۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

پدرام طنازی وبلاگ نویس و فعال سیاسی: شکنجه و کشتار ستار بهشتی و جمیل سُویدی را محکوم می کنم


اخبار فجایع را شنیده ایم، یکی را بیشتر ستار بهشتی و دیگری را کمتر جمیل سُویدی هر دو را در فاصلۀ سه روز یکی را در زندان اطلاعات کرج و دیگری را در اهواز به طور فجیعی در زیر شکنجه کشتند. اولی کارگر و وبلاگ نویس و دومی یک کارگر جوشکار بود. اما "جرم" شان مشترک بود:
هردو کارگر بودند، آن هم کارگری با زبان سرخ که می بایست سرشان بر باد میرفت! کارگرانی که ساکت نبودند، اعتراض میکردند، فریاد میزدند، افشاگری میکردند، اطلاع رسانی می کردند، از حق و عدالت و آزادی حرف میزدند و به بی عدالتی، پایمال کردن حقوق خود و  هم طبقه ای هایشان و سرکوب و خفقان معترض بودند. اما نظام و دستگاه های قضایی، امنیتی و پلیسی، این همه را برنمی تابد. لازمۀ حفظ چنین نظامی، به انقیاد درآوردن همۀ مردم، مطیع و گوش به فرمان واداشتن آنها و خفه کردن هرصدایی به خصوص صدای رسای کارگران، که آنان را دشمن واقعی و خطرناک در مقابل خود دانسته و به طریق اولی گور کن خویش میداند به هر شیوه و هرشکلی است تا با ایجاد رعب و وحشت، آنها وکل جامعه را از هر نوع حرکت و صدایی باز دارد.ستار و جمیل را به فاصلۀ کوتاهی با همین هدف در زیر شکنجه کشتند  تا از کارگران، بویژه کارگران دربند زهر چشم بگیرند،  بگذار تا این بی خبران قدرت نمایی کنند و سیطرۀ ننگین و جنایت بار خود را به بهای جان عزیز این کارگران حفظ کنند. اما این اولین بار نبود که با این شیوه و با این هدف، انسان هایی را در مسلخ هایشان به خون می نشاندند، دهها مبارز دیگر در بیش از سه دهه و بویژه ماههای اخیر در زندانهای شیراز٬ تبریز، اهواز، سنندج، ارومیه، بلوچستان، اوین و کهریزک در زیر شکنجۀ جلادان رژیم جان باختند، در این مدت،اما نه فعالین کارگری ودیگر جنبش های اجتماعی از مبارزه دست کشیدند و نه رژیم از کشتار. ولی فریادها و اعتراضات میرود که رساتر گردد، چرا که مبارزات کارگران  ریشه عمیق داشته  و از تضادی واقعی و ساختاری سر چشمه گرفته و لذا مبارزات کارگران بویژه  از طرف فعالین آن گسترده تر میشود. در مقابل، جلادان نیز کینه توزتر، وحشی تر و خون خوارتر شدند. و این تقابل همچنان ادامه خواهد داشت تا زمانی که مبارزات گستردۀ جنبشهای اجتماعی و در پیشاپیش آنها طبقۀ کارگر به سرنگونی این رژیم ارتجاعی غارتگر، جنایتکار، وحشی و ضد بشری به همراه سرمایه دار منجر شود.
بیائید با رساتر کردن صداهای اعتراضات خود، با انعکاس وسیع اخبار این جنایات، با تشکل و مبارزاتی متحدانه، در نزدیک شدن پایان این نظام ننگین همراه شویم.

نویسنده: پدرام طنازی

۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه

جمهوری اسلامی و حکومت ننگین


این روز ها قرائن و شواهد مهمی دیده می شوند که نشانگر آنست جمهوری اسلامی به دلیل قرار گرفتن در شرایط بسیار دشوار، دارد خود را برای عقب نشینی بزرگ در برابر غرب آماده می کند.این همه در شرایطی است که سران و مقامات رژیم اسلامی به سخنان و تهدیدات توخالی خود علیه غرب ادامه می دهند. یک روز تهدید می کنند تنگه هرمز را خواهند بست و روزی دیگر به طرز ابلهانه ای تهدید می کنند که جریان صدور نفت  را قطع خواهند کرد. اما واقعیت این است که رژیم بد جوری در مخمصه گرفتارآمده  و از همین رو باید توجه داشت عقب نشینی رژیم در مسایل هسته ای و سیاست های مصیبت بار خارجی اش، که به احتمال زیاد ارگان های سرکوب رژیم از هم اکنون خود را برای جلوگیری از بهره برداری مردم از شرایط جدید آماده می کنند. نباید از نظر دور داشت که با عقب نشینی رژیم اولا، ازاحتمال وقوع فاجعه قتل عام اقتصادی  جلوگیری خواهد شد.  ثانیا، تداوم تباهی و ازهم پاشیده شدن واحد های تولیدی را کند خواهد کرد و ممکن است امکانات مقاومت  طبقه کارگر را افزایش دهد و به همین دلیل باعث افزایش استحکام و همبستگی طبقاتی اش شود. ثالثا، جمهوری اسلامی را در زمینه «استکبارستیزی» خلع سلاح کند و به سهم خود آن را در مقابل مبارزات مردمی ضربه پذیر سازد.. این عوامل، زمینه هائی خواهد بود که جنبش مردمی بتوانند از آن بهره برداری کنند و همین عوامل، ترس حاکمیت را بر خواهد انگیخت و سیاست تمرکز سرکوبگرانه اش نیز از همین عوامل بهره خواهد جست.  بنابراین اگر شرایط عقب نشینی جمهوری اسلامی در برابر غرب فراهم آید، باید برای موج جدید سرکوب ها ی گسترده تر جنبش مردمی آماده شویم.حمهوری اسلامی چه میزان بزرگی از سرمایه های کشور روزانه توسط این خودکامگان صرف ساخت برج و بارو برای قبر خمینی، چاه جمکران، ارسال کمکهای نقدی برای رژیم سوریه و حزب الله لبنان، ساخت زندانهای جدید و استخدام بازجوها و آدمکشان حرفه ای برای کشتن جوانان کشور در زندان ها و شکنجه گاه ها، ایجاد انواع و اقسام سازمانهای مبارزه با ماهواره، حجاب، معتادین و جوانان آزاده وبلاگ نویس می شود. آیا این همه سازماندهی برای سرکوب مردم به ستوه امده از فقر و خفقان رایگان انجام می گیرد؟ مگر یادمان رفته روزی که بجای همراهی با معترضین خشک شدن دریاچه ارومیه، حامیان این دریاچه را به بند کشیدند و احکام زندان چندین ساله برایشان بریدند. همانطور که در زندانها مدافعین محیط زیست در کنار کارگران زندانی، زنان مبارز، مدافعین حقوق اقلیت های قومی و مذهبی، جوانان آزادیخواه و دانشجویان ظلم ستیز جای گرفته اند، در بیرون نیز نزدیک شدن این گروه ها به همدیگر می تواند پایه های لرزان حاکمان مردم گریز را فرو بریزد.

نویسنده: پدرام طنازی

وضعیت برخورد حکومت با مردم و عکس یک شهروند از داخل ون گشت ارشاد!

  ارازل و اوباش آزادند و در حال خفت گیری و دزدی و یا در حال خدمت به حکومت به عنوان نیروی سرکوبگر؛ و مردم عادی در رنج و بند و رعب و ترس از دز...