشینند، ننگ بر شما باد وای بر شما٬ سرنگون باد رژیم جهل و دروغ ریا،
من یک وبلاگی دارم ،وبلاگی که هیچ ندارد جز بازتاب صدایی که از درد سانسور شما زخمیست ، و پیامش خبر‌های ممنوعه ،
نابود باد جمهوری اسلامی و پاینده باد ایران آزاد

نویسنده: پدرام طنازی

۱۳۹۱ بهمن ۲۰, جمعه

فرا رسيدن دهه فجر،سال روز شروع نهضت استبدادی


۲۲ بهمن فرار رسید واین روز را باید روز دهه زجر مردم زجر کشیده ایران دانست، روزی که پس از فرار رسیدن انقلاب ننگین جمهوری اسلامی مردم روز به روز(حتی از خود جیره خواران نظام) روی برگردانده شدند وحتی نظام فروریخته شده جمهوری اسلامی روز به روز به سرنوشت بقیه دیکتاتورها نزدیک تر شده و خواهد شد.و من به نوبه خودم در صفحه شخصی ام این روز را به نام دهه زجر مردم ایران نامگذاری می کنم، و از دیروز تا الان و از این به بعد هم تا به فرور ریختن کل نظام ننگین جمهوری اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم و ۲۲ بهمن روزیست که بسیجی های ساندیس خور، بعد از یکسال به حمام می روند و ریش خود را مثل بچه های بالا شهر سه تیغه می کنند و موهای خود را اصلاح مد روز کرده، ژل و احتمالا رنگ خرمایی می کنند و لباس های مارک خارجی می پوشند تا به خیابان بیایند و ادای یک فرد مدرن و فهمیده را در آورند و عکس خامنه ای را حمل کنند.۲۲ بهمن روزیست که یک فاطی کماندوی اکبیری که ..... وار بزک کرده و صورت خود را ناشیانه مورد اصابت رژ لب و رنگهای روغنی و کرم و پودر کرده، برای یک روز هم در سال که شده، خود خودش باشد و نشان دهد که چه کاره است و ذات اش چیست.۲۲ بهمن روزیست که اوباش و اراذلی را که در آب نمک خوابانده اند، به حمام می فرستند و با لباسهای تمیز می آرایند و به خیابان ها راهی شان می کنند تا شعار بدهند...
وخلاصه صحبتم را با دو خط به پایان می رسانم: من عاشق به آزادی میهن و آواره به دست تقدیر و امیدوار به آینده ای روشن و سرزمینی سبز و سربلند ... پاینده باد ایران و نابود باد حکومت ننگین جمهوری اسلامی

نویسنده: پدرام طنازی

دین‌ گُریزی مردم و رویکرد دینی خانم وسمقی

حکومتهای دینی در تمام ابعاد و شعبه های خود، ساخته ذهنیت واپسگرا و متحجرین است و رژیم ایران نیز برخلاف دعاوی رهبران آن رژیمی مرتجع است که چهر...